امام مهدی و میراث انبیا (سنگ حضرت موسی(ع))
امام مهدی و میراث انبیا (سنگ حضرت موسی(ع))، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
يكى از ويژگىهاى حضرت مهدى(عج) اين است كه هنگام ظهور، بسيارى از ميراثهاى پيامبران را به همراه خواهد داشت. درباره اينكه اين امور به چه منظور نزد او جمع شده، سخن صريحى وجود ندارد؛ ولى با توجّه به نقش آن حضرت كه همان نقش انبيا و اوليا است و او آرزوى همه آنان را تحقق خواهد بخشيد مىتوان نتيجه گرفت كه تمامى ابزار آنان، در اختيار حضرت مهدى(عج) قرار خواهد گرفت.یکی از این میراث سنگ حضرت موسی است که در دوران ظهور در اختیار امام مهدی قرار دارد.
سنگ موسی در آیات قران
در آیات الهی معجزه ای چنین به حضرت موسی(ع) نسبت داده شده است:
وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدين [1]
و (به ياد آوريد) زمانى را كه موسى براى قوم خويش، آب طلبيد، به او دستور داديم: «عصاى خود را بر آن سنگ مخصوص بزن!» ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشيد آن گونه كه هر يك (از طوايف دوازدهگانه بنى اسرائيل)، چشمه مخصوص خود را مىشناختند! (و گفتيم: ) «از روزيهاى الهى بخوريد و بياشاميد! و در زمين فساد نكنيد!»
در اين آيه خداوند به يكى ديگر از نعمتهاى مهمى كه به بنى اسرائيل ارزانى داشت اشاره كرده مىگويد: « به خاطر بياوريد هنگامى كه موسى (در آن بيابان خشك و سوزان كه بنى اسرائيل از جهت آب سخت در مضيقه قرار داشتند) از خداوند خود براى قومش تقاضاى آب كرد» (وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ).
و خدا اين تقاضا را قبول فرمود، چنان كه قرآن مىگويد: «ما به او دستور داديم كه عصاى خود را بر آن سنگ مخصوص بزن» (فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ).
« ناگهان آب از آن جوشيدن گرفت و دوازده چشمه آب (درست به تعداد قبائل بنى اسرائيل) از آن با سرعت و شدت جارى شد» (فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً).
هر يك از اين چشمهها به سوى طايفهاى سرازير گرديد، به گونهاى كه اسباط و قبائل بنى اسرائيل« هر كدام بخوبى چشمه خود را مىشناختند» (قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ).
در اينكه اين سنگ چگونه سنگى بوده، و موسى چگونه با عصا بر آن مىزده، و جريان آب از آن به چه صورت تحقق مىيافته، سخن بسيار گفتهاند، آنچه قرآن در اين باره مىگويد بيش از اين نيست كه موسى عصاى خود را بر سنگ زد، و دوازده چشمه آب از آن جارى گرديد.
بعضى از مفسران گفتهاند اين سنگ صخرهاى بوده است در يك قسمت كوهستانى مشرف بر آن بيابان، و تعبير به" انبجست" كه در آيه 160 سوره اعراف آمده نشان مىدهد كه آب در آغاز به صورت كم از آن سنگ بيرون آمده، سپس فزونى گرفت به حدى كه هر يك از قبائل بنى اسرائيل و حيواناتى كه همراهشان بود از آن سيراب گشتند، و جاى تعجب نيست كه از قطعه سنگى در كوهستان چنين آبى جارى شود، ولى مسلما همه اينها با يك نحوه« اعجاز» آميخته بود.
اما اينكه جمعى گفتهاند اين سنگ قطعه سنگ مخصوصى بود كه بنى اسرائيل آن را با خود حمل مىكردند، و هر جا نياز به آب داشتند بر زمين مىگذاشتند و موسى با عصاى خود بر آن مىزد و آب از آن جارى مىشد، در آيات قرآن دليلى بر آن نيست، هر چند در پاره ای از روايات اشاره به آن شده است.[2]
امام مهدی و سنگ حضرت موسی
در گزارش های مهدوی بیان شده است که این سنگ در اختیار حضرت مهدی(عج) بوده و قابلیت حمل دارد و با بهره گیری از آن همراه کشیدن غذا و آب برای یاری حضرت مهدی(عج) معنایی ندارد .
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُوسَى بْنِ سَعْدَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُرَاسَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّ الْقَائِمَ إِذَا قَامَ بِمَكَّةَ- وَ أَرَادَ أَنْ يَتَوَجَّهَ إِلَى الْكُوفَةِ نَادَى مُنَادِيهِ أَلَا لَا يَحْمِلْ أَحَدٌ مِنْكُمْ طَعَاماً وَ لَا شَرَاباً وَ يَحْمِلُ حَجَرَ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ وَ هُوَ وِقْرُ بَعِيرٍ فَلَا يَنْزِلُ مَنْزِلًا إِلَّا انْبَعَثَ عَيْنٌ مِنْهُ فَمَنْ كَانَ جَائِعاً شَبِعَ وَ مَنْ كَانَ ظَامِئاً رَوِيَ فَهُوَ زَادُهُمْ حَتَّى يَنْزِلُوا النَّجَفَ مِنْ ظَهْرِ الْكُوفَةِ. امام باقر(ع) فرمود: چون حضرت قائم در مكه قيام كند و خواهد متوجه كوفه شود مناديش فرياد كشد كه، كسى خوردنى و آشاميدنى همراه خود بر ندارد، و سنگ حضرت موسى كه بوزن يك بار شتر است با آن حضرتست، در هر منزلى كه فرود آيند، چشمه آبى از آن سنگ بجوشد كه گرسنه را سير و تشنه را سيراب كند و همان سنگ توشه آنهاست تا هنگامى كه در نجف به پشت كوفه فرود آيند. [3]
این روایت با توجه به تعدد نقل در منابع شیعی اما برخی از راویان آن همچون موسی بن سعدان و عبدالله بن قاسم ضعیف، غالی و واقفی شمرده شده اند [4] و از این جهت روایت ضعیف و نامعتبر است.
در صورت پذیرش این روایت شايد يكى از حكمتهاى اين ميراث دارى، اين است كه پيروان تمامى اديان، با ديدن ميراث پيامبر خود به حضرت مهدی(عج) ايمان آورند. [5]
پانویس
- ↑البقرة آیه 60
- ↑مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 1 ص 271
- ↑محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1 ص 231، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ج 2 ص 671، محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة نعمانی، ص 238.
- ↑احمد بن علی نجاشی، ص 226، و 404؛ محمد بن الحسن طوسی، رجال، ص 341
- ↑خدامراد سلیمیان، درسنامه مهدویت، ج 1، ص 248.
منابع
- قرآن کریم
- احمد بن علی نجاشی، رجال، نجاشى، رجال ، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1407 .
- خدامراد سلیمیان، درسنامه مهدویت، ج 1، ص 248، بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج)، تهران، 1387 ش.
- محمد بن ابراهيم نعمانى، الغيبة، محقق: غفارى، علىاكبر، تهران، مكتبة الصدق، 1397.
- محمد بن الحسن طوسی، رجال، انتشارات حيدريه، نجف، 1381.
- محمد بن علی صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، تحقیق علیاکبر غفاری، دوم، تهران، انتشارات اسلامیه، 1395.
- محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407.
- ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1374 ش.