ملاحم ابنمنادى
ملاحم ابنمنادى، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
كتابهاي فتن و ملاحم از جمله منابع مهم درباره مهدویت به شمار ميروند. كتاب الملاحم نوشتۀ احمد بن منادی از محدثان اهلسنت، از آن دسته كتابهاست. این اثر حاوی روایات مرتبط با مهدویت مانند: دجال، سفیانى، اشاره دارد. وی را به مهدى(عج) اختصاص داده و روایاتى درباره فاطمى بودن آن حضرت نقل كرده است. پس از آن در بابهاي به نشانههاى ظهور پرداخته و به تفصیل از دجال سخن گفته است. بخش عمده روایات وی مسند به معصوم نیست علاوه بر آن روایات وی در متون بعدی بازتاب نداشته است که اعتبار این کتاب را با تامل روبرو می کند.
ملاحم و فتن نگاری
ملاحمنگارى یا پیشگویى حوادث مهم، پیشینهاى به قدمت ادیان الهى دارد و در روایات اسلامى عنوان «ملاحم و فتن» از جایگاه ویژهاى برخوردار است. محدثان و مؤلفان مسلمان از قدیم به اين دو عنوان توجه داشتهاند و به صورتهاى مختلف، به آن پرداختهاند. برخى ذیل كتابهاى روایى خود، باب یا فصلى را به یكى از این عناوین اختصاص دادهاند و برخى كتابهاى مستقلى در این زمینه تألیف نمودهاند.[1]
مؤلفان شیعه غالباً از عنوان «ملاحم» استفاده كرده و حوادث آخرالزمان و نشانههاى ظهور را در كتابهایى با عنوان «الملاحم» آوردهاند. در فهرستهاى نجاشى و شیخ طوسى بیش از بیست كتابِ ملاحم نام برده شده كه تنها در دو مورد تعبیر «الفتن» وجود دارد: یكى الفتن و الملاحم جعفر بن محمد فزارى و دیگرى الفتن حسن بن على بن ابىحمزه بطائنى[2] كه نجاشى پس از معرفي این كتاب توضیح مىدهد مقصود همان ملاحم است. به نظر مىرسد، عنوان «فتن» در میان اهلسنت و عنوان «ملاحم» در میان مؤلفان شیعه خصوصیتى داشته كه در انتخاب نام كتاب به آن توجه كردهاند. این خصوصیت را ميتوان ناشى از اختلاف دیدگاه شیعه و اهلسنت درباره نظام حاكم دانست؛ زیرا بيشتر قیامها كه عليه دستگاه خلافت شیعیان (به معناى عام)، صورت پذيرفته، از دیدگاه اهلسنت فتنه به شمار مىآيد.
از آنچه گفته شد، در ميان عناوين كتابها دو استثنا به چشم مىخورد: یكى كتاب سید بن طاووس مشهور به ملاحم كه نام اصلى آن التشریف بالمنن فى التعریف بالفتن است[3] و ديگري كتاب ملاحم ابنمنادي نام دارد. اما توجیه این نامگذاري روشن است؛ زیرا كتاب سید، بر سه كتاب فتن از اهلسنت به نامهاي الفتن ابنحماد، الفتن سلیلى و الفتن زكریا بن یحیى مشتمل است. از این رو، نام مجموعه را به روش آنان گزيده است. ابنمنادي نيز با توجه به آنكه شيعه نيست و شايد به دليل تأثيرپذيري ازشیعیان کتاب خود را ملاحم نام گذاری کرده است.
از سوي ديگر، كلمه ملاحم، جمع «مَلحَمه» است و از دو ریشه گرفته ميشود، گرچه بازگشت هر دو ريشه به یك اصل است: یكى چسبندگى و ديگري گوشت. اگر از ریشه اول گرفته شود، به معناى سختى نبرد است كه در آن جنگجویان به همدیگر گلاویز مىشوند و اگر از ریشه دوم گرفته شود به معناى قتلگاه است، كنایه از اینكه گوشت بدن انسانها در آن مىریزد. در هر صورت مراد از ملحمه در اینجا، حوادث و جنگهاى خونیني است كه در آینده رخ مىدهد.[4] بنابراین، ممكن است انتخاب نام ملاحم براى كتب شیعه در مقابل فتن، اشاره به فتنه نبودن ایستادگى در مقابل حاكمان غاصب و ظالم باشد كه در آن، انسانهاى مبارز كشته ميشوند.
