قادیانیه
قادیانیه، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
قادیانیه یکی از فرقه های مبتدعه که میرزا غلام احمد قادیانی آن را بنیان نهاد. او در پنجاه سالگی با استفاده از توجیه و تفسیر بعض احادیث ادعای مهدویت نمود و خود را مظهر رجعت عیسی دانست.پیروان این فرقه تازه را قادیانی و بطوریکه خودشان می نویسند احمدی نام دارند .
شخصیت شناسی
«قاديانيه»، نام فرقهاي منسوب به «ميرزا غلام احمد قادياني» است. وي در روز جمعه، سيزده فوريه 1835م. برابر با چهارده شوال 1250ق. در روستاي قاديان در پنجاه و هفت ميلي شمال لاهور متولد شد. خانوادۀ وي از خاندان موجّه ايالت پنجاب و از بازماندگان عموي امير تيمور گوركاني بودند. او قرائت قرآن و چند كتاب فارسي و صرف و نحو عربي را در نوجواني آموخت و در هجده سالگي كتابهايي در زمينه نحو، منطق، حكمت و چند كتاب درباره فن طبابت مطالعه كرد [1]
از کودکی حالت تفکر و ریاصت داشت و به ادعای خودش صاحب الهامات بود. [2]به دنبال ادّعاى خواب نما شدن و چندين رؤيا اعلام كرد كه به او وحى نازل ميشود و در گرفتن بيعت از مردم مجاز گرديده و از جانب خدا به رهبرى برگزيده شده است. [3] وی در طول حیات خود ادعاهای مختلفی نمود و سرانجام در سال 1908 میلادی در لاهور به مرض «وبا» از دنیا رفت. جنازه او به قادیان منتقل شد و در مقبره ای که «بهشتی مقبره» نامیده بود دفن شد. [4]
ادعاها
قادیانی در 1299 هجری ادعای مُجددیّت در اسلام کرد. وی مدعی بود خداوند او را در راس صد سال برانگیخه است تا دین اسلام را تجدید نماید و چهره آن را نورانی سازد. [5] غلام احمد قادیانی در 1301 رسما خود را صاحب مذهب جدید عنوان کرد[6].
قادیانی مدعی بود که مهدی مسلمانان و تجلی مسیح است و برای نجات مسلمانان و مسیحیان آمده است. او معتقد بود مسیح از دست یهود گریخته و به حدود کشمیر آمد و آنجا مدفون است و خود را عیسی مسیح می شمرد و گاه خود را مهدی موعود می نامید.[6] همچنین بر اساس حدیث جعلی «لا مهدی الا عیسی» هر دو را بر دیگری منطبق و خود را مسیح و مهدی دانست. در ادامه مدعی شد که خداوند او را نبی مرسل قرار داده و مثل انبیای بنی اسرائیل بدون اینکه شریعت جدیدی بیاورد بر دین اسلام ولی و رسول و نبی خداست. [7]
او وحی و الهام را مستمر می دانست و میگفت دینی که در وحی را بسته باشد مرده است. او به تعلیم و تربیت جدید و نو کردن احکام و اصول دینی تا آنجا که ممکن باشد اعتقاد داشت. [7] پیروانش را فرمان می داد که با هم نماز جماعت بخوانند و به پیشنماز غیر قادیانی اقتدا نکنند و پولی که می خواهند صرف سفر حج کنند برای آموزش و پرورش و نشر قران خرج کنند.[7] او ادعا دارد که کتاب مستقلی دارد که در رتبه و منزلت همانند قران است. از جمله آیاتش: «ان الله ینزل فی القادیان؛ خدا در قادیان نازل می شود!» ؛ او معتقد بود قادیان در منزلت و شان؛ مانند مکه مکرمه و مدینه منوره، بلکه از آن دو برتر است.[8]
تاویل گرایی در ادعاهای مهدوی قادیانیه
