محمد بن همام اسکافی
محمد بن همام اسکافی، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
محمد بن همام از اعضای نهاد وکالت در دوره وکیل دوم، سوم و احتمالا چهارم بوده و مدتی سرپرستی نهاد وکالت را در دوران حسین بن روح نیز برعهده داشته است. وی در تثبیت وکالت محمد بن عثمان و حسین بن روح و در مقابله با مدعیان دروغین و وکیلان منحرف نقش بسزایی داشته، و از راهبرد تقیه برای پنهان داشتن نام ومکان امام دوازدهم(عج) بهره برده است. حجم بالایی از روایات ابن همام به عنوان یک عالم برجسته امامی در دوره غیبت صغرا به تبیین مسائل مربوط به امام دوازدهم(عج) و غیبت آن حضرت اختصاص دارد.
زیست نامه محمد بن همام
محمد بن همام با کنیه ابوعلی[1] و با القاب اسکافی،[2] بغدادی،[3] بیزانی[4] و کاتب[5] در روز دوشنبه 6 ذی الحجه سال 258 ق به دنیا آمد.[6] وی در بغداد در محله سوق العطش[7]و سوق العطر[8] سکونت داشت و در همان بغداد وفات یافت و در مقابر قریش به خاک سپرده شد. [9] تاریخ وفات او را شیخ طوسی و خطیب بغدادی سال 332 ق[10] و نجاشی سال 336 ق[11] ذکر میکنند. از این رو وی از معدود عالمانی است که تمام حیات علمی و اجتماعی خود را در دوران غیبت صغرا و در شهر بغداد، محل حضور وکلای چهارگانه گذرانده است.
جایگاه علمی محمد بن همام اسکافی
ابن همام علاوه بر نقشآفرینی در نهاد وکالت در عصر خود به عنوان یکی از بزرگترین محدثان بغداد شناخته میشده است. چنانچه نجاشی و شیخ طوسی ضمن بیان عظمت منزلت وی با عناوینی چون شيخ اصحابنا و متقدمهم وجلیل القدر، امانت در نقل حدیث و کثرت روایت وی را مورد تاکید قرار دادهاند.[12] گفتنی است شمار روایات وی، بنابر شمارش بالغ بر 300 روایت است. نکته در خور توجه این است که به دلیل همزمانی دوران زندگی ابن همام با غیبت صغرا، حجم بالای از روایات وی به تبین مسائل مربوط به امام دوازدهم(عج) و غیبت آن حضرت اختصاص یافته است، که با بررسی آثاری چون الغیبة نعمانی، کمال الدین شیخ صدوق، دلائل الامامة منسوب به طبری و الغیبة شیخ طوسی میتوان نقش وی را در تبیین اینگونه مسائل تا حدی تصویر کرد. تنها نعمانی در کتاب الغیبة، تعداد 67 روایت را به استناد به ابن همام نقل کرده است. در منابع متقدم تنها اثری که برای ابن همام ذکرشده است، کتاب الانوار فی تاریخ الائمه(علیهم السلام) است.[13]
جایگاه محمد بن همام اسکافی در دوران وکالت محمد بن عثمان
ابن همام با وکیل دوم - محمد بن عثمان - ارتباط داشته، توقیعات[14] و روایاتی[15] از وی نقل کرده است. شاید بتوان دریافت توقیعات امام دوازدهم و همچنین املاء توقیع دعای زمان غیبت به ابن همام، توسط محمد بن عثمان[16]را نشانه همکاری ابن همام با وکیل دوم در نهاد وکالت دانست. ابن همام و ابوسهل نوبختی و جمعی دیگر که از آنان با عنوان «وجوه و شیوخ شیعه» معرفی شدهاند، درآخرین لحظات عمر محمد بن عثمان بر بالین او حضور داشتهاند.[17] برخی از محققان بر این باورند این افراد از وکلای برجسته بغداد در آن دوران بودند.[18] گفتنی است این ادعا با توجه به گفته جعفر بن احمد بن متیل دور از ذهن نیست و گفتار وی گویای همکاری آنان با محمد بن عثمان در نهاد وکالت در شهر بغداد است.[19] افراد مذکور، پس از وفات محمد بن عثمان همانگونه که در خدمت ابوجعفر عمری بودند، فعالیتهای خود را تحت نظر نوبختی همچنان ادامه دادند.[19]
