طرید
طرید، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
با توجه به عنایت معصومان(علیهم السلام) به استفاده از القاب و اوصاف خاص برای امام مهدی(عج)، یکی از اوصافی که در روایات برای آن حضرت به کار رفته و مورد تاکید واقع شده و در منابع حدیثی ما ذکر گردیده است؛ وصف (الطرید= رانده شده) می باشد. این تعبیر در روایات، بیشتر در کنار واژه هایی مانند «الشرید»، «الموتور» و «الفرید» به کار رفته است.
معنای لغوی
«الطرید» در لغت در معانی « رانده شده»، «فرارى»و «آنكه پس از ديگرى متولّد شود»؛[1] به کار رفته است.[2]
مرحوم ملا صالح مازندرانی در شرح کتاب اصول کافی در توضیح این کلمه چنین می نویسد: «طرید» بر وزن فعیل در معنای مفعولی به کار رفته و به معنای دور کردن و اخراج و دفع کردن است. گفته می شود سلطان او را طرد کرد؛ یعنی او را از شهر و دیارش اخراج و تبعید و از محل زندگانی اش دفع کرد. در این صورت آن شخص مطرود و طرید می باشد.[3]
از آن جا که امام دوازدهم شیعه با توجه به علل و عوامل متعدد غیبت که در روایات بیان شده اند؛ از جامعه طرد شده و مدت مدیدی است که در حالت خفا زندگی می کنند و امکان حضور آن حضرت در اجتماع فراهم نمی باشد و ایشان در نهایت تنهایی و غربت به زندگی خود ادامه می دهند؛ می توان دریافت که چرا ایشان به این عنوان توصیف شده اند.
منبع روایی
بزرگان علمای شیعه، از جمله مرحوم کلینی در الکافی،[4] نعمانی در الغیبة،[5] شیخ مفید در الارشاد،[6] شیخ طوسی درغیبت،[7] شیخ صدوق در کمال الدین و تمام النعمه،[8] طبری در دلائل الامامة،[9] شیخ حر عاملی در اثبات الهداة[10] و مجلسی در بحارالانوار،[11] روایاتی را از ائمه اطهار(علیهم السلام) در این زمینه ذکر کرده اند که به تعدادی از آن روایات اشاره خواهد شد:
روایات
- «عَنِ اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ اَلشَّرِيدُ اَلطَّرِيدُ اَلْفَرِيدُ اَلْوَحِيدُ؛ اصبغ بن نباته می گوید: از امیرالمومنین، علی(ع) چنین شنیدم: صاحب این امر[امام زمان] شرید و طرید و فرید و وحید می باشد».[12]
- «عَنْ دَاوُدَ بْنِ كَثِيرٍ اَلرَّقِّيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ عَنْ صَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ قَالَ هُوَ اَلطَّرِيدُ اَلْوَحِيدُ اَلْغَرِيبُ اَلْغَائِبُ عَنْ أَهْلِهِ اَلْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ؛ داوود بن کثیر رقی می گوید: از امام موسی بن جعفر(ع)در مورد صاحب این امر سئوال کردم؛ ایشان فرمودند: همانا ایشان طرید و وحید و غریب و از اهلش غایب و تنها می باشد».[13]
- «عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَنَّهُ ذَكَرَ اَلْمَهْدِيَّ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ فَقَالَ صَاحِبُ اَلْأَمْرِ هُوَ اَلشَّرِيدُ اَلطَّرِيدُ اَلْفَرِيدُ اَلْوَحِيدُ؛ روایت شده است که امیر مومنان(ع) ،امام مهدی(عج) را یاد کردند و فرمودند: صاحب این امر شرید و طرید و فرید و وحید می باشد».[14]
- عیسی خشاب می گوید: به امام حسین(ع) عرض کردم : آیا شما صاحب الامر هستید؟
حضرت فرمودند: «لا وَلکنْ صَاحِبُ هَذا الاَمْرِ الطَّریدُ الشَّریدُ المَوْتُورُ بِاَبیهِ المُکَنَّی بِعَمِّهِ...؛[15]خیر، لیکن صاحب الامر طرید (رانده شده) و شرید (آواره) است و خونخواه پدرش و دارای کنیه عمویش میباشد...».
