سيره فرهنگي امام زمان(عج)
سيره فرهنگي امام زمان(عج)، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
يكي از مباحث جالب توجه در حوزه مهدويت، آشنايي با سيره فرهنگي امام زمان(عج) است. مقصود از آن شناخت قواعد، سبک ها و روش هایی است که امام مهدی برای اثرگذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار دیگران، در عرصه های مختلف فرهنگي از خود بروز می دهد. حكومت مهدوى در حقيقت، مقدّمه يك انقلاب عميق فرهنگى است؛ زيرا هدف اصلى اين حكومت، سالمسازى فضاى فرهنگى و حاكم ساختن ارزشهاى انسانى و اسلامى بر جامعه است.
برجستهترين اين سياستها كه در احاديث اهل بيت(علیهم السلام) مورد اشاره قرار گرفته، عبارت است از:
مبارزه قاطع با فساد و انحراف
يكي ازاقدامات مهم امام مهدی(عج) در عرصه فرهنگي، زدودن بدعت ها، تصحیح انحرافات و حذف برداشت های غیراسلامی و نادرستی است که به نام اسلام وبه مرور زمان به جامعه القا شده و درمبانی دین تحریف معنوی یا موضعی پدید آورده است.
از روايات چنين برداشت مي شود كه در زمان غیبت، بدعت هایی در دین گذاشته می شود و احکامی از قرآن و اسلام بر طبق میل مردم تأویل و تفسیر می شود و بسیاری از حدود و احکام چنان فراموش می شود که گویا اصلاً از اسلام نبوده است. وقتی حضرت ظهور می کند، بدعت ها را باطل می کند و احکام خدا را به همان گونه که صادر شده ظاهر می نماید و حدود اسلامی را بدون سهل انگاری اجرا می کند.امام باقر(ع) می فرماید: «هیچ بدعتی نمی ماند مگر این که مهدی آن را از بین می برد و هیچ سنّت تعطیل شده ای نیست مگر آنکه آن را برپا می كند»[1]
بنابراين نخستين برنامه دولت امام مهدى(عج)، مبارزه با مفاسدِ اجتماعى و انحرافات اعتقادى، اخلاقى و عملى است. رشد عقلى و عملى جامعه، و آشنايى با معارف اصيل قرآن، در حقيقت، مقدّمه اين پيكار بزرگ است.تعميق و گسترش ايمان نيز، بدون اين جهاد فرهنگى، امكانپذير نيست و اين مبارزه، يكى از مصاديق روشن اين آيه شريفه است: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُور»ِ.[2]
كسانى كه اگر به آنها در زمين توانايى دهيم، نماز بر پا مىدارند و زكات مىدهند و به نيكوكارى فرمان مىدهند و از زشتكارى، باز مىدارند؛ و فرجام همه كارها از آنِ خداوند است.
در حديثى از امام باقر(ع) در تبيين آيه ياد شده آمده است: «اين آيه، براى خاندان محمّد- مهدى و يارانش- است. خداوند، مشرق و مغربِ زمين را به تسلّط آنها در مىآورد و دين را چيره مىكند و خداوند عز و جل به دست او و يارانش، بدعتگذاران و باطلپويان را مىميرانَد، همان گونه كه نابخردان، حق را ميراندهاند تا آن جا كه اثرى از ستم، ديده نشود و به نيكى فرمان مىدهند و از زشتى باز مىدارند؛ و فرجام همه كارها از آنِ خداوند است» .[3]
احیای دوباره اسلام
امام مهدی احیاکننده معارف فراموش شده دین و تحقق بخش کامل احکام اسلام است، همان احکام نورانی که پیش از او مهجور مانده و یا به زیاده و نقصانی آمیخته شده بود و آن حضرت با قیام خود دین را از افکار بشری غیر صحیح غبارروبی می کند. از این رو در برخی روایات از آن حضرت به عنوان مجدّد اسلام و احیاگر احکام قرآن یاد شده است. امام صادق(ع) می فرماید: «چون قائم قیام کند، مردم را به اسلام جدید دعوت می فرماید و به امری که کهنه شده و جمهور مردم از آن گمراه مانده اند، هدایت می کند و او بدان جهت مهدی نامیده شده چون که به چیزی هدایت می کند که گم شده است و او را از آن جهت قائم می نامند که قیام به حق می فرماید»[4]
در روایت دیگر آن حضرت فرمود: «همان کاری که رسول خدا(ص) انجام داد، انجام می دهد و برنامه های نادرست پیشین را ویران می سازد و اسلام را نوسازی می کند، همان گونه که پیامبر اکرم(ص) عادات جاهلیت را ویران ساخت»[5]
بدون شک در این گونه روایات، مراد از تجدید اسلام، آیین تازه و راه و روش جدیدی غیر از اسلام نیست، زیرا همان گونه که تمامی ائمه(علیهم السلام) از سنّت و سیرت واحدی برخوردار بوده اند و شیوه زندگی امامان معصوم(علیهم السلام) برپایه سیره پیامبر اکرم(ص) استوار بوده است، دین و سیره حضرت مهدی(عج) نیز چیزی جز همان دین و سیره جدش رسول خدا(ص) نخواهد بود.
