نظام سیاسی مهدوی
نظام سیاسی مهدوی، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
در عصر ظهور که عصر حاکمیت امام مهدی(عج) است؛ نظام اجتماعی جامع و کاملی در جهان برقرار خواهد شد که از شئون مهم آن، نظام سیاسی حکومت حضرت است. اهمیت این بحث، آنجا ظهور و بروز بیشتری مییابد که به جنبه جهانی بودن حکومت حضرت توجه کافی شود. اگر قرار باشد حکومتی در سطح بین المللی دایر شود؛ حتماً باید برخوردار از یک نظام سیاسی کارآمد و نمونهای بوده که قادر بر انجام وظایف خود به نحو احسن باشد.
تعریف نظام سیاسی مهدوی
پیش از تعریف «نظام سیاسی مهدوی»، بهتر است با مفهوم «نظام سیاسی» آشنا شویم. دیوید ایستون[1]1 نظام سیاسی را اینگونه تعریف کرده است: «نظامی از کنش و واکنش در هر جامعهای که به وسیله آن توزیعهای الزامآور یا مقتدرانه ایجاد و اجرا میشود» گابریل آلموند[2]2، این تعریف را بسیار رضایتبخش میداند اما با کاربرد واژه «مقتدرانه» مخالف است؛ زیرا با کاربرد آن، نظام سیاسی از نظامهای دیگری که مانند یک نهاد دینی یا شرکتهای بازرگانی که در آنها نیز نوعی اقتدار اعمال میشود، آشکارا مشخص نمیشود. خود آلموند در تعریف نظام سیاسی گفته است: «آن نظامی از کنش و واکنش که در جامعههای مستقلی که از راه به کارگیری یا تهدید به استفاده کم و زیاد اجبار مشروع جسمانی، کارویژههای یکپارچه شدن و انطباق را به اجرا میگذارد، یافت میشود» توجیه آلموند برای کاربرد عبارت «اجبار جسمانی» این است که این عبارت به تشخیص نظامهای سیاسی از دیگر نظامهای اجتماعی کمک میکند. با کاربرد صفت «مشروع» برای اجبار جسمانی هم، آلموند در نظر دارد کاملاً آشکار کند که سیاست را صرف زور نمیداند.[3]1
با این توضیح، به مفهومشناسی «نظام سیاسی مهدوی» میپردازیم: از آنجا که امام مهدی(عج) یکی از امامان دین مبین اسلام است و امام به معنای مفسر و مبیّن احکام و معارف دین میباشد؛ پس امام مهدی(عج) آیینه تمام نمای اسلام است. لذا نظام سیاسی مهدوی، مصداق تامّ و کامل نظام سیاسی اسلام(به معنای کاملش) یا نظام سیاسی امامت خواهد بود.
الگوی نظام سیاسی اسلام را در عرصه عمل میتوان در دو سرفصل تبیین نمود:
- تأکید ویژه بر پیاده سازی قوانین و احکام الهی در جامعه به صورت تمام و کمال، که همان برنامه کامل و اصیل زندگی سعادتمندانه و ضامن تحقق هدف آفرینش انسان است و نفی اجرای قانون غیر الهی یا مغایر با دستورات خداوند متعال.
- تعیین شخص حاکم به عنوان خلیفه و جانشین خداوند تبارک و تعالی، که تعیین این جانشینی و خلافت صرفاً باید از ناحیه خداوند صورت بگیرد و در غیر این صورت مشروعیتی ندارد. وظیفه حاکم مذکور نیز، پیاده کردن دستورات الهی و قوانین او در عرصه زندگی فردی و اجتماعی جامعه و صیانت از محتوای دین و احکام الهی از تغییر و تبدیل و تحریفها و بدعتهای مختلف است.[4]1
طبق نقل برخی منابع، نظام سیاسی اسلام، نظامی است که مبتنی بر پنج اصل باشد:
- توحید و خدامحوری.
- قانون و قانونگذاری.
- نگرش خاص به انسان و توانمندیهای سرشت او.
