مهدویت در تفسیر عیاشی
مهدویت در تفسیر عیاشی، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
مؤلّف اين تفسیر، محمد بن مسعود عيّاشى سمرقندى يكى از دانشمندان برجسته و مورد اعتماد شيعه در اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم است. ایشان در حوزه مهدویت مطالب زیادی آورده است او در ذیل قریب به 40 آیه قرآن، به بسیاری از موضوعات مهدویت از کلام ائمه اطهار(علیهم السلام) پرداخته است.
شخصیت شناسی
محمد بن مسعود بن محمد بن عياشى سمرقندى كوفى، كنيهاش ابوالنضر و معروف به «عياشى»، از اعيان علما و از اكابر فقهاى شيعه است. وی در علوم متعدد مانند فقه، ادب، حديث و تفسير تبحر فراوان داشته است.[1]
عياشى در آغاز با توجه به محيط نشو و نماى خود كه حدود سمرقند و بخارا بوده و اكثر ساكنان آن ديار از فقه اهل سنت پيروى مىكردند، پيرو مكتب فقهى اهل سنت بود؛ ولى در اثر مطالعه و ممارست در كتابهاى شيعه، توفيق نصيب او گرديد و مكتب پر فيض فقه جعفرى را پذيرفت و تمامى تَركه پدر را كه بالغ بر سيصد هزار دينار بود در راه علم و نشر حديث انفاق و خرج نمود.[1]
عیاشی در ادامه فعالیت های علمی خود از جایگاه خاص و برتری برخوردار گردید به گونه ای که در منابع فهرست نگاری بالغ بر 100 اثر ذکر شده است از جمله : كتاب التفسير، كتاب الصلاة، كتاب الطهارات، كتاب مختصر الصلاة، كتاب مختصر المحيض، كتاب الصوم ،كتاب مختصر الصوم، كتاب الجنائز، كتاب مختصر الجنائز، كتاب المناسك، كتاب مختصر المناسك، كتاب العالم و المتعلم، كتاب الدعوات، كتاب الزكاة، كتاب قسم الزكوات، كتاب زكاة الفطرة، كتاب الأشربة، كتاب حد الشارب،و...[2]
با اينكه تاكنون وفات عيّاشى مشخص نشده است،[3] زركلى صاحب الاعلام وفات او را حدود (320 قمری مطابق 932 میلادی) اعلام مى کند.[4]
معرفی تفسیر عیاشی
معروف ترین اثر وی کتاب التفسیر است، در اين كه وى كتاب تفسيرى داشته است، ترديدى نيست، زيرا نجاشى و شيخ طوسی و ابن نديم هر سه از كتاب تفسير داشتن وى خبر دادهاند .[5] شيخ طوسی و نجاشى براى تفسير او سند ذكر كردهاند.[6] حاكم حسكانى از دانشمندان قرن پنجم در شواهد التنزيل[7] و طبرسى، در مجمع البيان[8] و ابن شهر آشوب در مناقب[9] از تفسير او روايت نقل كردهاند و اين تفسير يكى از مصادر مصباح كفعمى به شمار آمده است.[10]
اين تفسير در دو جلد بوده كه دانشمندان و علماي تفسير از آن روايت ميكردهاند؛ اما متأسفانه در قرنهاي بعدي، قسمت دوم اين كتاب ناپديد ميشود و لذا تنها تا آخر سوره كهف موجود است . نسخه موجود نيز، بدون اسناد راويان آن است؛ ظاهراً يكي از نسخهبرداران كتاب، براي سهولت و آساني مطالعه و استنساخ، اسنادش را حذف كرده و زياني جبران ناپذير بر آن وارد ساخته است. [11]
علامه مجلسى (ره)، فرموده است: دو نسخه قديمى از اين تفسير را ديدهايم.[12] اما در اين كه اين تفسير موجود عينا همان تفسيرى است كه عیاشی تأليف كرده و هيچ كم و زياد و دخل و تصرفى در آن بهوجود نيامده، جاى تأمل است. اوّلا معلوم نيست تفسير موجود تمام تفسيرى باشد كه وى تأليف كرده است. تفسير موجود تا سوره كهف است، ولى در شواهد التنزيل رواياتى مربوط به آيه 4 قصص، 24 صافّات، 20 طور، 4 قلم، 8 دهر و 2 نبأ هم آمده است. با توجه به روایی بودن این تفسیر تمام مطالبی که آورده میشود صرفا روایات است.