شخصیت شناسی مولف کتاب
ابوالحسین احمد بن جعفر بن محمد بن عبیدالله بن ابىداوود بغدادى معروف به ابنالمنادى (256 ـ 336 قمري) از محدثان مشهور اهلسنت به شمار مىرود. پدربزرگش ابوجعفر محمد بن عبیدالله نیز با همین شهرت (ابنمنادى) از رجال مشهور حدیث است. ابنعمّاد، جعفر بن محمد بن جعفر بن ابىداوود، عبیدالله را صاحب لقب «منادى» مىداند.[5] بنابراین، جعفر دوم را در نسب ابنمنادى افزوده و عبیدالله را همان ابوداوود دانسته است. اما سخن وى درباره صاحب لقب منادى درست نیست؛ زیرا جدّ مؤلف نیز با همین عنوان شهرت دارد و باید این لقب را مربوط به اجداد بالاتر وى دانست.
سمعانى ذیل عنوان منادى، یكى از صاحبان آن را محمد بن عبیدالله مىداند و در نتيجه این لقب مربوط به محمد، پدربزرگ مؤلف كتاب ملاحم است. وى همچنین گفته است منادى لقب كسى است كه اشیاء را براى فروختن یا پیداشدن صاحبش جار مىزند.[6]
شخصیت رجالی
خطیب بغدادى، ابن منادى را با اوصافى چون ثقه، امین، راستگو و پرهیزكار ستوده است و ميافزايد كه او در امور دینى خشك و سختگیر بود و به جهت اخلاق تندى كه داشت، روایات بسياري از او به جا نمانده است.[7] با این همه، در منابع رجالى اهلسنت از او با عظمت یاد شده[8] و در كتب روایى آنان، احادیث فراوانى از او وجود دارد. وي به علم رجال هم آشنا بوده و در موارد فراواني از جرح و تعديل راويان، سخن او نقل شده است. كتب رجالى شیعه از ابنمنادي یاد نكردهاند و توثیق یا تضعیفى درباره وى به چشم نميخورد.
آثار این منادی
ابنندیم، ابوالحسین بن منادى را اهل رصافه بغداد و غالب آثار وي را در زمينه علوم قرآنى ياد كرده و نوشته است: در علوم گوناگون بیش از 120 اثر بر جاى گذاشت.[9]
تعداد آثار وى را تا چهارصد عدد هم نوشتهاند.[10] اما امروزه جز كتاب الملاحم او در دسترس نیست. كتاب متشابه القرآن نیز تنها نسخه خطى از آثار بازمانده وى معرفى شده است.[11]
كتاب ملاحم
بر خلاف شیوه غالب محدثان اهلسنت كه در موضوع پیشگویىها از عنوان فتن استفاده مىكنند، كتاب ابنمنادى با عنوان الملاحم شهرت دارد. اما روشن نیست كه این نام را خود او برگزيده باشد. مهمتر اینكه چنین اثرى در فهرستهاى كهن و حتى متأخر به احمد بن منادى نسبت داده نشده است. گویا ابنبطريق، عالم شيعي قرن ششم، اولین كسي باشد كه از اين كتاب نام برده است. سيد بن طاووس ميگويد:
يكي از علماي شيعه كتابي با عنوان كشف المخفي في مناقب المهدي نوشته و در آن 120 روايت درباره مهدي از طريق اهلسنت آورده كه از آن ميان، 43 حديث از كتاب ملاحم ابنمنادي است.[12]
ابنطاووس از مؤلف اين كتاب نامي نبرده، اما به اعتقاد برخي اين كتاب (كشف المخفي) از ابنبطريق (م 600 قمري) است كه روايات مهدويت را از ابنمنادي از طريق مسند ابنحنبل آورده است.[13] وي در كتاب العمده روايتي از ملاحم ابنمنادي نقل ميكند[14] كه در ملاحم موجود نيست. از اينجا ميتوان احتمال داد كه آنچه امروز به عنوان ملاحم ابنمنادي موجود است، نسخه اصلي آن نيست.
