ثواب الاعمال وعقاب الاعمال شیخ صدوق
ثواب الاعمال وعقاب الاعمال شیخ صدوق، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال اثر شیخ صدوق، نوشته محمد بن علی بن حسین، با رویکردی عمیق به پاداش و مجازات اعمال، به شکلی منسجم و هدفمند ساماندهی شده است. این اثر نه تنها به بررسی رفتارهای انسانی میپردازد، بلکه بخشی هر چند اندک از روایات آن به موضوع مهدویت نیز اشاره دارد.
مولف کتاب
محمد بن على بن حسين بن بابويه قمى، مشهور به«شيخ صدوق»، در سال 305 هجرى قمرى، در خاندان علم و تقوى، در شهرقم ديده به جهان گشود.
شيخ صدوق، جريان ولادت خود را كه با تقاضاى كتبى پدرش از محضرامام زمان(عج) و دعاى آن حضرت بوده، در كتابكمال الدين به صورت حديث آورده و مىافزايد:
هرگاه ابو جعفر محمد بن على الاسود مرا مىديد كه براى فرا گرفتن علم و دانش به محضر استاد مىروم به من مىفرمود: « اين ميل و اشتياق به علم و دانش كه در تو وجود دارد مايه شگفتى نيست؛ زيرا تو به دعاى امام زمان(عج) متولد شدهاى.[1]برخی دیگر مانند شیخ طوسی گزارش تولد شیخ صدوق را ذکر کرده اند.[2]
شيخ طوسى در معرفى شيخ صدوق مىگويد: « او دانشمندى جليل القدر و حافظ احاديث بود. از احوال رجال، كاملا آگاه و در سلسله احاديث، نقادى عالى مقام به شمار مىآمد. بين بزرگان قم، از نظر حفظ احاديث و كثرت معلومات مانند نداشت و در حدود سيصد اثر تاليفى از خود به يادگار گذاشته است»[3]
رجالى كبير، نجاشى، چنين مىنويسد: « ابو جعفر(شيخ صدوق) ساكن رى، فقيه و چهره برجسته شيعه در خراسان است، او به بغداد نيز وارد شد و با اين كه در سن جوانى بود همه بزرگان شيعه از او استماع حديث مىكردند»[4]
اين عالم بزرگ و آخرين بازمانده خاندان صدوق، پس از عمرى طولانى و پر بركت در سال 381 هجرى ديده از جهان فانى فرو بست و به سراى باقى شتافت.[5]
استادن
شیخ صدوق(ره) در طلب علم و دریافت روایت از مشایخ بسیار کوشا بود و به همین دلیل به برخی مناطق دور و نزدیک مانند کوفه، بغداد، طوس، بخارا، سفر میکرد. برای او بیش از دویست و پنجاه شیخ ذکر شده است.[6] برخی از مشایخ او عبارتند از
- علي بن الحسين بن بابويه(پدر شیخ)
- أحمد بن علي بن إبراهيم بن هاشم قمّي.
- أحمد بن محمد بن يحيى عطار .
- جعفر بن محمد بن موسى بن قولويه قمي(369 ه) .
- احسين بن أحمد بيهقي
- علي بن أحمد بن مهزيار.
- محمد بن حسن بن أحمد بن وليد قمي(المتوفّى 343 ه) [7]
شاگردان
- حسين بن علي بن موسى بن بابويه قمّي(برادر شیخ صدوق)
- محمد بن محمد بن النعمان مفيد.
- علي بن أحمد بن العباس(پدر النجاشي)
- أبو القاسم علي بن محمد بن علي الخزاز، صاحب كتاب «كفاية الأثر»
- أبو عبد اللّه الحسين بن عبيد اللّه بن إبراهيم الغضائري.
- أبو الحسن جعفر بن حسن حسكة قمي.
- أبو الحسن محمد بن أحمد بن علي بن شاذان قمّي.[8]
تالیفات
تاليفات فراوان و گوناگون وى در علوم و فنون مختلف اسلامى، هر كدام گوهرى تابناك و گنجينهاى پايان ناپذير است كه هم اكنون نيز با گذشت بيش از يك هزار سال از تاريخ تاليف آنها، به جاى فرسودگى و بىرونقى، روز به روز بر ارزش و اعتبار آن افزوده شده و جايگاهى بس رفيع و والا يافتهاند و در صدر قفسه كتابخانهها و در سينه فقها و دانشمندان جاى دارند.
