دجال
دجال، از دانشنامه مجازی ویکی مهدویت
یکی از مباحث مرتبط با مهدویت بحث «دجال» است. هرچند واژهی دجال در قرآن ذکر نشده است؛ بسیاری از مفسران، ذیل برخی از آیات، [۱] روایاتی از خروج دجال نقل کردهاند.[۲] برخی دجال را از نشانهها و حتی از علائم حتمی ظهور میشمارند[۳] و برخی ارتباط دجال را با ظهور منکر میشوند و آن را به آخرالزمان و حوادث آن دوره مرتبط میدانند.[۴] از طرف دیگر، دجال موضوعی است که در کتابهای روایی شیعه و عامه به آن توجه شده و برخلاف بسیاری از مطالب مهدوی که در کتابهای عامه دیده نمیشوند؛ این مطلب به طور بسیار چشمگیر در میان احادیث اهل سنت یافت میشود.[۵] در روایات، بیشتر پیروان دجال یهودی معرفی شدهاند.[۶]
معنای دجال
واژهی «دجال» در زبان عربی از «دَجَّلَ»، به معنای «پوشانیدن» مشتق شده است؛ زیرا دجال جهان را با گناه، کفر و انبوه پیروانش خواهد پوشانید.[۷] دیدگاه دیگر آن است که «دَجَّلَ»، بهمعنای «زراندود کردن» است و چون دجال خلاف آنچه در دل دارد، آشکار خواهد کرد و با پنهان کردن حقیقت و ارزشمند کردن باطل، مردم را گمراه خواهد کرد؛ «دجال» نامیده شده است.[۸] همچنین گفتهاند که «دجال» از فعل «دَجَلَ» به معنای «آلودن» مشتق شده است.[۹] برخی نیز کلمه عربی «دجّال» را از واژه سریانی «دگّال» به معنای «دروغگو» میدانند.[۱۰]
دجال در آموزههای پیش از اسلام
در فرهنگ اساطیر ایران و بنابر نقل تاریخ سیستان «دجالي که به آخرالزمان بيرون آيد، همان ضحاک است ... و عيسي(ع) از آسمان به زمين آيد و او را هلاک کند».[۱۱] همچنین در اوستا یکی از نامهای ضحاک، دروغ (دیو دروج) است.[۱۲] زردشت میگوید: «در آخرالزمان و در زمان استدریکا = مرد عالِم، پَتيارِه = دجال ظاهر خواهد شد و آفت در مُلک او خواهد انداخت و امر او بيست سال طول خواهد کشيد».[۱۳]
در آموزههای یهود و در زبان عبری، ترکیبی از دو واژه «دج»، یعنی دشمن و «ال»، یعنی خدا و در مجموع، به معنای «دشمن خدا» آمده است.[۱۴] گفتنی است که در هيچ جاي تورات يا نوشتههاي يهود، به دجال اشاره خاصی نشده است؛ ولی برخی شخصيتهاي تورات ميتوانند دستمايه باور به دجال قرار گيرند؛ مانند «آرميلوس» که يهودیان او را «زاده شيطان و سنگ» و «پادشاه خبيث» ميخوانند.[۱۵]
دجال در آموزه های اسلامی
موضوع دجال در آثار اهل سنت، به صورت بسیار پر رنگ مورد توجه قرار گرفته است. چنانکه در بسیاری از کتابهای حدیثی عامه، بابی مستقل در این موضوع و یا همراه با احادیث عیسی بن مریم(ع) و یا علائم آخرالزمان آمده است.[۱۹] این تعدد باب، آن هم در کتابهای بسیار مهم عامه نشان از توجه فراوان آنها به این موضوع دارد.
