ایگناز گلدزیهر(Ignaz Goldziher)
ایگناز گلدزیهر(Ignaz Goldziher)، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
گلدزیهر یکی از خاورشناسان و اسلامشناسان مشهور اروپایی است که با وجود پاره ای از اظهار نظرات مغرضانه و یا جاهلانه در مورد اسلام، نقش بسزایی در معرفی این دین و بالاخص امامیه به جهان غرب ایفا کرده است. اهمیت مطالعات و پژوهشهای این محقق تا اندازه ای مهم بوه است که هنریش بیکر او را پدر روحانی نسل جدید در اسلام شناسی و موسس رشته ی اسلام شناسی در دانشگاه های غربی می داند.[1] آراء و نظریات گلدزیهر تا به اندازه ای تاثیر گذار بوده است که حتی شخصی مانند سعد محمد حسن که خود از دانشمندان الازهر و از مدرسان آموزش و پرورش مصر بوده، تحت تاثیر نظریات او در باب مهدویت قرار گرفته است، و کتابی را تحت عنوان "المهدیه فی الاسلام منذ اقدم العصور حتی الیوم" به رشته ی تحریر در آورده که در آن اقتباس های فراوانی از نظریات گلدزیهر داشته است.
معرفی اجمالی و حیات علمی
گلدزیهر در ۲۲ ژوئن ۱۸۵۰ در مجارستان در خانوادهای یهودی متولد شد. وی پس از طی مراحل مقدماتی، توانست در سال ۱870 از پایاننامه دکترای خویش با عنوان «تنخوم اورشلیمی» (مفسر یهودی عهد عتیق در قرون وسطا) دفاع کند. او پس از مدتی توانست به مقام استادیاری دانشگاه بوداپست نایل شود، و بعد از آن به همراه یک هیئت مطالعاتی به مدت یک سال به شهرهای وین و سپس به قاهره، سوریه و فلسطین عزیمت کرد و مدتی را در این منطقه به مطالعه کتابهای اسلامی و نسخههای خطی عربی پرداخت، و درعین حال، در کلاسهای درس دانشگاه الازهر حضور مییافت. وی سرانجام در سال 1921 و پس از 71 سال، در شهر بوداپست درگذشت.
حافظه ی قوی، تسلط بر چندین زبان، و نیز خلاقیت های ذهنی از جمله شاخصه هایی بود که گلدزیهر را از دیگر افراد جامعه ی زمان خود ممتاز می کرد. رژی بلاشر[2] فرانسوی، که یکی از خاورشناسان و زبانشناسان مشهور اروپایی است، از جمله اساتید وی در زمینه ی شرق شناسی بوده است. تقارن زمانی دوران زندگی او با جیمز دارمستتر موجب شد تا آراء و نظرات دارمستتر بخصوص در حوزه ی مهدویت، در وی اثر گذار باشد[3].
آثار
گلدزیهر از جمله مستشرقانی بوده است که دارای آثار و نوشته های گوناگون و متعددی بوده است به گونه ای که برخی آثار علمی او را تا 592 اثر نیز بر شمرده اند. [4] . از مهم ترین تالیفات او می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
- درس هایی در باره اسلام:[5] این کتاب در سال ۱۹۱۰ میلادی به زبان آلمانی تالیف، و سپس در سال ۱۹۴۶ توسط محمد یوسف موسی، علی حسن عبدالقادر، عبدالعزیز عبدالحق به عربی ترجمه شد، و آن را «العقیده و الشریعه فی الاسلام» نام نهاده اند. سپس این کتاب بوسیله علی نقی منزوی از عربی به فارسی ترجمه شده و با عنوان «درسهایی درباره اسلام»[6] منتشر گردید. کتاب حاضر شامل مطالبی در مورد شخصیت و زندگی پیامبر اکرم(ص)، مراحل رشد و نمو دین اسلام، فرقه ها و نحله های اسلامی و ... می باشد. از جمله مطالبی که در کتاب به طور مفصل بدان پرداخته شده است مباحث پیرامون موضوع مهدویت است.
- گرایش های مسلمانان در تفسیر قرآن[7]: این کتاب، در سال ۱۹۲۰، به زبان آلمانی منتشر شد و سپس ترجمه آن به زبان عربی، در سال ۱۹۵۴، به دست عبدالحلیم نجّار انجام گرفت و با نام مذاهب التفسیر الاسلامی چاپ گردید.
گلدزیهر در این کتاب، انواع نگاه های مختلف به کتاب مقدس قرآن در میان مسلمانان یا مکاتب تفسیری را بیان می کند، و پس از آن به اسباب اختلاف در تفاسیر می پردازد و با نقد و بررسی آنها، آرای خود را درباره اسلام، قرآن، و پیامبر اکرم(ص) بیان می کند[8]. - تاریخ و مذهب ظاهریه[9]
- حضرت محمد و اسلام[10]
- مطالعات اسلامی[11] و ....
