بصره
بصره، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
یکی از شهرهای با قدمت عراق شهر «بصره» است. این شهر در طول تاریخ خود، به خاطر موقعیت جغرافیایی که داشته با حوادثی روبهرو بوده است. «بصره» در محل ایرانینشینی به نام «وَهِشتاباذ» اردشیر بنا شده است.[1] این شهر پیش از تأسیس، پایگاه یا اردوگاه نظامی مرزداران ایران در زمان ساسانیان بوده است.[2]
موقعیت جغرافیایی بصره
استان بصره، در جنوب شرقى عراق واقع است و از سمت شمال، با استانهاى ميسان و ذىقار و از سمت غرب، با استان مثنّى همجوار است. از سمت شرق نيز با ايران و اروند رود(شطّ العرب) و از سمت جنوب، با كويت دارای مرز است و ساحل اندكى نيز با خليج فارس دارد.[3]
شهر بصره كه مركز اين استان است، مهمترين شهر جنوب عراق و در واقع تنها بندر اين كشور به شمار مىآيد. اين شهر، كنار شط العرب(اروندرود)، در فاصله 420 كيلومترى جنوب شرقى بغداد واقع است.[4]
آب و هوای استان بصره، گرم و بیابانی است. در استان مذکور، بادهای موسمی متعددی میوزد كه از نظر مبدأ، شدت وزش و دیگر ویژگیها متفاوت هستند.[5]
وجه تسمیه
معنای لغوی «بصره» زمین سخت، سنگلاخ و پرسنگریزه است. نام قدیمی این منطقه، خریبه، تَدمُر و مؤتفکه بوده است. به کوفه و بصره، «عراقین» هم میگفتند. دربارۀ واژه و تسمیۀ آن نیز منابع کهن اختلاف دیدگاه دارند.[6] برخی بصره را در لغت به معنای زمین سخت یا سنگ سیاه یا سست دانستهاند که به سفیدی میزند. برخی نیز آن را مأخوذ از فارسی و معرب واژه «بسراه» دانستهاند؛ زیرا از بصره راههای متعددی منشعب میشده است.[7] قبل از اسلام، به آن منطقه «الیصیر» مىگفتند. در زمان کلدانیان، این شهر به نامهایى چون تدمر و تروم و ترون خوانده میشد. این نامها برگرفته از زبان آرامىهاست که کلدانیان بر این شهر نهادند. در عهد کورش، عجم به قصد نابودى دولتِ کلدانى به عراق حمله برد و با تصرف شهرهاى عراق، دولت کلدانىِ حاکم بر عراق فرو پاشید. عجم بعد از تسلط بر عراق، نام جدید «هستاباد اردشیر» را بر این شهر نهاد. بعد از حمله عجم به عراق و به دلیل نبود دولتى مستقل و تاخت و تاز فارسها و دولت روم، شهر کاملا ویران شد؛ از این رو، نام این شهر را «المؤتکفه» نهادند.[8]
تاریخ تاسیس
در منابع تاریخى، اجماع و اتفاقى درباره زمان تأسیس شهر بصره وجود ندارد؛ امّا مىتوان گفت این شهر بین سالهاى چهاردهم تا هجدهم هجری قمری بنا شده است.[9] برخی از منابع معتقدند که بصره در سال 14 هجری قمری در زمان عمر بن خطاب بنا شده و بنای آن شش ماه قبل از کوفه و مدتی نیز پایتخت امویان بوده است. همچنین لقبهای «قبة الاسلام» و «خزانة العرب» به آن دادهاند.[10]
مکانهای تاریخی - مذهبی بصره
مرقد زيد بن صوحان
اين زيارتگاه، در منطقه «سيبه»، در جنوب بصره واقع است. «زيد بن صوحان عبدى»، معروف به «زيد الخير»، از اصحاب خاص امام على(ع)، به شمار مىآيد.[11] او از خاندان عبدالقيس(شاخهاى از قبيله ربيعه) بود و سه برادر به نامهاى صعصعه، سيحان و عبدالله داشت كه اينها نيز از ياران امام على(ع) بودند.[12]
مرقد على بن يقطين
از زيارتگاههاى شيعيان در بصره، زيارتگاه منسوب به على بن يقطين، از اصحاب گرامى امام موسى كاظم(ع) است كه در محله «سوق القطانه» قرار دارد.[13]
مقام امام على(ع)