همانطور که ذکر شد «قادیانی»، خویش را مسیح موعود دانسته که داراي شأن نبوت پیامبر اسلام بوده است[9] مقصود از تعبیر روایی «نزل ابن مریم فیکم» [10] نزول عیسی به معنای نازل شدن از آسمان نیست؛ بلکه از آنجا که ظهور شبیه عیسی جنبه الاهی دارد و کسی جز خداوند بر آن قادر نیست، به «نزول» تعبير شده است [11]؛ یا اینکه روحانیت حضرت مسیح از آسمان است که در قالب مثیل و شبیه متمثل شده و به این سبب تعبیر «نزول» به کار رفته است. [12]کسر صلیب از سوی مسیح [13]شکسته شدن عقیده صلیبی با براهین صادقه [14]و قتل خنزیر؛ به معناي مناظره با دشمنان اسلام و شکست آنان است.[15] مقصود از تعبیر روایی نزول عیسی در «المنارة البیضاء شرقی دمشق» [16] نزول عیسی در ملک هند[17] یا قادیان است که کاملا در طرف مشرق دمشق قرار دارد [18]؛ همچنین غلبه موعود بر دشمنان غیر فیزیکی است؛ یعنی موعود از رویارویی نظامی با دشمنان گریزان است و ارتش معارف و حقایق است که غالب می شود[19] و چنان حجت تمام می گردد که کسی تاب مقاومت در برابر آن را نخواهد داشت[20]. به عبارت دیگر، پیروزی منجی موعود با برهان و حجت است و با شمشیر قلم [21] و این، مسیحیت است که همچون دجال بر کشورهای اسلامی هجوم آورده و از هرسو بر زمین غالب شده است. [22] از این رو، فتنه مسیحیت، دجال و یأجوج و مأجوج یکی است، با اعتبارات مختلف: به اعتبار مکر و حیله، دجال؛ به اعتبار قومیت، یأجوج و مأجوج و به اعتبار دین، مسیحیت نامیده شده است .[23] مقصود از الاغ دجال، قطار است.[24] مقصود روایات از بهره مندی مردم در زمانه موعود از مواهب دنیوی در عدم پذیرش کمک از دیگران؛ گشوده شدن خزائن معارف قرآن و حقایق بر مردم است؛ به نحوی که خانههای مومنان به علم و هدایت یافتگی پر می شود[25] زلزله آخرالزمان، پیشرفت چشم گیر در علوم دنیایی است [26]و طلوع خورشيد از مغرب، روشن شدن سرزمینهای غربی به خورشید راستی و رو آوردن اهل غرب به اسلام [27]و منظور از دابة الارض علمای سوء است [28]
تمام این کلام بر اساس تاویل های بدون دلیل و بی ضابطه شکل گرفته است و هیچ گونه مستندی برای آن ارائه نشده است .
آثار
غلام احمد در پی اثبات ادعای خود کتابهای چندی تالیف کرد که اهم آنها قصاید احمدیه، مواهب الرحمن، حمامه البشری الی اهل مکه ، صلحاء ام القری، براهین احمدیه، کمالات اسلام، دعوه الامیر، اعجاز احمدی، می توان نام برد. [29]مجموعه نوشته ها و سخنرانی ها و مکاتبات وی را در کتاب «روحانی خزائن» جمع آوری و در بیست و سه جلد چاپ کردهاند[30]
قادیانی در خدمت اهداف استعمار
الف) بزرگترین خدمت قادیانی به استعمار ، فتوای او بر حرمت جهاد بود. وی با اینکه در صفوف مسلمانان بود، برای مسلمانان جایز نمیدانست که بر ضد انگلیس اسلحه بردارند؛ زیرا حکم جهاد را برداشته بود. میگفت خدا محتاج به شمشیر نیست بلکه دین خود را با آیات آسمانی تأیید خواهد کرد. کسانی که فکر میکنند مهدی(عج) و مسیح(ع) با شمشیر خواهند آمد، بیعقل و نادان هستند؛ چون موعود با معجزهها خواهد آمد و از خونریزی پرهیز خواهد کرد.[31]