شخصیت رجالی
نجاشى، او را ثقه، صدوق و يكى از بزرگان شيعه معرفى كرده است.[13] شيخ طوسى بر جلالت قدر و بصير و مطلع بودن او به روايات و كثرت تأليفات و اعلم و افضل بودن او در زمان خود گواهى داده است.[14] برخی نقل از ضعفا از جانب عیاشی متذکر شده اند[15]
مهدویت در تفسیر عیاشی
ایشان در حوزه مهدویت مطالب زیادی آورده است او ذیل 40 آیه قرآن به بسیاری از موضوعات مهدویت از کلام ائمه اطهار(علیهم السلام) پرداخته است اهم موضوعات عبارتند از:
1. مقام امام مهدی
عیاشی ذیل آیه ««مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ»». [16] با ذکر روایتی از امام صادق(ع) اینگونه بیان فرمود: منظور از حبه، فاطمه و منظور از سبع سنابل هفت نفر از اولادش است[17] اولش امام حسین(ع) و آخرش قائم(عج) است.[18]
2. نسب امام مهدی
نسب امام مهدی از جمله موضوعاتی است که در تفسیر عیاشی بدان اشاره شده است. وی با ذکر روایتی از سلیم بن قیس در ذیل آیه«« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً»».[19] با اشاره به اینکه امام مهدی(عج) از نسل پیامبر اکرم(ص) و اولاد حسین(ع) است به ظهور، عدالت گستری و بیعت کنندگان با ایشان بین رکن و مقام پرداخته است.[20]
3. یاران حضرت مهدی (عج)
یاوران امام مهدی یکی دیگر از موضوعاتی است که در تفسیر عیاشی بدان اشاره شده است. در این خصوص به تعداد یاران و کیفیت جمع شدن آنان توجه شده است. وی تعداد یاران خاص امام مهدی و چگونگی آنها را در ذیل آیه ««فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَليكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَليلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ»».[21] و آیه ««وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَي أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ أَلاَ يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاَِق بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِوُونَ * قالَ لَوْ أَنَّ لي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوي إِلى رُكْنٍ شَديدٍ»».[22] و آیه ««أَ فَأَمِنَ الَّذينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ»».[23] بیان کرده است؛ نیز تعداد یاران عام حضرت در زمان خروج که کمتر از ده هزار نفر نیست، در ذیل آیه«« كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ»».[24] اشاره کرده است.[25]
همچنین با استشهاد به روایتی از امام صادق در ذیل آیه ««وَ مِنْ قَوْمِ مُوسى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ»». [26] گفته است: «وقتی امام ظهور کند 27 مرد، که پانزده نفر آن از قوم موسی(ع) است -آنها که به حق و عدل داوری میکردند- و هفت نفر هم از اصحاب کهف است، به همراه یوشع وصی موسی(ع)، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابادجانه انصاری و مالک اشتر خارج میشوند».[27]
4. ظهور
الف) اصل ظهور
ظهور از موضوعات دیگری است که در تفسیر عیاشی بدان پرداخته شده است. عیاشی ذیل آیه «« لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى أَجَلٍ قَريبٍ»»[28] «أجل قریب» را به ظهور تاویل برده است[29]؛ همچنین وی آیه«« الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»» [30] وآیه «« وَ يُريدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرينَ * لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُبْطِلَ الْباطِلَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ»».[31]را به روز ظهور امام مهدی تاویل کرده که روز ناامیدی کفار و بنی امیه است.[32]
ب) نشانه های ظهور
نشانه های ظهور یکی دیگر از موضوعاتی است که در تفسیر عیاشی بدان پرداخته است. وی نشانه های ظهور امام مهدی را ذیل آیه«« وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ [33]»». با ذکر روایتی طولانی از امام جعفر صادق(ع) بیان کرده است. آن نشانهها عبارتند از : خروج سفیانی؛ خسف به بیداء؛ خسف در جزیره العرب؛ خسف در مشرق و مغرب؛ آوردن پرچم و پیراهن رسول گرامی اسلام(ص) . البته نظر عیاشی از آوردن این روایت ذیل آیه این بود که این آیه تأویلش جمع شدن یاران حضرت مهدی(عج) در زمان ابلاغ ظهور است که به مناسبت اشاره به وضعیت آن زمان، نشانهها، بیعتکنندگان و سخنان حضرت پس از ظهور پرداخته است.[34]
خوف در زمان ظهور و گرسنگی قبل از ظهور از نشانههای دیگر ظهور است که عیاشی در ذیل آیه ««وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ [35]»»بیان کرده است.[36] علاوه بر آن وی آوردن پرچم رسول الله در زمان ورود به نجف را مصداق آیه ««هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن يَأْتِيَهُمُ اللّهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلآئِكَةُ وَقُضِيَ الأَمْرُ وَإِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ»». معرفی کرده است؛[37] همچنین خروج سفیانی و خسف به بیدا را ذیل آیه ««يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً»».[38] و آیه ««أَ فَأَمِنَ الَّذينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ»».[39] مطرح کرده است.