اين مقام كه نزد شيعيان بصره به نام «خُطوه»(قدمگاه) امام على(ع) شناخته مىشود، در محل مسجد جامع قديم بصره، در شهر «زبير» امروزى، كنار جاده اين شهر به بصره، قرار دارد. حضرت على(ع) پس از پايان جنگ جمل، به اين مسجد وارد شد و در آن، نماز اقامه كرد و خطبهاى براى مردم شهر خواند. همچنين گفته مىشود كه امام حسن(ع) به دستور امام على(ع)، در زمان بازگشت از جنگ جمل، در اين مسجد نماز خوانده است.[14]
مقام امام زينالعابدين(ع)
اين مقام، در محله «عشار» بصره قرار دارد و داراى گنبد است و در گذشته، قبرستانى اطراف آن، وجود داشته است.[15]
مقام حضرت مهدى(عج)
اين مقام در محله «سبخه» كوچك قرار دارد و نزد اهالى منطقه، به «خٌطوه»(قدمگاه) حضرت مهدى(عج)، شناخته مىشود.[16]
مقام خضر نبى(ع)
در بصره، دو مقام منسوب به خضر نبی(ع) وجود دارد كه مقام اول در محله «سبخه» بزرگ واقع است و مقام دوم، در محله «نظران» قرار دارد و به نام «خضر ابوحديد» شناخته مىشود.[17]
مرقد صحابه و تابعین
شهر بصره همچنین مدفن بعضی از اصحاب، مثل «طلحه»، «زبیر»، «عتبة بن غزوان» و «عباس بن مرداس سلمی» و برخی از تابعین مانند «حسن بصری» و «محمد بن سیرین» است.[18]
بصره در روایات
در برخی از روایات به خصوصیات شهر بصره و ویژگی های مردم این شهر اشاره شده. امام علی(ع) در یکی از خطبههای نهج البلاغه با خطاب قرار دادن یکی از اصحابش به نام منذر، ضمن برشمردن نام های شهر بصره، به صفات و ویژگی های این شهر پرداخته است و می فرماید: «اي منذر! بصره در كتابهاي [آسماني] پيشين، سه نام ديگر دارد كه جز دانشمندان، كسي از آن آگاه نيست: تدمر، خديبه و موتفكه» همچنین فرمود: «اي اهالي بصره! خداوند براي هيچ سرزميني از سرزمينهاي مسلمانان، چنين شرف و كرامتي قرار نداده؛ در حالي كه اين شرف و بزرگي را با منّت خود به بصره داده است. شما راستقبلهترين هستيد. قبله شما رو به مقام است؛ جايي كه امام در مكّه قيام ميكند. قاريهاي شما، برترين قاريان، پارسايان شما پارساترين، عابدان شما عابدترين، تاجران شما بهترين و درستكردارترين تاجران، صدقهدهندگان شما برترين صدقهدهندگان، ثروتمندان شما بخشندهترين و فروتنترين مردمان و بزرگان شما خوشاخلاقترين و نيكوكردارترين مردمان هستند. شما كساني هستيد كه كمترين مشقّت را بر همسايگان روا ميداريد و در كارهاي آنها تجسّس نميكنيد. شما مشتاق و پرتلاشترين مردمان در نماز جماعت هستيد. ميوه شما، بيشترين است و اموال شما بيشترين اموال، كودكان شما زيركترین كودكان و زنان شما پرهيزكارترين و پاكترين زنان و در كار همسرداري بهترين هستند. خداوند آب را به تسخير شما درآورده و شب و روز آن را براي آباداني به كار ميبنديد. دريا باعث افزوني اموال شما ميشود و اگر استقامت ورزيد و شكيبا باشيد، درخت طوبا منزلگاه شما خواهد بود و بر سر شما سايه خواهند افكند»[19]
ابوذر غفاری(ره) روایتی را از پیامبر(ص) نقل می کند که اهل بصره «راست قبله ترین» مردم معرفی شدهاند و اینکه خداوند از آن ها هر نا خوشایندی را دور می کند.[20]
بصره در آخر الزمان
بصره و سفیانی
از روايات مربوط به سفياني، اينگونه برميآيد كه او چندين بار وارد عراق ميشود. اوّلين ورود او بسيار سريع و ناگهاني است و لشكريان او به غارت، چپاولگري، كشتار و هتك حرمت مردم اقدام ميكنند. ابن حماد گفته است: «سفياني وارد كوفه ميشود و سه روز به غارت و چپاول ميپردازد و شصت هزار نفر از اهل بصره را به قتل ميرساند و هجده شب در آنجا ميماند»[21]
