استمرار امام در احادیث
استمرار امام در احادیث، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
از نگاه قرآن و احاديث صحيحى كه از پيامبر خدا(ص) و اهل بيت او به ما رسيده است، بهرهمند ساختن انسان در همه اعصار از راهنما، سنّت خداوند متعال است و زمين، هيچ گاه از راهنمایی كه بتواند راه درست زندگى را به مردم نشان دهد، خالى نبوده و نخواهد بود.
آیات قران
قرآن كريم با صراحت مىفرمايد:
««وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ»»[1]هيچ قومى نبوده، مگر آن كه در ميانشان هشدار دهندهاى گذشته است»
««إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ»»[2]تو، تنها هشدار دهندهاى و هر قومى، راهنمايى دارد»
اين آيات، به روشنى دلالت دارند كه هدايت اقوام و جوامع مختلف بشر، سنّت قطعى الهى در نظام آفرينش است. چيزى كه هست، راهنمايان خداوند متعال، گاه پيامبران اويند كه مؤسّس شريعتاند و «نذير» يا «مُنذر» ناميده مىشوند و گاه ادامه دهندگان راه پيامبرند كه «هادى» ناميده مىشوند.
مقصود از استمرار امامت درهمه اعصار، همين است كه جامعه بشر، هيچ گاه از راهنماى الهى(پيامبر يا جانشين او) خالى نيست.
احادیث
برای اثبات استمرار امام احادیث در چند دسته تقسیم می شوند:
دسته اوّل
احاديثى كه دلالت دارند كه زمين از هنگامى كه آدم ابو البشر آفريده شد تا كنون، از امام، خالى نبوده است و تا انسانى روى آن زندگى مىكند، امامت ادامه خواهد داشت. مانند روایت امام باقر(ع) فرمود: رَسولُ اللَّه(ص) المُنذِرُ، ولِكُلِّ زَمانٍ مِنّا هادٍ يَهديهِم إلى ما جاءَ بِهِ نَبِيُّ اللَّه(ص)، ثُمَّ الهُداةُ مِن بَعدِهِ، عَلِيٌّ ثُمَّ الأَوصِياءُ، واحِدٌ بَعدَ واحِدٍ «پيامبر خدا(ص) بيمدهنده است و در هر زمانى هدايتگرى از ما هست كه امّت را به آنچه پيامبر خدا(ص) آورده، راهنمایی مىكند. هدايتگران پس از او (پيامبر(ص) )، على(ع) و اوصيا يكى از پى ديگرى هستند[3]
دسته دوم
احاديثى كه بر ضرورت تداوم حجّت الهى در همه اعصار تأكيد دارند. احمد بن اسحاق گوید بر مولايمان، ابو محمّد حسن بن على عسكرى وارد شدم به من فرمود: يا أحمَدُ، ما كانَ حالُكُم فيما كانفيهِ النّاسُ مِنَ الشَّكِّ وَالارتِيابِ؟ فَقُلتُ لَهُ: يا سَيِّدي لَمّا وَرَدَ الكِتابُ، لَم يَبقَ مِنّا رَجُلٌ ولَا امرَأَةٌ ولا غُلامٌ بَلَغَ الفَهمَ إلّاقالَ بِالحَقِّ. فَقالَ: أحمَدُ اللَّهَ عَلى ذلِكَ يا أحمَدُ، أما عَلِمتُم أنَّ الأَرضَ لا تَخلو مِن حُجَّةٍ، وأَنَا ذلِكَ الحُجَّةُ، أو قالَ: أنَا الحُجَّةُ. «اى احمد! حال شما در اين هنگامه شك و ترديد مردم، چگونه است؟»به ايشان گفتم: سَرور من! هنگامى كه نامه [شما] مىرسد، مرد و زن و نيز جوان به فهم رسيدهاى از ما نمىماند، جز آن كه معتقد به حق مىشود»فرمود: «اى احمد! خداوند را بر اين، سپاس بگزار. آيا نمىدانيد كه زمين از حجّت، خالى نمىماند و من همان حجّتم؟!» يا فرمود: «من حجّتم؟!»[4]
دسته سوم
احاديثى كه ضمن تأكيد بر ضرورت وجود امام و حجّت و عالِم الهى، به حكمت و فلسفه تشريعى و تكوينى وجود امام، اشاره مىكنند.ِابو هراسه از امام باقر(ع) روايت مىكند كه آن حضرت فرمود: لَوْ أَنَّ الْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ سَاعَةً لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا وَ مَاجَتْ كَمَا يَمُوجُ الْبَحْرُ بِأَهْلِهِ. «اگر امام ساعتى از زمين برداشته شود زمين، اهلش(مردم و موجودات روى زمين) را در خود فرو خواهد برد و همچون دريا كه اهل خود را دستخوش طوفان مىكند زير و رو خواهد ساخت»[5]
دسته چهارم
