عثمان بن سعید
عثمان بن سعید، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
در دوران غیب صغرا، جامعه شیعی به وسیله وکیلان امام هدایت می شد. «عثمان بن سعید» از یاران با سابقه امام عسکری(ع)، اولین فردی است که به منصب وکالت نصب گردید.
شخصیت شناسی
«عثمان بن سعید عمری»، نخستین وکیل از وکلای چهارگانه امام مهدی(عج) در دروان غیبت صغراست.[1] از زندگانی و تاریخ تولد او اطلاعاتی در دست نیست.[2] در مورد نام وی هیچ اختلافی نیست. البته فقط در رجال کشی گفته شده که اسم او «حفص بن عمرو» بوده است که این مطلب در مورد وی صحیح نیست.[3] و شاید بنا به ضرورت رعایت تقیه شدید، این نام برای وی ذکر شده است.
القاب وی عبارتند از: «عمری»،[4] به دلیل انتساب به جدش.[5] «زیّات» و «سمّان»،[6] به معنای روغن فروش، یکی دیگر از القاب اوست، به دلیل این که برای پوشش نهادن به نهاد وکالت، به تجارت زیتون اشتغال داشت.[7] «عسکری» نیز از القاب دیگر اوست، به دلیل سکونت او در محله «عسکر» از پادگان شهر سامرا.[8]
کنیه ایشان «ابوعمر» می باشد[9]، و در برخی منابع حدیثی، «ابومحمد» کنیه دیگر او ذکر شده است.[10]
مقام و منزلت وکیل اول
ابوعمرو عثمان بن سعید، شخصی جلیل القدر و مورد اطمینان و ثقه است.[11] امام هادی و امام عسکری(ع) در پاسخ به احمد بن اسحاق، هنگامی که سوال کرد چنانچه به شما دسترسی نداشته باشم، به چه کسی مراجعه کنم، فرمودند: «ابوعمر ثقه و امین است و آنچه را به شما بگوید از جانب ما گفته است و آنچه را به شما برساند، از جانب ما رسانده است».[12]
شیعیان و وکلای دیگر، به خاطر موقعيت ممتاز عثمان بن سعيد و رهبري او در سازمان وكالت در زمان امام دهم و يازدهم(علیهم السلام) دستورهای وي را ميپذيرفتند و هيچگونه معجزه يا حجتي و دليلي از وي نميخواستند.[13] البته برخی از شیعیان و به صورت نادر، برای اطمینان، از او کرامت یا معجزه درخواست می کردند که وکیلان گاهی کرامتی از خود نشان می دادند. جریان حسن بن نضر پس از شهادت امام عسکری(ع) و تشخیص وکیل امام دوازدهم یکی از آن موارد است.[14] شیعیان به دلیل عدالت عثمان بن سعید، نص و تصریح امامان پيشين بر وثاقت او و فرزندش، دستورهای آنان را ميپذيرفتند، و همواره به عدالت آن دو (عثمان بن سعيد و فرزندش) معتقد بودند.[15]
جایگاه او نزد امامان(علیهم السلام) تا اندازه ای بود که او را عهده دار برخی از امور شخصی خود می کردند، به عنوان نمونه، پس از ولادت حضرت مهدى(عج)، امام عسكرى(ع)، عثمان بن سعيد را احضار و به وى دستور دادند كه ده هزار رطل نان و ده هزار رطل گوشت بخرد و بر بنى هاشم انفاق و تعدادى گوسفند عقيقه کند.[16] پس از شهادت امام عسكرى(ع) نيز او متولّى همه امور مربوط به غسل و حنوط و كفن و دفن بدن شريف و مطهّر آن حضرت گردید و در اين امور از جانب امام(عج) مأموريت يافته بود.[17]
دوران وکالت و وفات
شیخ طوسی(ره)، عثمان بن سعید را به عنوان وکیل امام هادی(ع) معرفی کرده است. به زعم وی، عثمان بن سعید از یازده سالگی و در دوران نوجوانی در خدمت این خاندان بوده است.[18] عمری همچنین پس ازشهادت امام دهم(ع)، به عنوان وکیل امام حسن عسکری(ع) به فعالیت های خود ادامه می داد[19]، و پس از امام یازدهم(ع)، وکیل امام مهدی(عج) در دوران غیبت صغرا بود.[20] امام عسکری(ع) در مورد وکالت عمری و فرزندش «محمد بن عثمان» فرموده اند: «عثمان بن سعید عمری وکیل من است و پسرش محمد وکیل فرزندم، مهدی شماست».[21] وکیل اول تا زمان وفات خود، وکالت آن حضرت را ادامه داد.[22]
هیچ نویسنده و مورّخی به صورت قطع و یقین تاریخ وفات او را مشخص نکرده است. بعضی مورّخان به طور کلی متعرّض این مسئله نشده و برخی با بیان تاریخ های احتمالی از کنار مسئله رد شده اند.[23] بنابر برخی گزارش ها و قراین احتمالا وفات وکیل اول حدود سال 267 ق، می باشد.[24]
مهم ترین وظایف و نقش های وکیل اول
طرح دوگانه
(اثبات وجود و غیبت امام مهدی(عج) برای خواص و پنهان داشتن نام او از حکومت و دشمن)
اصل این طرح در زمان امام حسن عسکری(ع) توسط آن حضرت صورت گرفت؛ به طوری که از یک طرف وجود فرزند خود را از حکومت و عامه مردم پنهان نگاه می داشتند و از طرفی فرزندشان را به عنوان جانشین بعد از خود و به خواص شیعیان نشان می دادند و آنان را به وجود امام دوازدهم(عج) آگاه می کردند.