پانویس
- ↑احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ص397. جمعی از نویستدگان، معجم الوسیط ، ص410.
- ↑محمد بن مکرم(ابن منظور)، لسان العرب، ج3، ص267.
- ↑قوله (و هو الطريد الشريد الموتور بأبيه وجده) «الطريد» فعيل بمعنى مفعول من الطرد بالتسكين و التحريك و هو الابعاد و الاخراج و الدفع يقال طرده السلطان اذا أخرجه عن بلده و ابعده و دفعه عن محله فهو مطرود و طريد(ملا صالح مازندرانی، شرح الكافي-الأصول و الروضة ؛ ج6 ؛ ص197).
- ↑محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج2، ص107
- ↑محمد بن ابراهیم نعمانی(ابن ابی زینب)، الغیبه، ص178.
- ↑محمد بن محمدبن نعمان (شیخ مفید) ، الارشاد، ج2، ص276.
- ↑محمد بن حسن (شیخ طوسی) غیبت، ص163.
- ↑محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص303.
- ↑محمد بن جریر طبری، دلائل الامامة، ص486 و 530.
- ↑محمد بن حسن عاملی (شیخ حر عاملی)، اثباة الهداَة، ج2، ص78، 157، 198، 259.
- ↑محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص37 و120؛ ج52، ص127.
- ↑کمال الدين و تمام النعمة ، جلد۱، صفحه۳۰۳. حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَلْحَمِيدِ وَ عَبْدِ اَلصَّمَدِ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَزَوَّرِ عَنِ اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ اَلشَّرِيدُ اَلطَّرِيدُ اَلْفَرِيدُ اَلْوَحِيدُ.
- ↑محمد بن علی بن بابویه قمی، کمال الدين و تمام النعمة , جلد۲ , صفحه۳۶۱ . حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ اَلْبَرْقِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ كَثِيرٍ اَلرَّقِّيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ عَنْ صَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ قَالَ هُوَ اَلطَّرِيدُ اَلْوَحِيدُ اَلْغَرِيبُ اَلْغَائِبُ عَنْ أَهْلِهِ اَلْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ .
- ↑محمد بن علی بن عثمان کراجکی طرابلسی کنز الفوائد, ج۱ , صفحه۳۷۳. فرُوِيَ عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَنَّهُ ذَكَرَ اَلْمَهْدِيَّ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ فَقَالَ صَاحِبُ اَلْأَمْرِ هُوَ اَلشَّرِيدُ اَلطَّرِيدُ اَلْفَرِيدُ اَلْوَحِيدُ.
- ↑محمد بن علی بن بابویه قمی، کمال الدين و تمام النعمة ، ج1، ص585.
منابع
- ابن بابویه، محمد بن علی ، کمال الدین و تمام النعمه، تهران، اسلامیه،1395ه.ش.
- ابن فارس، احمد بن محمد، معجم مقاییس اللغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق.
- ابن منظور افریقی، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم ، نشر ادب الحوزه، 1405 ق.
- تعدادی از نویسندگان، معجم الوسیط ، استانبول، بی تا.
- حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداَة، بیروت، اعلمی، 1425 ق.
- طبری، محمد بن جریر ، دلائل الامامه، قم، بعثت، 1413ق.
- طوسی، محمد بن حسن، غیبت، قم، دارالمعارف الاسلامیه، 1411ق.
- کراجکی طرابلسی، محمد بن علی بن عثمان ، کنز الفوائد، دارالذخائر، قم ،1410ق.
- کلینی ، محمد بن یعقوب ، الکافی، قم ، دارالحدیث، 1429ه.ق.
- مازندرانی، ملا صالح ، شرح الكافي-الأصول و الروضه ؛ تصحیح ابوالحسن شعرانی، مکتبة الاسلامیه، تهران، 1382ش.
- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403ق.
- مفید، محمد بن محمد، الارشاد، قم، موسسة آل البیت، کنگره شیخ مفید، 1413ق.
- نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، مصحح علی اکبر غفاری، نشر صدوق، تهران، 1397ق.