عیاشی در ذیل آیه ««هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِيهُمُ الْمَلا´ئِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لاَ يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ»». [40] به برخی نشانه های ظهورمانند طلوع شمس از مغرب، خروج دابه و دجال اشاره کرده گفته است: بعضی مردم با دیدن این نشانهها بر عمل غیر ایمانی اصرار میکنند سپس آیات و نشانهها میآید که در آن صورت ایمان برای آنها فایدهای ندارد. و در روایت دیگر اشاره دارد به اینکه زمانیکه خورشید از محل غروبش طلوع کند مردم در آن زمان همگی مؤمن میشوند.[41]
ج) برخی وقایع بعد از ظهور
در تفسیر عیاشی درباره ظهور برخی وقایع در زمان ظهور نیز اشاره شده است ؛ مثلا کشته شدن ابلیس در زمان ظهور به دست امام مهدی را تاویل آیه ««إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»» [42] معرفی کرده است.[43]
همچنین اولین بیعتکننده با امام مهدی(عج) پس از ظهور، حضرت جبرئیل(ع) دانسته است [44]
انتقام از خون امام حسین یکی دیگر از وقایعی است که بعد از ظهور رخ خواهد داد. عیاشی با استناد به روایتی از امام صادق در ذیل آیه«« وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا»». [45] ثابت کرد که منظور از مظلوم در آیه امام حسین(ع) است و منظور از منصور در آیه حضرت مهدی(عج) است لذا منصور انتقام خون مظلوم را میگیرد.[46]
عیاشی با ذکر روایتی در ذیل آیه ««وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّي لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»».[47] از امام باقر(ع) به موضوعات زیادی در حوزه مهدویت اشاره کرده است موضوعاتی مانند: بشارت به ظهور؛ آینده بشریت؛ غیبت؛ سخنان حضرت بعد از ظهور؛ اصحاب امام و تعداد آنها؛ چگونگی جمع شدن و محل خروج یاران خاص امنیت جهانی؛ احیای قرآن؛ بیعتکنندگان؛ اقامه سنن؛ امدادهای غیبی؛ خروج سفیانی؛ خسف به بیداء و غلبه کامل اسلام.[48]
5. غلبه اسلام
عیاشی ذیل آیه «««أَ فَغَيْرَ دينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ[49]»». با نقل روایاتی به غلبه کامل اسلام تأویل بردند.[50] ایشان ذیل آیه ««وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّي لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»».[51] با ذکر تمثیلی از زبان امام صادق(ع) مطرح کرد. امام فرمود: «اسلام همانند تاریکی شب که در تمام منافذ دنیا نفوذ میکند، سراسر گیتی را فرا خواهد گرفت».[52] ایشان در ذیل آیه««هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»».[53] علاوه بر مطالب بالا نکتهای اضافه میکند و آن اینکه این غلبه در زمان رجعت رخ خواهد داد.[54]
6. رجعت
رجعت از دیگر موضوعاتی است که در تفسیر عیاشی بدان اشاره شده است. عیاشی امکان رجعت را با کمک آیه««أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ»».[55] اثبات کرده است. بر اساس این آیه ، وی زنده شدن افرادی را که از بیم مرگ از خانه هایشان خارج و خداوند [با دعای پیامبر زمان] زنده شدند و به زندگی عادی خود پرداختند دلیل بر امکان رجعت در زمان ظهور می داند.[56]
همچنین وی در ذیل آیه««وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لاَ يَبْعَثُ اللّهُ مَن يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ * لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذي يَخْتَلِفُونَ فيهِ وَ لِيَعْلَمَ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كانُوا كاذِبينَ *إِنَّما قَوْلُنا لِشَيْءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»». [57] با ذکر دو روایت به مسئله رجعت و رجعتکنندگان اشاره دارد.[58]
او ظهور امام مهدی(عج) و حکومتشان و رجعت امام حسین(ع) به همراه هفتاد نفر از یاران شهیدش پس از ظهور و همینطور رحلت امام مهدی(عج)، غسل دادن و کفن کردن امام توسط امام حسین(ع) و محل دفن آن حضرت؛ همه و همه را بر اساس روایتی در ذیل««وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوّاً كَبِيراً * فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَاداً لَّنَا أُوْلِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْداً مَّفْعُولاً * ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً»»[59]. بیان کرده است[60]
پانویس
- ↑نجاشی، احمد بن علی، الرجال، ص 350؛ طوسی، محمدبن الحسن، فهرست، ص 396.
