ظاهر شدن کف دستی در آسمان(كَفٌّ يَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ)
ظاهر شدن کف دستی در آسمان(كَفٌّ يَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ)، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
در برخی از روایات «ظاهر شدن کف دست در آسمان» به عنوان نشانه حتمی ظهور معرفی شده است. این روایات در کتاب الغیبه نعمانی ذکر شده اند که اسناد آنها محل خدشه و تامل است و نشانه حتمی ظهور بودن این دست روایات قابل مناقشه است.
بررسی سندی و دلالی روایات
روایت اول
«أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ الْبَنْدَنِيجِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى الْعَلَوِيُّ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ زِيَادِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ: النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ الْيَمَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ كَفٌّ يَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ قَالَ وَ فَزْعَةٌ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ تُوقِظُ النَّائِمَ وَ تُفْزِعُ الْيَقْظَانَ وَ تُخْرِجُ الْفَتَاةَ مِنْ خِدْرِهَا[1]؛ عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل کرده است: وقوع ندا، سفيانى، يمانى، كشته شدن نفس زكيّه و بیرون آمدن كف دستى از افق، از امور حتمى هستند و نيز وحشتى در ماه رمضان كه خفته را بيدار گرداند و شخص بيدار را به وحشت افكند و دوشيزگان پردگى را از پس پردههايشان بيرون كند.[2]»
منبع شناسی روایت اول
در قرون ابتدایی تنها نعمانی اولین کسی است که این روایت را در کتاب خود نقل می کند. بعد از ایشان در قرن یازدهم، شیخ حر عاملی در کتاب اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات[3] و مرحوم مجلسی نیز این روایت را از نعمانی در بحار الانوار ذکر می کند؛[4] با این تفاوت که یمانی در نقل نعمانی نیز از محتومات شمرده می شود؛ ولی یمانی در نقل بحار الانوار و اثبات الهداه ذکر نشده است.[5]
بررسی سندی
روایت مذکور توسط پنج راوی توسط عبد الله بن سنان از امام صادق(ع) نقل شده است. برخی از راویان این روایت مانند «علی بن احمد بندنیجی»[6] و «عبید الله بن موسی العلوی» توثیق نشده اند و برخی مانند «زیاد بن مروان» واقفی مذهب دانسته شده اند.[7] از این رو این روایت ضعیف شمرده می شود.
بررسی محتوایی
در این روایت، به نشانه های متعددی مانند ندا، سفیانی، یمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیدا، به عنوان نشانه حتمی ظهور اشاره شده است. این چند نشانه به خاطر کثرت فراوان در روایات حائز اهمیت است و می توان آن ها را پذیرفت؛ اما به ظاهر شدن کف دستی در آسمان به عنوان نشانه حتمی در روایات تصریح نشده است.
مرحوم مجلسی در مورد «کفٌ یطلع من السماء» معتقد است در واژه «کفٌ»، تصحیف رخ داده است و اصل این عبارت «كسف يطلع» بوده است، به معنای خورشیدی که طلوع می کند.[8]
روایت دوم
«أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ زِيَادٍ الْقَنْدِيِّ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ: قُلْنَا لَهُ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقَالَ نَعَمْ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ الْقَائِمُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خَسْفُ الْبَيْدَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ كَفٌّ تَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ النِّدَاءُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ وَ أَيَّ شَيْءٍ يَكُونُ النِّدَاءُ فَقَالَ مُنَادٍ يُنَادِي بِاسْمِ الْقَائِمِ وَ اسْمِ أَبِيهِ(ع)؛[9] زياد قندى به واسطه تعدادى از ياران خود از امام صادق(ع) چنین روايت كرده است: به آن حضرت گفتم: آيا سفيانى از حتميّات است؟ فرمود: آرى و نيز كشته شدن نفس زكيّه و قائم از حتميّات است. همچنین فرو رفتن دشت، بیرون آمدن كف دستى از آسمان و برخاستن ندا از آسمان، از حتميّات هستند»[10]
منبع شناسی
این روایت هماند روایت اول، تقریبا با مضمونی واحد و راویان مشترکی در کتاب الغیبه نعمانی ذکر شده است. بعد از ایشان، مرحوم شیخ حر عاملی در قرون بعدی نیز روایت مذکور را از نعمانی نقل کرده است.[11]
بررسی سندی
در این روایت، زیاد بن مروان قندی، به عنوان یکی از سران واقفه شناخته شده و او از تعدادی از اصحاب روایت را نقل کرده است که آن ها نزد ما مشخص نیستند؛ بنابراین، این روایت نیز «ضعیف» است.
بررسی محتوایی
در این روایت نیز ظاهر شدن کف دستی در آسمان به عنوان نشانه حتمی ذکر شده است. در حدیث مذکور، علاوه بر ظاهر شدن کف دستی در آسمان که یک نشانه حتمی محسوب شده است؛ ندا، سفیانی، قتل نفس زکیه، خسف بیدا و قائم(عج) نیز ذکر شده اند. شایان توجه است که در این روایت، یمانی مطرح نشده و به جای آن، حتمی بودن قائم ذکر شده است. محتوم بودن قائم به عنوان نشانه حتمی نیست، بلکه اشاره است به ظهور حضرت که امری است حتمی.