جایگاه محمد بن همام در دوران وکالت حسین بن روح
دوره وکالت ابن روح (304 یا 305 – 326 ق ) با فراز و فرودهای بیش از سه وکیل دیگر مواجهه بوده است، به طوری وی مجبور شد مدتی به صورت مخفیانه زندگی کند[20] و مدت پنج سال نیز زندانی شد.[21]باتوجه به برخی شواهد همچون انکار جانشینی شلمغانی از ابن روح توسط ابن همام[22]و حضور احمد بن ادریس محدث معروف قمی(م 306 ق) در منزل ابن همام در سفر به بغداد،[23] احتمالا در همان سال وفات وی یعنی سال 306 ق،[24] میتوان این احتمال را مطرح کرد که اسکافی خود در این دوران جانشین ابن روح بوده است و در شرایط سیاسی حساسی که سبب مخفیانه زندگی کردن ابن روح شده بود، نمیتوانسته جانشینی خویش را آشکار کند. ابن همام در زمان زندانی شدن ابن روح ( 312 – 317 ق) نسبت به سایر وکلای بغداد، بیشترین نقش را برعهده داشته است.[25] وی از طرف نوبختی مامور میشود تا توقیعی را که ابن روح در ذیحجه 312 ق از زندان در باب لعن ابن ابی العزاقر شلمغانی به او داده بود، برای دیگران بازگو نماید.[26] برخی از محققان از این گونه گزارشها چنین برداشت کردهاند که ابن همام در دوره زندان بودن حسین بن روح خصوصا بعد از انحراف شلمغانی، جانشینی ابنروح را بر عهده داشتهاست.[27] با توجه به ساختار نهاد وکالت و رعایت سلسله مراتب در آن نهاد[28] به نظر میرسد ادعای جانشینی محمد بن همام برای ابن روح در دوران حبس، ادعای دور از ذهن نیست. همچنین او بوده که از ارتباط امام با ابن روح خبر داده و چنین نقل میکند که: «ابوالقاسم به جهت این که در دست طرفداران مقتدر زندانی بوده راجع به افشا نکردن مسئله لعن ابن ابی عزاقر از امام درخواست تکلیف کرد، ولی در جواب از ناحیه مقدسه دستور رسید که لعن ابن ابی عزاقر را آشکار کند و نترسد که در امان است و پس از مدت کوتاهی بعد از این جریان از زندان آزاد شد».[29] نکته در خور توجه این است که به گفته ابن همام، سرعت رسیدن توقیع به دست وی به اندازهای بود که هنوز مرکب توقیع خشک نشده بود.[30] با توجه به شواهد مذکور میتوان احتمال داد، محمد بن همام، واسط میان حسین بن روح و امام دوازدهم(عج) و حلقه وصل امام(عج) و ابن روح بوده، به طوری که پیام امام(عج) و وکیلش را به یکدیگر میرسانده است.[31] ناگفته نماند قرائت توقیع لعن شلمغانی برای بزرگان امامیه شهر بغداد و فرستادن نسخههای از آن برای سایر شهرها توسط ابن همام را شاید بتوان شاهدی بر پذیرش محمد بن همام به عنوان جانشین حسین بن روح نوبختی و سرپرست نهاد وکالت از سوی جامعه امامی آن روزگار دانست.
جایگاه محمد بن همام دردوران علی بن محمد سمری
در ارتباط با جایگاه ابن همام در نهاد وکالت در دوره وکیل چهارم _ علی بن محمد سمری - گزارشی در دست نیست. برخی از محققان معاصر احتمال دادهاند با توجه به سابقه قرب و نزديكىاش به دو وکیل پيشين و نقش او در نهاد وكالت، طبيعتا در عصر چهارمين وکیل نيز بايستى در خدمت نهاد وكالت بوده باشد.[32] این احتمال دور از ذهن نیست به دلیل این که احتمال دارد، همانگونه که بعد از وفات محمد بن عثمان، تمام دستیاران وی، تحت نظارت حسین بن روح به شیوه قبل به فعالیت خود ادامه دادند،[33] بعد از وفات حسین بن روح نیز این اتفاق افتاده باشد.
