دلیل وجوب هدایت
دلیل وجوب هدایت، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
یکی از قواعد عقلی برای اثبات مهدویت قاعده دلیل وجوب هدایت است.
معنا و مفهوم قاعده وجوب هدایت
بر اساس این دلیل، خداوند متعال، همه آفریدگان خویش را به سوی رشد و کمال نهایی آنان هدایت میکند و این هدایت بر خداوند، واجب است(یعنی اوصاف کمالیه خداوند، ایجاب میکند که امر هدایت را انجام دهد) [1]. این هدایت، در دو بُعد تکوینی و تشریعی صورت میگیرد. در هدایت تکوینی، جایی برای اختیار و انتخاب وجود ندارد؛ یعنی خدای متعال در آفرینش موجودات، موجبات آن را به گونهای که عدول از آن ممکن نیست قرار داده است. لذا هر انسانی، چه بخواهد یا نخواهد و بداند یا نداند، به تدریج رشد میکند و به کمال جسمانی میرسد و از این نظر، هیچ گونه تفاوتی با نباتات و سایر حیوانات ندارد. اما تکامل معنوی و رشد نفسانی در پرتو هدایت تشریعی خداوند، جبری نیست بلکه بستگی به خواست و انتخاب و عمل خود آدمی دارد و نقش هدایت عمومی در این مورد، تنها نشان دادن راه است؛ تا انسان با اختیار خود، در مسیر سعادت گام بردارد و یا راه ضلالت و گراهی در پیش گیرد: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا[2]» (ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد(و پذیرا گردد) یا ناسپاس!). این راه، همان راه ادیان آسمانی است که خداوند به وسیله پیامبران بر بشر نازل فرموده است.[3]
اثبات وجود حضرت مهدی(عج)از طریق این قاعده
صغری: نوع نبی و امام، هدایتگر بندگان است.(این قضیه بدیهی است، چرا که اصلاً فلسفه وجودی پیامبران و امامان، هدایت بندگان به سوی رشد و کمال می باشد.)
کبری: هدایتگر بندگان، ارسالش بر خدا واجب است.
نتیجه: نوع نبی و امام، ارسالش بر خدا واجب است.
تبيين كبري
وظیفه پروردگار بر هدایت بندگان را با تکیه بر دو مقدمه میتوان به اثبات رساند:
اضطرار انسان به وحی یا وجود هدایتگری از جانب پروردگار
این مسئله را میتوان با برهانی اثبات کرد که از سه مقدمه تشکیل مییابد:
- هدف از آفرینش انسان این است که با انجام دادن افعال اختیاری، مسیر تکامل خود را به سوی کمال نهایی بپیماید؛ کمالی که جز از مجرای اختیار و انتخاب به دست نمیآید.
- در صورتی انسان میتواند راه تکامل خویش را آزادانه و آگاهانه انتخاب کند که هم هدف و هم راه رسیدن به آن را بشناسد و از فراز و نشیبها و پیچ و خمها و لغزشگاههای آن آگاه باشد.
- شناختهای عادی و متعارف انسانها که از طریق حس و عقل به دست میآید، هر چند نقش مهمی را در تأمین نیازمندیهای زندگی ایفا میکند اما برای بازشناختن راه کمال و سعادت حقیقی در همه ابعاد کافی نیست. لذا مقتضای حکمت الهی این است که راه دیگری ورای حس و عقل برای شناختن مسیر تکامل همهجانبه در اختیار بشر قرار دهد تا انسانها بتوانند مستقیماً یا با وساطت فرد یا افراد دیگری، از آن بهرهمند شوند.[4]
وجود صفاتی در پروردگار که اقتضای چنین حمایتی را دارد
صفات کمالیه خداوند، اقتضای تأمین نیازی را دارد که در متن خلقت نهاده شده است؛ او خود بندگانش را به گونهای آفریده که مصالح و مفاسد خویش را جز به هدایت او در نخواهد یافت و برای ماندن محتاج هدایتهای او هستند و این حکت حق است که به لزوم هدایت بندگان حکم میکند. افزون بر صفت حکمت، صفات دیگر پروردگار نیز اقتضای چنین حمایتی را دارد؛ او کریم است و کرامت او با رها کردن بنده و ضایع کردن او سازگار نیست. او رحیم است و رنجهای بندگان محروم از هدایتش را پاس میدارد. او جواد و رحمان است و فقر و نیازمندی بندگان به هدایت را برنمیتابد. در او بخل راهی ندارد و آنجا که نیازی هست و امکان رویشی، نبخشیدن نشان از بخل دارد. او زیباست و دوستدار زیبایی و چه زیباست راه به انسان نمایاندن و او را تا به قلههای زیبای انسانیت و بندگی رسانیدن...[5]
آیه شریفه «إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَىٰ[6]»(به یقین هدایت کردن بر ماست) نیز بر وجوب هدایت الهی دلالت دارد. طبرسی در ذیل این آیه شریفه مینویسد: «خداوند سبحان خبر داد كه هدايت بر او واجب است و اگر گمراهى بر او جايز بود، هر آينه هدايت واجب نبود.[7]»
هدایتگر عصر ما، حضرت مهدی(عج)
با توجه به تبیین کبرای یاد شده، معلوم شد که آدمی همواره به وجود هدایتگری از جانب پروردگار نیاز دارد و وجود صفاتی همچون حکمت، رحمت و کرامت در پروردگار نیز، اقتضای چنین حمایتی را میکند. بنابراین همیشه حجت الهی(از سلسله پیامبران یا امامان) در بین مردم وجود دارد و حدیث «لو لم يبق فى الارض الا اثنان لكان احدهما الحجة[8]»(اگر در زمين جز دو نفر باقى نباشند، يكى از آن دو قطعاً امام است) نیز بر این امر دلالت میکند. از آنجا که در عصر حاضر، از سلسله حجج الهی، تنها حضرت مهدی(عج)در قید حیات است، مشخص میگردد که هدایتگر اصلی عصر ما، تنها وجود مقدس ایشان است.
پانویس
- ↑1. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، القواعد الکلامیة، ص 75-77.
- ↑2. سوره انسان، آیه 3.
- ↑3. ر.ک: جمعی از نویسندگان، امامت پژوهی(بررسی دیدگاه های امامیه، معتزله و اشاعره)، ص 146.
- ↑1. ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص 177- 178.
- ↑1. ر.ک: غنوی، امیر، «قاعده وجوب هدایت و مباحث نبوت و امامت»، فصلنامه مشرق موعود، ش 33، ص 6-9.
- ↑2. سوره لیل، آیه 12.
- ↑3. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 761.
- ↑4. کلینی، الکافی، ج 1، ص 179.
منابع
- قرآن کریم.
- جمعی از نویسندگان، امامت پژوهی(بررسی دیدگاه های امامیه، معتزله و اشاعره)، مشهد، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1381 ش.
- ربانی گلپایگانی، علی، القواعد الکلامیة، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چ 6، 1397 ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق و تصحیح: فضل الله یزدی طباطبایی و هاشم رسولی، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چ 3، 1372 ش.
- غنوی، امیر، «قاعده وجوب هدایت و مباحث نبوت و امامت»، فصلنامه مشرق موعود، سال نهم، ش 33، ص 5- 22.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق و تصحیح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چ 4، 1407 ق.
- مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چ 7، 1381 ش.