شرایط ظهور
شرایط ظهور، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
از آن جا که خداوند، جهان هستی را بر پایه اسباب و مسببات آفریده است؛ برای پیدایش هر پدیده باید زمینه ها و اسباب آن فراهم آید تا تحقق آن پدیده امکان پذیر گردد. آیات متعدد قرآن کریم که به نقش آفرینی اشیا در پیدایش یکدیگر اشاره دارند و روایت «ابی الله ان یجری الاشیاء الا بالاسباب؛ خداوند ابا دارد امور را جاری کند، مگر به واسطه اسبابش»[1]که از امام صادق(ع) نقل شده است، به این مطلب گواه هستند.
از آن جا که ظهور و قیام جهانی حضرت مهدی(عج) انقلابی فراگیر، گسترده و سرنوشت ساز است و همه بنیان های اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بشر را دستخوش دگرگونی می کند، امرظهور به عنوان سرآغاز بزرگ ترین تحول در جهان آفرینش ، به طور عمده از طریق اسباب و علل طبیعی شکل می گیرد و نیازمند فراهم شدن شرایط و زمینه هایی است.
شرایط هر پدیده، به اموری گفته می شود که تحقق آن پدیده، به آن ها وابستگی وجودی دارد و تا آن ها نباشند، آن پدیده تحقق نمی یابد. طبق این تعریف، شرایط ظهور به اموری اطلاق می شود که امر ظهور امام زمان(عج) به وجود آن ها وابسته است و تا آن ها محقق نشوند، ظهور رخ نخواهد داد
مفهوم شناسی شرایط ظهور
«شرط» در لغت به معنای چیزی است که تحقق مشروط ، به آن بستگی دارد و جمع آن شرایط و شروط است.[2]مقصود از شرایط ظهور، زمینه هایی است که تحقق ظهور امام عصر(عج) به آن ها بستگی دارد و آن را امری منطقی و لازم می نمایاند؛ به گونه ای که با فراهم شدن آن ها، ظهور به طور حتمی تحقق خواهد یافت.
ظهور حضرت مهدی(عج) برای برپایی حکومت عدل جهانی با فراهم شدن شرایط و زمینه ها، تحقق می یابد. دربرخی از روایات، بخشی از شرایطی که می بایست تحقق یابند تا امر ظهور را حتمی کند، بیان شده است.[3]
از آن جا که تعریف روشنی برای شرایط ظهور در دست نیست، می توان با بیان بعضی از ویژگی های شرایط ظهور، تا اندازه ای به تعریف آن پی برد:
- شرایط می بایست به طور حتم پیش از ظهور فراهم شوند؛ و گرنه تحقق مشروط پیش از شرط خواهد بود که غیر قابل قبول است؛
- وابستگی ظهور به شرایط، نحوه ای وابستگی واقعی است؛ یعنی نبود بعضی از شرایط موجب تحقق نیافتن ظهور است. معنای «شرط» در فلسفه آن است که رابطه آن با مشروط، رابطه علت با معلول باشد؛ به طوری که مشروط بدون وجود شرط، هیچ گاه موجود نشود؛[4]
- از آن جایی که رابطه شرایط با ظهور رابطه ای واقعی و سبب پیدایش آن می باشد؛ باید همه شرایط، همزمان و یک جا جمع باشند؛
- وابستگی ظهور به شرایط، هم در حدوث و هم در بقاست؛ به این معنا که شرایط می بایست همواره در طول ظهور بقا و تداوم داشته باشند؛
- در شرایط، نوعی هم پوشانی و ارتباط با دیگر شرایط وجود دارد؛
- آگاهی از تحقق قطعی همه شرایط، خارج از توان انسان هاست.[5]
تفاوت بین شرایط با نشانه های ظهور
از آن جا که برخی از افراد بین «نشانه ها» و «شرایط» خلط کرده و این دو را یکی دانسته اند؛ باید گفت: مفهوم شرایط و علائم در این زمینه با یکدیگر شریکند که هر دو پیش از ظهور حضرت تحقق خواهند یافت، و تا آن ها انجام نگیرند، حضرت ظهور نخواهد کرد؛ زیرا اگر پیش از تحقق شرایط و نشانه ها ظهور انجام گیرد، لازم می آید که مشروط پیش از آن که شرطش وجود یابد تحقق پذیرد و پیش از رسیدن مقدمه و وسیله، غایت و نتیجه محقق شود، و همچنین علاماتی که درستی آن محرز شده است، دروغ از کار درآید.