از جمله تأليفات ايشان است:
- كتاب مدينة العلمک
- تاب من لا يحضره الفقيه
- كتاب التوحيد
- كتاب التفسير
- كتاب ثواب الأعمال
- كتاب عقاب الأعمال
- كتاب معاني الأخبار
- كتاب دين الإمامية
- كتاب المصباح
- كتاب الأمالي
- كتاب الإعتقادات
- كتاب الخصال
- كتاب عيون أخبار الرضا(ع)
- کتاب علل الشرائع.[9]
انگیزه تالیف
مولف درباره انگیزه تالیف می گوید: «إن الذي دعاني إلى تأليف كتابي هذامَا رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ: الدَّالُّ عَلَى الْخَيْرِ كَفَاعِلِهِ و سميته كتاب ثواب الأعمال و أرجو أن لا يحرمني الله ثواب ذلك فما أردت من تصنيفه إلا الرغبة في ثواب الله و ابتغاء مرضاته سبحانه و لا أردت بما تكلفته غير ذلك و لا حول و لا قوة إلا بالله و هو حسبنا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ» آنچه مرا به تأليف اين كتاب واداشت، حديثى است كه از پيامبر(ص) نقل شده است كه فرمود: «آن كه بر كار نيك رهنمون شود، همچون كسى است كه آن را انجام دهد» من اين كتاب را «ثواب الأعمال» نام نهادم، و اميدوارم خداوند مرا از پاداش آن محروم نكند، زيرا من از تأليف آن هدفى جز رغبت در پاداش الهى و طلب خشنودى او ندارم و در برابر سختيهايى كه در اين راه تحمل كردهام چيزى جز اين نمىخواهم. هيچ قدرت و نيرويى جز به خواست خدا نيست، و او ما را بسنده است و نيكوكار سازى است.[10]
وضعیت سنجی کتاب ثواب الاعمال
شیخ صدوق برای انجام وظيفه ورسالت خطير خود در تربيت جامعة اسلامى روایاتی راکه بیانگر پاداش وثوابٍ اعمال، رفتار، اخلاق وعقايد نیک بوده است گرد آوری ودر يك كتاب به نام ثواب الاعمال به جامعة اسلامى عرضه كرده است. آنگاه مجازات وعقاب اعمال ناشایست وعقايد واخلاق ناروا را نیز در کتابی دیگر به نام عقاب الاعمال کرد آورده وبه امت اسلامى ارائه کرده است. این دو مجموعه، دو کتاب مستقل اند ولى چون مطالب آن ارتباطى استواربا هم دارند وبيم واميد دوبال تکامل شمرده مى شوند، غالباً از این دو کتاب به همراه یکدیگر یاد مى شود وحتى به همراه هم استنساخ وچاب شدهاند، ازاین رو ما نیز هر دورا در یک گزارش ذکر می کنیم.
کتاب هزار وصد وبیست وهشت حدیث را در خود جای داده است.
روایات کتاب ثواب الاعمال
رواياتى راکه مؤلف در کتاب ثواب الاعمال ذکر کرده است به طور کلی می توان به چند قسم تقسيم کرد:
ثواب الأعمال
اعتقاديات
مانند ثواب توحيد،[11] ثواب ذکر لااله الا الله،[11] ثواب شهادتين،[11] ثواب تحميد و تمجيد وتسبيح خداوند.[11]
احکام
مانند ثواب نمازهاى نافله، [12] پاداش نماز خواندن در مسجد الحرام،[12] پاداش نماز خواندن در بيت المقدس و مسجد جامع و مسجد قبيله و مسجد بازار.[12]و...
اخلاقیات
مانند ثواب تواضع،[12] پاداش گريستن از خوف خدا و چشم پوشى از محرّمات الهى و بيدارى در راه خدا،[12] ثواب توبه[12] و...
ذکر ودعا وقرآن
ثواب قرائت سوره های قرآن.[12]
برخی مسائل مربوط زیارت
مانند ثواب زیارت قبور ائمه.[12]
عقاب الأعمال
اما عقاب الأعمال به نظر می رسد قسمت ثوابها منظم تراز بخش عقابها و مجازاتها است ولی مجازاتهای مذکور را هم به طور کلی می توان به چند بخش تقسیم کرد:
مجازاتهای مربوط به مسائل اعتقادی
نظیر: عدم معرفت به امام، [13] تبعیت از امام جائر، [13] كيفر دشمن امير مؤمنان(ع) و كسى كه نسبت به او ترديد يا انكار داشته باشد.