عقاید و آرا گلدزیهر در باب مهدویت
عمده آراء و نظرات وی در مورد مهدویت در کتاب درس هایی در باره ی اسلام( العقیده و الشریعه فی الاسلام) ذکر شده است:
- وی ریشه اعتقاد به مهدویت را تاثیر پذیری مسلمانان از ادیان یهودیت و مسیحیت می داند، و حتی عقیده دارد بسیاری از خصوصیات منجی شیعیان با منجی زردتشیان یکسان است.[12]
- وی با دیدگاه تاریخ نگری کوشیده است تا علت پیدایش اعتقاد به مهدی موعود در شیعیان را صرفا در سیر تاریخی شیعه واکاوی کند. بر همین اساس نتیجه گرفته است اعتقاد به مهدویت از دوران حکومت بنی امیه شروع شد، و سردمداران شیعی برای مبارزه با این حکومت اعتقاد به مهدی موعود را در میان پیروان خود ایجاد کردند تا بتوانند در زیر سایه ی تقدس آن، به اهداف خود در مبارزه با حکومت نائل آیند.[13]
- گلدزیهر موضوع مهدویت را ابزاری در دست آشوب گران می داند که آنها برای توجیه قیام ها و حرکت های خود از آن استفاده می کنند.[14] می توان گفت موضوع احمد سودانی و تاثیرات قیام او در قاره اروپا در شکل گیری این اعتقاد او بی تاثیر نبوده است .
- وی در مورد واژهی مهدی نیز عقیده دارد که معنای کنونی این واژه- منجی نحات بخش آخرالزمانی– در اثر گذر زمان و در طول یک فرایند تاریخی ایجاد شده است. او بیان می کند این واژه اولین بار برای حضرت ابراهیم به کار رفته است، و در اشعاری نیز پیامبر اسلام موصوف به این صفت خوانده شده اند. [15]
- عقیده ی گلدزیهر در مورد احادیث مهدوی نیز به نظر می رسد متاثر از افرادی مانند ابن خلدون است. او در کتاب خود بیان می کند احادیث مهدوی در کتبی که دارای احادیث صحیح است و ناقلین آنها در نقل حدیث معیار های سخت گیرانه تری داشته اند نیامده است، بلکه در کتبی که ناقلین آن سخت گیری کمتری در بیان حدیث داشته اند بیان شده است[16] .
بررسی نظرات
- ابتدایی ترین انتقادی که به گلدزیهر وارد است، انتخاب شیوه ی تاریخ نگری است که موجب شده همه مسائل را از روزنه یک برهه تاریخی، و زمان و مکان وقوع رخداد ببیند، از اینرو به اهمیت و جایگاه مسئله مهدویت در اسلام، و اینکه اعتقاد به مهدویت، ریشه در افکار و اعتقادات اسلامی و بلکه تمامی ادیان ابراهیمی دارد، توجهی ندارد.
- از اشکالاتی که بر گلدزیهر وارد است این است که وی با نظام ذهنی از پیش ساخته و با دیدگاه هاي کلی و اجمالی به سراغ منابع رفته است تا انطباقی میان نظریات خود و آن منابع بیابد. به عبارت دیگر این چنین نبوده که او با ذهنی تهی به سراغ منابع و متون برود تا پس از گردآوري و تدوین مدارك، به بررسی و نتیجه گیري از آنها بپردازد[17]. جدای از این مطب، جهل و عدم شناخت دقیق او نسبت به فرقه ها و مذاهب اسلامی موجب شده اشتباهات واضحی در گفتار خود داشته باشد، به عنوان نمونه وی در کتاب العقیده و الشریعه در بررسی مذاهب اسلامی، فرقه ی ضاله و جعلی بهاییت را نیز مورد بررسی قرار داده است.
- اشکال دیگری که بر عقاید او وارد است این است که صرف وجود شباهت در آموزه های ادیان مختلف دال بر تقلیدی بودن یکی از دیگری نیست. در مورد موضوع منجی نیز اعتقاد به مهدی موعود در نزد شیعیان امری است که از اصالت ذاتی برخوردار می باشد و دلیلی برای تقلیدی بودن آن از آیین یهودیت و مسیحیت وجود ندارد .
