حشر با امام
حشر با امام، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
««يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ؛[1]ياد كن روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مىخوانيم»»
شرح مختصر
انسانها هر رهبر و پیشوایی را در زمان خود انتخاب کنند، در روز قیامت همراه او محشور خواهند شد. اگر آنان رهبری الهی و پیشوای دینی(پیامبر یا جانشین او) را بپذیرند، در قیامت با او خواهند بود و اگر پیرو شیطان و پیشوایان گمراهی شوند، همراه آنان محشور میشوند. بنابراین، در هر دورهای هم امام هدایت و نور وجود دارد و هم امام ضلالت و نار، و انتخاب هر یک از آنها سرنوشت ابدی انسان را رقم میزند. بر این اساس، در عصر حاضر نیز انسانها موظفاند امام زمان خویش را بشناسند که بر مبنای آیه 71 سوره اسراء و آموزههای شیعه و استناد به روایات معتبر، امام مهدی(عج) رهبری معنوی شیعیان را بر عهده دارد. از این رو معرفت به امام هم امری ضروری است.
واژگان آیه
واژه یوم
این واژه در لغت به فاصلهی زمانی از طلوع تا غروب خورشید اطلاق میشود، ولی گاهی به هر مدتزمانی، هرچند طولانی، نیز گفته میشود. [2] در آیهی مورد بحث، مقصود از «یوم»، روز قیامت است و ظرف يوم متعلق به مقدر است، و تقدير كلام چنين است: «اذكر يوم فلان- بياد آور روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مىخوانيم.[3]
واژه امام
این واژه در اصل از ماده «اَمّ» است . مقاییس اللغة مى گوید: «اُمّ» به معنى اصل، مرجع، جماعت و دین. امام به معنى هر کسى است که اقتدا به او مى شود و در کارها پیشوا است[4]. برخی دیگر امام را به معنى «قصد کردن» معنا کرده اند.[5]در لسان العرب براى واژه امام معانى زیادى ذکر شده، از جمله پیشوا، معلم، ریسمانى که بناها به هنگام بناى ساختمان از آن براى نظم کار استفاده مى کنند.[6]
به نظر مى رسد ریشه تمام این معانى، همان قصد کردن توأم با توجه خاص است و حتى اگر مادر را اُمّ مى گویند، یا بر اصل و اساس هر چیزى واژه «اُمّ» اطلاق مى شود، به خاطر آن است که مقصود انسان، و مورد توجه او است؛ همچنین امام به معنى مقتدا به کسى گفته مى شود که مردم با قصد و توجه خاص به سراغ او مى روند.[7]
تفسیر علامه طباطبایی از مفهوم امامت
علامه طباطبایی در ذیل آیه مذکور کلمه امام را این چنین تفسیر کرده است: كلمه« امام(عج) به معناى مقتداء است، و خداى سبحان افرادى از بشر را به اين نام ناميده كه جامع آنان اين است كه بشر را با امر خدا هدايت مىكنند، هم چنان كه در باره ابراهيم(ع) اين اسم را به كار برده و فرمود: « إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً؛ ترا به پيشوايى خلق برگزيدم»[8]و در باره سايرين فرموده: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا؛ و آن را پيشواى مردم ساختيم تا خلق را به امر ما هدايت كنند»[9] همچنین افراد ديگرى را كه مقتدا و رهبر گمراهانند ائمه كفر خوانده و فرمود«فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ؛ قتال كنيد با پيشوايان كفر»[10]
تفسير آيه