احکام
عقاب ترک غسل واجب،[13] عقاب تاخیر در نماز،[13] كيفر كسى كه عمدا خود را بكشد،[13] ترک زکات،[13] ترک حج.[13]
تعدی به حقوق دیگران
مانند خوردن مال یتیم. [13]
سند روایات
این مجموعه تماماً به صورت مسند وبا ذکر سند کامل در ابتدای هرروایت ذکر شده است و در مواردی که چند روایت دارای یک سند، یا در قسمتی از سند مشترک بودهاند ابتدا سند کامل را ذکر کرده ودربقیة روایات با جملة «بهذا الاسناد» به آن اشاره کرده است.[14]
مهدویت در ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
همانطور که از عنوان اثر پیداست، مؤلف با دو رویکردِ «ذکر ثواب و پاداش» و «عقاب ترک واجبات»، اثر خود را تدوین کرده است. در موضوع مهدویت، شیخ صدوق باب مستقلی تدارک ندیده، بلکه روایات مرتبط را به تناسبِ ابواب مختلف، پراکنده نقل کرده است.
ثواب الاعمال
صدوق دو روایت درباره ثواب اعمال در قالب فضیلت تلاوت سوره ها نقل کرده است:
روایت اول
بِهَذَا الْإِسْنَادِ [15]عَنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ عَبْدٍ قَرَأَ سُورَةَ بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ لَمْ يَمُتْ حَتَّى يُدْرِكَ الْقَائِمَ(عج) وَ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِهِ.امام صادق(ع) فرمود: هر كه سوره بنى اسرائيل را هر شب جمعه تلاوت كند جان نسپارد تا آنگاه كه قائم آل محمّد(عج) را دريابد و از ياران او باشد.[16]
روایت دوم
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ[17] عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مِسْكِينٍ عَنْ عَمْرِو بْن بَكْرٍ عَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ مَنْ قَرَأَ بِالْمُسَبَّحَاتِ كُلِّهَا قَبْلَ أَنْ يَنَامَ لَمْ يَمُتْ حَتَّى يُدْرِكَ الْقَائِمَ ع وَ إِنْ مَاتَ كَانَ فِي جِوَارِ النَّبِيِّ؛ امام باقر(ع) فرمود: هر كه پيش از خواب همه سورههايى را كه با «سبّح» و «يسبّح» آغاز مىگردد تلاوت كند جان نسپارد تا حضرت مهدى(عج) را درك كند و اگر چشم از جهان فرو بندد در پناه و همسايگى پيامبر(ص) باشد.[18]
عقاب الاعمال
شیخ صدوق چهار روایت درموضوع مجازات اعمال نقل کرده است.
روایت اول
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ قَالَ حَدَّثَنِي عَبَّادُ بْنُ سُلَيْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيِّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْغاشِيَةِ قَالَ يَغْشَاهُمُ الْقَائِمُ ع بِالسَّيْفِ قَالَ قُلْتُ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ قَالَ تَقُولُ خَاضِعَةٌ وَ لَا تُطِيقُ الِامْتِنَاعَ قَالَ قُلْتُ عامِلَةٌ قَالَ عَمِلَتْ بِغَيْرِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْتُ ناصِبَةٌ قَالَ نَصَبَتْ لِغَيْرِ وُلَاةِ الْأَمْرِ قَالَ قُلْتُ تَصْلى ناراً حامِيَةً قَالَ تَصْلَى نَارَ الْحَرْبِ فِي الدُّنْيَا عَلَى عَهْدِ الْقَائِمِ ع وَ فِي الْآخِرَةِ جَهَنَّمَ؛ سليمان ديلمى گويد: از امام صادق(ع) در باره معناى آيه «هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْغاشِيَةِ آيا داستان حادثه فراگيرنده به تو رسيده» پرسيدم. فرمود: معنايش قائم آل محمّد(عج) است كه با شمشير آنان را فرو گيرد. عرض كردم: معناى «وجوه يومئذ خاشعة چهرههائى در آن روز ترسانند» چيست؟ فرمود: يعنى فروتن هستند و نمىتوانند كه سربتابند. عرض كردم: «عاملة، عمل کننده» يعنى چه؟ فرمود: يعنى به چيزى جز آنچه خداى گرامى و بزرگ فرو فرستاده عمل كردهاند. عرض كردم: «ناصبة نصب کننده» يعنى چه؟ فرمود: يعنى پيشوايانى غير الهى را انتخاب كردند. عرض كردم: معناى «تصلى نارا حامية داخل آتش سوزان شوند» چيست؟ فرمود: يعنى در دنيا در دوران قائم آل محمّد(عج) به آتش جنگ و در آخرت به آتش دوزخ بسوزند. [19]
روایت دوم