نقش محمد بن همام اسکافی در نهاد وکالت
محمد بن همام در ارتباط با امام دوازهم همانند دیگر بزرگان امامی و وکلای آن حضرت از راهبرد تقیه بهره برده و توقیعی از وی در خصوص حرام بودن بیان نام امام نقل شده است.[34] همچنین روایتی نقل میکند که در آن عثمان بن سعید – وکیل اول- در پاسخ به سوال احمد بن اسحاق پیرامون فرزند امام حسن عسکری(ع) و نام وی، به وجود فرزندی برای امام تصریح کرده، اما از ذکر نام او خوداری میکند. نکته در خور توجه در این روایت این است که وکیل اول شرط جواب دادن به سوال را بازگو نکردن آن تا زمان حیات خود ذکر میکند.[35]
ابن همام در تثبیت جایگاه وکلا چهارگانه نقش بسزایی داشته و از وی روایاتی در خصوص وکالت سه وکیل نخستین نقل شده است[36] که با توجه به احتمال وفات عثمان بن سعید – وکیل اول قبل از سال 267 ق[37] گزارشی که در آن تصریح به وکالت عثمان بن سعید شده است بعد از وفات وی و در راستای تثبیت وکالت محمد بن عثمان بوده است. همانطور که گفته شد درآخرین لحظات عمر محمد بن عثمان، ابن همام به همراهی جمعی دیگر که در دو گزارش از آنان با عنوان «وجوه شیعه» معرفی شدهاند، به عنوان شاهد بر وکالت وکیل سوم - حسینبن روح نوبختی- نزد عمری حضور داشته است.[38] نکته قابل توجه این است که ابن همام نه تنها حضور داشته، بلکه خود یکی از راویان این رویداد بوده و آن را برای شاگردش، هارون بن موسی تلعکبری گزارش میکند.[39]
محمد بن همام و مقابله با جریانات انحرافی
ابن همام درمقابله با مدعیان دروغین وکالت و وکلای منحرف نقش پررنگی داشته است. ازاقدامات وی در زمینه مقابله با جریانات انحرافی نهاد وکالت، گزارش انحراف احمد بن هلال عبرتایی( کرخی است). بنابر گزارش ابوعلى محمد بن همام اسکافي، احمد بن هلال صرفاً به دليل نشنيدن وکالت محمد بن عثمان، منکر وکالت وي شد؛ اگرچه عثمان بن سعيد را وکيل منصوص امام ميدانست. از این رو توقیعی توسط حسین بنروح در لعن و برائت از او صادر شد. [40] نکته در خور توجه چرایی لعن احمد بن هلال (م 267 ق) در دوران وکالت حسین بن روح نوبختی است. آیا ادعای دروغین وکالت وی بعد از وفات پیامدهای به دنبال داشته است؟ و آیا ادعای وی منجر به تشکیل انشعاب و فرقهای خاص شد؟ عباس اقبال در کتاب خاندان نوبختی به نقل از کشی به فرقه هلالیه اشاره میکند.[41] و ظاهرا مشکور نیز به همین جهت نام این فرقه را در فرهنگ اسلامی ضبط کرده است.[42] اما در منابع اولیه، از جمله کشی از فرقهای به نام هلالیه نام نبرده[43] و به نوشته برخی از پژوهشگران معاصر انحراف وی به گونهای نبوده است که برای خود، دار و دستهای تشکیل بدهد و فرقهای به نام هلالیه را اندازی کند.[44]
بیشترین فعالیت ابن همام در نهاد وکالت مربوط به دوران وکالت ابن روح و در ارتباط با شلمغانی است. گزارشها حاکی از آن است که ابن همام در دوران وکالت ابن روح، بیشترین مقابله را با شلمغانی داشتهاست وی از جمله اولین کسانی است که از شلمغانی دوری جست. به طوری که طوسی از ابن همام چنین نقل میکند: «از محمد بن علی عزاقری شلمغانی شنیدم که میگفت حق یک حقیقت واحد است اما لباسهایش مختلف است گاهی در لباس سفید گاهی در لباس قرمز و روزی هم در لباس کبود این اولین حرفی بود که از شلمغانی شنیدم و انکارش کردم چون این حرف همان اعتقاد اهل حلول بود».[45] از دیگر فعالیتهای ابن همام در رویارویی با شلمغانی همانطور که گذشت، انکار جانشینی شلمغانی برای ابن روح است.