درباره دجال، چند احتمال وجود دارد:
الف) دروغگو و حیلهگر
دجال، نام شخص معینی نیست و هرکس که با ادعاهای پوچ و بیاساس و با توسل به حیلهگری و نیرنگ، در صدد فریب مردم باشد؛ دجال است. این که در روایات، از دجالهای متعددی سخن به میان آمده؛ این احتمال را تقویت میکند. پیامبر اکرم فرمودند: «قیامت، برپا نمیشود، تا وقتی که مهدی، از فرزندانم قیام کند. مهدی قیام نمیکند، تا وقتی که شصت دروغگو خروج کنند و هر کدام بگوید: من پیامبرم».[۲۰]در روایات، از این دجالها و دروغگویان فراوان نام برده شده است. بعضی دوازده، برخی سی و برخی شصت و برخی هفتاد دجال عنوان کردهاند.[۲۱] از میان این دجالها، فردی که در دروغگویی، حیلهگری و مردمفریبی سرآمد همه دجالان و فتنهاش از همه بزرگتر است؛ به عنوان نشانه ظهور امام مهدی(عج) و یا برپایی قیامت عنوان شده است.
ب) شخص معین
بر اساس یک ایده، فردی «معین» و «مشخص»، به نام «دجال» در دوره غیبت خروج میکند و مردم را به انحراف میکشاند. برخی[۲۲] با استناد به تعدادی از روایات، پیشینه او را از زمان حضرت رسول اکرم۹ میدانند.[۲۳] برایناساس، دجال، لقب فرد دغلبازی است که نزد یهودیان «آرمیلوس» و نزد عامه از مسلمانان، «صائد» (ابن صیاد) نامیده میشود.[۲۴] در صورت قبول این مطلب از جانب علمای اهل سنت، شبههای که در مورد طول عمر امام زمان(عج) از جانب آن ها مطرح میشود؛ قابل پاسخ است.
ج) سفیانی
برخی[۲۵] نیز این احتمال را مطرح کردهاند که مراد از دجال، همان «سفیانی» است که در کتابهای اهل سنت بیش تر با عنوان «دجال» و در کتابهای شیعی با عنوان «سفیانی» آمده است؛ چراكه در كتابهای عامه تمام اين خصوصيّات در شخصى به نام «دجال» و در آثار شيعه در شخصى به نام «سفيانى» جمع است.
د) جریان بودن دجال
بر اساس این ایده، دجال، واژهای «رمزی و سمبولیک» است که به حرکتی کفرآمیز و جریان انحرافی سیاسی فکری و اقتصادی اشاره دارد. از دیدگاه آیتالله مکارم شیرازی، دجال عنوانی کلی است برای افراد پرتزویر و حیلهگری که برای جذب تودههای مردم از هر وسیلهای استفاده میکنند. به گفته ایشان، این مطلب از ریشه لغوی کلمه دجال و برخی منابع حدیثی استفاده میشود.[۲۶] شايد مراد از «صائد بن صيد»، جرياني باشد كه ماهيت آن شكار و به دام انداختن (صيد) دين و دنياي جهانيان باشد. جرياني مستمر در تاريخ كه پدران آن ها (پدران ابن صيد) نيز داراي روحيه درندگي و جهانخواري بودهاند. مرحوم علي اكبر غفاري، اساساً مراد از دجال را هر خدعهگر و دروغگويي دانسته است كه دين و اعتقادات مردم را هدف صيد خود قرار مي دهد. وي ميافزايد: آنچه در روايات در مورد اسم و خصوصيات دجال و ظهور او در آخرالزمان آمده؛ تنها يكی از مصاديق دجال و البته كامل ترين آن هاست.[۲۷]
ه) کفر جهانی
دجال، کنایه از «کفر جهانی و سیطره فرهنگ مادی بر جهان» است. برخی اندیشمندان، این احتمال را تقویت کرده و همه ویژگیهایی را که برای دجال بیان شده، با ویژگیهای مستکبران جهانی منطبق دانستهاند. مستکبران به معنای واقعی، دجال هستند که خود را قیم ملتها میدانند و با تکیه بر ثروت انبوه و قدرت عظیم، در همه جای زمین دخالت میکنند و همه را به زیر سلطه خویش میآورند.[۲۸]
دجال و نشانه ظهور؟!