تعليم قرآن به مردم
در دولت جهانى اهل بيت(علیهم السلام) كه زمينه براى بيان حقايق قرآن به طور كامل فراهم است، يكى از سياستهاى اصولى حكومت مهدوى، آشنا كردن مردم با حقايق اين كتاب آسمانى است
دوران ظهور حضرت ولی عصر بدون شک، نقطه عطف تاریخ بشر به آموزه های قرآنی است. امام علی(ع) دوران ظهور حضرت قائم را چنين ترسيم مي كنند: «او با محور قرار دادن قرآن، نظرات و خواسته های افراد را به سوی قرآن جلب کرده با محک قرآن می سنجد، آنگاه که مردم قرآن را مستمسک و محملی برای پندارها و توجیه خواسته ها و تمایلات خود قرار داده اند»[6]
این کلام امام علی(ع)، به توجیهات و تأویلها و برداشتهای نادرست از قرآن اشاره دارد که جامعه اسلامی در طول دوران غیبت، در اثر نبودن مفسر واقعی قرآن، دچار چنین بدآموزی ها و تحریف هایی شده است.
گسترش فرهنگ توحید در جهان
از کارکردهای مهم و درخشان دوران حاکمیت امام زمان، توسعه و ترویج همه جانبه یگانه پرستی و زدودن مظاهر شرک و کفر در جامعه است، زیرا آن حضرت فرهنگ دینی را بر کلیه سطوح جامعه حاکم می گرداند و توحید را در میان مردم نهادینه می کند. در سایه حاکمیت ارزش های دینی در جامعه، حضرت مهدی ریشه هرگونه فساد را بر می کند و هرگز روش های سازش کارانه و مصلحت اندیشانه نداشته؛ بلکه در حوزه اخلاق نیز روش حضرت در برخورد با فاسدان، تبهکاران و فسادهای اجتماعی و اخلاقی، بسیار سخت گیرانه و قاطعانه بوده و از هرگونه مسامحه به دور است.
امیرمؤمنان(ع) می فرماید: « زمین را از هر انسان نیرنگ باز(و فریب کار) پاک می سازد»[7]
در عصر حکومت الاهی امام مهدی نه تنها از شرک و پرستش غیر خدا اثری نیست، بلکه حتی بتخانه ها نیز تبدیل به عبادتگاه خدا می شوند و نقطه ای بر روی زمین نخواهد ماند که در آن مدتی غیر خدا پرستش شده مگر اینکه خدا در آن پرستش خواهد شد. رسول خدا(ص) درهم شکسته شدن نماد صلیب و نمایان کردن دروغ هزاران ساله ی مسیحیت تحریف شده را از ویژگی های حضرت قائم شمرده، می فرماید: خداوند دنیا را به پایان نرساند تا اینکه قائم ما قیام کند و کسانی را که با ما دشمنی می ورزند به قتل برساند و از کفار جزیه قبول نکند و صلیب ها را بشکند.[8]
امام باقر(ع) می فرماید: «هیچ یهود و نصرانی باقی نمی ماند مگر این که به او ایمان می آورند و تصدیقش می کنند»[9]
توسعه مساجد و مراكز فرهنگى
گسترش آشنايى با معارف قرآنى و توسعه و تعميق معرفت و مفاهيم دينى، نيازمند مراكز گسترده تعليم و تربيت است. لذا در حكومت امام مهدى(عج) توسعه مراكز فرهنگى از سياستهاى مهم و بنيادى شمرده مىشود. بنابراين، آنچه در احاديث در باره ساختن مساجد بزرگ در حكومت مهدوى آمده[10]، اشاره به اين معناست.