عثمان بن سعيد نیز از یک طرف آن گونه وانمود می کرد که حکومت تصور کند امام حسن عسکری(ع) بدون فرزند و جانشین به شهادت رسیده است و از طرفی دیگر، برای شیعیان و خواص و افراد مطمئن وجود و غیبت امام مهدی(عج) را روشن می ساخت.[25] عثمان بن سعيد در این زمینه موفق شد بزرگان، خواص و شيعيان مورد اعتماد را متقاعد كند كه امام مهدی(عج) جانشين امام عسكري(ع) و امام دوازدهم است و به خاطر اين كه از دست دشمنان محفوظ بماند، به طور موقّت در پرده غيبت به سر ميبرد.[26]
جلوگیری از انحرافات و پاسخ به شبهات
سختگیری دستگاه عباسی و در خطر بودن حتمی جان امام(عج) از یک سو؛ و وجود اشخاص بیماردل، فرصت طلب و گروه بیخبر از سوی دیگر؛ موجی از سردرگمی را در میان شیعه نسبت به وجود و مکان حضرت حجت(عج) پدید آورد. نوّاب چهارگانه با همراهی وکلای ناحیه و کارگزاران، با تلاشی هماهنگ توانستند جلو انشعاباتی را که در مذهب اثنا عشری بعد از شهادت امام عسکری(ع) (260 ق) پدید آمده بود؛ بگیرند. آن ها با طرح و بیان احادیثی از پیامبر اکرم(ص) و دیگر امامان(علیهم السلام)، مبنی بر این که تعداد جانشینان پیامبر اکرم(ص) دوازده نفر و آخرین آن ها غیبت طولانی خواهد داشت؛ پذیرش غیبت را همگانی کردند. مانند همین فعالیت، پس از شهادت امام کاظم(ع) در برابر واقفیّه نیز انجام شده بود.[27]
واسطه بین امام و شیعیان
یکی دیگر از وظایف وکیل اول، ایجاد ارتباط بین شیعیان و امام دوازدهم(عج) بود که رساندن نامه های شیعیان به امام و رساندن توقیعات و نامه های آن حضرت به شیعیان؛ اخذ وجوهات از شیعیان و مصرف آن طبق دستور امام؛ پاسخ به سوالات و درخواست های شیعیان از امام و اموری از این قبیل، به دست او انجام می گرفت. شیخ طوسی(ره) می فرماید: «توقیعات صاحب الامر(عج) از سوی عثمان بن سعید و پسرش، محمد برای شیعیان و خواص اصحاب امام عسکری(ع) خارج میشد.»[28]
بر اساس برخی از گزارش ها، بسیاری از این توقیعات و سوالات، جمع آوری شده که به دست ما نرسیده است.[29] نوه دختري ابوجعفر محمد بن عثمان گفته است: « براي ابوجعفر محمد بن عثمان كتاب هايي است در زمينه فقه، از آنچه از امام عسكري(ع) و حضرت صاحب الزمان(عج) و پدرش عثمان بن سعيد شنيده است».[30] موارد مذکور بر وکالت « ابو عمرو عثمان بن سعید عمری» دلالت می کند.