در تفکر مسیحی و در کتاب مقدس، برای ظهور منجی و آمدن عیسی(ع) علائم و نشانههایی ذکر شده است: «... قبل از ظهور مسیح، دجال می آید».[۲۹] بريلويان، از اهل سنت نیز يکي از نشانههاي ظهور را خروج دجال ميدانند.[۳۰]اين نشانه در کتابهاي اهل سنت، يکي از نشانههاي برپايي قيامت دانسته شده است.[۳۱] هرچند احادیثی به همزمانی خروج دجال با چند واقعه دیگر نیز اشاره میکنند؛ [۳۲] در منابع روايي شيعه، بيش تر از آن، به عنوان حادثهاي مهم که مقارن ظهور حضرت مهدي(عج) رخ خواهد داد؛ ياد شده است.[۳۳] البته با توجه به برخی روایات، مبنی بر ظهور دجال و سپس نزول عیسی(ع) و جدال ایشان و نیز نمازگزاری عیسی(ع) با امامی از عترت پیامبر(ص؛ یتوان برداشت کرد که ظهور دجال، با دو مورد دیگر همزمان است.[۳۴]
حوزه فعالیت دجال
بزرگی فتنه دجال تا آن جاست که پیامبر رحمت ۶ رهایی از آن را نجات از یکی از بزرگ ترین مهلکه ها معرفی می فرمایند.[۳۵] مطابق بسیاری از روایات، دجال به همه جا وارد میشود، به جز سرزمین مکه و مدینه[۳۶]. البته عدم ورود او به این سرزمین ها به علت مبارک بودن آن دو سرزمین و نیز حراست ملائکه الاهی از آن هاست.[۳۷]
در مورد مکان خروج دجال، در برخی روایات عامه سرزمینی بین شام و عراق ذکر شده است.[۳۸] گرچه در برخی روایات دیگر محل خروج او مشرق زمین[۳۹] و حتی در برخی عبارت «خراسان» آمده[۴۰]؛ در روایات وارده از اهل بیت : محل خروج دجال، مشرق معرفی گردیده است.[۴۱] در برخی دیگر، از سرزمین «خراسان» به طور خاص نام برده شده است.[۴۲]
از دیدگاه مستشرقان نیز ويژگيهاي ذیل در مورد دجال عنوان شده است: ادعاي خدايي ميكند؛ قدرت معجزه کردن دارد و موقتاً قدرت را در تمام دنيا به دست ميگيرد؛ از يک چشم نابينا است و کلمه کافر در بين چشمان وي و يا بر روي پيشانیاش نوشته شده و وسيله رفت و آمد او يک قاطر بزرگ است؛ به همه شهرها و روستاها وارد ميشود تا هر انسان زنده را آزمايش و فريب دهد؛ او يهودي است و زنان و يهوديان از او پيروي ميکنند و در آخر، توسط عيسي بن مريم کشته خواهد شد[۴۳].
فرجام دجال
در اينکه آيا امام مهدی(عج) قاتل دجال خواهد بود يا حضرت عيسي(ع) دجال را ميکشد؛ در روايات، اختلافاتي ديده ميشود. بيشتر روايات اهل سنت، حضرت مسيح(ع) را قاتل دجال معرفي ميکنند[۴۴]؛ اما در روايات شيعي، اين امر به امام مهدي(عج) نسبت داده شده است.[۴۵] ضمن چشم پوشي از بحثهاي سندي، جمع اين روايات را میتوان اينگونه عنوان کرد که عيسي(ع) به دستور امام مهدي(عج) اين امر را صورت خواهد داد و بنابراين، نسبت قتل دجال به هر دو ايشان صحيح است.
پانویس
- ↑سوره آلعمران، آیه ۵۵؛ سوره نساء، آیه ۱۵۹؛ سوره انعام، آیه ۱۵۸و سوره انبیاء، آیه ۹۶
- ↑مقاتل بن سليمان، تفسير مقاتل بن سليمان، ج۱، ص۲۷۹ و محمد بن جریر طبری، جامع البيان فى تفسير القرآن، ج۱۷، ص ۶۹.
- ↑محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۲، ص۱۹۳.
- ↑همان، ص۲۰۹.
- ↑بیش از ۲۵۸ حدیث از ۱۱ کتاب حدیثی اهل سنت و نیز حدود ۵۰ حدیث از ۱۲ کتاب حدیثی شیعه؛ تا جایی که سعد الدين تفتازاني در کتاب «شرح المقاصد»، در اين زمینه ميگويد: خروج مهدي(عج) و نزول عيسي بن مريم(ع) از طريق اخبار آحاد صحيح به ما رسيده است؛ ولي اخبار خروج دجّال قريب به تواتر معنوي است (ر.ک: سعدالدین تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۳۱۲).