از سوی دیگر، بین این دو مورد تفاوت اساسی هم وجود دارد. مهم ترین تفاوت بین «شرایط» ظهور و «نشانه» های آن، این است که «شرایط» عبارت است از برخی ویژگی که تاثیری واقعی بر پیدایی روز موعود و تحقق وعده حکومت جهانی دارای تاثیری واقعی است و در صورت منتفی شدن آن، حکومت جهانی تحقق پیدا نخواهد کرد؛ در حالی که «نشانه» های ظهور، به تشکیل دولت جهانی امام مهدی(عج) ارتباطی ندارد و چه آن نشانه ها پیدا شوند و چه تحقق نیابند، روز موعود پدید خواهد آمد. این نشانه ها اموری هستنداز سوی خداوند بزرگ که خبر آن توسط پیشوایان دین به مردم رسیده است و بر دو مطلب دلالت می کنند:
- نزدیک بودن ظهور(اگر از نشانه های نزدیک باشند)؛
- اصل حادثه ظهور(اگر از نشانه های دور باشند)؛
نشانه های نزدیک برای آن است که منتظران واقعی روز موعود که به دلیل توفیق در پالایش درونی خویش از سوی خداوند برگزیده شده اند؛ با مشاهده آن ها برای استقبال از آن روز آمادگی کامل روحی پیدا کنند.[6]
تعدادی از شرایط ظهور
وجود طرح و برنامه
طرح و برنامه عادلانه کامل، که دربردارنده عدالت واقعی باشند و بتوان آن را در هر زمان و مکان پیاده کرد و برای انسان ها سعادت و خوشی به بار آورد و تضمین کننده سعادت دنیوی واخروی انسان باشد؛از جمله ضرورت های قابل ذکر است.
خداوند متعال در آیات قرآن، همه نیازهای اساسی انسان ها را در زندگی فردی و اجتماعی تا قیامت، بیان کرده است و پیامبر اعظم(ص) و امامان معصوم(ع) در موارد لازم، آیات الاهی را در حد فهم مخاطبان بیان کرده اند. در روایات متعددی نیز تاکید شده که حضرت پس از ظهور، به طور دقیق به دستورهای خداوند و سنت پیامبر خاتم(ص) عمل خواهند کرد.[7]
وجود رهبر و هدایتگری شایسته و معصوم
ظهور و قیام جهانی حضرت مهدی(عج) همچون همه حرکت های اجتماعی و گروهی، نیازمند رهبری است که بتواند با بهره مندی از توانایی های روحی و جسمی، سکان دار این کشتی بزرگ باشد و آن را تا ساحل نجات رهبری کند. از آن جا که انقلاب و قیام مهدوی در نوع خود بی مانند است، رهبر آن نیز می بایست دارای ویژگی های برجسته و متناسب با آن باشد.
از آن جا که انسان ها ناگزیر از زندگی اجتماعی اند و برای برپایی قانون، نیازمند رهبر و حاکم هستند.[8] اگر در زندگی به دنبال سعادت باشند،این رهبر باید دارای ویژگی ها و شایستگی هایی باشد.
در بعضی از متون پیش از اسلام، بیش تر به «حاکمیت» شایستگان اشاره و به فرودستان نوید وراثت زمین داده شده است[9]؛ اما در آموزه های دین اسلام، به طور روشن، رهبر آن جامعه آرمانی معرفی شده است. روشن است که انبوه روایات شیعه و اهل سنت، گواه اهتمام بزرگان دین اسلام به معرفی رهبر برای آن حرکت بزرگ جهانی بوده است. در این میان، به ویژه در منابع روایی پیروان مکتب اهل بیت(ع) ، به روشنی نسب و ویژگی های آن رهبر بزرگ بیان شده است.[10]
شیعیان با دلیل های محکم، تحقق این شرط را با ولادت فرزندی برای امام حسن عسکری(ع) قطعی می دانند. از این رو، معتقدند که از میان چهار شرط معروف در روایات، به طور قطع این مورد نیز به مانند مورد اول محقق یافته است.[11]
یاران شایسته
با توجه به گستره انقلاب مهدوی، باید انسان های توانمندی باشند که رهبرانقلاب را در رسیدن به اهداف و آرمان هایش یاری کنند. آنان در اوج پرهیزکاری و پارسایی به سر می برند و برای دفاع همه جانبه از برنامه امام آمادگی دارند؛ چرا که بنای خداوند بر آن است که به جز مواردی که خود صلاح می داند، امور بر مجرای طبیعی جریان یابد.
