نهی از قیام قبل از ظهور
نهی از قیام قبل از ظهور، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
در کتاب های روایی شیعه، با روایات متعددی با مضمون نهی از قیام و نهضت قبل از ظهور و قیام امام مهدی(عج) مواجه هستیم. بر اساس این روایات، کسانی بر این باورند که هر گونه قیام و حرکت اعتراضی و انقلابی برای تشکیل حکومت دینی قبل از ظهور، نامشروع است و شیعه به پرهیز از چنین تلاش هایی در عصر غیبت موظف است؛ اما این روایات ضمن اینکه از لحاظ سندی بعضا مشکل دارند؛ از نظر دلالی هم با روایات مؤید قیام تعارض دارند.
روايات نافی قیام
روایات نافی قیام، چند دسته اند: برخی از آن ها هر نوع قیام قبل از ظهور را به طور مطلق نفی می کنند و بعضی از به نتیجه نرسیدن این نوع قیام ها خبر می دهند. برخی نیز روایاتی هستند که افراد را به نشستن در خانه و همراهی نکردن با قیام های قبل از ظهور توصیه کرده اند: بعضی دیگر از روایات، افراد را به عجله نکردن در زمینه قیام سفارش می کنند. در ادامه به بررسی این دسته از روایات می پردازیم:
دسته اول: روایات نافی هر نوع قیام
این روایات به طور مطلق هر نوع پرچمی را که قبل از ظهور برافراشته شود، محکوم و آن راپرچم طاغوت معرفی می کنند؛ مثل روایت مالک بن اعین جهنی از امام باقر(ع) :
«هر پرچمي كه پيش از پرچم قائم(عج) برافراشته گردد، صاحب آن طاغوت است».[1]
یا روایتی از امام جعفر صادق(ع) نقل به نقل ابوبصير: «هر پرچمي كه قبل از قيام قائم برافراشته شود، صاحبش طاغوتي است كه در برابر خدا پرستش می شود».[2]
اين روايات، شیعه را از قيام و حركت تا زمان ظهور امام مهدي(عج) نهي کرده اند و بنابر این روایات، هر كس كه پرچمي به پا دارد و مردم را به سوي آن بخواند، طاغوت است و نبايد او را همراهي كرد؛ زيرا در روايت لفظ «كل» به «راية» اضافه شده كه نكره است و اين اضافه افادة عموم ميكند. بنابراين، حكم تا قبل از قيام قائم ادامه دارد.
بررسی و نقد
بعضي از اعلام، به طور قطع، مدّعي شدند كه اين روايات، از جعلّيات بني اميّه و بني عباس است و انگيزه آنان، بازداشتن علويان از قيام و خروج عليه حكّام است.[3] البته به عنوان احتمال، ميتوان آن را پذيرفت؛ چون جعل احاديث از سوي حكّام، بالاخص امويان، امري عادي و شايع بوده است؛ ولي ادعاي قطع و يقين، مشكل است.[4]
واژه «طاغوت» و جمله: «يعبد من دون الله» در دو حديث مذکور، به خوبي گویای آن است که مقصود از «پرچم بر افراشته شده پيش از قيام قائم(عج) » پرچمي است که در مقابل خدا و رسول و امام(عج) برافراشته گردد و برافرازنده، حکومتي در مقابل حکومت خدا تأسيس کند و در پي آن باشد که به خواسته هاي خود، جامه عمل بپوشاند.
