مهدویت در اندیشه امام خمینی(ره)
مهدویت در اندیشه امام خمینی(ره)، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
امام خمینی(ره) یکی از برجسته ترین شخصیت های جهان اسلام است که باتمسک به اسلام ناب محمدی و بهره مندی از معارف ناب و اصیل قرآن و اهل بیت(ع) به عنوان دو ثقل عظیم و ارزشمند نبی مکرم اسلام(ص) توانست تحولی عمیق در عرصه های سیاسی و اجتماعی و دینی و فرهنگی در جهان معاصر ایجاد نماید و به عنوان بزرگترین مصلح و احیاگر دین و شریعت در جهان معاصر مطرح گردد.
ایشان با نبوغ خاص سیاسی - که برگرفته از معارف ناب دین مبین اسلام بود- توانست الگویی جدید از حاکمیت در جهان ارائه نماید که با الگوهای حاکمیتی شناخته شده شرقی و غربی تفاوت ماهوی داشت و در سایه ارائه چنین الگویی بود که انقلابی در کشور ایران به راه انداخت که با تمامی انقلاب های معاصر تفاوت ذاتی داشت و باعث جذب و کشش توده های عظیم مردم در اقصی نقاط عالم به انقلاب اسلامی ایران شد. یکی مهمترین انگیزه های حضرت امام برای انقلاب در ایران، زمینه سازی و تهیه مقدمات ظهور آخرین حجت الهی بود که ایشان در سخنرانی های متعدد به این مساله اشاره نموده و هدف خود را از قیام سپردن پرچم انقلاب به دست صاحب اصلی آن یعنی حضرت بقیه الله الاعظم(ارواحنا له الفداء) بیان کرده اند.[1]
شخصیت امام مهدی(عج) از دیدگاه امام خمینی(ره)
امام خمینی، حضرت مهدی(عج) را مظهر انسان کامل، مظهر جمال، جلال الهی و خلیفه خدا در ملک و ملکوت می داند که دارای مقام عصمت بوده و عاری از هر گونه خطا و لغزش و گناه و معصیت می باشد.
ایشان در تفسیر سوره مبارکه عصر چنین می فرماید: «عصر» هم محتمل است که در این زمان حضرت مهدی(س) باشد، یا انسان کامل باشد که مصداق بزرگش رسول اکرم و ائمه هدی، و در عصر ما حضرت مهدی(س) است.[2]
امام خمینی(ره) در جایی دیگر، مراد از «عصر» را امام زمان(عج) دانسته و در تعریف « انسان کامل»، انسان کامل را عصاره همه موجودات هستی می داند. ایشان چنین می فرماید: «عصر» انسان کامل است؛ امام زمان(س) است، یعنی «عصاره ی» همه موجودات. قسم به عصاره همه موجودات، یعنی قسم به انسان کامل.[3]
ایشان در دو نامه عارفانه که به میرزا جواد همدانی نوشته اند از حضرت مهدی(عج) به عنوان جانشین خدا در ملک و ملکوت یاد کرده است.[4] در جایی دیگر حضرت مهدی(عج) را مانند پدران بزرگوارش جامع اسمای الهی در ابعاد جمال و جلال الهی می شمارد چرا که ایشان خلفای واقعی و برگزیده خداوند متعالند و بی گمان خلافت جامع الهی نمی تواند بی نصیب از اسمای جامع الهی باشد.[5]
جایگاه و منزلت امام مهدی(عج) از دیدگاه امام خمینی(ره)
از دیدگاه امام خمینی(ره) مهدی موعود خاتم ولایت پیامبری است که خاتم پیامبران ابراهیمی است چنان که درباره مقام حضرت رسول(ص) می دانیم، آن حضرت افزون بر مقام پیامبری و نذیر و بشیر بودن، صاحب مقام امامت و ولایت الهی است. از نگاه ایشان، نمی توان تفاوت و تمایزی میان ولایت رسول اکرم(ص) و ولایت حضرت مهدی(عج) بر هستی و موجودات آن قائل شد، جز این که ولایت کل را برای خاتم پیامبران بدانیم و ولایت خاتم اوصیا را تابع آن به شمار آوریم.[6]
ایشان در تفسیر سوره قدر از استمرار لیله القدر در دوران غیبت کبرا و نزول ملائکه بر قلب مطهر حضرت صاحب(عج) سخن رانده و آگاهی از اسرار الهی را سبب آسانی در زندگی و انجام مسئولیت ها می شمارد.[7]