در هر حال، با توجه به حنبلى بودن ابنمنادي،[15] بیان روايات مهدويت از زبان وي جالب توجه است. آنگونه كه از مقدمه كتاب برمىآید، مؤلف آن را براى شخصى نوشته كه از سختىهاى روزگار گلهگزاري كرده و خوف آن مىرفته كه از مقام رضا و تسلیم فاصله بگیرد.
فصول کتاب
ابنمنادى كتاب خود را به خوبى فصلبندى كرده و هر قسمت را به روشنى از بخش دیگر جدا نموده است. كتاب ملاحم از 47 باب به ترتیب در موضوعات زیر تشكيل شده است: ابتدا پس از اشاره به آیاتى از قرآن درباره حوادث آینده، روایتى را از امام صادق(ع) ذكر مىكند كه در آن، سؤالات «فیهس» یهودى از رسول خدا(ص) و پاسخ آن حضرت درباره تاریخ پادشاهان گذشته آورده شده است. باب چهارم به پیشگویىهاى «سُطیح» كاهن و ابواب پنجم و ششم به كتاب دانیال اختصاص دارد. ابواب بعدى شامل احادیثي درباره حوادث و فتنههاى پس از پیامبر است. از باب يازدهم به علائم آخرالزمان پرداخته شده، به گونهاي كه در برخي از ابواب فقط به چند روایت كوتاه اشاره شده است. ذكر دجال، سفیانى، فتح قسطنطنیه، جنگ با ترك و بربر، مكانهاى امن، شورش زنگیان بصره و فتنه بغداد از جمله این روایات است. آنگاه دو باب (22 و 24) را به مهدى(عج) اختصاص داده و روایاتى درباره فاطمى بودن آن حضرت نقل كرده است. پس از آن در بابهاي 25 ـ 34 به نشانههاى ظهور پرداخته و به تفصیل از دجال سخن گفته است. مؤلف در بخشى از باب 25، داستانى را از مقابله حسنى و سفیانى ذكر كرده كه گویا تصور وى از برخى احادیث اهلسنت است. این داستان كه به بیان مؤلف و بدون سند آورده شده، بر خلاف روایات مشهورى مينمايد كه سفیانى را مقابل مهدى(عج) مىداند. به نظر مىرسد، در اعتقاد ابنمنادى، حسنى یكى از مهدىهاست؛ زیرا گاه تعبیر «مهدى حسنى» و گاه «مهدى حسينى» را به كار مىبرد. این مطلب از داستان پیروزى حسنى بر سفیانى و به خصوص از عنوانى كه به باب 35 داده، كاملاً آشكار است. در باب 35 به نقل روایات مشهور «اثنىعشر ائمة خلیفة» از زبان رسولالله(ص) ميپردازد و عنوان آن را «خلفاى پس از حسنى» قرار ميدهد. بنابراین، ابن منادى هم مانند دیگر دوستان سنىاش نتوانسته مفهوم و مصداق دوازده جانشینى را كه پیامبر فرموده، درك كند. به همین دلیل، در ادامه همان باب مىنویسد:
هیچیك از استادان ما زمان خلافت این دوازده نفر قریشى را نمىدانند، اما از كتاب دانیال استفاده مىكنیم كه اینان پس از مرگ مهدى به حكومت خواهند رسید.[16]
در ادامه ابواب، به نشانههايى دیگر از قبیل دابه، یأجوج و مأجوج، طلوع خورشید از مغرب و قحطانى پرداخته شده است. مصحح كتاب نوشته كه ابنمنادى كتابش را به سه بخش (الفتن، الملاحم و الزیادات فى الفتن و الملاحم) تقسیم كرده است.[17]
از اين كتاب تنها يك نسخه باقي مانده كه به سال 1270 قمري بازميگردد.[18]
اعتبار كتاب
ملاحم ابنمنادي با رويكردي غيرشيعي نوشته شده و راويان آن از راويان اهلسنت هستند. حتی در مواردي از كتاب مانند بابهاي چهارم و پنجم، تمامي روايات موقوف است و سند آن به معصوم نميرسد. طبيعي است چنين رواياتي كه از صحابه يا تابعين نقل شده و فقط سخن آنان را بيان ميكند، در ميان محدثان شيعه اعتباري ندارد.