بنابراين، نمي توان شخص صالحي را که براي حاکميت دين، قيام و اقدام کرده است، طاغوت خواند؛ بلکه زمانی می توان به او طاغوت گفت که مردم را به خود دعوت کند؛ زيرا دعوت دو نوع است: یا دعوت به حق است و آن دعوتی است که صاحب آن، مردم را به سوی خدا و حاکمیت اهل بیت(علیهم السلام) دعوت کند و این دعوت برای درهم شکستن شوکت حکومت باطل و اقامه حق و اعطای حق به صاحبش باشد؛ مثل قیام زیدبن علی(ع) که این نوع قیام ها را ائمه (علیهم السلام)تایید کرده اند؛ و یا دعوت به باطل است که بر اساس مضمون بعضی روایات ،دعوت باطل، دعوتی است که صاحبش مردم را به سوی خود دعوت می کند، نه به سوی امام؛ مثل قیام محمد بن عبدالله. در این زمینه بر اساس روایتی از امام صادق(ع) ، قبل از ظهور، افرادی قیام می کنند و مردم را به سوی خود فرا می خوانند. امام ششم(ع) می فرمایند: «قائم(عج) قیام نمی کند تا زمانی که دوازده نفر از بنی هاشم خروج کنند و مردم را به سوی خود فرا خوانند».[5]
بنابراین، قیام های زمینه ساز برای حکومت اهل بیت(علیهم السلام) از شمول نهی این گونه روایات خارج اند؛ مثل قیام زید یا شهید فخّ که مورد تایید ائمه(علیهم السلام) بوده اند. پس اگر پرچمی بود که به باطل دعوت نکرد، مثل قیام مردم ایران علیه حکومت طاغوت؛ چنين پرچمي، نه تنها در مقابل پرچم قائم(عج) برافراشته نشده که در مسير و طريق او خواهد بود.
دسته دوم: به نتیجه نرسیدن قیام های قبل از ظهور
روایاتی وجود دارند که مفاد آن ها از شکست همه قیام هایی خبر می دهند که قبل از ظهور حضرت ولی عصر(عج) ، به وقوع می پیوندند؛ مثل این روایت که حماد بن عیسی، به صورت مرفوع (حذف راوی حدیث) از علی بن الحسین امام سجاد(ع) ، عنوان کرده است:
«به خدا سوگند! هیچ یک از ما [اهل بیت(علیهم السلام)] قبل از قیام قائم(عج) ، خروج نمی کند، مگر این که مثل او مانند جوجه ای است که قبل از محکم شدن بال هایش، از آشیانه پرواز کرده باشد، در نتیجه، کودکان او را گرفته و با او به بازی می پردازند». [6]
مضمون این روایت در حدیث ابی جارود از امام باقر(ع) ، با عبارتی متفاوت و کنایه ای، گوشزد می شود:
«هیچ یک از ما اهل بیت نیست که ناروایی را دفع و مردم را به سوی حق بخواند، مگر این که مصیبت ها و بلاها، او را به زانو در می آورد؛ تا این که گروهی که در جنگ بدر شاهد بودند، قیام کنند؛ گروهی که کشته هایشان، دفن، و مجروحان شان، مداوا نمی شوند. پرسیدم: منظور از این گروه چه کسانی هستند؟ فرمود: فرشتگان ». [7]
بررسی و نقد
روایات مذکور دارای مشکل سندی هستند. در روایت حماد بن عیسی، زنجیره سند قطع شده و روایت مرسل است. منظور از «ربعي»، ربعي بن عبدالله بن الجارود است. او، هر چند ثقه است، از اصحاب امام صادق و امام كاظم(ع) است و از نظر طبقه و سال، نميتواند بدون واسطه، از امام زين العابدين(ع) حديث نقل كند. [8]در حدیث دیگری که ابی جارود آن را نقل کرده است، می توان این گونه خدشه کرد که وی، زیدی مذهب بوده است و بر عدول وی به سوی مذهب حق دلیلی وجود ندارد. [9]
دلالت این احادیث نیز با اشکالاتی روبه رو است؛ زیرا آن چه از این روایات استفاده می شود، این است که امام(عج) ، در صدد بیان جواز یا عدم جواز قیام نیست، بلکه یک خبر غیبی را بیان می کند که اگر کسی از ما اهل بیت، قبل از قیام قائم(عج) قیام کند، پیروز نمی شود؛ اگرچه ممکن است آثار مهمی بر آن مترتب گردد ؛زیرا اگر منظور حضرت، تخطئه هر گونه قیام قبل از خروج حضرت مهدی(عج) ، باشد، به گونه ای، قیام پدرش امام حسین(ع) ، نیزبا سؤال مواجه خواهد بود .[10]
دسته سوم: دعوت به نشستن در خانه
دسته سوم از رواياتي که براي نفی قیام در دوره غيبت، به آنها استناد شده است، رواياتي هستند که به سکوت و سکونت در منزل، دعوت می کند و مردم را از مشارکت در هر قيام و مبارزه اي، پيش از تحقق نشانه هاي ظهور باز مي دارند.