- نگرش ابزاری به حکومت و تشکیلات سیاسی و نه به عنوان یک ارزش و هدف انسانی.
- اقتدار و توانمندی.[5]2
برخی دیگر، اصول نظام سیاسی اسلام را عبارت از پنج اصل کرامت انسانی، قانونمداری، شایستهسالاری، اصالت خدمت و فراگیری دانستهاند.[6]3
به نظر میرسد اگر به جای برشمردن و بیان مصداقیِ اصول نظام سیاسی اسلام، عبارتی کلی را که شامل همه این اصول باشد به کار ببریم؛ بهتر باشد. بر این اساس میتوان گفت: «نظام سیاسی مهدوی، مجموعه منسجمی از کنشها و واکنشها در جامعه اسلامی است که بر اساس همه اصول و ارزشهای اسلامی و انسانی بنیان نهاده شده و تمام شرایط و جوانب امر را مدّ نظر دارد و در آن زمینه رشد و تعالی مادی و معنوی همه افراد جامعه لحاظ شده است» [7]
ساختار نظام سیاسی مهدوی
مهمترین بحث در مورد حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)، مربوط به ساختار کارآمد و منحصر به فرد نظام سیاسی مهدوی است؛ یعنی حکومت فاضله حضرت مهدی(عج)، دارای ویژگیها و ساختاری واحد، منسجم، کارآمد، مقتدرانه و تحت مدیریت کامل و با کفایت ایشان است. در این ساختار به همه ابعاد زندگی بشری، توجّه شده و در تمامی زمینههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، برنامه و راهکار ارائه گشته است. هیچ بعدی از زندگی بشری، مورد غفلت واقع نشده و ریزترین و جزئیترین مسائل حیات اجتماعی و فردی روی زمین، در این حکومت دارای اهمیت و ارزش است. پس ساختار نظام سیاسی مهدوی، کاملاً جهانی، فراگیر و عام شمول است و ساز و کارهای اجرایی و اداری آن، بر اساس مدیریت «همه عرصههای جهانی» تنظیم شده است.[8]1
ساختار نظام سیاسی مهدوی بر اساس احکام حکومتی و متناسب با اقتضائات و استلزامات عصر ظهور است؛ گرچه محتوای آن، عادلانه و معطوف به تحقق عدالت، اصول و ارزشهای اسلامی است. از حیث سیاسی، جهانداری مهدوی، معطوف به حمایت از صالحان، مستضعفان و محرومان است و از حیث اجتماعی، معطوف به همبستگی درونی نهادها جهت اقامه توحید با پشتوانه قرآن، برای پرورش امت اسلامی میباشد و الگوی آن، مبتنی بر تلفیقی از آموزههای ناب اسلام مهدوی در ارزشها و اصول بهره جویی از عالیترین تجربیات شخصی ولی عصر(عج) است که محصول عمر بلند ایشان میباشد.[9]1 با مطالعه روایات مختلف درباره حکومت حضرت مهدی(عج) میتوان ساختار نظام سیاسی حضرت را بر اساس هرم زیر تصویر کرد:
- نهاد امامت(رهبری و خلافت)؛
- نهاد وزارت(وزیر و مشاور امام)؛
- نهاد امارت و ولایت(حاکمان و والیان جهان)؛
- نهاد کارگزار و اجرا؛
- نهاد قضاوت[10]2.