- ↑محمد بن علی ابن بابویه، کمال الدین، ج۲، ص۵۲۹، ح۲.
- ↑خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۶، ص۸۰.
- ↑محمد بن مکرم ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۲۳۷.
- ↑[۹]. محمد مرتضی حسینی زبیدی، تاج العروس، ج۱۴، ص۲۲۸.
- ↑جبرائیل قرداحی، قاموس سریانی_عربی، ج۱، ص۲۳۵.
- ↑به کوشش محمدتقی بهار (ملکالشعرا)، تاریخ سیستان. ص۱۵.
- ↑هاشم رضی، دانشنامه ایران باستان، ص۲۷۴.
- ↑ابوالقاسم جعفري، خوانشي نو از مصاديق سه منجي در تاريخ کيش زردشت، فصلنامه انتظار موعود، ش۴۹، ص۷۷.
- ↑خیرالنساء محمدپور و معصومه زندیه، بررسی تطبیقی دجال در ادیان ایران باستان و ادیان ابراهیمی، نشریه مطالعات قرآنی، ش۷، ص۸۴.
- ↑Armilus. (ر.ک: عباس رسول زاده، آخرالزمان و حيات اخروي در يهوديت و مسيحيت، فصلنامه معرفت ادیان، شماره ۲، ص ۶۷ ـ ۹۶)
- ↑Anti christ
- ↑رسالۀ اول یوحنا، ۲: ۲۲-۱۸؛ ۴: ۳
- ↑المسیح الدجال
- ↑به عنوان مثال میتوان به "باب ذکر الدجال" و"بَاب لَا يَدْخُلُ الدَّجَّالُ الْمَدِينَةَ" در صحیح بخاری و یا باب هایی با نام "باب ذكر المسيح بن مريم والمسيح الدجال، باب ذكر الدجال وصفته وما معه، باب في فتح قسطنطينية و خروج الدجال و نزول عيسى ابن مريم، باب إقبال الروم في كثرة القتل عند خروج الدجال"، "باب ما يكون من فتوحات المسلمين قبل الدجال، باب في الدجال وهو أهون على الله عز و جل، باب قصة الجساسة" و "باب في بقية من أحاديث الدجال" در صحیح مسلم اشاره کرد که به ویژگی ها و خروج او پرداخته اند.
- ↑محمد بن محمد مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۷۱.
- ↑محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۰۹.
- ↑محمد بن حسن طوسی، الغیبة، ص۱۱۳.
- ↑برخی روایات عامه به دیدار پیامبر اکرم(ص) با کودکی به نام «ابن صائد» و گفت و گوی میان آن ها اشاره کردهاند (ر.ک: ابو داود سجستانی، سنن ابی داود، ج۲، ص۵۲۲).
- ↑حسین توفیقی، هزارهگرایی در فلسفه تاریخ مسیحیت، نشریه موعود، شماره ۱۸، ص۲۶.
- ↑محمد صدر، تاريخ غيبت كبرى، ص۶۵۱.
- ↑ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی، ص۱۷۱.
- ↑محمد بن محمد مفید، الامالی، پاورقی ش ۲، ص۱۲۶.
- ↑محمد صدر، تاریخ غیبت کبری، ص۶۴۳.
- ↑«ای بچه ها! این، ساعت آخر است و چنان که شنیده اید، دجال می آید. دروغگو کیست، جز آن که مسیح بودن عیسی را انکار کند؟! او، دجال است که پدر و پسر را انکار میکند (ر.ک: رساله اول یوحنا، ۲: ۱۸).
- ↑محمد طاهر قادری، عقيده ختم نبوت، ص ۸۶.
- ↑«عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ أَسِيدٍ، قَالَ: اطَّلَعَ عَلَيْنَا النَّبِيُّ ۹ مِنْ غُرْفَةٍ وَ نَحْنُ نَتَذَاكَرُ السَّاعَةَ، فَقَالَ : لاَ تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَكُونَ عَشْرُ آيَاتٍ الدَّجَّالُ و ...» (ر. ک: ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۵، ص۱۶۷).