خراب شدن بصره
در برخی از روایات، به خراب شدن بصره به دست یکی از ذریه پیامبر(ص) اشاره شده است[22] و نیز این که آن شخص، از گیلان قیام می کند و بصره را خراب و کوفه را آباد میکند.[23]
بصره و دجال
در روایتی از رسول اکرم(ص) به فرار کردن مردم بصره از دجال و متفرق شدن آن ها اشاره شده است.[24] امیر مومنان(ع) نیز در روایتی به ظهور دجالی از بصره اشاره فرموده و این که او پیشقراول همه دجال ها[25] و دجال اکبر است که یک چشمش ممسوح و چشم دیگر او در جای پیشانیاش قرار دارد.[26] روایتی از امام صادق(ع) مکان خروج دجال را ناحیه ای از بصره به نام «میسان» عنوان کرده است.[27]
خراب شدن مسجد براثا
امام علي(ع) پس از جنگ با نهروانيان و ديدار با حباب و خبر دادن از اينكه مسجد «براثا» ويران خواهد شد و سفارش به ساخت آن، ميفرمايد: «كسي جز يك كافر آن را ويران نميکند» سپس ميفرمايد: «مردي از اهل كوهپايهها وارد آن ميشود و هيچ موجودي را زنده نميگذارد. بر اهل آن خشمگين است و آن، هنگامي است كه ويرانيها، آباد و در آن، مسجدِ جامع ساخته شده است. در آن هنگام، نابودي بصره فرا رسيده است»[28]
یاران امام زمان(عج) از بصره
«برخی از احادیث بر این نکته دلالت دارند که اولین یار حضرت از بصره و آخرين آنها از يمامه خواهد بود؛[29] اما در برخی دیگر از احادیث آمده است که هيچ شهرى نيست جز اينكه گروهى از آن شهر همراه حضرت خارج مىشوند، به جز بصره كه حتى يك نفر از آنجا با آن حضرت همراهى نمىكند![30]
برخی از نویسندگان در مقام جمع بین این دو روایت گفته اند که اين دو حديث با يكديگر منافات ندارند؛ زيرا اين حديث بر این مطلب دلالت مىكند كه از مردم بصره احدى با حضرت بقيّة اللّه(عج) همراهى نمىكند و حديث قبلى به این نکته دلالت دارد كه نخستين كسىكه به امام(ع) ملحق مىشود، مسير حركتش از بصره مىباشد.[31]
در برخی روایات به تعداد یاران حضرت از هر شهر و سرزمینی اشاره شده و در برخی نیز به نام آنها تصریح شده است. از امیرمؤمنان(ع) در خبری طولانی که در آن اصحاب قائم(عج) را ذکر می کند، آمده است که اولین آن ها از بصره و آخرین آن ها از ابدال است. از امام صادق(ع) در روایتی طولانی که نام یاران قائم(عج) را ذکر می کند، آمده است: «و از بصره... احمد»[32]
این روایت دستاویز طرفداران احمد اسماعیل قرار گرفته است؛ زیرا طبق این روایات، از یک سو اولین یار امام از بصره و نام او احمد است و از سوی دیگر احمد اسماعیل، هم نامش احمد است و هم اهل بصره. بنابراین، این روایات به روشنی بر او انطباق می یابد. در واقع، برخی از مبلغان احمد اسماعیل با در کنار هم قرار دادن این دو روایت، خواستهاند اثبات کنند که بر اساس حدیث نخست، اولین یار حضرت از بصره است و طبق حدیث دوم نامش احمد است؛ پس او همان «احمد اسماعیل» است؛ لیکن آنها با تقطیع روایت، مخاطب را فریب دادهاند؛ چرا که در ادامۀ روایت نخست که همان «خطبه البیان» است، آمده است: «کسانی که از بصره هستند، نامشان علی و محارب است»[33]
پانویس
- ↑محمد بن محمد مرتضی الزبیدی، تاج العروس، ذیل بصر.
- ↑احمد ابن فقیه، مختصر کتاب البلدان، ص ۱۷۳.