حمایت امام مهدی(عج) از شیعیان
در نگاه امام خمینی، تاسیس و تثبیت جمهوری اسلامی پس از سده ها طاغوت زدگی در عرصه های مختلف زندگی را نمی توان بیگانه با خواست های الهی مهدی(عج) دانست.بی گمان آن حضرت در بستر ظلم ستیزانه غیبت خود، پیوسته ناظر و مددکار مردمی بوده است که کوشش برای حاکمیت خیر و عدل و معروف را تکلیف قرآنی- شیعی خود به شمار می آوردند. از این رو ایشان، در موارد متعدد از مساله پشتیبانی امام عصر(عج) سخن رانده و آن را به عنوان یکی از اصول اعتقادی خویش در مورد مهدویت نمایانده است. ایشان در اسفند ماه 58 با بیان اسلامی و ایمانی بودن نهضت پانزدهم خرداد حمایت حضرت ولی عصر(عج) از ملت ایران و رهبری آن را یادآور می شود:
این قیامی که از پانزده خردادشروع شد... قیامی اسلامی است؛ قیامی ایمانی است... این اسلام است که غلبه کرد بر ابرقدرتها؛ این اسلام است که فرزندان آن به شهادت راغب هستند... ما منت از ولی عصر می کشیم که پشتیبانی از ما فرمودند.[8]
ایشان استمرار انقلاب را نتیجه عنایات و دعاهای حضرت مهدی دانسته و دل های مردم و مجاهدان را به حمایت ولی حق از آنان مطمئن می گرداند.[9]و ملت ایران را از حضور آنان در محضر ولی عصر(عج) آگاه ساخته و به ادامه نهضت اسلامی خویش فرا می خواند:
خداوند شما را و همه ملت ایران را در محضر مبارک امام زمان(ارواحنا فداه) آبرومند کند. شما غم نداشته باشید که پشتیبان شما خداست و امام عصر(س) در محضر او واقع شد همه این امور.[10]
تعریف امام از مفهوم انتظار
از منظر امام خمینی(ره) طاغوت ستیزی در هر برهه و مکانی از جهان اسلام، نخستین گام عملی منتظران است و آنان را برای پیوستن به جریان ظلم ستیزی در گستره جهانی مهیا می سازد. تحقق وعده تخلف ناپذیر الهی درباره وراثت و حاکمیت مستضعفان در زمین در گرو همراهی و آمادگی نیروهای معتقد به ولایت و عدالت مهدی است. ایشان تلقی خود را از انتظار مهدی برآمده از شناخت سیره ستم ستیزانه پیامبران ابراهیمی می شمارد که در هر حال با طاغوت ها مبارزه می کردند و پیروزی و شکست ظاهری نزد آنان مطرح نبود:
سیره انبیا بر این معنا بوده...که معارضه می کردند با طاغوت و لو این که زمین بخورند، و لو این که کشته شوند. ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد، در مقابل ظالم بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند، و نگذارد که این قدر ظلم زیاد بشود، این ارزش دارد.[11]
این دیدگاه از انتظار و ظهور حضرت حجت برخلاف دیدگاه کسانی است که فزونی و فراگیری ظلم و استضعاف را می طلبند و برای خود کمترین تکلیفی در برابر ستم پیشگان قائل نیستند. صراحت بیان امام راحل در نفی دیدگاه اعتقادی و عملی برخی از منتظران، از شناخت و مواضع استوار ایشان در مساله مهدویت حکایت دارد.[12]
امام خمینی، تجلی اسلام و قدرت ناشناخته آن در جهان امروز را در اقدام مسلمانانی ممکن می بیند که بینش اسلامی خود را متناسب با حقیقت اسلام ساخته اند و ظهور حتمی مهدی موعود را انتظار دارند. چنین اقدام فراگیر و مومنانه ای که از سوی منتظران عامل به تکالیف شرعی انجام می گیرد، در حقیقت فراهم سازی عرصه حاکمیت حضرت ولی عصر(عج) است. چنان که در احادیث آمده است، امام موعود همراهانی برای قیام دارد. اوصاف بارز اخلاقی و اعتقادی و رفتاری آنان، در عین حال که منزلت والای منتظران را نشان می دهد، یادآور کوشش و زمینه سازی آن ها برای ظهور است.[13]
