مهدویت در صحيح بخاری
مهدویت در صحيح بخاری، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
شخصیت شناسی مولف
ابوعبدالله محمد بن اسماعيل بن ابراهيم بن مغيره بن احنف جعفي بخاري معروف به بخاري و «امام بخاري»در سال 194ق در شهر بخارا به دنیا آمد.
وي بخشي از تحصيلات خود را در بخارا دنبال كرد. براي اخذ حديث و استفاده از مشايخ حديث به خراسان، عراق، مصر، حجاز و سوريه مسافرت كرد كه اين سفر حدود شانزده تا هفده سال طول كشيد.[1]
اساتيد وي، ابوزرعه رازي، احمد بن حنبل، يحيي بن معين و اسحاق بن راهويه بودند. [2] بخاري پس از مسافرتهاي مكرر، در سال 256 ق به زادگاه خود بازگشت و در همين سال، در روستاي خرتنگ از توابع سمرقند درگذشت.
انگيزه تأليف کتاب الصحیح
ابراهيم بن معقل كه از شاگردان بخاري است ميگويد:
من از بخاري شنيدم كه ميگفت: «روزي نزد استاد خود، اسحاق بن راهويه نشسته بودم كه گفت: اي كاش كتاب مختصري از احاديث صحيح از سنت نبوي(ص) فراهم ميكرديد.اين حرف در دلم نشست و شروع به گردآوري احاديث صحيح كردم و صحيح خود را از ميان ششصد هزار حديث گرد آوردم».[3]
خود بخاری می گوید: «من صدهزار حديث صحيح و صدهزار حديث غير صحيح را در حفظ دارم».[4]
اين مطلب، نشان دهنده كثرت روايات در عصر بخاري و نيز ضعف و جعلي بودن بسياري ديگر از روايات است.
اعتبار کتاب
نووي كه از عالمان بزرگ و شارحان صحيح مسلم است مينويسد:
علماء بالاتفاق معتقدند كه صحيحترين كتابها پس از قرآن، صحيح بخاري و صحيح مسلم است و امت، همگي اين دو كتاب را پذيرفتهاند. كتاب بخاري در مقايسه با صحيح مسلم، صحيحتر و فايدهاش بيشتر است.[5]
كتاب صحيح بخاري در هشت موضوع عقايد، احكام، دقائق، آداب، تفسير، تاريخ، ملاحم و فتن، مناقب و در 97 كتاب فصلبندي شده است. بنابه تحقيق فؤاد عبدالباقي كتاب صحيح بخاري داراي 7563 روايت است.
مستدرک علی الصحیحین
روايات صحيحي مطابق شرايط گزينش بخاري موجود بوده كه در این کتاب درج نشده است؛ مثل حديث مربوط به آيه تطهير، غدير خم و…. حاكم نيشابوري در كتاب خود المستدرك عليالصحيحين به برخي از اين احاديث اشاره كرده و آنان را صحیح می داند.
بازتاب مهدویت در صحیح بخاری
برخي در كتب خود مسأله امام مهدي(عج) را مورد تشكيك قرار دادهاند. از علماي اسلامي قديم كسي مثل ابن خلدون در مقدمه كتابش، اين مسأله را مورد ترديد و تشكيك قرار داده است. ميان علماي متأخر و معاصر نيز بعضي همچون احمد امين مصري[6] يا رشيد رضا در كتب و آثار خود، اين مسأله را مورد تشكيك قرار دادهاند. مهمترين شبهه و اشكال اين افراد اين است كه اگر موضوع امام مهدي مورد اجماع مسلمين است، چرا در صحيح بخاري و مسلم روايتي در اين باره وجود ندارد. عالمان زيادي از اهل سنت و علماي شيعه، به اين شبهه جوابهاي متعددي دادهاند.
جواب اول
بخاري، دربارة كتاب الصحيح خود ميگويد: «من، اين كتاب را از ميان صدهزار حديث صحيح گرد آوردهام و آنچه از احاديث صحيح، نقل نكردهام، بسي بيشتر است». پس تمام احاديث صحيح را ايشان نقل نكرده است.
