اختلاف بنی عباس
اختلاف بنی عباس، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
یکی از نشانه های ظهور اختلاف بنی عباس نام برده شده است . با وجود از بین رفتن حکومت بنی عباس برخی معتقد گردیده اند که مجدد دولت عباسی شکل خواهد گرفت .این ایده چندان استوار نیست
روایات اختلاف بنی عباس
درگیری و نابودی بنی عباس و حکومت آنها از پیشگویی هایی است که در برخی روایات شیعی از آن سخن به میان آمده است.
روایات نشانه فرج
گاهی از آن با عنوان «نشانه فرج» و گشایش در کار شیعیان و گاهی در شمار «نشانه ظهور» یــاد شده است. نشانه فرج مانند ابتدای روایتی که در آن یعقوب سراج نقل میکند که به ابو عبد الله گفتم: « مَتَى فَرَجُ شِيعَتِكُمْ چه زمانی برای شیعیان شما گشایش ایجاد میشود؟ فرمود: إذَا اخْتَلَفَ وُلْدُ الْعَبَّاسِ وَ وَهَى سُلطانهم آنگاه که فرزندان عباس با هم اختلاف کنند و قدرت آنان ضعیف شود»[1]
محمد باقر مجلسی سند روایت را صحیح دانسته است[2]؛ اما از نظر محتوا ابتدای روایت عام است و سخن از گشایش شیعیان است و میتواند گاه غیر از قیام امام مهدی(عج) را نیز در بر بگیرد اما در ادامه روایت قراینی است که روایت را می توان به نشانه های ظهور مرتبط دانست . آنجا که می فرماید: « وَ ظَهَرَ الشَّامِيُّ وَ أَقْبَلَ الْيَمَانِيُّ وَ تَحَرَّكَ الْحَسَنِيُّ وَ خَرَجَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ مِنَ الْمَدِينَةِ إِلَى مَكَّةَ بِتُرَاثِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) آن شامى(سفيانى) ظهور كند، يمانى بيايد، حسنى جنبش كند و صاحب الامر آنچه را از رسول خدا(ص) به او ارث رسيده بردارد و از مدينه به مكه رود»[3]
این حدیث با اندک تفاوتی در سند و متن در دو جا در الغیبه نعمانی نقل شده است. [4]
روایات نشانه ظهور
اما روایاتی که در آنها درگیری بنی عباس در کنار دیگر نشانه های ظهور از نشانه های حتمی دانسته شده است. شیخ صدوق در حدیثی از ابوحمزه ثمالی آورده است که به امام صادق عرض کرد امام باقر می فرمود: «إِنَّ خُرُوجَ السُّفْيانِي مِنَ الْأَمْرِ المَحْتُومِ قیام سفیانی از امور حتمی است؛ آن حضرت به من فرمود: «نَعَمْ وَاخْتِلَافُ وُلْدِ الْعَبَّاسِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيةِ مِنَ المَحْتُومِ وَحُرُوجُ القَائِمِ مِنَ المَحْتُومِ بله و درگیری فرزندان عباس از امــور حتمی است، کشته شدن انسان پاک نفس زکیه از امور حتمی است و قیام قائم از امور حتمی است»[5]
نگاه فراگیر به روایات یادشده و مانند آن این انگاره را که درگیری و از هم پاشیده شدن حکومت بنی عباس از نشانه های ظهور باشد، تقویت می کند؛ به ویژه آنکه در برخی از این روایات تصریح شده بنی عباس به دست «سفیانی» نابود میشود و میدانیم که شورش سفیانی از نشانه های حتمی ظهور است.