[46] اقدام دیگر ابن همام در مقابله با شلمغانی، انتشار توقیعی منتسب به امام عصر بوده که در لعن شلمغانی صادر شد و محمد بن همام بعد از اخذ توقیع، آن را براى تمامى بزرگان و شيوخ قرائت كرد و پس از آن نسخههايى از آن را نوشته و به ساير شهرها فرستاد. این اقدامات ابن همام سبب شد، اين مسأله در بين شيعيان مشهور شده و همگى بر لعن و تبرى از شلمغانی متفق القول شدند. همچنین محمد بن همام درخواست شلمغانی، برای مباهله با حسین بن روح و پاسخ ابن روح را گزارش کرده است. گفتنی است، وی در این روایت از سرانجام شلمغانی و کشته شدن او در سال 323 ق نیز خبر داده است.[47] اگرچه در این روایت تاریخ در خواست مباهله ذکر نشده، اما به نظر میرسد آن، بعد از آزادی ابن روح از زندان و در سالهای بعد از 317 ق باشد. گفتنی است نجاشی در زمره آثار شلمغانی از کتابی به نام «رسالة الی ابن همام» نام میبرد.[48] با بررسی متون حدیثی و رجالی میتوان گفت، ظاهراً مراد از ابن همام در رساله مذکور محمد بن همام اسکافی است از انگیزه تالیف رساله، زمان، موضوع و متن آن اطلاعی در دست نیست. برخی از محققان احتمال دادهاند که شلمغانی رساله مذکور را به عنوان جوابیهای برای ابن همام نوشته باشد. زیرا ابن همام را میتوان در کنار حسین بنروح، مقدم جریان مخالف شلمغانی دانست، که پس از آشکار شدن انحرافات وی به مقابله با او اقدام کردند.[49]
پانویس
- ↑طوسی، فهرست، ص 402، ش 613، همو، رجال، ص 438، ش 6270، خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 4، ص 135، ش 1796
- ↑نجاشى، رجال، ص 379، ش 1032، طوسی، فهرست، ص 402، ش 613
- ↑طوسی، رجال، ص 438، ش 6270
- ↑سمعانی، الانساب، ج 2، ص 395، ش 654، ابن اثیر، ج 1، ص 197
- ↑نجاشى، رجال، ص 379، ش 1032، خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 4، ص 135، ش 1796
- ↑نجاشی، رجال، ص 380، ش 1032
- ↑خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 4، ص 136، ش 1796
- ↑طوسی، امالی، ص 415، مجلس 14، ح 82
- ↑خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 4، ص 136، 1796
- ↑طوسی، رجال، ص 439، ش 6270، خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 4، ص 136، رقم 1796
- ↑نجاشی، رجال، ص 380، ش 1032
- ↑نجاشی، رجال، ص 379، ش 1032، طوسی، رجال، ص 438 – 439، ش 6270، همو، فهرست، ص 402، ش 613
- ↑نجاشی، رجال، ص 380، رقم 1032، ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص 101، رقم 677
- ↑صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 483، همان، ج 2، ص 512 – 516،
- ↑همان، ج 2، ص 409، باب 38، ح 9، طوسی، الغیبة، ص 297
- ↑صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 512
- ↑طوسی، الغیبة، ص 371- 372
- ↑ر.ک حسین، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم(عج)، ص 171- 172
- الفبطوسی، الغیبة، ص 369
- ↑همان، ص 302 - 304
- ↑ذهبی، تاریخ اسلام، ج 24، ص 191
- ↑طوسی، الغیبة، ص 408
- ↑طوسی، رجال، ص 411، ش 5956
- ↑ر.ک نجاشی، رجال، ص 92، رقم 228، شیبری زنجانی، سالشمار آموزشی هارون بن موسی تلعکبری، ص 10- 11
- ↑ر.ک احمدی کچایی، صمصامی، بررسی عملکرد نهاد وکالت در دوران اختفا و زندان حسین بن روح نوبختی، ص 36 - 43
- ↑طوسی، الغیبة، ص 409- 412
- ↑ر.ک جبارى، سازمان وكالت و نقش آن در عصر ائمه(علیهم السلام)، ج 2، ص 597، شیبری زنجانی، سالشمار آموزشی هارون بن موسی تلعکبری، ص 15- 16
- ↑ر.ک صفری فروشانی؛ قاضی خانی، بررسی مدیریت تعارض در سازمان وکالت، ص 38
- ↑طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص 410
- ↑همان، ص 409 - 410
- ↑احمدی کچایی، صمصامی، بررسی عملکرد نهاد وکالت در دوران اختفا و زندان حسین بن روح نوبختی، ص 39