- ↑طوسی، محمدبن الحسن، فهرست، 399-400
- ↑بابایی در کتاب مکاتب تفسیری مینویسد: تاريخ تولد و وفات او معلوم نشده است، ولى او را از مشايخ كشّى،- كه در نيمه دوم سده چهارم مىزيسته- و از- طبقه كلينى، معرفى كردهاند (به الذريعة، ج4، ص295؛ تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام، ص332 بنگريد) و همینطور به کتاب كشّى، در رجال خود فراوان از او روايت كرده است.(اختيار معرفة الرجال معروف به رجال كشى، ج1، ص 10، 13، 20، 34، 56، 69، 75 و 122 حديثهاى 5، 6، 9، 14، 28، 40، 47 و 55 بنگريد). بابایی، علی اکبر، مکاتب تفسیری، ج1، ص329.
- ↑زرکلي، خيرالدين، الاعلام قاموس تراجم، ج7، ص95.
- ↑نجاشی، احمد بن علی بن احمد، رجال النجاشي، ص248؛ طوسي، ابوجعفر محمد بن حسن، الفهرست، ص212 رقم 604 ؛ ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست لابن ندیم، ص241.
- ↑طوسي، ابوجعفر محمد بن حسن، الفهرست، ص215، رجال النجاشى، ص250.
- ↑حـسکانی، حـاکم، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی آیات النازلة فی اهل البیت(علیهم السلام)، ج1، ص223، ح231، ص351 و ح 364، ص356 و ح 368 و ص558، ح595 و ج2، ص160، ح785 و ص270، ح904و905 و ص358، ح1004 و ص403، ح1054 و ص417، ح1047. در اين موارد از تفسير و كتاب وى نقل كرده و در موارد ديگرى مانند: ج1، ص47، ح41، ص134 و ح144و 145 و ص173، ح185 و ص178، ح190 و ص183، ح196 و ص187، ح200 و ص191، ح203 و ص268، ح263 و ص422، ح450و451و ج2، ص430، ح1090 بدون واسطه از خود عياشى، رحمة الله عليه، نقل كرده كه با توجه به فاصله زمانى بين حاكم حسكانى و عياشى، ظاهر اين است كه در آن موارد نيز از تفسير او نقل كرده است.
- ↑طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج1، ص17، 18، 31، 82 و 128 و ج2، ص274 و276. (در فضل سوره فاتحه و در آخر سوره فاتحه قبل از «النظم» و ذيل آيه 63 بقره و آيات 184 و 185 آل عمران).
- ↑مازندراني، ابن شهر آشوب ، مناقب آل ابى طالب(علیهم السلام)، ج2، ص342 و ج3، ص23 و104 و ج4، ص180.
- ↑كفعمى، ابراهيم بن على؛ مصباح الكفعمى او جنّة الامان الواقية و جنّة الايمان الباقية، ص773.
- ↑ايازي، محمد علي، شناخت نامه تفاسير، ص99.
- ↑مجلسي، محمد باقر ، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(علیهم السلام)، ج1، ص28.