به عبارت بهتر: از سنت های الاهی است که همواره مردم را در یاری رهبران و پیامبران خود شریک و سهیم کند. از این رو، پیامبران الاهی در رساندن پیام خویش به مردم، از یارانی کمک گرفته اند. در آیات قرآنی به نمونه های فراوانی از این یاری گری اشاره شده است.[12]
یکی از دلیل هایی که عموم پیشوایان معصوم، به اقدام جدی برای برپایی حکومت دست نزدند، نبود یاران کافی برای همراهی ایشان در این مسیر بوده است. به عنوان مثال، امیر مومنان(ع) 25 سال سکوت تلخ و طاقت فرسا را تحمل کردند؛ امام مجتبی(ع) ناگزیر به صلح تن دادند؛ امام حسین(ع) مظلومانه در سخت ترین شرایط به شهادت رسیدند؛ امام سجاد و امامان پس از وی تا امام عسکری(ع) همگی از حق حاکمیت خود بر جامعه محروم ماندند و هرگز برای بازپس گیری خلافت ظاهری و حکومت و هدایت جامعه، اقدام نظامی و قیام آشکار انجام ندادند. در این دوران، فقط به دو مرحله می توان اشاره کرد که با حضور جمعی از یاران، امامان معصوم(ع) به اقدامی محدود دست زدند: نخست دوران پنج ساله حکومت امیر(ع) است و دیگری قیام تاریخی امام حسین(ع) .
آنان خود می فرمودند: «اگر یارانی استوار داشتند هرگز از قیام بر علیه ستم و ستمگران باز نمی نشستند».[13]
البته منظور از یاران، همانا شیعیان راستین و ثابت قدم است که در حمایت از امامان معصوم و اهداف ایشان، از هیچ تلاشی فروگذار نبودند و این گونه یاران، بس اندک بودند.
در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) همچون همه حرکت های اصلاح گرایانه، بهره مندی از یاران، امری ناگزیر خواهد بود؛ چرا که خداوند اراده فرموده است آن قیام جهانی را به طور عمده در مجرای طبیعی و اسباب و علل عادی جریان دهد. این یاران و یاوران، دارای ویژگی های ممتازی هستند که در روایات به آن ها اشاره شده است.[14]
احساس نیاز در جامعه جهانی
از آن جا که حضرت مهدی(عج) به همه مردم دنیا تعلق دارد، باید با نیاز و پذیرش عمومی آنان همراه باشد. پس تا آن گاه که عموم جامعه جهانی احساس نیاز نکنند، حضرت ظهور نخواهند کرد. به عبارت دیگر، مردم جهان، باید به قدر کافی تلخی این وضع نابسامان و بی عدالتی ها را بچشند و نارسایی و ضعف قوانین بشری را برای اجرای عدالت اجتماعی درک کنند و این حقیقت را بیابند که فقط در سایه اصول و پیوند های مادی و ضمانت اجرایی موجود و مقررات خودساخته انسان ها، مشکل جهان حل نمی شود؛ بلکه باید انسانی الاهی باشد که همه نابسامانی ها را برطرف کند. برای رسیدن به این هدف بزرگ، اصول و نظاماتی تازه لازم است که به ارزشهای انسانی و ایمان و عواطف بشری و اخلاق متکی باشد؛ نه فقط اصول خشک و بی روح و نارسای مادی.
