صیحه آسمانی
صیحه آسمانی، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
یکی از نشانه های حتمی ظهور که در روایات به آن تصریح شده «ندا » یا «صیحه آسمانی» است که اندکی قبل از ظهور اتفاق می افتد. و برای مومنان، بشارت دهنده و برای منکران، وحشت انگیز و انذار دهنده می باشد، چرا که نمی توانند آن را انکار کنند و مجبورند در برابر آن خاضع شوند. این نداء متعدد بوده از طرفی جبرئیل ندا می دهد، که این ندا هدایت کننده است و از طرفی هم ابلیس، که باعث گمراهی عده ای خواهد شد. در این توشتار به تفصیل درباره این نشانه حتمی سخن گفته خواهد شد.
صیحه در لغت
در لغت عرب و فارسی؛ معنای اولیه صیحه از ریشه «صیح»، صدای بلند و فریاد است.[1] در قرآن نیز به همین معنا به کار رفته است. البته به معنای عذاب و غارت نیز استعمال شده است که معنای اصلی آن نیست و از لوازم آن است؛ زیرا وقتی صدا بلند و از اندازه معمولی فراتر رفت، سبب ناراحتی و عذاب است. همچنین از حمله و غارت کردن تعبیر به «صیحة الغارة» کردهاند؛ یعنی ناگهان و با سرعت به کاروان یورش برد.[1] آنچه مورد نظر ماست همان معنای اولی است؛ یعنی صدای بلند و فریاد.
صیحه در اصطلاح
به نظر می رسد صیحه در بحث نشانه ها و آیات، فقط در معنای لغوی( صدای بلند ) مشترک اند و ندای آسمانی در بحث نشانه ها فقط برای رساندن پیام مورد نظر یعنی اشاره به ظهور و قیام مهدی موعود(عج) است. در روایاتی «صیحه» در معنای «ندا» به کار رفته و در برخی روایات نیز این دو، دو پدیده جداگانه دانسته شده که با توجه به نا همگونی مضمون صیحه و نداء به نظر می رسد دو پدیده متفاوت باشند.[2]
صیحه آسمانی در آیات
در برخی آیات قرآن لفظ صیحه آمده است که با مراجعه به تفاسیر و روایات می بینیم که صیحه را به ندای آسمانی که در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) اتفاق می افتد، تطبیق داده اند. به عنوان نمونه دو آیه ذکر می شود.
آیه اول: «إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِم مِّن السَّمَاء آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ»[3] اگر بخواهیم، از آسمان بر آنان آیهای نازل میکنیم تا گردنهایشان در برابر آن فروتن شود. حسن بن زیاد صیقل از امام جعفر صادق(ع) روایت می کند که: آن حضرت فرمود: همانا قائم(عج) قیام نمیکند؛ مگر اینکه منادی از آسمان ندا میدهد، دختران پردهنشین و اهل مشرق و مغرب، آن را میشنوند و در مورد آن، این آیه« إن نشأ ننزل علیهم من السماء آیة فظلت اعناقهم لها خاضعین» نازل شده است.[4]
آیه دوم: «وَإِن یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ »[5]
و اگر آیهای( معجزه ای) ببینند، روی بگردانند و گویند جادویی پایدار است.
عبدالله بن سنان از امام جعفر صادق(ع) نقل می کند که امام فرمودند: فردای آن روز(روز بعد از نداء آسمانی)، ابلیس در آسمان بالا میرود تا اینکه از اهل زمین ناپدید میشود، سپس ندا میدهد: «همانا حق با عثمان بن عفان و شیعه اوست، همانا او مظلوم کشته شد؛ انتقام خونش را بگیرید». سپس فرمود: خداوند، اهل ایمان را به قول ثابت و حق، ثابت قدم میدارد و آن ندای اول است و کسانی که در دلهایشان مرض است، در آن وقت شک میکنند و آن بیماری، به خدا قسم، دشمنی با ماست و در آن هنگام از ما بیزاری میجویند و میگویند منادی اول، سحری از سحر اهل بیت(علیهم السلام) است، سپس امام صادق(ع) این آیه را تلاوت فرمود: «و إن یروا آیه یعرضوا و یقولوا سحر مستمر».[6]
زمان صیحه آسمانی
این صیحه هنگامی رخ می دهد که در شرق و غرب اختلاف شدیدی پیدا شده است و بخاطر ترسی که از این فتنه ها بر مردم وارد شده است، مردم روزگار سختی را می گذرانند[7] و حتی بسیاری از زنان و مردان مومن دچار سرگردانی و نا امیدی شده اند از اینکه فرجی رخ بدهد[8] و دچار شک و شبهه شده اند.