ب) دولت انگلستان برای اهداف جاسوسی خود از قادیانیه استفاده میکرد. برای مثال، زمانی که بریتانیا میخواست به افغانستان حمله کند، یکی از ارادتمندان خود به نام «عبداللطیف» را در افغانستان به هند فراخواند و به غلام احمد قادیانی سپرد تا تعالیم قادیانیه را بیاموزد. این فرد، بعد از مدتی در افغانستان مأمور به جاسوسی شد و کارش را در آن کشور آغاز کرد. قادیانیه در دولت عثمانی نیز فعالیتهای جاسوسی داشت و انگلستان از این عناصر مزدور علیه دولت عثمانی استفاده میکرد.[31]
ج) بین دولت انگلیس و حرکت صهیونیست رابطه تنگاتنگی بوده و دو طرف قراردادهایی در حفظ منافع یکدیگر داشتهاند. نقش قادیانیهها در این میان، حفظ منافع هر دو طرف بوده است؛ به دلیل اینکه قادیانیها دستنشانده انگلستان بودند و انگلیس نیز خود در جهت منافع یهودیها فعالیت میکرد. بر اساس همین منافع مشترک، فرقه بهائیت نیز پدید آمد و حرکت استعماری انگلیس در منطقه سرعت گرفت. اعضای این دو فرقه به طور منظم و سازمان یافته، برای صهیونیستها جاسوسی میکردند و یهودیان را یاری میرساندند.[31]
بشیرالدین محمود پسر غلام احمد در سال 1924 میلادی از فلسطین دیدن کرد و کارکرد خود را در نفع صهیونیست، برای بزرگان یهود بیان نمود.[31]
انشعابات
بعد از مرگ غلام احمد، نور الدین بُهیروی یکی از طرفدارانش به جای وی رهبر فرقه قادیانیه شد. در دوران نورالدین اختلافات عقیدتی بین رهبران فرقه بالا گرفت و بعد از درگذشت نور الدین در سال 1914 این اختلافات خود را نشان داد. عده ای از تحصیل کردگان معتقد بودند که غلام احمد مجدد و مصلح قرن حاضر است و بین ما و مسلمانان هیچ اختلافی نیست ؛ ولی پسر غلام احمد به نام بشیر الدین محمد و طرفدارانش معتقد بودند که غلام احمد پیامبر خداست و مسلملنان غیر قادیانی کافرند؛زیرا به غلام احمد ایمان نیاورده؛ او را ملحد و پیامبر دروغین می دانند. در این زمان اختلافات به اوج خود رسید و پیروان غلام احمد به دو فرقه قادیانیه و لاهوریه یا انجمن اشاعه اسلام احمدیه تقسیم شدند.
نقد ادله قادیانیه
- القادیانی و القادیانیه، نوشته ابوالاعلی مودودی و برخی دیگر از علمای پاکستان.
- قادیانی فتنه اور ملت اسلامیه کا موقف، نوشنه محمدتقی عثمانی، به زبان اردو.
- نقد و بررسی عقاید و باورهای غلام احمد قادیانی (پایاننامه)، اثر سید محمدمهدی رضاییموسوی.
- عبدالماجد الغوری، قادیانیه سرسپرده انگلیس ، ترجمه عبدالله امینی پور.
- رد دیدگاه مثبتین نبوت میرزا غلام احمد (قادیانیه) با رویکرد قرآنی و عقلی نوشته خدیجه باقر
- تحلیل و نقد تأثیرپذیری مفسران قادیانیه از علم جدید در تفسیر قرآن نوشته طاهره بتول و عزالدین رضا نژاد
- فرق انحرافی نقش استعمار در پیدایش و گسترش فرقه ی قادیانی مجاهد علی بهشتی
- بازتاب نقش و شخصیت مسیحا در دو فرقه قادیانی و بهائیت بر اساس دلالت شناسی منصوصات دینی محمد جواد اسحاقیان درچه و حجت حیدری چراتی
پانویس
- ↑دائره المعارف تشیع، ج دوازدهم، ص 442؛ مهدی فرمانیان ، فرق تسنن، ص 176
- ↑دائره المعارف تشیع، ج 12، ص 442.
- ↑دائره المعارف تشیع، ج1، 534
- ↑عبدالماجد الغوری، قادیانیه سرسپرده انگلیس ، ص 51و 52.
- ↑غلام احمد قادیانی، حمامه البشری، ص 48.