مهم ترین حوادث و اتفاقات دوران عثمان بن سعید
ادعای جانشینی امام عسکری(ع) توسط جعفر کذاب
جعفر پس از شهادت امام یازدهم(ع) و ظاهرا عدم وجود جانشین او در میان مردم، از فرصت استفاده کرد و با حمایت حکومت، جانشيني امام عسكري(ع) را ادعا و ميراث حضرت را به ناحق تصرف و ادعا کرد که جانشین برادرش، امام عسکری(ع) است. این قضیه موجب انحراف عدهاي از شيعيان بی اطلاع از وجود امام مهدي(عج) شد. جعفر جلوی در خانه ایستاده بود و تسلیت مردم را برای شهادت آن حضرت(عج) و تهنیت و تبریک آنان را نسبت به امامت خودش را پاسخ می داد. در این جا بود که شیعیان از عثمان بن سعید خواستند تا جریان را روشن کند و جعفر نتواند اذهان عامه مردم را به انحراف بکشاند. در این هنگام، عثمان بن سعید با توقیع (نامه ای) که از ناحیه امام مهدی(عج) صادر شد؛ امامت جعفر را ردّ کرد.[31]
انتقال مرکز وکالت از سامرا به بغداد
عثمان بن سعید پس از شهادت امام عسکری(ع) از سامرا به بغداد کوچ کرد، شاید به دلیل معروفیت کم تر وی در بغداد و این که در بغداد از چشم حکومت دور بود. بنابر این، می توانست با آزادی بیشتری فعالیت کند.[32] همچنین با این کار می توانست حساسیت حکومت را نسبت به این که حکومت گمان کند برای امام عسکری(ع) جانشینی وجود ندارد، کم کند.
مدعیان دروغین وکالت و غالیان
دوران غیبت صغرا و بی اطلاعی عموم شیعیان از وجود و غیبت آن حضرت در مراحل اولیه غیبت؛ موقعیتی برای فعالیت مدعیان دروغین و برخی غالیان پیش آورد تا با حیله و فریب عده ای را دور خود جمع کنند. «ابو محمد شریعی» از جمله مدعیان دروغین بابیت در زمان وکیل اول است. او مدعى بود وكيل و نماينده امام(عج) است؛ با توقيعى که از ناحيه امام(عج) صادر گرديد، كذب ادعاى او اعلام شد.[33] «حسن بن محمد بن بابا»، از غلات دوران امام يازدهم(ع) بود كه بعدها مدعى وكالت امام دوازدهم(عج) گرديد.[34]
وجود «غالیان» از دیگر مشکلات این دوره است. غاليان حتی قبل از غيبت امام دوازدهم با اختلاف جزئى مدعى نمايندگى امام بودند. اين مدعيان ابتدا اعلام مىكردند باب امامند و آن گاه مدعى نبوت مىشدند. كشى اسامى بسيارى از اين غلات را كه چنين ادعاهايى داشتهاند، ذكر مىكند؛ افرادی همچون محمد بن فرات، قاسم يقطينى و على بن حسكه.[35]
در این موقعیت، وکیل اول با رهبری امام دوازدهم(عج) و رساندن توقیعات آن حضرت به شیعیان، ادعاهای کذب و دروغین آنان را روشن و در برابر آنان پایداری و ایستادگی می کرد.[36] این مقاومت و روشنگری، با توجه به این که باید به گونه ای انجام شود تا حساسیت حکومت نسبت به وجود امام مهدی(عج) و مکان زندگی آن حضرت ایجاد و تشدید نگردد، وبا توجه به وجود خطر جانی برای خود وکیل و از طرفی اثبات دروغ بودن ادعاهای مدعیان دروغین؛ کاری بسیار مشکل بود که وکیل اول آن را مدیریت کرد.