يكي از ملاكهاي تشخيص اعتبار كتاب، نقل ديگران از آن است. با آنكه محدثان اهلسنت و گاه شيعه از ابنمنادي فراوان ياد كرده و احاديث او را در كتب خود آوردهاند، به ندرت از كتاب ملاحم او نام بردهاند. حتی سيد بن طاووس كه از چنين كتابهايي نقل ميكرده، اين كتاب را در اختيار داشته و از آن حديثي نقل نكرده است.[19] ديگر عالمان متقدم شيعه نيز از اين كتاب روايت نكردهاند. در مجموع بايد گفت آنچه از احاديث اين كتاب در منابع ديگر موجود است و قرينه بر صحت آن وجود دارد، پذيرفتني است و منفردات آن كه غالب روايات اين كتاب را تشكيل ميدهند، محل بررسي و تأمل است.
ابنمنادى و كتاب دانیال
ابنمنادى دو فصل از كتاب خود را (بیش از پنجاه صفحه) به موضوع كتاب دانیال اختصاص داده است؛ ابتدا درباره اعتبار كتاب دانیال و سپس پیشگویىهاى آن درباره نشانههاى آخرالزمان و مهدى(عج) سخن مىگوید. اخبارى كه وى در موضوع اهمیت و اعتبار كتاب دانیال ذكر كرده، از صحابه یا تابعین است و در این میان كعبالاحبار جایگاه ویژهاى دارد. در منابع دیگر هم وقتى از كتاب دانیال سخن در میان است، نام كعب بیش از دیگران به چشم مىخورد. روشن نیست این همه نام بردن از كعب در این موضوع بر اعتبار كتاب دانیال مىافزاید، یا از آن مىكاهد. چون كعبالاحبار (نامش كعب بن ماتع، اهل یمن و از قبیله حمیر) در زمان پیامبر موقعیتى نداشته، بلكه در عهد خلیفه دوم اسلام آورده و به مدینه آمده و در نزد خلیفه دوم جایگاه عظیمى یافته است. به گفته ابن ابىالحدید، كعب از امیرمؤمنان(ع) روىگردان بوده و آن حضرت او را دروغگو مىخوانده است.[20] كعبالاحبار قرنها مورد وثوق و اطمینان مسلمانان بوده و نقلهایش كتابهاى تفسیرى و تاریخى را پر كرده است. با وجود اين، امروزه حتى عالمان اهلسنت نيز درباره گفتههاي او تردید دارند. كعب از كسانى به شمار ميرود كه به وارد كردن اخبار یهود (اسرائیلیات) در اسلام شهرت دارد. نمونهاى از این مطلب را طبرى در موضوع خلقت خورشید و ماه آورده و نوشته است: ابنعباس از گفته كعب خشمگین شد و سه مرتبه گفت: «كعب دروغ گفته است... . این مطلب از یهودیان است كه او مىخواهد در اسلام وارد كند»[21]
در بخش دیگرى كه ابنمنادى، مؤلف حنبلى الملاحم، از كتاب دانیال آورده، با اشاره به خلافت معتمد عباسى و حاكمانِ پس از او، به تفصیل درباره ظهور سفیانى كه نامش را عنبسة بن هند دانسته و مقابله او با حسنى، سخن گفته شده است. مطالبى كه در اینجا درباره سفیانى و حسنى بیان شده، در روایات شیعه و حتى در منابع عامه به ندرت یافت مىشود و یا اصلاً وجود ندارد. سید بن طاووس هم بنا به شیوه معمول خود به خصوص در كتاب ملاحم (التشریف بالمنن) كه از منابع عامه فراوان نقل مىكند، مطالبى از كتاب دانیال گزارش كرده است. در كتاب عقد الدرر نیز كه مؤلف آن (سلمى شافعى)، تقریباً معاصر سید به شمار ميرود، مطالبى منسوب به این كتاب وجود دارد.