امام صادق(ع) مي فرمايند:
«اي سدير! در خانه بنشين و به زندگي بچسب. آرامش داشته باش تا آن هنگام که شب و روز آرام هستد؛ اما هنگامي که خبر رسيد که سفياني خروج کرده است به سوي ما بيا؛ اگر چه با پاي پياده باشد».[11]
آن حضرت در جایی دیگر می فرمایند:«پنج نشانه پيش از قيام قائم(عج) وجود دارند: صيحه و نداي آسماني، خروج سفياني و فرو رفتن [لشگر سفياني در سرزميني به نام بيداء] کشته شدن نفس زکيه و خروج يماني».
عمر بن حنظله مي گويد: از آن حضرت سؤ ال کردم که اگر شخصي از خاندان شما پيش از اين نشانه ها قيام کند، آيا ما نيز با او قيام و خروج کنيم؟ آن حضرت فرموند: نه».[12]
بر اساس حديثي ديگر از امام باقر(ع) به جابر: «اي جابر! آرامش خود را حفظ کن و دست پايت را حرکت نده تا نشانه هايي که برايت مي گويم ببيني [هر چند گمان نمي کنم تا آن زمان زنده باشي]: اختلاف بني فلان و ندا دهنده اي که از آسمان ندا مي دهد و صدايي که از سوي دمشق بلند خواهد شد».[13]
ظاهر امر این است که مقتضاي اين روايات به سدير، عمر بن حنظله و جابر منحصر نيست، بلکه بر همه افراد واجب است که تا خروج سفياني و ديگر نشانه ها وسرانجام تا قيام حضرت مهدی(عج) در خانه نشسته و سکوت کرده و از هرگونه قيام و خروج خودداري کنند.
بررسی و نقد
اگر بخواهیم الغاي خصوصيت کرده و حکم این روایات را به همه افراد، در همه زمانها تعمیم دهیم؛ این کار، متوقف است بر اين که ما به ان نکته علم داشته باشيم که شخصی خاص و يا مورد خاصي مورد نظر امام نبوده است. در روايات مذکور نه تنها چنين علمي نداريم که خلاف آن براي ما ثابت است. از باب نمونه به ويژگي هاي سدير و حالات او اشاره مي کنيم:
با نگاهي به تاريخ و ديگر روايات، در مي يابيم که سدير، فردي بوده که همواره احساساتش بر عقلش غلبه داشته و او مي پنداشته است که امکان قيام و اقدام براي تشکيل حکومت اسلامي، براي امام(عج) وجود دارد و به همين دليل، همواره منتظر قيام و خروج آن حضرت بوده است. حضرت در بيان مذکور، نبود امکان قيام و تشکيل حکومت ظاهري را به ايشان گوشزد کرده و به وي و افرادي مانند وي، که تحت تأثير احساسات غلط قرار گرفته اند، سفارش مي کنند که بهتر است در خانه بنشينند.[14]
باتوجه به مطالبي که درباره سدير و خصوصيات او آمده است، نمي توانيم از روايتي که او را ملزم مي کند در خانه بنشيند، الغاي خصوصيت کنيم و به این نکته معتقد شویم که در عصر غیبت، سکوت و خانه نشینی وظیفه ای همگانی است.[15]
در مورد روایت جابر هم باید گفت که غیر از این روایت، دو روایت دیگر هم هست که امام باقر(ع) ، جابر را به نشستن در خانه و همراهی نکردن با قیام ها فرا می خوانند. اين حديث و مانند آن، در واقع بر این مبنا هستند که مي خواهند جلو سوء استفاده برخي از سادات علوي را مسدود کنند که به عنوان مهدي موعود قيام مي کردند و به افرادي مانند سدير و عمر بن حنظله و جابر بفهمانند که فريب اينان را نخورند. [16]
دسته چهارم: نهی از عجله برای قیام