همچنين هرگز مشاهده نشده است عالمي از اهل سنت، حديثي را كه بخاري روايت نكردهاند، ضعيف بداند؛ بلكه سيره، برعكس آن است؛ يعني معتقدند احاديث صحيح بسياري بوده كه در صحيحين راه نيافته است. برخي از عالمان اهل سنت نيز در استدراك اين احاديث صحيح كوشيده و آنها را در مجموعههاي جداگانهاي گرد آوردهاند؛ همچون حاكم نيشابوري كه كتاب المستدرك عليالصحيحين را نوشته و احاديث صحيح را طبق ضوابط شيخين جمعآوري كرده است از جمله آن احاديث، موضوع امام مهدي(عج) ميباشد كه در مستدرك حاكم نيشابوري مطرح شده است.
ابن حجر عسقلانى مىنويسد:
اسماعيل، از بخارى روايت كرده كه گفته است: «من در اين كتاب (صحيح) جز حديث صحيح ذكر نكردهام، ولى آنچه را كه از احاديث صحيح نياوردهام، بيشتر مىباشند».[7]
جواب دوم
لازم نيست در تمام احاديث مربوط به موضوع مهدويت، به نام مبارك امام مهدي(عج) تصريح بشود؛ بلكه همين كه در حديثي صفات و خصوصيات يا علايمي مطرح شد كه به طور كامل بر مسأله مهدي تطبيق كرد و عالمان فراواني از اهل سنت و شيعه آن را مطابق با امام مهدي(عج) دانستند، كفايت ميكند؛ هرچند اين حديث در كتب معتبر ديگر، با نام مهدي مطرح شده باشد.
جواب سوم
بخاري ادعا نميكنند كه هر حديثي را در صحيحين ذكر نكردهاند، اعتبار ندارد؛ بلكه همانطور كه بيان شد، بخاري احاديث فراواني را صحيح دانسته كه در صحيح خود نياورده و خودش گفته است اين احاديث صحيح را به سبب احتراز از طولاني است و ادعا نكرده است روايات ديگر، ضعيف ميباشد و حتي ادعا نكرده است، من تمام روايات صحيح را دركتابم آوردهام.
پس معلوم ميشود بسياري از روايات صحيح است كه صحيحين از آنها خالي ميباشد و نيز مشخص شد كه برخي از روايات مربوط به امام مهدي(عج) به صورت خاص در صحيحين موجود است؛ هر چند با نام مهدي مطرح نشده باشد.
جواب چهارم
چرا حديثهاى صحيح و معتبر را منحصر مىدانيد به آنچه كه در صحيحين ذكر شده؟ آيا فقط در اين دو كتاب، حديثهاى صحيح يافت مىشود؟ چه كسى از عالمان اهل سنت به اين سخن پاىبند است؟ اگر اين حرف قابل قبول باشد پس نوشتن دهها جامع حديثى، پيش و پس از بخارى و مسلم چه ارزش و اعتبارى دارد؟ منحصر دانستن حديثهاى صحيح در صحيحين، به معناى تشكيك و ترديد در همه كتابهاى حديثى ديگر اهل سنت است.
احادیث خاص مهدوی
با وجود آنکه برخی اعتقاد دارند مسئله مهدویت در کتاب بخاری نیست اما مواردی یافت می گردد:
احاديث نزول عيسي(ص) در صحيح بخاری
در صحيح بخاری به اسناد خود از ابوهريره از رسول خدا(ص) نقل ميكنند كه حضرت فرمود:
«كيف انتم اذا نزل فيكم ابن مريم فامامكم منكم؛ چگونه خواهيد بود هنگامي كه پسر مريم (عيسي(ص) ) بين شما فرود آيد در حاليكه امام شما از خودتان است؟».[8]
علماي اسلام در شروح صحيح بخاري و در كتب ديگر تصريح كردهاند، اين امام، امام مهدي(عج) است. در صحيح مسلم به اسناد خود از جابربن عبدالله انصاري نقل ميكند كه ميگويد:
«سمعت النبي(ص) يقول: لاتزال طائفه من امتي تقاتلون علي الحق ظاهرين الي يوم القيامه، قال: فينزل عيسي بن مريم، فيقول اميرهم: تعال صل لنا، فيقول لا، ان بعضكم علي بعض امراء تكرمه الله هذه الامة؛ از پيامبر خدا شنيدم كه فرمود: گروهي از امت من پيوسته در راه خدا جهاد خواهند كرد و فاتح خواهند شد تا روز قيامت. سپس فرمود: آنگاه عيسي بن مريم فرود خواهد آمد و امير و پيشواي اين گروه به وي ميگويد: بيا براي ما نماز بگذار. او جواب خواهد داد: خير، برخي از شما بر برخي ديگر اميرند و اين به سبب بزرگداشت و تكريم امت اسلامي است».[9]
با مراجعه به كتب معتبر ديگر از اهل سنت و نيز با مراجعه به شروح صحيح مسلم و بخاري ميبينيم، كسي كه در نماز، امامِ بر عيسي(ص) ميشود، امام مهدي(عج) است.[10]
در المصنف ابن ابي شيبه كه از كتب معتبر اهل سنت است نقل ميكند كه: مهدي از اين امت است و اوست كه بر عيسي بن مريم امامت ميكند.[11]
احادیث دجال
در صحیح بخاري دهها روايت دربارة خروج دجال و خصوصيات و اوصافش و سيره و اعمال ناروا و فسادش و كشته شدنش به دست حضرت عيسي وارد شده است كه به اتفاق علماي اهل سنت، اين وقايع همزمان با ظهور امام مهدي(عج) خواهد بود.[12] اگر بخاری را جزو این دسته از دانشمندان بدانیم می توان گفت این دسته از روایات جزو موضوع مهدویت قرار دارد.