- ↑نجاشی، ابوالحسین احمد بن علی بن احمد، رجال النجاشي، ص247.
- ↑طوسي، ابو جعفر محمد بن حسن، الفهرست، ص212، رقم 604، طوسي، ابوجعفر محمد بن حسن، رجال طوسی، ص497.
- ↑نجاشی، رجال، ص 350و طوسی، فهرست، ص 396.
- ↑مثل آنان كه مالشان را در راه خدا انفاق مىكنند به مانند دانهاى است كه از آن هفت خوشه برويد و در هر خوشه صد دانه باشد، و خداوند از اين مقدار نيز براى هر كه خواهد بيفزايد، و خدا را رحمت بىمنتهاست و (به همه چيز) داناست( بقره ، آیه 261)
- ↑حر عاملی در کتاب اثبات الهداه منظور امام از سبعه دو احتمال وجود دارد یکی اینکه ایشان به طور کلی فرمود هفت نفر از دوازده تا و احتمال دیگر اینکه چون متکلم امام صادق(ع) بود به هفت نفر بعد خودش اشاره کردند.
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج1، ص147.
- ↑اى اهل ايمان، فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) كه از خود شما هستند اطاعت كنيد، پس اگر در چيزى كار به نزاع كشد آن را به حكم خدا و رسول بازگردانيد اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد. اين كار براى شما بهتر و خوشعاقبتتر خواهد بود (نساء: 59).
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج1، ص254.
- ↑پس هنگامى كه طالوت لشكر كشيد، سپاه خود را گفت: خدا شما را به نهر آبى آزمايش كند، هر كه از آن بياشامد از من و هم آيين من نيست، و هر كه هيچ نياشامد يا كفى بيش برنگيرد از من و هم آيين من خواهد بود. پس همه سپاهش آشاميدند به جز عده قليلى از آنها. و چون طالوت و سپاه مؤمنش از نهر گذشتند (و مواجه با دشمن شدند لشكر بيمناك گشته) گفتند: ما را تاب مقاومت جالوت و سپاه او نخواهد بود. آنان كه به لقاء رحمت خدا و ثواب آخرت معتقد بودند (ثابت قدم مانده) گفتند: چه بسيار شده كه گروهى اندك به يارى خدا بر سپاهى بسيار غالب آمده، و خدا با صابران است. (بقره : 249).
- ↑و اگر ما عذاب را از آن منكران معاد تا وقت معين (هنگام مرگ) به تعويق اندازيم آنها گويند: چه موجب تأخير عذاب شده؟ آگه باشند كه چون هنگام عذاب برسد هرگز از آنان بازگردانده نشود و آنچه بدان تمسخر مىكردند سخت آنان را فرا گيرد.
- ↑آنان كه بر كردار زشت خود مكرها مىانديشند آيا از اين بلا ايمنند كه خدا ناگاه همه را به زمين فرو برد يا از جايى كه پى نبرند عذابى به آنان رسد (نحل: 45).
- ↑پس هنگامى كه طالوت لشكر كشيد، سپاه خود را گفت: خدا شما را به نهر آبى آزمايش كند، هر كه از آن بياشامد از من و هم آيين من نيست، و هر كه هيچ نياشامد يا كفى بيش برنگيرد از من و هم آيين من خواهد بود. پس همه سپاهش آشاميدند به جز عده قليلى از آنها. و چون طالوت و سپاه مؤمنش از نهر گذشتند (و مواجه با دشمن شدند لشكر بيمناك گشته) گفتند: ما را تاب مقاومت جالوت و سپاه او نخواهد بود. آنان كه به لقاء رحمت خدا و ثواب آخرت معتقد بودند (ثابت قدم مانده) گفتند: چه بسيار شده كه گروهى اندك به يارى خدا بر سپاهى بسيار غالب آمده، و خدا با صابران است. (بقره : 249).
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج1، ص134 و140-141 و 157 و 261.
- ↑و جماعتى از قوم موسى هستند كه به دين حق هدايت كنند و به آن دين حكم و دادگرى نمايند. ( اعراف: 159)
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج2، ص32.
- ↑نساء: 77؛ ابراهیم ، 44
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج1، ص258 و ج2، ص235.