پانویس
- ↑الفتن ابنحماد، الفتن ابوعمرو دانى، الفتن حنبل بن اسحاق، الفتن سلیلى، الفتن زكریا بن یحیى، الفتن ابونعیم اصفهانى و الفتن و الملاحم ابنكثير (آخرین بخش از كتاب البدایة والنهایه)، نمونههایى از تألیفات مستقل اهلسنت در این موضوع است.
- ↑احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشى، ج 1، ص 133 و 303.
- ↑نک: التشريف بالمنن (الملاحم)؛ سيد بن طاووس، تحقيق مؤسسه صاحب الامر، اصفهان، گلبهار، 1416.
- ↑نک: محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج 12، ص: 536 ذیل ماده لحم
- ↑ابنعماد الحنبلي، شذرات الذهب، ج 4، ص 197،
- ↑عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج 5، ص 385،
- ↑احمد بن على خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، ج 4، ص 69،
- ↑براى نمونه نک: محمد بن احمد ذهبي، سیر اعلام النبلاء، ج 15، ص 361،
- ↑ابنندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص 58
- ↑ابن ابییعلی، طبقات الحنابله، ج 2، ص 7.
- ↑محمد هادي مؤذن جامى، دایرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 4، ص 694.
- ↑سید بن طاوس، الطرائف، ص 179 ـ 180،
- ↑اتان كلبرگ، كتابخانه ابنطاووس، ص 255.
- ↑همان، ص 472.
- ↑ابن ابىیعلى در طبقات الحنابله، ج 2، ص 6 و 7، از ابنمنادى ياد كرده است.
- ↑ابن منادی، الملاحم، ص 272،
- ↑همان، ص 11 (مقدمه).
- ↑همان، ص 12.
- ↑نك: سید بن طاوس، التشريف بالمنن، تحقيق مؤسسه صاحبالامر، ص 110 و 373، مقايسه كنيد با ملاحم ابنمنادي، ص 149 و 196.
- ↑شرح نهجالبلاغه، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، ج 4، ص 77، درباره اعتراض ابوذر به كعب هم نك: همان، ج 3، ص 54.
- ↑محمد بن جَریر طبرى، تاریخ الطبری، ج 1، ص 44 و 51.
منابع
- ابن نديم، محمد بن اسحاق، الفهرست، دار المعرفة، مكان چاپ لبنان- بيروت، چاپ اول
- احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشي، تحقيق النائيني، بيروت، دارالاضواء، 1408
- احمد بن جعفر ابنالمنادى، الملاحم، تحقیق العُقیلى قم، دارالسیره، 1418 ق.
- ابنعماد الحنبلي، شذرات الذهب، بيروت، انتشارات دار ابنكثير، 1406 ق
- عبدالکریم سمعانی، الانساب، بيروت، انتشارات دارالجنان، 1408 ق
- احمد بن على خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، تحقيق مصطفي عبدالقادر عطا، ج 4، ص 69، بيروت، انتشارات دارالكتب العلميه، 1417 ق
- محمد بن احمد ذهبي، سیر اعلام النبلاء، تحقيق شعيب الارناووط، انتشارات مؤسسه الرساله، 1413 ق
- سيد ابنطاووس، الطرائف، قم، بينا، 1399.
- اتان كلبرگ، كتابخانه ابنطاووس، ترجمه قوائي و جعفريان، قم، انتشارات كتابخانه مرعشي، 137 ش.
- سيد بن طاووس، التشريف بالمنن، تحقيق مؤسسه صاحبالامر، انتشارات گلبهار، اصفهان 1416 ق.
- عبد الحمید ابن ابىالحدید، شرح نهج البلاغه، (م 656)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء الكتب العربیه، 1378؛
- محمد بن جَریر طبرى، تاریخ الطبرى (تاریخ الاُمم و الملوك)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم؛ بیروت، دارالتراث العربى، بىتا
- محمد بن مكرم ابن منظور، لسان العرب، محقق مير دامادى، جمال الدين، بيروت، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع- دار صادر، 1414 ق.
- محمد هادي مؤذن جامى، دایرة المعارف بزرگ اسلامى، نشر مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی. تهران، چاپ اول.
برگرفته از
- مقاله ملاحم ابنمنادى و ملحمه دانیال نوشته مصطفی صادقی، منتشر شده در نشریه مشرق موعود شماره 2.