نتیجه گیری
نخستین وکیل از وکیلان چهارگانه امام مهدی(عج) در دوران غیبت صغرا « ابوعمرو عثمان بن سعید عمری» است. اطلاعاتی از شرح زندگانی نامبرده، به خصوص در دوران نوجوانی وی اطلاعاتی در دست نیست و منابع قدیمی گزارشی نداده اند یا به دست ما نرسیده است. شاید عظمت و جلالت قدر و منزلتش نزد امامان و شیعیان، موجب شده از وی سخن نگویند. او نزد امامان عصر خود و شیعیان مقام و منزلتی والا داشت. دو امام از او تمجید کرده اند. وی وکیل سه امام بود، و ائمه(علیهم السلام) برخی از شیعیان و خواص را در اموری که به امام دسترسی ندارند به او ارجاع داده اند. شیعیان به خاطر عدالت او سخنانش را می پذیرفتند. ارتباط میان امام و امت، گرفتن و مصرف وجوهات شرعی، رهبری سازمان و شبکه وکالت، پایداری و استقامت در برابر انحرافات؛ از جمله وظایف و نقش هایی است که وی در دوران غیبت صغرا ایفا کرد. ادعای امامت توسط جعفر کذّاب و مدعیان دروغین نیابت، و ادعاهای غالیان از مشکلات وسختی های دوران اوست.
پانویس
- ↑محمد بن الحسن طوسی، الغیبه، ص 353.
- ↑جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ص 141.
- ↑علی غفار زاده، شرح زندگانی نواب خاص امام دوازدهم(عج)، ص 100.
- ↑محمد بن الحسن طوسی، الغیبه، ص 353.
- ↑همان، ص 354.
- ↑محمد بن الحسن طوسی، رجال، ص 389.
- ↑محمد بن الحسن طوسی، الغیبه، ص 354.
- ↑همان، ص 354.
- ↑محمد بن الحسن طوسی، رجال، ص 389.
- ↑علی غفار زاده، شرح زندگانی نواب خاص امام دوازدهم(عج)، ص 101.
- ↑محمد بن الحسن طوسی، رجال، ص 401.
- ↑همان، ص 354.
- ↑جاسم حسين، تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم(عج)، ص 143.
- ↑محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، ص 517.
- ↑محمد بن الحسن طوسي، الغيبه، ص 356.
- ↑محمد بن علی ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 431.
- ↑محمد بن الحسن طوسی، الغیبه، ص 256.
- ↑محمد بن الحسن طوسی، رجال، ص 389.
- ↑همان، ص 401 و همو، الغیبه، ص 356.
- ↑محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ج 1، ص 532.
- ↑محمد بن الحسن طوسی، الغیبه، 356.
- ↑همان، الغیبه، ص 353.
- ↑علی غفاری، شرح زندگانی نواب خاص امام دوازدهم(عج)، ص 142.
- ↑همان، ص 143-144.
- ↑محمد بن الحسن طوسی، الغیبه، ص 360.
- ↑جاسم حسين، تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم(عج)، ص 143.
- ↑رحیم لطیفی، پرسمان نیابت و وکالت، ص 186.
- ↑محمد بن الحسن طوسی، الغیبه، ص 356.
- ↑جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ص 148.
- ↑محمدبن الحسن طوسي، الغيبه، ص 363.
- ↑احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج 2، ص 468.
- ↑جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ص 149.
- ↑محمد بن الحسن طوسی، الغیبه، ص 397.
- ↑همو، اختيار معرفة الرجال، ج 2، ص 805.
- ↑جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ص 147.
- ↑حسن حسین زاده شانه چی، اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیعه در عصر غیبت صغری، ص 221.
منابع
- ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمه، دار الكتب الإسلاميه، تهران، ایران، چاپ دوم، 1359 ش.
- جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، امير كبير، تهران، ایران، چاپ 3، 1385 ش.
- حسينزاده شانهچى، حسن، اوضاع سياسى اجتماعى و فرهنگى شيعه در غيبت صغرى، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، قم، ایران، چاپ اول، 1386 ش.
- طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج، نشر المرتضى، مشهد مقدس، ایران، چاپ اول، 1361 ش.
- طوسى، محمد بن حسن، رجال الطوسي، جامعه مدرسين، مؤسسة النشر الإسلامي، ايران، قم، چاپ سوم، 1373 ش.
- طوسى، محمد بن حسن، الغيبه، مؤسسة المعارف الإسلاميه، قم، ایران، چاپ سوم، 1425 ق
- غفار زاده، علی، شرح زندگانی نواب خاص امام دوازدهم(عج)، نبوغ، قم، ایران، چاپ اول، 1375 ش.
- كشى، محمد بن عمر، اختيار معرفة الرجال، موسسة آل البيت(علیهم السلام)، ايران، قم، چاپ اول، 1404 ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ایران، چاپ چهارم، 1407 ق.
- لطیفی، رحیم، پرسمان نیابت و وکالت، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)، قم، ایران، چاپ اول، 1392 ش.