- ↑امروز كافران از اين كه به دين شما دستبرد زنند و اختلالى رسانند طمع بريدند، پس شما از آنها بيمناك نگشته و از من بترسيد. امروز (به عقيده اماميه و برخى اهل سنّت روز غدير خم و خلافت على(ع) است) دين شما را به حد كمال رسانيدم و بر شما نعمتم را تمام كردم و بهترين آيين را كه اسلام است برايتان برگزيدم (مائده :3).
- ↑خدا مىخواست كه حق را با سخنان خود (كه وعده پيروزى حق را داده است) ثابت گرداند و از بيخ و بن ريشه كافران را بركند. تا حق را محقق و پايدار كند و باطل را محو و نابود سازد هر چند بدكاران را خوش نيايد. ( انفال: 7-8 )
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج1، ص292 و ج2، ص50.
- ↑هر كسى را راهى است به سوى حق كه بدان راه يابد (يا قبلهاى است كه به آن روى آورد) پس بشتابيد به خيرات كه هر كجا باشيد همه شما را خداوند (به عرصه محشر) خواهد آورد و محققا خدا بر همه چيز تواناست. (بقره: 148)
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج1، ص64-67.
- ↑بقره: 155
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج1، ص68.
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج1، ص102.
- ↑اى كسانى كه به شما كتاب آسمانى داده شد، به قرآنى كه فرستاديم كه مصدّق تورات و انجيل شماست ايمان آوريد پيش از آنكه بر چهرههايى (از اثر ضلالت) خط خذلان كشيم و آنها را واژگون كنيم يا مانند اصحاب سَبت بر آنها لعنت و عذاب فرستيم، و (بترسيد كه) قضاى خدا واقعشدنى است. (نساء: 47 ).
- ↑آنان كه بر كردار زشت خود مكرها مىانديشند آيا از اين بلا ايمنند كه خدا ناگاه همه را به زمين فرو برد يا از جايى كه پى نبرند عذابى به آنان رسد؟ ( نحل: 45)
- ↑آيا (منكران) انتظارى دارند جز آنكه فرشتگان (قهر) بر آنها درآيند و يا (امر) خدا (و يا قضاى الهى) بر آنان فرا رسد (و همه هلاك شوند) يا برخى دلايل و آيات خدا آشكار شود؟ روزى كه بعضى آيات (قهر) خداى تو بر آنها برسد آن روز هيچ كس را ايمانش نفع نبخشد اگر قبل از آن ايمان نياورده و يا در ايمان خود كسب خير و سعادت نكرده باشد. بگو: شما در انتظار (نتيجه اعمال زشت خود) باشيد ما هم در انتظار هستيم.(انعام: 158).
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج1، ص284-285.
- ↑حجر: 38.
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج2، ص242.
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج2، ص254.
- ↑و هرگز نفس محترمى كه خدا قتلش را حرام كرده مكشيد مگر آنكه به حكم حق مستحق قتل شود، و كسى كه خونش به مظلومى و ناحق ريخته شود ما به ولىّ او حكومت و تسلط (بر قاتل) داديم پس (در مقام انتقام) آن ولى در قتل و خونريزى اسراف نكند كه او از جانب ما مؤيد و منصور خواهد بود. ( اسرا ، آیه 33)
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج2، ص291-292.
- ↑و (اى مؤمنان) با كافران بجنگيد تا ديگر فتنه و فسادى نماند و آيين همه دين خدا گردد، و چنانچه دست (از كفر) كشيدند خدا به اعمالشان بيناست. ( انفال ، آیه 39 )
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج2، ص56-61.
- ↑آيا كافران، دينى غير دين خدا را مىطلبند؟ و حال آنكه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه مطيع امر خداست و همه به سوى او رجوع خواهند كرد. (آل عمران: 83)
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج1، ص183.
- ↑و (اى مؤمنان) با كافران بجنگيد تا ديگر فتنه و فسادى نماند و آيين همه دين خدا گردد، و چنانچه دست (از كفر) كشيدند خدا به اعمالشان بيناست. (انفال: 39 )
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج2، ص56-61.
- ↑اوست خدايى كه رسولش (محمّد مصطفى صلّى اللَّه عليه و آله) را به هدايت خلق و ابلاغ دين حق فرستاد تا آن را هر چند مشركان خوش ندارند بر همه اديان عالم غالب گرداند.(صف: 9؛ توبه : 33).