در میان روایات نهی از قیام، رواياتي وجود دارندکه مردم را به صبر و بردباری دعوت کرده و از شتاب زدگی در امر قیام، نهي کرده اند. در برخي از اين روايات آمده است که انسان مسلمان، پيش از فرا رسيدن موعد فرج و زوال ملک ظالم، نبايد خود را به زحمت بيندازد و به دنبال برقراري حکومت عدل باشد. از جمله این روایات، روایتی است از امیر المومنین(ع) : «...به زمين بچسبيد و بر بلاها صبر کنيد دستها و شمشيرهايتان را در جهت خواسته هاي زبانتان به حرکت در نياوريد و نسبت به آنچه خداوند براي شما در آن عجله قرار نداده، عجله نکنيد. اگر کسي از شما در رختخواب بميرد، اما نسبت به خدا و رسول و اهل بيت رسول(ص) شناخت و معرفت داشته باشد، شهيد از دنيا رفته و اجر او با خداست و آنچه را از اعمال نيک نيت داشت است ، پاداشش را خواهد برد و همان نيت خير او در رديف به کار گرفتن شمشير است. بدانيد که براي هر چيز مدت و سرآمدي است».[17]
بررسی و نقد
ابن ابي الحديد، در تفسير سخن مذکور مي نويسد: «امام علي(ع) ، با کلام پیش گفته بر آن نيست که کوفيان را از جنگ با اهل شام باز دارد؛ زيرا امام، همواره آنان را از سستي و کوتاه آمدن در جنگ با شاميان سرزنش کرده است، بلکه شماري از ياران امام(عج) بر آن بودند که فساد و نفاق گروهي از کوفيان را افشا کنند. امام علي(ع) براي جلوگيري از تفرقه و ايجاد اختلاف داخلي در ارتش خود، آنان را از اين کار، در آن شرايط بازداشت و فرمود:«بنشينيد و بر بلاها صبر کنيد». [18]
آیات موید قیام
خداوند متعال بارها مردم را به امر به معروف و نهی از منکر دعوت کرده و عمل کنند گان به این فریضه الهی را از بهترین افراد معرفی می کند: «وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».[19]«كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ»[20]
همچنين آيات فراوانى، جامعه اسلامى را به مبارزه و پيكار در راه خدا دعوت مى کنند، مانند:
««فَلْيُقَاتِلْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا بِالْأَخِرَةِ وَمَن يُقَاتِلْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا * وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَآءِ وَالْوِلْدَ نِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا * الَّذِينَ ءَامَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِى سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَآءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفاً»» .[21]پس كسانى بايد در راه خدا كارزار كنند كه زندگى اين جهان را به آن جهان مى فروشند، و هر كه در راه خدا كارزار كند؛ پس كشته شود يا پيروز گردد، به او مزدى بزرگ خواهيم داد؛ و شما را چه شده است كه در راه خدا كارزار نمى كنيد و [در حالی که] ناتوان شمرده شدگان از مردان و زنان و كودكان مى گويند: پروردگارا! ما را از اين شهرى كه مردمش ستمكارند، بيرون ببَر و براى ما از نزد خويش سرپرستى قرار ده و براى ما از نزد خويش ياورى بر بگمار؟! كسانى كه ايمان آورده ، در راه خدا كارزار مى كنند و كسانى كه كافر شده اند، در راه طاغوت [=بت يا طغيانگر] پيكار مى كنند. پس با دوستان شيطان بجنگيد؛ كه نيرنگ شيطان، هماره سست است».