حضرت امام، تعجیل در فرج حضرت صاحب(عج) را در گرو عمل منتظران می شمارد، نه در ادعیه و توسل منهای تکلیف! به عبارت دیگر، مراد ایشان از تعجیل در فرج مهدی موعود، همان زمینه سازی برای ظهور است که ابعاد گوناگون دارد. یکی از آن همه، کوشش در طریق وحدت مسلمانان است. بنابراین انتظار فرج، نیازمند حرکت اتحاد گرایانه در جهان اسلام است و نباید پنداشت که مفاهیم امامت، ولایت و ظهور حکومت عدل جهانی و انتظار معصوم(ع) فقط در میان شیعه قابل طرح است.[14]
از دیدگاه ایشان جهادگرایی یا ایجاد آمادگی در موقعیت های گوناگون شغلی – اجتماعی، بدون اتکا به خدا و استمداد از اسلام و قرآن کریم و حضرت ولی عصر(ع) امکان ندارد؛ زیرا در هجوم گسترده فرهنگی عصر حاضر، نمی توان به آسانی توفیق خودآگاهی دینی و اجتماعی را به چنگ آورد و از حریم ارزش های انسانی دفاع کرد. دشواری آخرالزمان به این دلیل است که نفاق جهانی، ماهیت شیطانی تهاجم ضد فرهنگی اش را نهان ساخته و با نمودهای مزورانه برج و باروهای عقیدتی ملت ها را در هم می شکند و فرو می ریزد.[15]
منتظران در نگاه انتقادی امام خمینی
در دیدگاه حکیمانه و عالمانه حضرت امام خمینی(ره) انتظار بدون اقدام و عمل و نفی طاغوت و خودسازی امر مردود و بی خاصیتی می باشد که هیچ دستاوردی برای زمینه سازی ظهور حضرت نخواهد داشت از این رو شدیدا با تفکرات انحرافی به مبارزه برخواسته و دسته های پنج گانه ای را نام می برند که باعث انحراف در اصل انتظار درجامعه گردیده و به مقوله انتظار واقعی آسیب رسانده اند.
- گروه نخست، کسانی اند که خود را سرگرم دعای فرج کرده اند و اندیشه اقدامی را در سر نمی پرورانند! آن ها به تکالیف شرعی خود پایبند هستند، هر چند که حوزه این تکلیف ها از زندگی شخصی فراتر نمی رود![16]
- گروه دوم بی اعتنایی به جامعه و جهان را پیشه خود قرار داده اند. آن ها جز توسل و دعا، تکلیفی برای خود نمی شناسند و اصلاح امور را به حضرت مهدی(عج) واگذار کرده اند!.[17]
- گروه سوم بر این باور هستند که نباید امر به معروف و نهی از منکر نمود و باید دنیا را به گناه آکنده کرد تا آن حضرت زودتر ظهور کند![18]
- گروه چهارم می گویند که باید بستر گناه را هموار ساخت تا دنیا چر از جور و ظلم گردد و حضرت تشریف بیاورد![18]
- گروه پنجم مدعی هستند که تشکیل حکومت در عصر غیبت، باطل و حرام است!.[18]
امام خمینی(ره) به عنوان بزرگترین مصلح دینی و اجتماعی، به شدت با تفکرات پنجگانه فوق مقابله نموده و نسبت به خطرات این گروه های فکری و اعتقادی هشدار می دهند و انتظار پویا را انتظاری می دانند که توام با عمل و اقدام و نفی سلطه و استکبار و ظلم ستیزی و امر به معروف و نهی از منکر بوده و منجر به تشکیل حکومت اسلامی و عمل به دستورات دین و شرع در همه عرصه ها و ساحت های زندگی اجتماعی گردد.
امام مهدی تحقق آرمان های پیامبران
تامل در آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر در متون روایی شیعه و اهل سنت، نشان می دهد که مهدی موعود در آخر الزمان، در امتداد بعثت توحیدی ابراهیم خلیل است و جز چیرگی دین حق و برپایی قسط و عدل در جهان، آرمانی ندارد. از منظر امام خمینی، حضرت مهدی(عج) پس از قیام و فریادگری توحیدی اش در کنار کعبه، حرکت ابراهیمی بت شکنانه اش را آغاز می کند. او در حقیقت، تابع پیامبر اسلام و ابراهیم خلیل است که هر کدام در زمانه خویش بت های حاکم را درهم شکستند.