- ↑جبارى، سازمان وكالت و نقش آن در عصر ائمه(علیهم السلام)، ج 2، ص 597
- ↑ر.ک طوسی، الغیبة، ص 369- 370
- ↑صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 483
- ↑همان، ص 355
- ↑طوسی، الغیبة، ص 354- 355، همان، ص 362، همان، ص 371- 372
- ↑ر.ک نجاشی، رجال، ص 83، ش 199، طوسی، الغیبة، ص 399
- ↑همان، ص 371- 372
- ↑همان، ص 371
- ↑همان، ص 399
- ↑اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ص 267
- ↑مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص 467
- ↑کامیاب؛ عرفان، کاوشی در بازشناسی احمد بن هلال عبرتایی از مدعیان دروغین وکالت، ص 151
- ↑صفری فروشانی، غالیان، ص 138
- ↑طوسی، الغیبة، ص 408
- ↑طوسی، الغیبة، ص 408
- ↑همان، ص 307
- ↑نجاشی، رجال، ص 378، ش 1029
- ↑ذاکری، بررسی زندگانی سیاسی فرهنگی شلمغانی، ص 152
منابع
- ابن اثير، على بن محمد، اللباب في تهذيب الانساب، دار صادر، چاپ: سوم، بیروت، 1414 ق
- ابنشهرآشوب، محمد بن على، معالم العلماء، المطبعة الحيدرية، نجف اشرف، 1380 ق
- احمدی کچایی، مجید؛ صمصامی، محمد مهدی، بررسی عملکرد نهاد وکالت در دوران اختفا و زندان حسین بن روح نوبختی، فصلنامه مشرق موعود، شماره 40، زمستان 1395
- اقبال آشتیانی، عباس، خاندان نوبختی، کتابخانه طهوری، چاپ: دوم، تهران، 1345
- جباری، محمدرضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، 1382
- حسین، جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ترجمه: سید محمد تقی آیت اللهی، امیرکبیر، چاپ چهارم، تهران، 1386
- خطيب بغدادى، احمد بن على، تاريخ بغداد، محقق: مصطفى عبدالقادر عطا، دار الكتب العلمية، بيروت، 1417 ق
- ذاکری، محمد تقی، پایان نامه بررسی زندگانی سیاسی فرهنگی شلمغانی، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، 1393
- ذهبى، محمد بن احمد، تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الاعلام، محقق: عمر عبد السلام تدمرى، چاپ: دوم، دار الكتاب العربى، بیروت، 1413 ق
- سمعانى، عبد الكريم بن محمد، الانساب، مصحح: عبد الرحمن بن يحيى معلمی، مجلس دائرة المعارف العثمانية، حیدرآباد، 1382 ق
- شبیری زنجانی، سید محمدجواد، سالشمار آموزشی هارون بن موسی تلعکبری، فصلنامه علوم حدیث، شماره 32، تابستان 1383
- صدوق، محمد بن على بن بابویه، كمال الدين و تمام النعمة، علی اکبر غفاری، اسلاميه، چاپ دوم، تهران، 1395 ق
- صفری فروشانی، نعمت الله، غالیان؛ کاوشی در جریانها و برآیندها، آستان قدس رضوی، مشهد، 1378
- ــــــــــــــــــ؛ قاضی خانی، حسین، بررسی مدیریت تعارض در سازمان وکالت، فصلنامه مشرق موعود، شماره 33، زمستان 1394
- طوسى، محمد بن حسن، امالی، محقق: موسسه بعثت، دار الثقافه، قم، 1414 ق
- ـــــــــــــــــ، رجال، محقق: جوادقيومى اصفهانى، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، قم، 1373
- ـــــــــــــــــ ، الغیبة، مصحح: عباد الله تهرانی، علی احمد ناصح، دار المعارف الاسلامية، قم، 1411 ق
- ـــــــــــــــــ ، فهرست كتب الشيعة و اصولهم و أسماء المصنفين و اصحاب الاصول، محقق: عبدالعزیز طباطبایی، مکتبة المحقق الطباطبایی، قم، 1420 ق
- کامیاب، مسلم؛ عرفان، امیر محسن، کاوشی در بازشناسی احمد بن هلال عبرتایی از مدعیان دروغین وکالت، فصلنامه انتظار موعود، شماره 44، بهار 1393
- مشكور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامى، آستان قدس رضوى، چاپ: دوم، مشهد، 1372
- نجاشى، احمد بن على، رجال، محقق: موسی شبیری زنجانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1365