- ↑جمعی از نویسندگان، دائره المعارف تشیع، ج، 12، ص 442.
- ↑مهدی فرمانیان ، فرق تسنن، ص 177-178
- ↑عبدالماجد الغوری؛ قادیانیه سرسپرده استعمار، ص 184.
- ↑غلام احمد قادیانی، ازاله خطا، ص10.
- ↑احمد بن حنبل، احادیث مهدی، ج1، ص108.
- ↑غلام احمد قادیانی، حمامه البشری، ص30
- ↑غلام احمد قادیانی، حمامه البشری، ص69-70.
- ↑احمد بن جعفرابن منادی، ص254.
- ↑نذیر احمد مبشر سیالکویی، القول الصریح فی ظهور المهدی و المسیح، ص58.
- ↑همان، ص78.
- ↑نعیم ابن حماد، الفتن، ص389.
- ↑غلام احمد قادیانی، مراه الکمالات الاسلام، ص129.
- ↑نذیر احمد مبشر سیالکویی، القول الصریح فی ظهور المهدی و المسیح، ص144.
- ↑غلام احمد قادیانی، فتح الاسلام و توضیح المرام و ازاله الاوهام، ص496.
- ↑جمعی از نویسندگان قادیانی، الجماعه الاسلامیه الاحمدیه، ص6
- ↑نذیر احمد مبشر سیالکویی، القول الصریح فی ظهور المهدی و المسیح،: ص58.
- ↑غلام احمد قادیانی، حمامه البشری، ص28.
- ↑نذیر احمد مبشر سیالکویی، القول الصریح فی ظهور المهدی و المسیح، ص142.
- ↑غلام احمد قادیانی، فتح الاسلام و توضیح المرام و ازاله الاوهام، ص501
- ↑نذیر احمد مبشر سیالکویی، القول الصریح فی ظهور المهدی و المسیح، ص79
- ↑غلام احمد قادیانی، فتح الاسلام و توضیح المرام و ازاله الاوهام، ص500.
- ↑نذیر احمد مبشر سیالکویی، القول الصریح فی ظهور المهدی و المسیح، ص84.
- ↑غلام احمد قادیانی، حمامه البشری، ص179
- ↑جمعی از نویسندگان، دائره المعارف تشیع، ج1، ص 535
- ↑مهدی فرمانیان ، فرق تسنن، ص 178
- ↑مجاهد علی بهشتی، مشرق موعود ، ص 146
منابع
- احمد بن جعفرابن منادی، الملاحم،قم، دارالسیره، 1418.
- احمد بن محمد ابن حنبل، احاديث المهدي( عليه السلام) من مسند أحمد بن حنبل تحقیق، حسينى جلالى، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي، قم( ايران)، 1409 ه. ق
- جمعی از نویسندگان ، دائره المعارف تشیع، تهران ، انتشارات حکمت ، 1388.
- جمعی از نویسندگان قادیانی، الجماعه الاسلامیه الاحمدیه، اسلام اباد، 1426.
- عبدالماجد الغوری، قادیانیه سرسپرده انگلیس ، ترجمه عبدالله امینی پور،تهران، راه نیکان، 1392.
- غلام احمد قادیانی، ازاله خطا، اسلام آباد، الشرکه الاسلامیه المحدوده، 1437ق
- غلام احمد قادیانی، حمامه البشری؛ پاکستان، اسلام آباد شرکت اسلامیه، 1428.
- غلام احمد قادیانی، فتح الاسلام و توضیح المرام و ازاله الاوهام، ترجمه عبدالمجید عامر، اسلام اباد، الشرکه الاسلامیه المحدوده، 1433ق.
- غلام احمد قادیانی، مراه الکمالات الاسلام، ترجمه عبدالمجید عامر، شرکت اسلامیه، 1435
- مهدی فرمانیان، آشنایی با فرق تسنن، قم ، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم.1389
- نذیر احمد مبشر سیالکویی، القول الصریح فی ظهور المهدی و المسیح، غنا؛ شرکت اسلامیه، 1380ق
- نعیم بن حماد، الفتن؛ دارالکتب العلمیه، بیروت، 1423.