این بت شکن و فرزند عزیزش، بت شکن دیگر، سید انبیا، محمد مصطفی(ص) به بشریت آموختند که بتها هرچه هست باید شکسته شود؛ و کعبه، که امّ القُری است، و آنچه از آن بسط پیدا کرده تا آخرین نقطه زمین، تا آخرین روز جهان، باید از لوث بتها تطهیرشود.[19]
این پدرِ توحید و بت شکنِ جهان به ما و همه انسانها آموخت که قربانی در راه خدا، پیش از آنکه جنبه توحیدی و عبادی داشته باشد، جنبههای سیاسی و ارزشهای اجتماعی دارد. به ما و همه آموخت که عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید و عید بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید، و دین خدا را و عدل الهی را برپا نمایید.[20]
ادیان بزرگ جهان، بر پایه بعثت و قیام ابراهیم خلیل شکل گرفته اند. امام خمینی با یادکرد آن حضرت به عنوان پدر توحید، به پایه ادیان ابراهیمی اشاره دارد و آن ها را از ادیان غیر ابراهیمی جهان متمایز ساخته است. بر این اساس، شریعت هایی که حضرت موسی و حضرت عیسی و حضرت محمد(علیهم السلام) به امت های خود ارائه داده اند، همگی ریشه در آیین حنیف ابراهیم دارد و دعوت بنیادی آن ها به یکتا گرایی است.
امام مهدی و پیامبران ابراهیمی
از دیدگاه امام خمینی، پیامبران الهی از آدم تا خاتم، بر اساس دعوت توحیدی خود، در زمانی که برانگیخته شده اند، یکسر بت شکنی کرده اند. بت های گوناگون که مورد پرستش امت ها قرار داشتند، هر یک به شکلی سبب گمراهی آنان گشته بودند. بنابر این شرک در مظاهر مختلف خود، در برابر توحید انبیا و کرامت انسانی صف آرایی می کرد. چنان که امام خمینی مطرح کرده، در طول تاریخ بت پرستی و اعتقادات شرک آمیز بشر، هیچ بتی خطرناک تر از طاغوت نبوده است. بدین گونه باید مبارزه بزرگ پیامبران ابراهیمی را در قبال طاغوت ها دانست.[21]
ایشان معتقد است: امامان شیعه، پس از وفات پیامبر اسلام، وظیفه طاغوت ستیزی یا بت شکنی اش را استمرار بخشیدند. آخرین وصی پیامبر اسلام، حضرت مهدی(عج) در آخر زمان، همان وظیفه پیامبران ابراهیمی را دارد و به تعبیر امام خمینی، همان بت شکن آخر است که از کعبه منادی توحید و نجات بخشی انسان در پرتو ایمان به خدا و رستاخیز خواهد بود.
بت هرچه باشد، چه هیاکل، چه خورشید، چه ماه، و چه حیوان، و انسان. و چه بتی بدتر و خطرناکتر از طاغوتهای در طول تاریخ از زمان آدم صفی الله، تا ابراهیم خلیل الله، تا محمد حبیب الله(صلی الله علیهم و الهم اجمعین) تا آخر الزمان که بت شکن آخر از کعبه ندای توحید سر دهد.[22]
امام مهدی(عج) ثمره بزرگ بعثت پیامبر
امام خمینی(ره) بر این باور است که هدف انبیا در طول تاریخ چنان که باید محقق نشد و حتی رسول اکرم(ص) در دوران بعثت خویش نتوانست به تمام اهداف و مقاصد الهی اش در ارتباط با امت ها دست یابد، زیرا موانع هدایت پذیری در جاهلیت به اندازه ای بود که مجال هدایتگری نبوی را از پیامبر ستانده بود و آن حضرت فقط توانست در پرورش کسانی چند مانند علی بن ابی طالب(ع) توفیق به دست آورد.
ایشان چنین بیان می کنند: یکی از غصههای انبیا هم همین است که تعلیماتشان را نتوانستند به ثمر برسانند به آن طوری که تعلیم اقتضا میکند. پیغمبر میخواست همه مردم را علی بن ابیطالب کند ولی نمیشد. و اگر بعثت پیغمبر هیچ ثمرهای نداشت الّا وجود علی بن ابیطالب و وجودامام زمان(سلام الله علیهما) این هم توفیق بسیار بزرگی بود.[23]
با توجه به اندوه های الهی انبیا در دستیابی مطلوب به اهداف بعثت های ابراهیمی – که حضرت امام بدان اشاره کرده است- شخصیت و نهضت مهدی(عج) را باید از علائم شادمانی و موفقیت آنان در جریان هدایت گری های وحیانی شمرد، زیرا او در عصر امامت ابراهیمی خود به تمام مطلوب های علمی و عملی انبیا دست می یابد و آیین ابراهیمی را بر آیین های کفر و شرک و نفاق حاکم می سازد.