توسعه و تعميق معرفت و بصيرت
جهانى شدن انقلاب مهدوى و تداوم آن نيازمند رشد علم و آگاهى است و از اين رو، بنيادىترين اقدامات فرهنگى در حكومت امام مهدى(عج)، توسعه و تعميق معرفت و بصيرت جامعه است.
در روايات متعددي به جنبههایی از تعالی و ترقی در عرصة ظهور، اشاره شده است: هرگاه او قیام كند «خداوند دستش را بر سر بندگان قرار میدهد پس عقلهاشان جمع و حلم و بردباریشان كامل میگردد»[11]
«علم و دانش 2 حرف است تمام آن چه پیامبران الهی آوردهاند، دو حرف بیشتر نبود و مردم تا كنون جز دو حرف را نشناختهاند اما هنگامی كه قائم ما قیام كند، 25 حرف دیگر را آشكار میسازد و در میان مردم منتشر میكند و دو حرف دیگر را به آن ضمیمه میكند تا 2 حرف كامل و منتشر شود»[12]
رشد علم و آگاهى، آشنايى با معارف اصيل قرآن، و مبارزه اصولى با انواع انحرافات اعتقادى، اخلاقى و عملى، سبب مىشود كه در حكومت مهدوى، گمراهى(ضلالت) از جامعه بشر، ريشهكن گردد. اين معنا، در احاديث، به گشوده شدن دژهاى ضلالت به وسيله امام مهدى(عج)، تعبير شده: «و خداوند عز و جل از نسل حسن و حسين، كسى را بر مىانگيزد كه دژهاى گمراهى و دلهاى سربسته را مىگشايد»[13]
در حديثى ديگر، با تعبير ديگرى آمده: قائم از آن رو «مهدى» ناميده شد كه به امرى رهنمون مىشود كه به آن، راه نيافتهاند.[14]
بنابراين سياست فرهنگى حكومت امام مهدى(عج) به گونهاى است كه با از بين رفتن ريشههاى گمراهى، انسانها نه تنها مىتوانند به حقايق ايمانى دست يابند، بلكه با بهرهگيرى از قوّت خِرد، و توسعه علم و حكمت به بالاترين قلّه ايمان، صعود مىنمايد. در حديثى از امام صادق(ع) مىخوانيم: شما مؤمن هستيد؛ امّا ايمانتان كامل نمىشود تا قائم ما قيام كند. آن هنگام، خداوند، عقلهايتان را جمع مىكند و مؤمنانى كامل مىشويد.[15]
تالیف قلوب و اصلاح حال مردمان
از ديگر اقدامات فرهنگي امام مهدي در دوران ظهور، تاليف قلوب مردم است. در روايت چنين آمده است: «خداوند به وسیلة آن حضرت میان دلهای پراكنده و مخالف یكدیگر ائتلاف میبخشد»[16] وبا قیامش «كینه و كدورتها از دلهای بندگان زایل میگردد»[17] «به خدا قسم در آن روز اختلافات میان ملتها و دینها رفع میشود و كینهها از قلبهای بندگان مي رود) [18]
پايان دادن به دولت ابليس
يكي ديگر از اقدامات فرهنگي امام مهدي، از بين بردن سلطنت شيطان مي باشد. چرا كه با ريشهكن شدن گمراهى، زمينههاى سلطه شيطان به طور اصولى از بين مىرود.اين معنا در برخى از احاديث به پايان يافتن دولت ابليس در جهان و روى كار آمدن دولت خدا، تعبير شده است. در حديثى از امام صادق(ع) آمده: «هماره، از روزگار آفرينش آدم، دولتى از آنِ خدا و دولتى از آنِ ابليس بوده است؛ پس دولت خداوند كجاست؟! آن نيست، جز [دولت] يگانه قائم آل محمّد»[19]
جمع بندي
با توجه به اين كه هدف حكومت مهدوي، سالم سازي فضاي فرهنگي و ارزشي در جامعه اسلامي مي باشد، مهمترين سيره فرهنگي امام مهدي در هنگام ظهور عبارتند از: مبارزه قاطع با فساد و انحراف، احیا معارف فراموش شده دین، تعليم قرآن به مردم، گسترش فرهنگ توحید در جهان، توسعه مساجد و مراكز فرهنگى، تالیف قلوب و اصلاح حال مردمان، توسعه و تعميق معرفت و بصيرت، پايان دادن به دولت ابليس
پانویس
- ↑مفید، الارشاد، ج 2، ص 385
- ↑حج: 41.