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج2، ص87.
- ↑آيا نديديد آنهايى را كه از ترس مرگ از ديار خود بيرون رفتند كه هزارها تن بودند، خدا فرمود كه تمام بميريد (همه مردند) سپس آنها را زنده كرد، زيرا خدا را در حق بندگان فضل و كرم بسيار است، و ليكن بيشتر مردم سپاسگزار نيستند. (بقره؛ 243)
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج1، ص130.
- ↑و كافران با مبالغه و تأكيد كامل به خدا قسم ياد مىكنند كه هرگز كسى كه مرد خدا او را زنده نخواهد كرد (و قيامتى وجود نخواهد داشت) چرا، البته قيامت وعده حتمى خداست و ليكن اكثر مردم از آن آگاه نيستند. (38) تا (در آن روز محشر) آنچه را كه در آن اختلاف مىكنند آشكار و مبين گرداند و تا كافران كاملا به دروغ و انديشه غلط خود آگاه شوند. (39) ما به امر نافذ خود هر چه را اراده كنيم همين كه گوييم موجود باش، همان لحظه موجود خواهد شد. (40)
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج2، ص 259-260.
- ↑و در كتاب (تورات، يا در لوح محفوظ و كتاب تكوين الهى) خبر داديم و چنين مقدر كرديم كه شما بنى اسرائيل دو بار حتما در زمين فساد و خونريزى مىكنيد و تسلط و سركشى سخت ظالمانه مىيابيد پس چون وقت انتقام اول فرا رسد بندگان سخت جنگجو و نيرومند خود را (چون بخت النصر) بر شما برانگيزيم تا آنجا كه در درون خانههاى شما نيز جستجو كنند. و اين وعده (انتقام خدا) حتمى است. آن گاه شما را به روى آنها برگردانيم و بر آنها غلبه دهيم و به مال و فرزندان مدد بخشيم و عدّه (جنگجويان) شما را بيشتر (از دشمن) گردانيم. ( اسرا،4-6 )
- ↑عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج2، ص 259-260.
منابع
- قران کریم
- ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ترجمه و تحقیق: محمد رضا تجدد، (انتشارات امیرکبیر، تهران، 1366ش.
- ایازی، محمد علی، شناختنامه تفاسیر، کتاب مبین، رشت ـ ایران، چاپ اول، 1378ش.
- بابايى، على اكبر، مكاتب تفسيرى، سمت/پژوهشكده حوزه و دانشگاه- تهران، چاپ: اوّل، 1381/1386.
- حـسکانی، حـاکم، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی آیات النازلة فی اهل البیت (علیهم السلام)، تحقیق: شیخ محمد باقر مـحمودی، مـجمع احیاء فرهنگ اسلامی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشـاد اسـلامی، چاپ اول، 1411ق.
- زرکلي، خيرالدين، الاعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بيروت: دارالعلم للملایین،1420ق.
- طَبرِسى، ابو منصور احمد بن على بن ابى طالب، مجمع البيان في تفسير القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
- طوسى، ابو جعفر محمد بن حسن معروف به شيخالطائفه، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماءالمصنفین و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم، ۱۴۲۰ق.
- عاملى، محمد بن حسن حر، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، 5جلد، اعلمى ـ بيروت، چاپ: اول، 1425ق.
- عیاشی، محمد بن مسعود سمرقندی ، کتاب التفسیر، تهران: اعلمی، 1417ق.
- كفعمى، ابراهيم بن على؛ مصباح الكفعمى او جنّة الامان الواقية و جنّة الايمان الباقية، منشورات الرضی زاهدی، بی تا.
- مازندراني، ابن شهر آشوب ابن ابي نصر بن أبي حبيش السروي ، مناقب آل أبي طالب(علیهم السلام)، تصحيح و شرح و مقابلة: لجنة من أساتذة النجف الأشرف، الحيدرية - النجف الأشرف، المكتبة الحيدرية - النجف الأشرف، 1376- 1956م.
- مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(علیهم السلام)، 110 جلد، مؤسسة الوفاء بيروت، - لبنان، 1404 ق.
- نجاشی، ابوالحسین احمد بن علی بن احمد، رجال النجاشي، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية، مؤسسة النشر الإسلامي، قم، چاپ شش، 1365ش.