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ الْقَائِمُ وَ اللَّهِ يَقْتُلُ ذَرَارِيَّ قَتَلَةِ الْحُسَيْنِ ع بِفِعَالِ آبَائِهَا؛ اسماعيل بن جابر، از امام صادق روايت كرده است كه فرمود: به خدا سوگند كه قائم آل محمد(عج) نسل و دودمان قاتلان حسين(ع) را به خاطر كردار پدرانشان خواهد كشت.[20]
روایت سوم
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ عَنْ مُوسَى بْنِ شَعْبَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ذَنْبَانِ فِي الْإِسْلَامِ لَا يَقْضِي فِيهِمَا أَحَدٌ بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا الزَّانِي الْمُحْصَنُ يَرْجُمُهُ وَ مَانِعُ الزَّكَاةِ يَضْرِبُ عُنُقَهُ؛ امام صادق(ع) فرمود: دو كشتن در اسلام باشد كه به دستور خداى گرامى و بزرگ كسى آن دو را روا ندارد و به انجام نرساند تا اينكه قائم آل محمّد(عج) به پا خيزد: زناكارى را كه زن دارد سنگسار كند و آن كس را كه زكات نمىدهد گردن زند.[21]
روایت چهارم
أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: ....و قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا ضَاعَ مَالٌ فِي بَرٍّ أَوْ بَحْرٍ إِلَّا بِمَنْعِ الزَّكَاةِ وَ قَالَ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخَذَ مَانِعَ الزَّكَاةِ فَضَرَبَ عُنُقَهُ؛ امام صادق(ع) فرمود: هيچ دارايىاى در خشكى و دريا تباه نشود جز با نپرداختن زكات. و نيز فرمود: آنگاه كه قائم آل محمّد(عج) به پا خيزد نپردازنده زكات را گردن زند.[22]
پانویس
- ↑صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص، 502
- ↑طوسی، الغيبة، ص، 320
- ↑طوسی، فهرست، ص 442؛ طوسی، رجال، 439.
- ↑نجاشی، رجال، ص 261.
- ↑علامه حلی، خلاصه الاقوال، ص 147.
- ↑خوئی، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج 17، ص 347
- ↑سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، المقدمةالقسمالثاني، ص 214.
- ↑سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، المقدمةالقسمالثاني، ص 215.
- ↑طوسی، فهرست، 443-444؛ نجاشی، رجال، 389.
- ↑صدوق، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 1 و 2.
- الفبپتصدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 2.
- الفبپتثجچحهمان، ص 29
- الفبپتثجچحعقاب الاعمال، 205
- ↑رک: سرتا سرکتاب مانند ص 2، 3، 5، و.
- ↑أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ....
- ↑صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص: 107
- ↑أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَان
- ↑همان، ص 119.
- ↑صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 208
- ↑مراد آن است كه چون اينان به كردار پدران خود خشنودند و اعتراضى ندارند، سزاوار چنين كيفرى هستند زيرا كسى كه عمل خلاف ديگران را تأييد مىكند، مانند اين است كه خود آن عمل خلاف را انجام داده باشد و بايستى كيفر ببيند.
- ↑همان، ص 236.
- ↑همان، ص 236
منابع
- حلى، حسن بن يوسف بن مطهر، خلاصه الاقوال، مصحح: بحرالعلوم، محمدصادق، دوم، دار الذخائر، نجف اشرف، 1411 ق
- خويى، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث، مركز نشر آثار شيعه، قم، 1410، اول.
- صدوق، علی بن الحسین، کمال الدین و تمام النعمة، تحقیق علیاکبر غفاری، تهران: انتشارات اسلامیه، 1395.
- صدوق، علی بن الحسین، « ثواب الأعمال و عقاب الأعمال»، قم: دار الشريف الرضي للنشر، 1406
- طوسی، محمد بن الحسن، رجال، نجف: انتشارات حيدريه، 1381.
- طوسی، محمد بن الحسن، الفهرست، نجف: المكتبة المرتضوية، بی تا.
- طوسى، محمد بن الحسن، الغيبة، محقق: تهرانى، عباد الله و ناصح، اول؛ على احمد، قم: دار المعارف الإسلامية.
- گروه علمى موسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، زير نظر: سبحانى تبريزى، جعفر، قم: مؤسسة الإمام الصادق(ع)، 1418 ه. ق
- نجاشى، احمد بن على، رجال ، قم: انتشارات جامعه مدرسين، 1407.