روایت سوم
«أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ الْفَزَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرِ بْنِ وَهْبٍ قَالَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ الْوَشَّاءُ عَنْ عَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ[12] عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ: الْعَامُ الَّذِي فِيهِ الصَّيْحَةُ قَبْلَهُ الْآيَةُ فِي رَجَبٍ قُلْتُ وَ مَا هِيَ قَالَ وَجْهٌ يَطْلُعُ فِي الْقَمَرِ وَ يَدٌ[13]؛ امام صادق(ع) فرمود: سالى كه در آن صيحه رخ مىدهد، پيش از آن، در ماه رجب نشانهاى است، گفتم: آن كدام است؟ فرمود: چهرهاى در ماه بر دمد و دستى بيرون آيد»
منبع شناسی
گزارش این روایت نیز همانند روایات پیشین، تنها توسط نعمانی است و دیگران تا دوران شیخ حر عاملی بدان توجه نداشته اند.
بررسی سندی
راویان این روایت همگی ثقه هستند و تنها درباره دو نفر بحث و گفت و گو است: یکی «موسی بن جعفر بن وهب» که توثیق خاص ندارد و تنها ابن داوود اسم وی را در جزء اول و ممدوحین آورده[14] و مامقانی معتقد است این اقدام کار ابن داوود، مدحی در حق او شمرده میشود و به این وسیله «حسن(ع) میشود.[15] دوم «عباس بن عبد الله» است که برخی او را همان عباس بن عتبه میدانند[16] و مامقانی می نویسد: «ثقه علی الأظهر»[17]
بررسی محتوایی
در این روایت مانند دو روایت قبلی، به ظاهر شدن دستی در آسمان اشاره نشده است، بلکه به چهرهاى در ماه و بيرون آمدن دست توجه دارد و از آنجا که تنها در همین کتاب، این روایت ذکر شده است و متقدمان بدان توجه نداشته اند، تنها علامت صیحه از این روایت که با روایات دیگر آمده، می تواند قابل پذیرش باشد و جزئیات دیگر محل تامل است.
نتیجه گیری
دو روایت در کتاب الغیبه نعمانی، ظاهر شدن «کف دستی در آسمان» را به عنوان نشانه حتمی ظهور مطرح می کنند که از نظر سندی ضعیف محسوب می شوند. گفتنی است که این دو روایت در منابع دیگر مهدوی ذکر نشده اند. یک روایت دیگر، چهرهاى در ماه و بيرون آمدن دست را به عنوان نشانه ظهور مطرح می کند که این روایت را نیز فقط نعمانی نقل کرده است.
پانویس
- ↑نعمانى، محمد بن ابراهيم، الغيبة للنعماني، باب 14، ح 11، ص 252. نعمانى، محمد بن ابراهيم، الغيبة للنعماني، باب 14، ح 11، ص 252.
- ↑نعمانى، محمد بن ابراهيم، ترجمه و متن غيبت نعمانى(غفارى)، باب 14، ح 11. نعمانى، محمد بن ابراهيم، ترجمه و متن غيبت نعمانى(غفارى)، باب 14، ح 11.
- ↑شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج 5، ص 364. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج 5، ص 364 .
- ↑علامه مجلسی، محمد باقر، ج 52، ص 233. علامه مجلسی، محمد باقر، ج 52، ص 233.
- ↑بحار الانوار، ج 52، ص 233؛ اثبات الهداه، ج 5، ص 364. بحار الانوار، ج 52، ص 233؛ اثبات الهداه، ج 5، ص 364.
- ↑ابن غضائرى، احمد بن حسين، الرجال، ص 82. ابن غضائرى، احمد بن حسين، الرجال، ص 82.
- ↑احمد بن علی، نجاشی، رجال النجاشی، ص 171. احمد بن علی، نجاشی، رجال النجاشی، ص 171.
- ↑علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص 233. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص 233.
- ↑نعمانى، محمد بن ابراهيم، الغیبه، باب 14، ح 15، ص 257. نعمانى، محمد بن ابراهيم، الغیبه، باب 14، ح 15، ص 257.
- ↑نعمانى، محمد بن ابراهيم، ترجمه و متن غيبت نعمانى(غفارى)، باب 14، ح 15. نعمانى، محمد بن ابراهيم، ترجمه و متن غيبت نعمانى(غفارى)، باب 14، ح 15.
- ↑شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج 5، ص 365. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج 5، ص 365.
- ↑في بعض النسخ «عباس بن عبيد» و كأنّه «عباس بن عتبة» فصحف في النسخ. في بعض النسخ «عباس بن عبيد» و كأنّه «عباس بن عتبة» فصحف في النسخ.
- ↑نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، باب 14، ح 10، ص 252. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، باب 14، ح 10، ص 252.
- ↑حلی، حسنبن علیبن داود، الرجال لابن داود، باب المیم، ص 354. حلی، حسنبن علیبن داود، الرجال لابن داود، باب المیم، ص 354.
- ↑مامقانی، عبد الله، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج 3، ص 255. مامقانی، عبد الله، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج 3، ص 255.
- ↑نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، محمد جواد غفاری، باب 14، ح 10، ص 252. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، محمد جواد غفاری، باب 14، ح 10، ص 252.
- ↑مامقانی، عبد الله، تنقیح المقال فی علم الرجال، فهرست، ج 1، ص 81. مامقانی، عبد الله، تنقیح المقال فی علم الرجال، فهرست، ج 1، ص 81.
منابع
- نعمانى، محمد بن ابراهيم، الغيبة للنعماني، محقق: غفارى، علىاكبر، تهران، مكتبة الصدق، اول،
- 1397.
- حر عاملى، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، بيروت، اعلمى، اول، 1425 ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، دوم، 1403 ق.
- غضائرى، احمد بن حسين، رجال ابن الغضائري، قم، مؤسسه اسماعيليان، 1364.
- نجاشى، احمد بن على، رجال، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1407 ق.
- حلی، حسنبن علیبن داود، الرجال لابن داود، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1383 ق.
- مامقانی، عبد الله، تنقیح المقال فی علم الرجال، قم، موسسة آل البيت لإحياء التراث، 1431 ق.