آیهی مورد بحث به یکی از نعمتهای الهی(هدایت از طریق امامان) و مسئولیتهای سنگین انسان در قبال آن اشاره میکند. در روز قیامت، هر گروه با پیشوای خود فراخوانده میشود . کسانی که در طول تاریخ از رهبران الهی پیروی کردهاند، با آنان محشور میشوند و کسانی که پیرو طاغوت و گمراهان بودهاند، سرنوشتی مشابه آنان خواهند داشت. این آیه نشان میدهد که پیوند رهبر و پیرو در دنیا، به طور کامل در آخرت تجلی مییابد و ملاک تشخیص اهل نجات از اهل عذاب است.[11]بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی مراد از «امام هر طائفه» همان اشخاصى هستند كه مردم هر طائفه به آنها اقتداء و در راه حق و يا باطل از آنها پيروى مىكردهاند.[12]
دلالت آیه بر مهدویت
از این آیه استفاده میشود که در هر زمان، امام و پیشوای آسمانی وجود دارد تا مردم آن عصر در قیامت با او محشور شوند. با توجه به این که پیامبر اسلام(ص) آخرین پیامبر الهی است، طبق روایات متواتر از طریق شیعه و سنی، جانشینان آن حضرت دوازده امام معصوم هستند. در حدیثی از پیامبر(ص) آمده است «الأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ، أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ؛ هُمْ خُلَفَائِي وَ أَوْصِيَائِي وَ أَوْلِيَائِي وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِي بَعْدِي الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ، وَ الْمُنْكِرُ لَهُمْ كَافِرٌ» امامان پس از من دوازده نفرند؛ اولشان علی بن ابیطالب و آخرشان قائم(عج) است. آنان جانشینان، اوصیاء، اولیاء و حجتهای خدا بر امت من هستند. هر که به آنان اقرار کند مؤمن است و هر که انکارشان نماید کافر است. [13]
بر این اساس، یکی از مصادیق روشن «امام(عج) در آیه، امام مهدی(عج) است که در روایات متعدد به عنوان آخرین حجت الهی معرفی شده است.
در روایتی از پیامبر خدا نقل شده است: «يُدْعَى كُلُ أُنَاسٍ بِإِمَامِ زَمَانِهِمْ وَ كِتَابِ رَبِّهِمْ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِمْ»[14]؛ در آن روز هر قومى همراه امام زمانشان و كتاب پروردگار و سنت پيامبرشان خوانده مىشوند
دلالت آیه بر معرفت به امام
کلینی(ره) نیز در کافی از فضیل بن یسار روایت میکند که فرمود:
«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَقَالَ يَا فُضَيْلُ اعْرِفْ إِمَامَكَ فَإِنَّكَ إِذَا عَرَفْتَ إِمَامَكَ لَمْ يَضُرَّكَ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ عَرَفَ إِمَامَهُ ثُمَّ مَاتَ قَبْلَ أَنْ يَقُومَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ كَانَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً فِي عَسْكَرِهِ لَا بَلْ بِمَنْزِلَةِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوَائِهِ»[15] از امام صادق(ع) درباره آيه شريفه يوم ندعوا كلّ اناس بامامهم پرسيدم، حضرت فرمود: اى فضيل! امامت را بشناس. پس به درستى كه اگر امامت را شناختى به تو ضرر نمىرسد كه اين امر(زمان فرج و قيام) جلو بيفتد يا به تأخير. كسى كه امامش را بشناسد و پيش از قيام صاحب الامر از دنيا برود، مانند كسى است كه در لشكر حضرت قرار دارد. نه، بلكه مثل كسى است كه در زير پرچم آن حضرت باشد.
اينكه حضرت، كلمه «امام» را به صورت مفرد مىآورد و از ضمير مخاطب استفاده مىكند، به دست مىآيد كه هرچند معرفت همه امامان لازم است؛ ولى معرفت و شناخت امام زمان، جايگاه ويژهاى دارد و انسان بايد توجّه خاصى به او داشته باشد. لازمه اين بيان، اين است كه امام، بايد در هر زمانى باشد.
در روايتى ديگر امام(ع) چنين مىفرمايد: « فَمَنْ عَرَفَ إِمَامَهُ كَانَ كَمَنْ كَانَ فِي فُسْطَاطِ الْمُنْتَظَرِ»[16]پس، كسى كه امامش را بشناسد، مانند كسى است كه در خيمه منتظر(امام) باشد.