- ↑محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، زيارتگاههاى عراق(معرفى زيارتگاه هاى مشهور در كشور عراق)، ج 2 ص 173.
- ↑همان، ج 2 ص 173.
- ↑دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 5، ص 235.
- ↑دانشنامه اسلامی، https: //wiki.ahlolbait.com/
- ↑احمد ابن فقیه، مختصر کتاب البلدان، ص 173.
- ↑سلطانی، مصطفی، تشیع بصره در قرون نخستین، فصلنامه تاریخ اسلام، ش 11، ص 8.
- ↑سلطانی، مصطفی، تشیع بصره در قرون نخستین، فصلنامه تاریخ اسلام، ش 11، ص 8.
- ↑ابن سيده، المحكم والمحيط الأعظم، ج 6، ص 142.
- ↑محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، زيارتگاههاى عراق(معرفى زيارتگاه هاى مشهور در كشور عراق)، ج 2 ص 175.
- ↑همان، ج 2 ص 175.
- ↑محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، زيارتگاههاى عراق(معرفى زيارتگاه هاى مشهور در كشور عراق)، ج 2 ص 176.
- ↑همان، ج 2 ص 178.
- ↑همان، ج 2 ص 180.
- ↑همان، ج 2 ص 181.
- ↑همان، ج 2 ص 181.
- ↑همان، ج 2 ص 181-213.
- ↑محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 32، ص 253.
- ↑احمد بن جعفر بن منادی، الملاحم، ص 174.
- ↑نعیم ابن حماد، الفتن، ص 187.
- ↑علی حائری، الزام الناصب، ج 1، ص 191.
- ↑همان، ج 2، ص 134.
- ↑احمد بن جعفر بن منادی، الملاحم، ص 223 و 257.
- ↑سید بن طاووس، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، ص 249.
- ↑محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 32، ص 255.
- ↑سید بن طاووس، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، ص 266.
- ↑مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 267.
- ↑ابن طاووس، علی بن موسی، ملاحم و فتن، ص 119.
- ↑مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار جلد 52 صفحه 307.
- ↑کامل، سلیمان، روزگار رهایی، ج 1، ص 408.
- ↑کاظمی، مصطفی، بشاره الإسلام، ص 232.
- ↑آیتی، نصرت الله، از تبار دجّال، ص 111.
منابع
- آیتی، نصرت الله، از تبار دجّال، موسسه آینده روشن، قم، چاپ اول، 1393 ش.
- ابن سیده، علی بن اسماعیل، المحکم و المحیط الاعظم، محقق: عبد الحمید هنداوی، دارالکتب العلمیه، بیروت، بی تا.
- ابن طاووس، علی بن موسی، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، موسسه فرهنگی صاحب الامر(عج)، قم، 1416 ق.
- ابن طاووس، علی بن موسی، الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر، انتشارات الشریف الرضی، قم، چاپ 5، 1398 ق.
- ابن فقیه، احمد، مختصر کتاب البلدان، بیروت، ۱۴۰۸ ق/ ۱۹۸۸ م.
- ابن منادی، احمد بن جعفر، الملاحم، محقق: عبد الکریم عقیلی، دارالسیره، قم، 1418 ق.
- حائری، علی، الزام الناصب فی اثبات الحجة الغائب(ع)، محقق: علی عاشور، موسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1422 ق.
- دانشنامه اسلامی، https: //wiki.ahlolbait.com/
- سلطانی، مصطفی، تشیع بصره در قرون نخستین، دانشگاه باقر العلوم، فصلنامه تاریخ اسلام، ش 11، قم، مهر 1381.
- فقیه بحر العلوم، محمد مهدی و خامه یار، احمد، زیارتگاه های عراق، سازمان حج و زیارت، تهران، بی تا.
- کاظمی، سید مصطفی بن ابراهیم، بشاره الإسلام، تحقیق: نزار حسن، قم، مؤسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، 1387 ش.
- کامل، سلیمان، روزگار رهایی، مترجم: علی اکبر مهدی پور، نشر آفاق، تهران، چاپ پنجم، 1386 ش.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، محقق: عبد الزهراء علوی و محمد باقر محمودی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.
- مرتضی الزبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، دار الهدایة، بیروت، 1385 ق.
- مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، کتابخانه مدرسه فقاهت.