اباحه گرایی
اباحه گرایی، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
در طول تاریخ گروه هایی وجود داشتند که برخی اعمال خلاف شرع را مباح می دانستند و از فرامین الاهی سرپیچی می کردند. به همین خاطر برخی از افراد که به دنبال چنین بستری بودند جذب این گروه ها می گردیدند. در میان مدعیان مهدویت هم این چنین تفکری وجود دارد واز هیمن رو برخی به خاطر داشتن چنین روحیه ای جذب جریان های انحرافی مهدوی می گردند.
تعریف لغوی اباحه
«اباحه»، در لغت، بهمعنای حلال دانستن، جایز شمردن، اجازه دادن، نداشتن اعتقاد به وجود تکلیف و روا داشتن ارتکاب محرمات است[1]
تعریف اصطلاحی
در اصطلاح، «اباحهگری»، بهمعنای افزایش دامنه مباحات برای رفتارها و کاهش دایره واجبات، محرّمات، مکروهات و مستحبات است.
اباحه گری در تاریخ
در طول تاریخ، گروهایی که برخی از اعمال خلاف شرع را مباح میدانستهاند، به «اباحیه» معروف گردیدند.[2] گرایشهای اباحیگری را میتوان عمدتا در گروهایی از غلات شیعه، اسماعیلیه، کیسانیه، راوندیه و صوفیه و برخی فرقههای اهل سنت پیدا کرد.[2]
اباحه گری در مدعیان مهدویت
تکلیف گریزی و روحیه آزادی خواهی نفس، با بررسي كارنامه گروههاي انحرافي و عملكرد پيروان آنان در طول تاريخ اسلام، بهخوبي ملاحظه میشود و میتوان اباحهگری را زمینهساز گرايشها به اين گروهها دانست.[3]
به عنوان نمونه، طاهره برغانی معروف به قرةالعين[4]، از نخستين زنان گرونده به باب است كه در محفل بابيان و هواداران خود، بيحجاب آشكار شد و بر منبر رفت. او در يكي از سخنرانيهاي خود، خطاب به بابيان گفته است:
«اي مردم! اکنون احکام شریعت پیش منسوخ و احکام شریعت بعد هم هنوز به مانرسیده؛ پس اکنون در دوره فترت میباشیم و به هیچ چیز تکلیف نداریم.»[5]
او خوب میدانست دین پیامبر اسلام دین پایانی است و لذا تکلیفگریزی او تنها از روحیه اباحهگری نشات میگرفت. بیشک اباحهگری وی در قالب نسخ شریعت، موجه جلوه داده شده است.
اعتضاد السلطنه در کتاب «فتنه باب»، با اشاره به آن دوران کوتاه مدت مینویسد: ملامحمدعلي زنجاني[6] (م 1267ق) بعد از ورود خود به زنجان یکی از داعیان باب گشت و طریقه او را که منافی قوانین شریعت بود، رواج و مردم را به شراکت اموال و ازواج یکدیگر فتوا داد. او میگفت:
چون هنوز باب بر تمامی این جهان دست نیافته است، «ایام فترت» حساب میشود و هیچ تکلیفی بر مردم نیست و خدای تعالی به هیچ گناهی کسی را عقوبت نفرماید و شعار خود بر الله اکبر قرار داده و در عوض سلام، «الله اکبر» میگفت. برخی از مردم زنجان سخن او را قبول کرده و از او متابعت کردند.[7]
همان طور که ذکر گردید، در ابتدای جنبش باب، رهبران این جنبش، هر چند کوتاه مدت، با نشان دادن ابزار اباحهگری در جذب افراد بی بند و بار موفق شدند.
در ادامه این روند، در بهائیت احکامی با شکل اباحهگری تشریع گردید. ازدواج با محارم در این آیین مگر با زن پدر منع نشده است و در تعداد آن، بیش از یک زن ممنوع شده است؛ اما بسیاری از بهائیها بیش از دو زن گرفتهاند. معاملات ربوی در آیین آنان آزاد و حجاب زنان ملغا شده است.[8]
پانویس
- ↑ر.ک: محمد بن مکرم، ابن منظور، لسان العرب، ج2، ص416.
- حسین، لاشیء، مدخل اباحیه، دایرۀ المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ص301.
- ↑به عنوان نمونه، در بین تعالیم اسماعیلیه و برخی از صوفیه، تکلیف گریزی و اباحهگری جزء تعالیم آنان مطرح است (ر.ک: محمدجواد، مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص183ـ 185و326).
- ↑«ام سلمه» یا «فاطمه» که بعدها به «زرینتاج»، «طاهره» و «قرۀ العین» نیز خوانده شد؛ دختر حاجی ملاصالح برغانی قزوینی، در سال 1233هجری در قزوین به دنیا آمد. پدر و عموی او از روحانیان ایران به حساب میآمدند. وی در جریان شیخیه به این گروه پیوست و با ظهور باب به بابیان گروید و در جریان باب جزء حواریون باب بود و برای او بسیار تبلیغ کرد و در این راه به فساد اخلاقی مبتلا گردید. سرانجام در سال 1268 هجری در جریان ترور ناصر الدین شاه دستور قتل او صادر گردید (حسن، مرسلوند، گفت و شنودهای علی محمد باب با روحانیون، ص197-199).
- ↑میرزا محمد مهدی خان، تبریزی، مفتاح باب الابواب، ص 85.
- ↑«ملّا محمدعلی زنجانى»، از شاگردان شریف العلماى مازندرانى بود که از آغاز فعالیتهای مذهبى، عقاید و نظریاتی خاص مطرح می کرد، به همین علّت، از طرف محمدشاه به تهران احضار گردید و قرار بر این شد که دیگر به زنجان نرود. در همین ایام با باب ارتباط دوستی برقرار و با لباس سربازی به زنجان فرار کرد و مورد استقبال مردم قرار گرفت. او پس از نه ماه درگیری با نیروهای دولتی در سال 1267هجری کشته شد (علیقلی فتحعلی، اعتضاد السلطنه، فتنه باب، ص60).
- ↑همان، ص50.
- ↑سعید، زاهدانی، بهائیت در ایران، ص 112.
منابع
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، مصحح: جمال الدین میر دامادی، بیروت: دار صادر، 1414ق.
- لاشیئی، حسین، «مدخل اباحیه»، دایرۀ المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران: مرکز دایرۀالمعارف بزرگ اسلامی، 1385.
- مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامي، با مقدمه و توضيحات، كاظم مديرشانهچي، مشهد: آستان قدس رضوی بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۲.
- مرسل وند، حسن، گفت و شنودهای علی محمد باب با روحانیون تاریخ ایران، چاپ اول، تهران: نشر تاریخ ایران، 1388.
- تبریزی، میرزا محمد مهدی خان (زعیم الدوله)، مفتاح باب الابواب، مترجم: فرید گلپایگانی، چاپ سوم، بیجا، موسسه مطبوعاتی فراهانی، 1346.
- اعتضاد السلطنه، علیقلی فتحلی، فتنه باب، مصحح: عبدالحسین نوایی، تهران: نشر علم، 1377.
- زاهدانی، سعید، بهائیت در ایران، چاپ چهارم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1388.