از اين بيان استفاده مىشود كه امام صادق(ع) در معرفى امام منتظر- به عنوان يكى از مصاديق امام در آيه شريفه- عنايت ويژهاى دارد و روايت پيشين را به قيام صاحب الامر ربط مىدهد.[17]
جایگاه معرفت به امام
در ميان شناختها، معرفت امام اهميت ويژهاى دارد؛ چرا كه خداوند سرپرستى امور انسانها را به عهده امام گذاشته است. آنان نيز بايد پيرو و فرمان بردار او باشند و زمام امور و زندگى خود را به دست او داده و حول محور او بچرخند. در اين صورت طبيعى است كه انسان بايد بداند اختيار زندگى خويش را به دست چه كسى مىسپارد.[18] از همین رو هم در روایات آمده است: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است»[19]
ثمره معرفت به امام
«معرفت امام» باعث مىشود كه انسان با وظيفه خود در زندگى آشنا شده و به آنچه امام از او بخواهد، عمل كند. همانطور که خداوند در قرآن فرمود: «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ؛ اى اهل ايمان، فرمان خدا و رسول و فرمانداران(از طرف خدا و رسول) كه از خود شما هستند اطاعت كنيد».[20]چنين كسى در راه بندگى خدا گام مىنهد و از چيزى نمىترسد و چيزى نيز به او آسيب نمىرساند؛ چرا كه خداوند عهدهدار او است: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا؛ خدا يار اهل ايمان است»[21]
پانویس
- ↑اسراء، آيه 71.
- ↑فراهیدی، خلیل بن احمد، العين، ج 8، ص 433، راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص: 894.
- ↑طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج 13، ص 165.
- ↑ابن فارس، احمد، معجم المقاييس اللغة، ج 1، ص 21.
- ↑فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، ج 2، ص 23.
- ↑ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 12، ص: 22-23.
- ↑مصطفوی، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج 1، ص 134.
- ↑بقره، آيه 124.
- ↑انبياء، آيه 73.
- ↑توبه، آيه 12.
- ↑مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 12، ص 201.
- ↑طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج 13، ص 165.
- ↑صدوق، محمد بن علی، كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 259
- ↑ابن شهر آشوب، مناقب آل أبي طالب(ع)، ج 3، ص 65.
- ↑کلینی، محمد بن یعقوب، كافى، ج 1، ص 371.
- ↑کلینی، محمد بن یعقوب، كافى، ج 1، ص 372.
- ↑اين روايتها در كتابهاى متعددى نقل شده است؛ ر. ك: کورانی و همکاران، معجم احاديث الامام المهدى(عج)، ج 5، ص 231.
- ↑یوسفیان، امام مهدی در قران، ص 78.
- ↑صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 409.
- ↑نساء، آيه 59.
- ↑بقره، آيه 257.
منابع
- قرآن کریم
- ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب(ع)، قم: علامه، اول، 1379 ق
- ابن فارس، أحمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، مصحح: هارون، عبد السلام محمد، قم: مكتب الاعلام الاسلامي، 1404 ق.
- ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، مصحح: مير دامادى، جمال الدين، بیروت: دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع- دار صادر، 1414 ق
- راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، محقق داوودى، صفوان عدنان، بيروت- دمشق دار القلم- الدار الشامية ، 1412 ق.
- صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تحقیق علیاکبر غفاری، دوم، تهران: انتشارات اسلامیه، 1395.
- طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه، 1417
- فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، نشر هجرت، قم، (1405 ق) .
- فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، موسسه دار الهجرة، قم، 1414 ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1407.
- کورانی و همکاران، معجم الأحاديث الإمام المهدي، موسسه معارف اسلامى، قم: مسجد مقدس جمكران، 1428 ه. ق.
- مصطفوى، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، تهران، 1368 ش
- مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران: دار الكتب الإسلامية، 1374 ش.
- یوسفیان، مهدی، امام مهدی در قرآن، تهران: بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج)، 1387.