در برخی منابع، علاوه بر این پنج نهاد، دو نهاد خزانهداری و نهاد نظامی و امنیتی نیز افزوده شده است.[11]3 البته در نگاه صاحب کتاب «آینده جهان»، این دو نهاد مغفول نمانده، بلکه آن دو را ذیل نهاد کارگزار و اجرا ذکر کرده است.[12]4 وجه عدم ذکر نهاد قانونگذاری در این تقسیمات آن است که حضرت مهدی(عج) به عنوان آخرین وصی پیامبر اکرم(ص) برترین برپاکننده دین خدا و مجری احکام الهی در عصر مهدوی خواهد بود و ارتباط امام با قوانین الهی به واسطه ارتباط او با منبع اصلی فیض خداوندی است که از طریق برخورداری از علم لدنی و در قالب وراثتی الهی یا الهام و وحی غیر تشریعی تحقق خواهد یافت. این علم در وجود امام سبب خطاناپذیری ایشان در تمام مقامهای تبیین و تفسیر احکام الهی و نیز حجیت در فعل و قول و تقریر او خواهد بود. همانگونه که برخورداری از علم لدنی، مستلزم وجود عصمت در امام است، تبیین احکام الهی انجامشده به دست امام نیز خطاناپذیر و مطابق با اراده خداوند خواهد بود. بنابراین در این دوران، با وجود امام معصوم دسترسی به متن اصلی احکام الهی امکانپذیر است و این امکان دسترسی به متن اصلی احکام الهی در عصر مهدوی، نظام حاکم را از وجود نهادی قانونگذار بینیاز خواهد ساخت.[13]1
کارویژههای نظام سیاسی مهدوی
در یک تقسیمبندی، کارویژههای نظام سیاسی مهدوی را میتوان به هفت قسمت تقسیم کرد:
کارویژه دینی و فرهنگی
تبیین حدود و ابعاد دین و دینداری، ترویج دستورات الهی، نشر فضایل اخلاقی، اقامه شعائر دینی، ابهام زدایی از حیطه و میزان حضور دین در عرصه اجتماع، نجات دین از تأویلهای ظنی دوران غیبت.
کارویژه اخلاقی و تربیتی
که در آن از دو رویکرد سلبی و ایجابی پژوهش میشود: رویکرد اول، رویکردی معطوف به ضلالتروبی، کاهش گمراهی و انحراف است و رویکرد دوم، رویکردی معطوف به تزکیه، تهذیب، تطهیر روح، پرهیزکاری، پارسایی، وارستگی عملی و بالندگی معنوی شهروندان در جامعه مهدوی میباشد. این کارویژه شامل فعالیتهای نظری معطوف به شناسایی عدالت، سعادت و شناساندن خیرات و فضایل و فعالیتهای عملی معطوف به رشد اخلاقی و بالندگی معنوی جامعه و حکومت جهانی امام زمان(عج) متجلی شده و به تربیت و پرورش انسانهای مهذب و صاحب مکارم اخلاق میانجامد.
کارویژه اجتماعی و سیاسی
که اهمّ موارد آن عبارتاند از: پاسداری از حریم جامعه دینی، ایجاد وحدت و انسجام داخلی، توزیع بالسویه بیت المال، دفاع از محرومان و مستضعفان عالَم. همچنین مواردی دیگر مثل وصول به حیات طیبه اسلامی، گسترش قسط، عدالت و برابری در جامعه مهدوی، باعث استقرار حیات طیبه اسلامی میشود و ترویج معنویت و سعادت پویی و استقرار نهاد خانواده سالم و بسط ارزشهای اخلاقی صورت میگیرد.
کارویژه آموزش و پژوهش
بسط و گسترش مرزهای علم، خردورزی، دانایی، پیشرفت، تفکر و تعقل و همچنین گشودن باب اکتشاف های فنی، دانشی و حکمی بر فراگیران.
کارویژه اقتصادی
اهتمام به بسط تدبیر در زندگی و معیشت مردم(که از پیوند نزدیک اخلاق و معنویت با کارویژه های عمرانی، رفاهی، خدماتی، توزیعی و حرکت به سوی اقتصاد عادلانه جهانی تحقق می یابد)، تولید و رشد محصولات در بخش کشاورزی، مدیریت کارآمد و برنامهریزی متمرکز برای بهره برداری از مواهب طبیعی و منابع زیرزمینی با کنترل و نظارت دقیق و توزیع عادلانه جهانی، جریان آزاد مبادله اقتصادی و مالیه در دستان مردم، ترغیب مردم به کاشت و برداشت.