امام مهدی(عج) تابع اسلام و تکمیل کننده نهضت توحیدی پیامبر اسلام
امام خمینی مقصود خویش از نیروی اجرایی اسلام در حاکمیت امام زمان(عج) را همان گستره جهانی عدالت مهدوی می خواند که در حقیقت، تجلی کامل عدالت نبوی است. بنابراین جای تردید نمی ماند که قبول مهدی به عنوان امام موعود، در عین حال که یک گرایش قرآنی و اسلامی است، زمینه ساز جهان آرمانی و تکامل یافته ای است که خاتم پیامبران نوید آن را داده است.
از منظر امام خمینی(ره)، حضرت مهدی(عج) وظیفه تکمیل بعثت خاتم پیامبران را بر دوش دارد. یعنی آن چه در جامعه نبوی ممکن نبود و پیامبر ناگزیر از تقیه و روش مسالمت آمیز بود، در آخر الزمان، در دوران وصایت مهدی(عج) باید تحقق پذیرد. ایشان در دیدگاه الهی خود بدین واقعیت نظر دارد که مهدی موعود می آید تا نهضت انبیا و نیز نهضت رسول اکرم(ص) را به کمال برساند و نور اسلام ناب محمدی را به تمامی جلوه گر سازد.[24]
ما که ...می گوییم...انبیا موفق نشده اند اجرا کنند مقاصد خودشان را و خداوند در آخر زمان کسی را می آورد که اجرا کند مسائل انبیا را این بیچاره ها برای خدمت به اجانب یا نفهمیده، تاویل می کنند که فلان گفته است که حضرت مهدی تتمیم می کند شریعت را. این بسیار ناگوار است برای ما...نور چشم پیغمبر اسلام است و اجرا می کند آن مطالبی را که حضرت رسول اکرم(ص) فرموده است.[25]
امام مهدی(عج) پرچم دار عدالت جهانی و نجات بخشی انسان
عدالت در منظر امام خمینی(ره) پس از یکتاگرایی امت ها، برترین هدف بعثت های ابراهیمی تاریخ است. ایشان در بیانی چنین می فرمایند: « در زمان ظهور مهدی موعود سلام الله علیه که خداوند ذخیره کرده است ...عدالت را در تمام عالم گسترش دهد، و آن چیزی که انبیا موفق نشدند به آن با این که برای آن خدمت آمده بودند، خدای تبارک و تعالی ایشان را ذخیره کرده است که همان معنایی که همه انبیا آرزو داشتند، لکن موانع، اسباب این شد که نتوانستند اجرا بکنند...[26]
ایشان تحقق آرزوی بشر در جهت اجرای عدالت در جامعه را در گرو حرکت رهبری می داند که دوست حقیقی انسان و طرفدار واقعی کرامت ملت هاست و چنین رهبری را باید در فرهنگ و آیین ابراهیمی سراغ گرفت که هدف ظهورش، استقرار عدل و انصاف در جهان است.
از خداوند تعالی خواهانم که جهانیان را از شر این ستمگران نجات دهد و صلح و صفا و آرامش بیشتری عنایت فرماید و کشور ما را به آرزوی خود که ظهور حضرت مهدی(ارواحنا فداه) مستقر کننده عدل و انصاف و آرامش دهنده جهان است، برساند.[27]
امام مهدی برپا کننده عدالت انبیا
امام خمینی، فراگیر بودن روند باطل ظلم و جور در آستانه ظهور حضرت حجت(ع) را مطرح می کند. این واقعیت که احادیث نیز بر آن دلالت دارد، مسلمانان را متوجه این وافعیت می سازد که مهدی در دوران جاهلیتی ظاهر می شود که بیدادگری، آیین حاکم بر جامعه بشری است.یعنی مساله عصر مهدی، «عدالت» است و نباید آن را از یاد برد.
آگاهی و اعتقاد به چنین فلسفه ای، بی گمان نوع نگرش و کوشش مسلمانان را دگرگون می کند و آنان را به هم اندیشی و هم گرایی در جهت عدالت و اقامه آن وا می دارد. امروز هم که به جهان و حاکمیت های موجود می نگریم، مشکل بنیادی، ستمگری است. این که نفاق حاکمان طاغوتی امروز نسبت به دوران های پیشین، روند فزاینده و مزورانه ای یافته است، به روشنی از آلودگی نظام های سیاسی به ظلم و تجاوز به حقوق بشر حکایت دارد.