- هم زمانی و تقارن اتفاقات مربوط به قیام احمد سودانی، با دوران زندگی گلدزیهر باعث شده وی در بیان پاره ای از نظرات خود در باب مهدویت، از این ماجرا تاثیر پدیرفته باشد. اما نکته ی مهم در این باب این است که در طول تاریخ همواره افرادی بوده اند که با سوء استفاده از عناوین مقدس بخواهند به اهداف خود برسند، و مسلم است که چنین مواردی موجب خدشه به اصل آن عنوان مقدس نخواهد شد. البته لازم به ذکر است چنین مواردی در تمام ادیان وجود داشته است، به عنوان نمونه در آیین مسیحیت، افرادی مانند سيمون مگس، دوسيثيوس، ثيودس، بركوكبه، و...[18] از جمله کسانی بوده اند که به دروغ ادعای مسیحیت کرده اند و خود را مسیح موعود معرفی کرده اند.
- از دیگر اشکالاتی که بر او وارد است، اشتباه و عدم توجه به اخذ عقاید یک فرقه از منابع همان فرقه می باشد[19] .
- وی در موضوع مهدویت ارجاعات فراوانی به منابع و نظرات علمای اهل سنت مانند ابن خلدون داده است که این مورخ جامعه شناس سنی در میان محدثان اهل سنت جایگاهی نداشته و نظرات حدیثی وی مورد انکار قرار گرفته است.[20]
پانویس
- ↑ساسی، سالم الحاج، نقد الخطاب الاستشراقی، ج 1 ص 172.
- ↑Regis Blacher
- ↑ر.ک: مقدمه ی کتاب العقیده و الشریعه فی الاسلام، ص 4، و همچنن کتاب شرق شناسی و مهدویت، ص 160
- ↑العقیقی، نجیب، المستشرقون، ج 3 ص 41.
- ↑Vorlesungen uber den islam- ترجمه ی دقیق عنوان کتاب، سخنرانی هایی درباره ی اسلام است.
- ↑منزوی، علی نقی، درس هایی از اسلام، انتشارات کمانگیر، تهران، 1357.
- ↑Die Richtungen der islamischen Koranauslegung
- ↑بدوی، عبدالرحمن، موسوعه المستشرقین، ص 202
- ↑The Ẓāhirīs.Their Doctrine and their History
- ↑Mohammed and Islam
- ↑Muslim Studies
- ↑همان، ص 218.
- ↑العقیده و الشریعه فی الاسلام، ص 85، همچنین رجوع شود به شرق شناسی و مهدویت، ص 168.
- ↑گلدزیهر، ایگناز، العقیده و الشریعه فی الاسلام، ص 218.
- ↑همان، ص 376.
- ↑همان، ص 218.
- ↑بدوی، عبدالرحمن موسوعه المستشرقین: 198.
- ↑تاجرىنسب، غلامحسين، فرجام شناسی حیات انسان، ج 1 ص 198.
- ↑گلدزیهر، ایگناز، گرایش های تفسیری در میان مسلمانان، ص 20.
- ↑رک: اکبرنژاد، بررسي تطبيقى مهدويت در روايات شيعه و اهل سنت، ص 264.
منابع
- اکبرنژاد، بررسي تطبيقى مهدويت در روايات شيعه و اهل سنت، قم، بوستان کتاب، 1388.
- بدوی، عبدالرحمن، دفاع از قرآن در برابر آراء خاورشناسان، ترجمه سید حسین سیدی، به نشر، مشهد، 1383.
- بدوی، عبدالرحمن، موسوعه المستشرقین، دار العلم للملایین، بیروت، 1993 م.
- تاجرىنسب، غلامحسين، فرجام شناسی حیات انسان، مركز فرهنگى انتشاراتى منير، تهران، 1387.
- ساسی، سالم الحاج، نقد الخطاب الاستشراقی، بیروت، دارالمدار الاسلامی، 1423، ج 1، ص 172.
- العقیقی، نجیب، المستشرقون، مصر، دار المعارف، 1400 ق، ج 3، ص 41.
- گلدزیهر، ایگناز، العقیده و الشریعه فی الاسلام، ترجمه محمد یوسف موسی، علی حسن عبدالقادر، عبدالعزیز عبدالحق، انتشارات دار الکتب الحدیثه بمصر، مصر، بی تا.
- گلدزیهر، ایگناز، گرایش های تفسیری در میان مسلمانان، ترجمه سید ناصر طباطبایی، انتشارات ققنوس، تهران، 1383
- مطهری، مرتضی، مجموعهآثاراستادشهيدمطهرى، بی نا، بی جا، بی تا، ج 27.
- منزوی، علی نقی، درس هایی از اسلام، انتشارات کمانگیر، تهران، 1357.
- موسوی گیلانی، سید رضی، شرق شناسی و مهدویت، قم: بنیاد فرهنگی حضرت مهدي موعود(عج) مرکز تخصصی مهدویّت، 1379.