- ↑«قال رسول الله(ص) عمران بيت المقدس خراب يثرب و خراب يثرب خروج الملحمة و خروج الملحمة فتح قسطنطينية و فتح القسطنطينية خروج الدجال» (ر.ک: حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۴۶۷).
- ↑«ذكر نعيم عن عبد اللّه بن عمر أنه قال ملاحم الناس خمس قد مضت ثنتان و ثلاث في هذه الأمة ملحمة الترك و ملحمة الروم و ملحمة الدجال ليس بعد ملحمة الدجال ملحمة» (ر.ک: سید بن طاوس، التشريف بالمنن، ص۱۸۱ و محمد بن علی ابن بابویه، الخصال، ج۲، ص۴۳۱).
- ↑«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ۷ ... خَيْثَمَةُ سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَعْرِفُونَ اللَّهَ مَا هُوَ وَ التَّوْحِيدَ حَتَّى يَكُونَ خُرُوجُ الدَّجَّالِ وَ حَتَّى يَنْزِلَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ مِنَ السَّمَاءِ وَ يَقْتُلَ اللَّهُ الدَّجَّالَ عَلَى يَدَيْهِ وَ يُصَلِّيَ بِهِمْ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ ...» (ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۳۴۹).
- ↑«قال رسول الله(ص) : ثلاثة من نجا منها نجا، ... و من نجا من فتنة الدجال فقد نجا» (ر.ک: سلیمان طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۷، ص۲۸۸).
- ↑«و ُروِيَ أَنَّ الصَّادِقَ ۷ ذَكَرَ الدَّجَّالَ فَقَالَ لَا يَبْقَى مِنْهَا سَهْلٌ إِلَّا وَطِئَهُ إِلَّا مَكَّةَ وَ الْمَدِينَةَ فَإِنَّ عَلَى كُلِّ نَقْبٍ مِنْ أَنْقَابِهِمَا مَلَكاً يَحْفَظُهُمَا مِنَ الطَّاعُونِ وَ الدَّجَّال» (ر.ک: محمد بن علی ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۶۴).
- ↑«حدثني أنس بن مالك قال قال رسول الله(ص) ليس من بلد إلا سيطؤه الدجال إلا مكة والمدينة وليس نقب من أنقابها إلا عليه الملائكة صافين تحرسها فينزل بالسبخة فترجف المدينة ثلاث رجفات» (ر. ک: ابو محمد اشبیلی، الأحكام الشرعية الكبرى، ج۴، ص۵۷۱).
- ↑«يخرج من بين الشام والعراق فعاث يمينا وعاث شمالا» (ر.ک: حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۵۷۵).
- ↑ابو محمد اشبیلی، الأحكام الشرعية الكبرى، ج۴، ص۵۷۱.
- ↑«حَدَّثَنَا رَسُولُ اللهِ ۹ أَنَّ الدَّجَّالَ يَخْرُجُ مِنْ أَرْضٍ بِالْمَشْرِق، ُقَالُ لَهَا: خُرَاسَانُ» (ر.ک: ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۵، ص۱۸۹).
- ↑محمد بن حسن حر عاملی، الجواهر السنية في الأحاديث القدسية، ص۵۳۰.
- ↑«قال رسول اللَّه ۹ ... إذا رفع العلم و كثر الجهل...، فهناك اظهر خسفا بالمشرق و خسفا بالمغرب، ثمّ يظهر الدجّال بالمشرق» (ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ج۱، ص۱۴۱).
- ↑مهدي يوسفيان ـ زهير دهقاني آراني، بررسي و نقد ديدگاههاي جوئل ريچاردسون در زمينه مهدويت، ش ۴۸، ص۱۱۷.
- ↑«فقال عثمان: سمعت رسول الله(ص) يقول : فإذا انصرف أخذ عيسى(ع) حربته نحو الدجال فإذا رآه ذاب كما يذوب الرصاص فتقع حربته بين ثندوته فيقتله» (ر.ک: حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۵۲۴).
- ↑«یقْتُلَ اللَّهُ الدَّجَّالَ عَلَى يَدَيْهِ» (ر.ک: فرات بن ابراهیم، تفسير فرات الكوفي، ص۱۳۹).
منابع
- قرآن کریم.