امام خمینی در پیامی که به مناسبت سالروز میلاد حضرت حجت(س) صادر نمودند چنین می فرماید:
چه مبارک است زادروز ابرمردی که جهان را از شرّ ستمگران و دغلبازان تطهیر مینماید و زمین را پس از آنکه ظلم و جور آن را فرا گرفته پر از عدل و داد مینماید و مستکبران جهان را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض مینماید. و چه مسعود و مبارک است روزی که جهان از دغلبازیها و فتنهانگیزیها پاک شود و حکومت عدل الهی بر سراسر گیتی گسترش یابد و منافقان و حیله گران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمت حق تعالی بر بسیط زمین افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامی بر بشریت حاکم شود و کاخهای ستم و کنگرههای بیداد فرو ریزد و آنچه غایت بعثت انبیا- علیهم صلوات الله- و حامیان اولیا(علیهم السلام) بوده تحقق یابد و برکات حق تعالی بر زمین نازل شود و قلمهای ننگین و زبانهای نفاق افکن شکسته و بریده شود و سلطان حق تعالی بر عالم پرتو افکن گردد و شیاطین و شیطان صفتان به انزوا گرایند و سازمانهای دروغین حقوق بشر از بنیاد برچیده شوند. و امید است که خداوند متعال آن روز فرخنده را به ظهور این مولود فرخنده هر چه زودتر فرا رساند و خورشید هدایت و امامت را طالع فرماید.[28]
پانویس
- ↑صحیفه امام خمینی، ج 21، ص 16-17؛ و ج 18، 471-472 و ج 15، ص 62.
- ↑صحیفه امام، ج 12، ص 423.
- ↑همان، ج 6، ص 327.
- ↑وصلّ اللّهم علی مبدأ الظهور و غایته، ...و علی آله مفاتیح الظّهور و مصابیح النّور ...سیّما خاتم الولایة المحمدیّة و مقبض فیوضات الأحمدیة، الّذی یظهر بالرّبوبیّة بعد ما ظهر آبائه بالعبودیّة، ...خلیفة الله فی الملک و الملکوت، الامام الغائب المنتظر. (عج)صحیفه امام، ج 1، ص 14-15.
- ↑ابوالفضل هدایتی، مهدویت در منظر امام خمینی، ص 10
- ↑ابوالفضل هدایتی، مهدویت در منظر امام خمینی، ص 19
- ↑ابوالفضل هدایتی، مهدویت در منظر امام خمینی، ص 21.
- ↑روح الله الموسوی، صحیفه، ج 6، ص 360-361.
- ↑همان، ج 10، ص 13.
- ↑همان، ج 12، ص 479.
- ↑روح الله الموسوی، صحیفه، ج 18، ص 269.
- ↑ابوالفضل هدایتی، مهدویت در منظر امام خمینی، ص 127.
- ↑همان، ص 131.
- ↑روح الله الموسوی، صحیفه، ج 16، ص 269.
- ↑ابوالفضل هدایتی، مهدویت در منظر امام خمینی، ص 141.
- ↑روح الله الموسوی، صحیفه، ج 21، ص 13.
- ↑همان، ص 13-14.
- الفبپهمان، ص 14.
- ↑روح الله الموسوی، صحیفه امام، ج 18، ص 86.
- ↑همان، ج 18، ص 86.
- ↑ابوالفضل هدایتی، مهدویت از منظر امام خمینی، ص 171-172.
- ↑روح الله الموسوی، صحیفه امام، ج 18، ص 87.
- ↑روح الله الموسوی، صحیفه امام، ج 18، ص 424-425.
- ↑ابوالفضل هدایتی، مهدویت از منظر امام خمینی، ص 177-182.
- ↑روح الله الموسوی، صحیفه امام، ج 13، ص 97.
- ↑روح الله الموسوی، صحیفه امام، ج 12، ص 481.
- ↑روح الله الموسوی، صحیفه امام، ج 17، ص 307
- ↑روح الله الموسوی، صحیفه امام، ج 14، ص 472.
منابع
- ابوالفضل هدایتی، مهدویت از منظر امام خمینی(ره)، تهران، عروج، 1387 ش.
- روح الله الموسوی الخمینی، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1389 ش.