بازگشت مجدد آری یا خیر ؟؟
اما نكته مبهم این است که با توجه به گذشت صدها سال از نابودی حکومت بنی عباس چگونه درگیری میان آنها میتواند نشانه ای برای ظهور مهدی موعود(عج) باشد. برخی به ناگزیر بازگشت حاکمیت آنها را در آستانه ظهور پذیرفته و پرسش یادشده را پاسخ داده اند.[6]
هاشمی شهیدی با نقل برخی روایت ها حکومت دوباره بنی عباس را پس از نابودی خلافت انکارناپذیر و غیر قابل تردید دانسته و پس از نقل برخی روایات زیر عنوان «یک تذکر لازم» چنین نوشته است: «آنچه را بازگو نمودیم شماری اندک از روایات بسیار است که درباره انقراض خلافت بنی عباس و نوسازی حکومت آنان پس از انقراض روایت شده است و امثال اینگونه روایات در بخشهای آینده نیز به مناسبت هر بحث خواهد آمد و اگر همگی آنها با دقت مورد مطالعه قرار گیرد، به خوبی روشن خواهد شد که نوسازی حکومت بنی عباس پس از انقراض خلافت یک واقعیت انکارناپذیر است که تردیدی در آن وجود ندارد»[7]
اما این دیدگاه با یک پرسش بنیادین روبروست و آن اینکه چگونه ممکن است پس از افزون بر هزار سال دوباره حاکمیت بنی عباس بازگردد؟ نکته ای که نمی توان به استناد چنین روایاتی آن را پذیرفت.[8] اگرچه روایاتی که در منابع روایی متقدم شیعی نقل شده اند به طور عموم از حکومت بنی عباس بدگویی کرده اند[9] و در آنها حتمی بودن اختلاف بنی عباس اشاره شده است هیچ کدام دلالتی بر تکرار حکومت این خاندان، ندارند مگر برخی روایات که در سند آنها رجال واقفی مذهب به چشم میخورند [10]مانند این حدیث که به امام کاظم نسبت داده شده است حکومت بنی عباس از بین خواهد رفت و چیزی از آن باقی نخواهد ماند؛ سپس تجدید خواهد شد. [11]
سخن آخر
به نظر میرسد فروپاشی حکومت بنی عباس اگر چه از پیشگویی هایی تحقق یافته معصومان است، نمیتوان به سادگی آن را به عنوان نشانه به ظهور و قیام مهدی(عج) نسبت داد؛ مگر اینکه کسی قایل به نشانه های ناپیوسته با فاصله زمانی بسیار طولانی باشد که در آن صورت هم به روایاتی معتبر و پذیرفتنی برای وجود این گونه نشانه ها نیازمند خواهیم بود.
پانویس
- ↑كليني، الکافی، ج ۸، ص ۲۲۴.
- ↑مجلسی، مرآة العقول، ج ۲۶، ص ۱۵۵.
- ↑كليني، الکافی، ج ۸، ص ۲۲5.
- ↑نعمانی، الغيبة، ص ۲۷۰، ح ۴۲ و ۴۳.
- ↑ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۲، ح ۱۴.
- ↑سید محمد صدر، تاريخ الغيبة الكبرى 517- 527؛ ابراهیم امینی؛ دادگستر جهان ص ۲۲۲.
- ↑سید اسدالله هاشمی شهیدی، زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۹۳
- ↑ر.ک: گروهی از نویسندگان، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۷.
- ↑ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۴۸.
- ↑ر.ک: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغيبة، ص ۲۵۹.
- ↑مُلكُ بَنِي الْعَبَّاسِ مَكْرٌ وَ حَدْعٌ يَذْهَبُ حَتَّى يُقَالَ لَمْ يَبْقَ مِنْهُ شَيْءٌ ثُمَّ يَتَجَدَّدُ حَتَّى يُقَالَ مَا مَرَّ بِهِ شَيْءٌ(همان، ص ۳۰۲، ح ۹) .
منابع
- ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، الغيبه، تهران: نشرصدوق، 1397 ق.
- ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تحقیق علیاکبر غفاری، چ 2، تهران: انتشارات اسلامیه.
- امينى، ابراهيم، دادگستر جهان، قم: شفق، 1380 ه. ش
- جمعى از نويسندگان مجله حوزه، چشم به راه مهدى، حوزه علميه قم، چ 2، قم: دفتر تبليغات اسلامى، مركز انتشارات، 1378 ه. ش.
- سلیمیان، خدا مراد، بررسی تحلیلی روایات نشانه های ظهور، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1398.
- صدر، محمد، تاريخ الغيبة الکبری، چ 1، بیروت: دار التعارف للمطبوعات، 1412 ه. ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چ چهارم، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407.
- مجلسى، محمد باقر بن محمد، تقىمرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، محقق رسولى محلاتى، سيد هاشم، ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران، 1404 ق.
- هاشمى شهيدى، اسدالله، زمينه سازان انقلاب جهانى حضرت مهدی(عج)، چ 2، قم: پرهيزكار، 1382 ه. ش
- ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرایع، قم: كتاب فروشى داورى، 1385.