احاديثى كه تأكيد دارند امام و حجّت الهى، گاهى آشكار است و گاهى پنهان مانند روایت امام علی(ع) که فرمود: لا تَخلُو الأَرضُ مِن قائِمٍ للَّهِ بِحُجَّةٍ، إمّا ظاهِرا مَشهورا وإِمّا خائِفا مَغمورا، لِئَلّا تَبطُلَ حُجَجُ اللَّهِ و بَيِّناتُهُ، زمين از وجود كسى كه حجّت خدا را بر پاى دارد- خواه آشكار و بهنام، خواه بيمناك و گمنام-، خالى نمىمانَد، تا حجّتهاى خدا و برهانهاى او از بين نروند.[6]
دسته پنجم
احاديثى كه اهل بيت پيامبر(ص) را به ستارگان آسمان تشبيه كردهاند كه هميشه در آسمان هستند و هر گاه ستارهاى ناپديد شود، ستارهاى ديگر پديدار مىگردد مانند نقل معروف بن خرّبوذ از امام باقر (ع) از پيامبر خدا(ص) که فرمود: إنَّما مَثَلُ أهلِ بَيتي في هذِهِ الامَّةِ مَثَلُ نُجومِ السَّماءِ، كُلَّماغابَ نَجمٌ طَلَعَ نَجمٌ. «پيامبر خدا(ص) فرمود: مَثَل اهل بيت من در اين امّت، مَثَل ستارگان آسمان است. هر گاه ستارهاى ناپديد شود، ستارهاى ديگر طلوع مىكند»[7]
دسته ششم
احاديثى كه دلالت دارند در همه اعصار، عدلى از اهل بيت پيامبر خدا خواهد بود كه با تحريف دين، مبارزه خواهد كرد مانند روایت پیامبر خدا که فرمود: في كُلِّ خَلَفٍ مِن امَّتي عَدلٌ مِن أهلِ بَيتي، يَنفي عَن هذَا الدّينِ تَحريفَ الغالينَ، وَانتِحالَ المُبطِلينَ، وتَأويلَ الجُهّالِ. وإنَّ أئِمَّتَكُم وَفدُكُم إلَى اللَّهِ، فَانظُروا مَن توفِدونَ في دينِكُم وصَلاتِكُم.: «در هر نسلى از امّت من، دادگرى از اهلبيتم حضور دارد كه تحريف زيادهروان، نسبت نارواى باطلگرايان و تأويل جاهلان را از اين دين، دور مىكند. امامان شما، نمايندگان شما در برابر خداوندند. پس دقّت كنيد چه كسى را به نمايندگى دين و نمازتان بر مىگزينيد»[8]
جمع بندی
با تأمّل در احاديثى كه بدانها اشاره شد و ملاحظه آنها در كنار آياتى كه بر استمرار هدايت الهى در همه اعصار دلالت دارند و نيز احاديثى ديگر مىتوان به اين جمعبندى رسيد كه:
- مقصود از «امام»، «حجّت» و «عالِم»، در همه احاديثى كه گذشت، همان «هادى» در آیه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ است.[9] در حقيقت، اين احاديث، مفسّر و مبيّن آيه ياد شده و آيات مشابه آن هستند و هر يك از اين نامها، به يكى از ويژگىها و مشخّصات هادى و راهنماى الهى در هر عصر اشاره دارد.
- راهنمایان الهى كه وجود آنها يكى پس از ديگرى در همه اعصار ضرورى است، اعم از پيامبران و جانشينان آنها هستند.
- راهنمایان الهى پس از پيامبر خاتم(ص) تا دامنه قيامت، اهل بيت آن بزرگوارند.
- راهنمای الهى در برخى از مقاطع تاريخ، بنا بر مصالحى ممكن است از ديدِ مردم غايب گردد. در اين صورت، هر چند جامعه از بخشى از منافع وجود امام، محروم است، ليكن از بركات تكوينىِ وى، تا هنگام ظهور برخوردار خواهد بود.
پانویس
- ↑فاطر: آيه 24.
- ↑رعد: آيه 7.
- ↑محمد بن یعقوب کلینی، الكافى: ج 1 ص 191.
- ↑محمد بن علی بن بابویه(صدوق)، كمال الدين: ص 222
- ↑محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 139.
- ↑محمد بن علی بن بابویه، (صدوق)، کمال الدین، ج 1، ص 294.
- ↑محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 155.
- ↑عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد: ص 77 ح 250
- ↑رعد، آیه 7.
منابع
- قران کریم
- حميرى، عبد الله بن جعفری؛ قرب الاسناد، مصحح: مؤسسة آل البيت(علیهم السلام)، اول، مؤسسة آل البيت(علیهم السلام)، قم، 1413 ق.
- صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تحقیق علیاکبر غفاری، دوم، انتشارات اسلامیه، تهران، 1395، دوم.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407، چاپ چهارم.
- نعمانی، محمد بن ابراهيم، الغيبة، محقق: غفارى، علىاكبر، تهران، مكتبة الصدوق، 1397.