کارویژه صنعتی و هنری
که با مرور بر جریان انبیا در قرآن، استشهاد به آن تکمیل میگردد: نظیر صنعت کشتیسازی حضرت نوح(ع) (که الگویی است برای ساخت کلیه صنایع دریایی، زیردریایی، زمینی و هوایی)، صنعت زرهبافی حضرت داود(ع)(که الگویی است برای ساخت وسایل دفاعی و معماری، کارهای دستی، ظرایف هنری و...)، صنعت ساخت ظروف فلزی حضرت سلیمان(ع) (که نمونهای است برای ساخت لوازم مورد نیاز زندگی فردی یا جمعی و رفع نیازهای هنری و ادبی)، صنعت سد سازی ذوالقرنین و...
کارویژه حقوقی
اجرای حق و عدل، زندگی مسالمتآمیز با دولتها و ملتها مبتنی بر روابط حسنه بر پایه قسط و عدل و احسان، پاسداشت حقوق، احترام به شخصیت، حفظ کرامت ذاتی انسان، تعهد داشتن به پیمانها، رعایت مقررات جنگی و جبران خسارات.[14]1
پانویس
- ↑1. David Easton.
- ↑2. Gabriel Almond.
- ↑1. عالم، عبدالرحمن، بنیادهای علم سیاست، ص 150 و 151.
- ↑1. محمدعلی حجتخواه و دیگران، «واکاوی نسبت جایگاه شورای نگهبان با ولایت فقیه در پرتو نظریه سیاسی اسلام»، مجله دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، ش 34، ص 109.
- ↑2. حاجی صادقی، عبدالله، فلسفه و نظام سیاسی اسلام، صص 107- 165.
- ↑3. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، صص 166- 174.
- ↑قاسم فام، پایان نامه «وجوه الگویی کارآمدی در نظام سیاسی مهدوی برای جامعه منتظر»، ص ۲۲
- ↑1. کارگر، رحیم، «جهانی شدن و حكومت جهانی حضرت مهدی(عج)»، فصلنامه انتظار موعود، ش 6، صص 78 و 79.
- ↑1. سلمان، محمد، آرمان شهر مهدوی در اندیشه سیاسی اسلامی، ص 92.
- ↑2. کارگر، رحیم، آینده جهان، ص 266.
- ↑3. سلمان، محمد، آرمانشهر مهدوی در اندیشه سیاسی اسلامی، ص 132.
- ↑4. کارگر، رحیم، آینده جهان، ص 266.
- ↑1. ارجمند فر، سعید، حکومت مهدوی یا دولت مسیحایی، ص 169 و 170.
- ↑1. سلمان، محمد، آرمانشهر مهدوی در اندیشه سیاسی اسلامی، صص 150- 161.
منابع
- ارجمند فر، سعید، حکومتمهدوی یا دولتمسیحایی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشیو پژوهشی امام خمینی، 1396 ش.
- حاجی صادقی، عبدالله، فلسفه و نظام سیاسی اسلام، قم، انتشارات زمزم هدایت، چ 3، 1390 ش.
- حجت خواه، محمد علی و شکوه، راضیه، «واکاوی نسبت جایگاه شورای نگهبان با ولایت فقیه در پرتو نظریه سیاسی اسلام»، مجله دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، شماره 34، ص 106-118، اسفند 1399 ش.
- سلمان، محمد، آرمان شهر مهدوی در اندیشه سیاسی اسلامی، قم، انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1396 ش.
- عالم، عبدالرحمن، بنیادهای علم سیاست، تهران، نشر نی، 1373 ش.
- قاسم فام، ابوالحسن، پایان نامه «وجوه الگویی کارآمدی در نظام سیاسی مهدوی برای جامعه منتظر»، قم: حوزه علمیه قم، 1402.
- کارگر، رحیم، آینده جهان(دولت و سیاست در اندیشه مهدویت)، تهران، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، 1383 ش.
- ، «جهانی شدن و حكومت جهانی حضرت مهدی(عج)»، فصلنامه انتظار موعود، شماره 6، ص 141-192، زمستان 1381 ش.
- نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، قم، مرکز نشر هاجر، چ 13، 1393 ش.