چه آثار و فوايدى بر بحث مهدويت در اين زمان مترتّب است؟
چه آثار و فوايدى بر بحث مهدويت در اين زمان مترتّب است؟، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
شرح پرسش
برخى بر اين گماناند كه طرح و بررسى موضوع مهدويت در اين زمان امرى بىفايده است، زيرا اين موضوع مربوط به آينده بشريت است و آينده و اتفاقات آن امرى است مجمل و مبهم، امّا آنچه وظيفه ماست اينكه به تكاليف خود در عصر و زمان خود عمل كنيم؛ زيرا هرعصر و زمانى مقتضيات خود را مىطلبد ...[1].
شرح پاسخ
بحث از مهدويت در اين عصر و زمان آثار و فوايدى دارد كه به برخى از آنها اشاره مىكنيم:
- آرمان قيام و انقلاب مهدی(عج) يك فلسفه بزرگ اجتماعى، اسلامى است. اين آرمان بزرگ گذشته از اينكه الهامبخش ايده و راهگشاى به سوى آينده است، آينه بسيار مناسبى است براى شناخت آرمانهاى اسلامى.[2]
- نويد به برپايى حكومتى جهانى و اسلامى اركان و عناصر مختلفى دارد كه برخى فلسفى و جهانى است و جزئى از جهانبينى اسلامى است، و برخى فرهنگى و تربيتى است، برخى سياسى است و برخى اقتصادى و برخى اجتماعى است و برخى انسانى يا انسانى، طبيعى مىباشد.[2] انسان مىتواند با الگوپذيرى از برنامههاى جامع و فراگير حضرت در عصر ظهور به آرمانهاى واقعى اسلام نزديك شود.
- در طول تاريخ و در سطح جهان، انقلابهاى گوناگونى از قبيل فرهنگى، سياسى، اجتماعى و ... صورت گرفته است، ولى اكثر اين انقلابها يا در شروع موفق نبوده و يا اينكه در مواجهه با مشكلات فراوان و مقابله با دشمنان خود نتوانسته است دوام بياورد ... و تنها نگاه سبزى كه شيعه به مهدويت دارد مىتواند با ايجاد روحيه اميد در جامعه، مردم را از نااميدى و يأس برهاند. شيعه معتقد به امام زمانى زنده و حاضر و ناظر بر اعمال خود است كه او را در مواقع حساس كمككار خواهد بود. اين اعتقاد از جهت روانشناسى آثار عميقى را در روحيه شيعيان خواهد گذاشت.
- از آن جهت كه وقت تشكيل حكومت امام زمان(ع) مشخص نيست و هرلحظه مىتواند زمان ظهور باشد، لذا وظيفه داريم كه نظرى به مباحث مهدويت و ظهور كرده و خصوصيات عصر ظهور و وظايف خود در آن عصر را بدانيم.
- رسيدن به حكومت جهانى توحيدى در عصر ظهور، شرايطى دارد كه برخى از آنها به دست خود بشر حاصل مىگردد، از آن جمله رسيدن بشر به تكامل همهجانبه و رسيدن به مستواى عالى فكرى است. لذا بر ماست كه آرمانهاى اصيل اسلامى در عصر ظهور را بدانيم تا بتوانيم هرچه بهتر در نزديك شدن آن سهيم بوده و زمينهساز ظهور حضرت باشيم.
- بحث از مهدويت تنها بحث از امورى نيست كه مربوط به آينده بشريّت باشد، بلكه بحث از امامت و مهدويت است، بحث از اينكه در هرزمانى بايد امام معصومى موجود باشد، خواه حاضر و مشهور و خواه غايب و پنهان تا حجتها و بينات خداوند باطل نگردد. و لذا در روايات اسلامى از رسول خدا(ص) مىخوانيم: «من مات و لم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهليّة»[3] «هركس بميرد و پيشواى زمان خود را نشناسد مرده است از نوع مردن زمان جاهليت» بحث از مهدويت، بحث از غيبت و فلسفه آن و آثار و بركات وجود امام در اين عصر غيبت است و لذا بحث از مهدويت از وظايف و تكاليف شيعه در عصر غيبت است.[4]
پانویس
- ↑محمود الحمش، عداب، المهدى المنتظر، ص 214.
- الفبمطهری، مرتضی، قيام و انقلاب مهدى از ديدگاه فلسفه تاريخ، ص 57.
- ↑تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح مقاصد، ج 5، ص 239.
- ↑رضوانی، علی اصغر، موعود شناسى و پاسخ به شبهات، ص 20-21.
منابع
- الحمش، عدّاب محمود، المهدي المنتظر في روايات أهل السنّة و الشيعة الإماميه، چاپ اول، دارالفتح، عمان، چاپ 1422 ه. ق.
- تفتازانى، مسعود بن عمر بن عبد اللّه، شرح المقاصد، استانبول، چاپ 1277 ه ق.
- مطهرى، مرتضى، قيام و انقلاب مهدى از ديدگاه فلسفه تاريخ، چاپ 21، صدرا، تهران 1379 ه. ش.
- رضوانى، على اصغر، موعود شناسى و پاسخ به شبهات، قم، مسجد مقدس جمكران، 1388 ه. ش