- عهد قدیم.
- ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ ش.
- ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ ش
- ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامى، ۱۴۱۳ ق.
- ابن طاوس، علی بن موسی، التشريف بالمنن في التعريف بالفتن، قم، مؤسسة صاحب الأمر، ۱۴۱۶ ق.
- ابن ماجه، محمد، سنن ابن ماجه، بیروت، دار الرساله العالمیه، ۱۴۳۰ ق.
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع، ۱۴۱۴ ق،
- اشبیلی، ابو محمد، الأحكام الشرعية الكبرى، الریاض، الناشر مكتبة الرشد، ۱۴۲۲ ق.
- به کوشش محمدتقی بهار (ملکالشعرا)، تاریخ سیستان. تهران، نشر معین ۱۳۸۱ ش،
- تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، ۱۴۰۹ ق،
- جبرائیل قرداحی، قاموس سریانی_عربی، حلب، بینا، ۱۹۹۴ م،
- حاکم نیشابوری، ابوعبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ ق.
- حر عاملی، محمد بن حسن، الجواهر السنية في الأحاديث القدسية، تهران، نشر دهقان، ۱۳۸۰ ش.
- حسینی زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفكر، ۱۴۱۴ ق،
- رضی، هاشم، دانشنامه ایران باستان، نشر سخن، تهران، ۱۳۸۱ ش.
- سجستانی، ابو داود سلیمان، سنن ابی داود، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۰ ق.
- شیرازی، ناصر مکارم، حکومت جهانی مهدی، قم، نسل جوان، ۱۳۸۶ش.
- صدر، محمد، تاريخ غيبت كبرى، تهران، نیک معارف، ۱۳۸۲ ش.
- صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، قم، مكتبة آية الله المرعشي النجفي، ۱۴۰۴ ق.
- طبرانی، سلیمان، المعجم الکبیر، موصل، مكتبة العلوم والحكم، ۱۴۰۴ ق.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البيان فى تفسير القرآن، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق،
- طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، قم، مؤسسة المعارف الإسلامية، ۱۴۲۵ ق.
- فرات بن ابراهیم، تفسير فرات الكوفي، تهران، مؤسسة الطبع و النشر في وزارة الإرشاد الإسلامي، ۱۴۱۰ ق.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، نشر هجرت، ۱۴۰۹ ق
- قادری، محمد طاهر، عقيده ختم نبوت، لاهور، منهاج القرآن، ۲۰۰۸ م.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بيروت، دار إحياء التراث العربي، ۱۴۰۳ق،
- مفید، محمد بن محمد، الارشاد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق
- مفید، محمد بن محمد، الامالی، قم کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق.
- مقاتل بن سليمان، تفسير مقاتل بن سليمان، بیروت، دار إحياء التراث العربي، ۱۴۲۳ق.
- هیثمی، ابوالحسم، موارد الظمآن إلى زوائد ابن حبان، دمشق، دار الثقافة العربية، ۱۴۱۱ ق.
- مقالات
- توفیقی، حسین، هزارهگرایی در فلسفه تاریخ مسیحیت، نشریه موعود، شماره ۱۸، ۱۳۷۸.
- جعفري، ابوالقاسم، خوانشي نو از مصاديق سه منجي در تاريخ کيش زردشت، فصلنامه انتظار موعود، ش۴۹، ص۷۷ - ۱۰۲، تابستان ۱۳۹۴.
- رسول زاده، عباس، آخرالزمان و حيات اخروي در يهوديت و مسيحيت، فصلنامه معرفت ادیان، شماره ۲، ص۶۷-۹۶، بهار ۱۳۸۹.
- محمدپور، خیرالنساء و معصومه زندیه، بررسی تطبیقی دجال در ادیان ایران باستان و ادیان ابراهیمی، نشریه مطالعات قرآنی، شماره ۷، ص۸۳-۱۰۴، پائیز ۱۳۹۰.
- يوسفيان، مهدي و زهير دهقاني آراني، بررسي و نقد ديدگاههاي جوئل ريچاردسون در زمينه مهدويت، دوره ۱۵، مجله انتظار موعود، شماره ۴۸، ص۱۱۷-۱۴۴، بهار ۱۳۹۴.