اين آيات و آيات مشابه نيز مردم مسلمان را به جنگيدن در راه خدا دعوت می کنند. روشن است كه مقصود از راه خدا، راه استقرار نظام اسلامى و اقامه ارزش ها و مبارزه با انواع بزهكارى ها و ناهنجارى هاست. پس اين آيات نیز به زمان خاصّى اختصاص ندارند.[22]
تعارض روایات نهی از قیام با روایات امر به معروف
در مورد امر به معروف و نهی از منکر در مجامع روایی، احادیث بسیاری وجود دارن و لذا روایات نهی از قیام با این روایات تعارض پیدا می کنند. چرا که مضمون برخی از این روایات؛ قیام های قبل از ظهو را تایید می کنند؛ زیرا این قیام ها در راه اقامه امر به معروف و نهی از منکر صورت گرفته اند. در حدیثی طولانی، جابر از امام باقر(ع) این گونه روایت می کند: «امر به معروف و نهى از منكر، راه پيامبران و شيوه نيكوكاران است. فريضه بزرگى است كه واجبات به واسطه آن، برپا مى شوند و راه ها امن مى گردند و درآمدها حلال مى شوند و حقوق و اموالِ به زور گرفته شده، به صاحبانش بر مى گردند و زمين، آباد و از دشمنان انتقام گرفته مى شود و كارها سامان مى پذيرند. با دل هاى خود، انكار و با زبان هايتان اعتراض کنید و آن را به پيشانى هايشان بكوبيد و در راه خدا از سرزنش هيچ كس نهراسيد. اگر پند پذيرفتند و به راه حق باز گشتند، كارى به آنها نداشته باشيد: «راه [ نكوهش ] ، تنها بر كسانى است كه به مردم ستم مى كنند و در [ روى ] زمين به ناحق سر بر مى دارند. آنان عذابى دردناك [ در پيش ] خواهند داشت». در چنين حالتى، با آنها عملاً جهاد كنيد و در دل هايتان دشمنشان بداريد، بى آن كه در صدد قدرت طلبى باشيد و يا مالى را به ستم بگيريد و يا از غرور پيروزى، دست به ستمگرى بيالاييد، تا آن كه به فرمان خدا برگردند و راه طاعت او را در پيش گيرند».[23]
بى ترديد، مدلول احاديث امر به معروف و نهى از منكر که در این جا فقط به ذکر یک حدیث بسنده شد، با مضمون احاديثى كه به سكوت و نهى از قيام امر دارند، قابل جمع نيست، و بر فرض تعارض اين دو دسته از احاديث، با در نظر گرفتن تعداد احاديث امر به معروف و نهى از منكر و چه بسا تواتر و قوّت مضمون آنها و هماهنگى شان با قرآن، بى ترديد، حقّ تقدّم و ترجيح، با احاديث امر به معروف و نهى از منكر است.[24]
روایات مویّد قیام
در مقابل روایاتی که به دلایل مذکور، مردم را از قیام و همراهی با قیام کنند گان نهی می کردند، دسته ای دیگر از روایات، در مقام تایید بعضی از قیام ها هستند که به چند مورد از آن ها اشاره می شود:
هنگامي كه در باره وظيفه شيعيان در مقابل قيام مختار از امام زين العابدين(ع) سؤال شد، ايشان فرموند:
« اگر بردهاي زنگي، براي ياري ما، سربند به پيشاني بست و آهنگ قيام كرد، بر مردم، كمك و ياري او واجب است. و من، به تو، محمّد بن حنفيه ولايت اين امر [مسئلهي مختار] را سپردم. پس هر گونه كه صلاح ميداني، رفتار كن.» چون آن افراد، اين مطلب را از امام شنيدند، گفتند: «حضرت امام زين العابدين(ع) و محمّد بن حنفيه، به ما اذن دادند».[25]
در روایتی که امام صادق(ع) دعوت عبدالله محض را برای بیعت گرفتن با فرزندش، محمد (نفس زکیه) که مدعی مهدویت بود، رد می کند آمده است: «دست به این حرکت نزنید و هنوز وقت آن نرسیده است. اگر تو [= عبدالله محض] فکر می کنی فرزندت، مهدی آل محمد(ص) است، چنین نیست و زمان قیام مهدی(عج) الان نیست. اما اگر می خواهی فرزندت را به عنوان خشم خدایی در برابر بنی امیه و امر به معروف و نهی از منکر به قیام تشویق کنی، سوگند به خدا تو را که بزرگ خاندان ما هستی، تنها نخواهیم گذاشت و با فرزندت در این قیام بیعت خواهیم کرد».[26]
نتیجه گیری
با توجه به مباحث مذکور هیچ یک از این روایات گفته شده نمی تواند مشروعیت قیام و حکومت در عصر غیبت را با سؤال مواجهه کند، بلکه این گونه روایات، قیام هایی را ممنوع و باطل می دانند، که دارای شرایط لازم نیستند و یا انگیزه های فاسد و امیال و هواها و هوس ها انجام می شوند. در نتیجه اگر قیامی با شرایط بیان شده در شرع، تحت نظر فقیه جامع الشرایط انجام پذیرد و اهداف و اغراض آن نیز بر اساس شریعت شکل گرفته باشد، چنین قیامی زمینه ساز قیام حضرت مهدی(عج) ، خواهد بود و نه تنها نهیی بر آن مترتب نیست، بلکه در برخی از موارد، تلاش برای برپایی آن، واجب خواهد بود.