پانویس
- ↑ذهبي، شمسالدين تذكرة الحفاظ، ج2، ص123؛ ذهبي، شمسالدين ، سير اعلام النبلاء، ج12، ص392.
- ↑ذهبي، شمسالدين ، سير اعلام النبلاء، ج12، ص395.
- ↑ذهبي، شمسالدين ، سير اعلام النبلاء، ج12، ص400.
- ↑ذهبي، شمسالدين، تذكرة الحفاظ، ج2، ص125.
- ↑نووي، يحيي بن شرف، شرح صحيح مسلم، ج1، ص13.
- ↑امين، احمد، المهدي و المهدوية، ص41.
- ↑عسقلاني، ابن حجر، فتحالباري في شرح صحيح البخاري، ص 7.
- ↑بخاري، ابوعبدالله محمد بن اسماعيل، صحيح بخاري، ج 4؛ كتاب الانبياء، ص 143.
- ↑مسلم قشيري نيشابوري، مسلم بن حجاج، الجامع الصحيح، ص95.
- ↑عسقلاني، ابن حجر، فتحالباري، ج 6، ص383؛ سيوطي، ابوبكر جلالالدين، الحاوي للفتاوي، ج2، ص 81.
- ↑ابن ابي شيبه، محمد، المصنف فيالاحاديث و الآثار، صنف، ج15، ص 198، حديث 19495.
- ↑صحيح بخاري، ج 1، ص30، 53، 202، 203، 221 و ج 2، ص28، 103، 148، 223 و ج3، ص123، ج4، ص 33، 85، 105، 111، 125، 141، 143و ج 5، ص 115، 126، 223 و ج 7، ص58، 59، 114، 158،159، 161؛ صحيح مسلم، ج 1، ص 108، 105 و ج 2، ص93، 199 و ج3، ص 32، 30 و ج 4، ص 120 و ج6، ص177و ج 7، ص181 و ج8، ص 75، 200، 161.
منابع
- ابن ابي شيبه، محمد، المصنف فيالاحاديث و الآثار، بيروت، دارالكتب العلميه، 1416ق.
- امين، احمد، المهدي و المهدوية، مصر، دارالمعارف، 1351ق.
- بخاري، ابوعبدالله محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري، بيروت، دارالفكر، 1401ق.
- ذهبي، شمسالدين، سير اعلام النبلاء، بيروت، موسسه الرساله، چ4، 1406ق.
- سيوطي، ابوبكر جلالالدين، العرف الوردي في اخبار المهدي (الحاوي للفتاوي)، بيروت، دارالفكر، چ2، 1414ق.
- عسقلاني، ابن حجر، فتحالباري في شرح صحيح البخاري، داراحياء التراث العربي، بيروت.
- مسلم قشيري نيشابوري، مسلم بن حجاج، الجامع الصحيح، بيروت، دارالفكر، چ2، 1398ق.
- نووي، يحيي بن شرف، شرح صحيح مسلم، بيروت، دارالكتاب العربي، 1407ق.
برگرفته از
- مهدويت در صحاح سته، سيد رضي قادري، ناشر بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود، چاپ يازدهم، 1390