اما زمان شنیده شدن صیحه را در اکثر روایات شب جمعه یا شب بیست و سوم رمضان[9]مشخص کرده اند ولی همانطور که بیان شد علایم حتمی پنج تا است[10]و بقیه علائم غیر حتمی است. بنابراین می توان گفت که خود صیحه آسمانی حتمی است اما اینکه در شب جمعه و یا شب بیست و سوم رمضان باشد غیر حتمی است و ممکن است در روز دیگری اتفاق بیفتد.
خصوصیات صیحه از منظر روایات
از ویژگی های این ندای آسمانی این است که:
- وقتی که مردم این ندا را می شنوند، فرد خوابیده بیدار می شود و ایستاده می نشیند و یا به حیاط خانه اش می رود و حتی دختران پرده نشین خارج می شوند و پدران و برادرانشان را به یاری حضرت ولی عصر(عج) تشویق می کنند.[11] و همچنین مردم طوری شگفت زده می شوند و در بهت و ناباوری فرو می روند که به فرموده امام صادق(ع): « وقتی مردم صدای این صیحه را می شنوند همانند کسی که مرغی بر روی سرش دارد بی حرکت می شود و همچنین گردن تمام دشمنان الهی خاضع می گردد و اگر در هر موردی اشکال و تردید وارد کنند در این باره نمی توانند... .»[12]
- از دیگر خصوصیات صیحه آسمانی این است که: از دور و نزدیک به یک صورت شنیده می شود.[13]یعنی نه اینگونه است که کسی که نزدیک به مکان صیحه است آن را گوش خراش بشنود و کسی که دور است آهسته بشنود و صیحه به طور یکنواخت در همه جا شنیده می شود که مردم نمی توانند تشخیص دهند مکان صیحه از کجا است.
- خصوصیت دیگر صیحه این است که هر کس آن را به زبان مادری خودش می شنود.[14] این ندا برای مؤمنان رحمت و برای کافران عذاب است.[15]و از آن پس نام حضرت مهدی(عج) بر سر زبانها میافتد.[16] پس با این خصوصیاتی که از صیحه بیان شد حجت بر همگان تمام می شود و کسی نمی تواند ادعا کند که از ظهور حجت خدا با خبر نشده و الا به سوی او می شتافت و به او ایمان می آورد.
تعدّد نداها
از برخی روایات بر می آید که صیحه آسمانی متعدد است و از دو نفر صادر می شود یکی جبرئیل(ع) و دیگری ابلیس ملعون.
ندای جبرئیل(ع)
در برخی روایات آمده است: جبرئیل (فرشته وحی) از آسمان نام و نام پدر حضرت مهدی(عج) را بانگ میزند: آگاه باشید که حجت خدا در کنار خانه خدا ظهور کرد. از او پیروی کنید که حق با او و در اوست.[17] او قائم آل محمد(ص)، بهترینِ امت و امیر و حاکم شماست. این مهدی(عج) است که به شیوه داود و سلیمان(ع) قضاوت میکند و درخواست شاهد و بَیّنه نمیکند. پس جنگ و خونریزی برای چیست؟ به او گوش سپارید و از دستوراتش پیروی کنید. بدانید که حق با علی ولاب آنهاست، علی(ع) و شیعیانش رستگارند. ای مردم جهان! عمر جباران و ستمگران به پایان رسیده است.[18]
ندای شیطان
برخی روایات از ندایی که شیطان در پایان همان روز سر میدهد حکایت میکند و مهمترین هدف او را از ایجاد این صدا، ایجاد تردید در انسانها در پیروی از امام زمان(عج) میداند.[19] «بدانید حق با عثمان بن عفان و پیروان اوست. او مظلوم کشته شد، پس به خونخواهیاش قیام کنید و بدانید حق با سفیانی و پیروان اوست و عثمان و پیروانش رستگارند.»[20] با این ندا گروهی به شک میافتند.[21]
بعد از این است که دو جبهه حق و باطل علناً رو در رو در مقابل هم قرار گرفته و وعده پیروزی مستضعفان بر مستکبران محقق می گردد.