پانویس
- ↑محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص159.
- ↑محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج8،ص295،ح 452.
- ↑حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه،ج1، ص222.
- ↑نجم الدین طبسی، نهی از قیام در بوته نقد و تحلیل روایی، فصلنامه انتظار ، شماره 5، ص355.
- ↑محمد بن حسن طوسی، الغیبة، ص437.
- ↑محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 11، ص 36، باب 13، حدیث 2 .
- ↑حسین بن محمد تقی نوری، مستدرک الوسائل، ج 11، ص 36.
- ↑سید ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج7، ص160.
- ↑سید ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج7، ص321 و 326 .
- ↑محمد علی قاسمی، نقد و بررسی روایات نافی حکومت و قیام در عصر غیبت، فصلنامه انتظار موعود، ش7، ص382.
- ↑محمد بن يعقوب كلينى، كافي ، ج15،ص600.
- ↑محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج8، ص310.
- ↑محمد بن ابراهيم نعمانی، الغيبة، ص279.
- ↑محمد صادق مزینانی، حکومت اسلامی در عصر انتظار، ش71و72، ص6.
- ↑محمد علی قاسمی، نقد و بررسی روایات نافی حکومت و قیام در عصر غیبت، فصلنامه انتظار موعود، ش7، ص386.
- ↑محمد رحمتی شهرضا، هزارو یک نکته پیرامون امام زمان، ج1، ص284.
- ↑محمد بن حسن حر عاملى، وسائل الشيعة، ج 15، ص56.
- ↑عبد الحمید بن هبة الله ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج13،ص113.
- ↑آل عمران،آیه104.
- ↑آل عمران ، آیه110.
- ↑نساء، آیه74-76.
- ↑سایت حدیث نت، احاديث نهى از قيام، قبل از قيام قائم(عج) .
- ↑محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص55،ح1.
- ↑سایت حدیث نت، احاديث نهى از قيام، قبل از قيام قائم(عج) .
- ↑محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 45، ص 365
- ↑محمد بن محمد مفید، الارشاد، ج2،ص 192.
منابع
- قرآن کریم
- نهج البلاغه،
- ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله،شرح نهج البلاغه، محقق: ابراهیم محمد ابوالفضل، قم، مکتبة آیه الله المرعشی النجفی، ، 1404ق.
- ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، الغيبه، تهران، نشر صدوق، 1397ق.
- حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام) ، 1409.
- خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث24 جلدی، بی نا، بی جا، چاپ پنجم، 1413 ق.
- رحمتی شهرضا، محمد، هزارو یک نکته پیرامون امام زمان(عج) ، قم، مسجد مقدس جمکران، 1389ش.
- سایت حدیث نت، احاديث نهى از قيام، قبل از قيام قائم(عج) .
- طبسی، نجم الدین، نهي از قيام در بوته ي نقد و تحليل روايي، فصلنامه انتظار، سال دوم، شماره 5، قم، مرکز تخصصی مهدویت، پاییز 1381ش.
- طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، تهران، مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1411ق.
- فؤادیان، محمد رضا، بررسی ادله نفی قیام های پیش از ظهور، فصلنامه مشرق موعود، سال سوم، شماره 11، قم، موسسه آینده روشن، پاییز 1388ش.
- مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، داراحياء التراث العربي، دوم، 1403ق
- محمد بن يعقوب، الكافي، قم، دارالحدیت چاپ: اول، ق1429.
- محمد علی قاسمی، نقد و بررسی روایات نافی حکومت و قیام در عصر غیبت، فصلنامه انتظار موعود، ش7، قم، مرکز تخصصی مهدویت، 1382.
- مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، نشریه حوزه، شماره 70 و 71، حوزه علمیه قم ، 1374
- منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة، لبنان، الدار الإسلامیة، چاپ دوم، 1409 ق.
- نوری، حسین بن محمد تقی، قم، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، موسسه آل البیت(علیهم السلام) ، 1408ق.