به تعبیر دیگر، تا درمردم جهان تقاضایی نباشد، عرضه هر نوع برنامه اصلاحی، مفید و موثر نخواهد بود. قانون «عرضه و تقاضا» نه تنها در مسائل اقتصادی مورد توجه است، در مسائل اجتماعی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
حضرت علی(ع) این حقیقت را بعد از 25 سال خانه نشینی و هجوم مردم برای قبول خلافت ، این چنین بیان می کنند: « ... اگر نه این بود که جمعیت بسیاری گرداگردم را گرفته و به یاری ام قیام کرده اند و از این رو حجت تمام شده است؛ و اگر نبود عهد و مسئولیتی که خداوند از علما و دانشمندان هر جامعه گرفته است، مبنی بر این که در برابر شکم خوارگی ستمگران و گرسنگی ستم دیدگان سکوت نکنند؛ من مهار شتر خلافت را رها و از آن صرف نظر و آخر آن را با جام آغازش سیراب می کردم».[15]
این بیان می رساند که حضرت آن گاه حاضر شدند به دنبال خلافت بروند و آن را بپذیرند که مردم دور ایشان را گرفتند و حضرت را یاری رساندند. تاریخ نیز به روشنی گواه است هر گاه این دو شرط برای پیشوایان معصوم(ع) فراهم می شد، از هیچ گونه تلاشی برای برپایی عدالت فروگذار نبودند.
حال این سئوال پیش می اید که این حالت عطش و تقاضا را چه عاملی باید ایجاد کند؟
در پاسخ باید گفت که بخشی از آن را گذشت زمان، پدید می آورد و بدون آن ممکن نیست؛ اما بخش دیگری به پرورش و آموزش بر اساس آموزه های دینی بستگی دارد. باید با رستاخیز فکری که از طرف اندیشمندان با ایمان و آگاهان مسئول جامعه به وجود می اید، یاران و یاوران آن حضرت فراهم شده و جامعه جهانی در درون خود به موعود منجی احساس نیاز کند. [16]
پانویس
- ↑محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج2، ص90.
- ↑ر.ک، حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج6، ص39.
- ↑از جمله روایات: شیخ صدوق، کمال الدین، ج1، باب 24، ح10؛ و ج2، باب 37، ح2.
- ↑سید محمد صدر، تاریخ غیبت کبرا، ص490.
- ↑شاید حکمت این که علم به زمان دقیق ظهور فقط در خداوند است، همین نکته باشد که آگاهی قطعی از فراهم شدن همه شرایط ظهور در علم خداوند است. (سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج3، ص36-39)
- ↑سید محمد صدر، تاریخ غیبت کبرا، ص489.
- ↑محمد بن حسن(شیخ طوسی) الغیبه، ص377؛ محمد بن حسن حُرّ عاملی، اثباه الهداه، ج7، ص 110و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص354.
- ↑نهج البلاغه، خطبه 40.
- ↑انبیاء: 105
- ↑خدامراد سلیمیان، درسنامه مهدویت ج1، ص131-147 و 241-253.
- ↑همان، ج3، ص38-40.
- ↑آل عمران: 52 و 81؛ صف:15؛ محمد: 7.
- ↑محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج2، ص242؛ نهج البلاغه؛ صبحی صالح، خطبه 3، محمد باقر مجلسی،بحارالانوار،ج47، ص372-373؛ حسین بن همدان(خصیبی) الهدایه الکبری، ص192.
- ↑در روایات برای یاران امام زمان(عج) ویژگی هایی بیان شده که این ویژگی ها در دو گروه دسته بندی می شوند: ویژگی های اعتقادی و ویژگی های رفتاری. ویژگی های اعتقادی شامل شناخت پروردگار و شناخت امام زمان را شامل می شود و ویژگی های رفتاری شامل آمادگی روحی و روانی؛ آمادگی اقتصادی؛ آمادگی نظامی را شامل می گردد. ( ر.ک درسنامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، ج3، ص53-63.)
- ↑سید رضی، نهج البلاغه، خطبه سوم(شقشقیه) ص49.
- ↑خدامراد سلیمیان، درسنامه مهدویت، ج3، ص48.
منابع
- قرآن کریم.
- حسین بن همدان(خصیبی) الهدایه الکبری، بیروت، البلاغ؛ 1419 ه.ق.
- سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، 1389ش.
- سید رضی،( ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی) نهج البلاغه، شرح محمد عبده، چاپ مصر.
- صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبرا، ترجمه سید حسن افتخارزاده، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1371ش.
- _________ ، تاریخ مابعد الظهور، ترجمه حسن سجادی پور، تهران، موعود عصر، 1384.
- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران مکتبه الصدوق، 1381.
- محمد بن حسن(شیخ حر عاملی) اثباه الهداه، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1425 ه.ق.
- محمد بن علی بن ابراهیم قمی(شیخ صدوق) کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه و تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1395ش.
- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت-لبنان، موسسه الوفاء، 1403ه.ق
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368ش.
.