پانویس
- الفبمصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 6، ص 307.
- ↑سلیمیان، خدامراد، بررسی تحلیلی روایات نشانه های ظهور، ص 222.
- ↑شعرا، آیه 4.
- ↑شیخ طوسی، الغیبة، ص 177، حد 134.
- ↑قمر (54): آیه 2.
- ↑5. نعمانی، ص 267، باب 14، حد 19؛ «البرهان»، ج 5، ص 217، حد 10267.
- ↑نعمانى، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص 262.
- ↑همان، ص 439.
- ↑همان، ص 253.
- ↑همان، ص 252.
- ↑همان، ص 251 و 252 و 258.
- ↑نعمانى، محمد بن ابراهیم، الغیبه، همان، ص 263.
- ↑شیخ طوسى، محمد ابن الحسن، الغیبه، ص 439.
- ↑شیخ صدوق؛ کمال الدین، ج 2، ص 650.
- ↑ابن بابويه، محمد بن على، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 7.
- ↑کورانی، معجم احادیث الامام المهدی علیهالسلام، ۱۴۱۱ ق، ج ۳، ص ۳۵، ح ۵۸۹.
- ↑مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ ق، ج ۵۲، ص ۳۲۲، ح ۲۹.
- ↑همان، ج ۵۲، ص ۳۶۹، ح ۱۵۵، ص ۳۰۵، ح ۷۳ و ۷۵، ص ۲۹۴، ح ۴۶، ص ۲۰۶، ح ۴۰، ص ۲۸۹، ح ۲۷، ص ۲۹۶، ح ۵۱ و ۵۲، ص ۲۹۲، ح ۴۰.
- ↑نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۵، حدیث ۲۹.
- ↑مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ ق، ج ۵۲، ص ۲۹۲، حدیث ۴۰.
- ↑همان، ج ۵۲، ص ۳۰۵، ح ۷۵، ص ۲۹۲، ح ۴۰، ص ۲۹۵، ح ۴۶، ص ۲۳۰، ح ۹۶، ص ۲۹۴، ح ۴۵، ص ۲۰۶، ۳۹ و ۴۰، ص ۲۸۹، ح ۲۷، ص ۲۹۰، ح ۳۱، ص ۲۰۵، ح ۳۵.
منابع
- ابن بابويه، محمد بن على، عيون أخبار الرضا عليه السلام - تهران، چاپ: اول، 1378 ق.
- بحرانى، سيد هاشم بن سليمان، البرهان في تفسير القرآن - قم، چاپ: اول، 1374 ش.
- سلیمیان، خدامراد، بررسی تحلیلی روایات نشانه های ظهور، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، چاپ اول، 1398 هجری شمسی.
- صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، قم، دار الکتب الإسلامیه، 1395 هجرى قمرى.
- طوسى، محمد ابن الحسن، الغیبه، قم، مؤسسه معارف اسلامى، 1411 هجرى قمرى.
- کورانی، علی، معجم احادیث الامام المهدی علیهالسلام، ۱۴۱۱ ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق.
- نعمانى، محمد بن ابراهیم، الغیبه، تهران، مکتبه الصدوق، 1397 هجرى قمری.
- مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1360 ش.