- ↑هذِهِ الآيَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ المَهدِيِّ وَ أَصحابِهِ، يُمَلِّكُهُمُ اللَّهُ مَشارِقَ الأَرضِ وَ مَغارِبَها، وَ يُظهِرُ الدّينَ، وَ يُميتُ اللَّهُ عز و جل بِهِ وَ بِأَصحابِهِ البِدَعَ وَ الباطِلَ، كَما أماتَ السَّفَهَةُ الحَقَّ، حَتّى لا يُرى أثَرٌ مِنَ الظُّلمِ، وَ يَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَ يَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ، وَ للَّهِ عاقِبَةُ الامورِ. تفسير القمي، ج 2، ص 87
- ↑مفید، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج 2، ص 384؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص 265.
- ↑نعمانی، الغیبه، ص 236؛ قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج 3، ص 564؛ مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص 353.
- ↑نهج البلاغه، خطبه 138 (مجلسی بحار الانوار، ج 51، ص 130)
- ↑«... وَ لَیُطَهِّرَنّ الأرَضَ مِنْ کُلّ غَاشٍ(مجلسی، بحار الانوار، ج 51، ص 120)
- ↑َإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَنْ یَذْهَبَ بِالدُّنْیَا حَتَّی یَقُومَ مِنَّا الْقَائِمُ یَقْتُلُ مُبْغِضِینَا وَ لَا یَقْبَلُ الْجِزْیَهَ وَ یَکْسِرُ الصَّلِیبَ وَ الْأَصْنَام(صدوق، الخصال، ج 2، ص 577) .
- ↑فَلَا يَبْقَى أَهْلُ مِلَّةِ يَهُودِيٍ وَ لَا نَصْرَانِيٍّ إِلَّا آمَنَ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ(قمی، تفسير القمي، ج 1، ص 158) .
- ↑طوسي، الغيبه، ص 468، ح 485 .
- ↑ابن بابويه، كمال الدين، ج 2، ص 675.
- ↑حلی، مختصر بصائر الدرجات، ص 117.
- ↑َيَبعَثُ اللَّهُ عز و جل مِنهُمَا [الحَسَنَ وَالحُسَين(ع) مَن يَفتَحُ حُصونَ الضَّلالَةِ.(خزاز قمی كفايه الاثر، ص 63) .
- ↑وَ إنَّما سُمِّىَ القائِمُ مَهدِيّاً لِأَنَّهُ يَهدي إلى أمرٍ قَد ضَلّوا عَنهُ(مفید، الارشاد، ج 2، ص 383) .
- ↑إنَّكُم مُؤمِنونَ وَ لكِن لا يَكمُلُ إيمانُكُم حَتّى يَخرُجَ قائِمُنا، فَعِندَها يَجمَعُ اللَّهُ أحلامَكُم فَتَكونونَ مُؤمِنينَ كامِلينَ)الاصول السته عشره، ص 127).
- ↑كليني، الكافي، ج 1، ص 334
- ↑ابن بابويه، الخصال، ج 2، ص 626
- ↑بحراني، حلیة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار ، ج ۵، ص ۳۷۴
- ↑ما زالَ مُذ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ دَولَةٌ للَّهِ وَ دَولَةٌ لِإِبليسَ، فَأَينَ دَولَةُ اللَّهِ؟ أما هُوَ إلّاقائِمٌ واحِدٌ.(تفسير العياشي، ج 1، ص 199) .
منابع
- قرآن
- نهج البلاغه
- ابن بابويه، محمد بن على، الخصال، نشر جامعه مدرسين، قم، چاپ اول، 1362 ش
- عده اي از علماء، الاصول السته عشره، نشر شبستري، قم، چاپ اول، 1363 ش
- كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، 1407 ق
- عياشي، محمد بن مسعود، تفسير العياشي، المطبعه العلميه، 1380 ق
- قمي، علي بن ابراهيم، تفسير القمي، دار الكتاب، چاپ سوم، 1404 ق
- خزاز رازي، علي بن محمد، كفايه الاثر، نشر بيدار، 1401 ق
- مفيد، محمد بن محمد، الارشاد، نشر كنگره شيخ مفيد، 1413 ق
- ابن ابي زينب، محمد بن ابراهيم، الغیبه، نشر صدوق، 1397 ق
- مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، دار احياء التراث العربي، 1403 ق
- بحراني، سيد هاشم، حلیة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ ق
- محمدي ري شهري، محمد، دانشنامه امام مهدي، انتشارات دار الحديث، 1397 ش