مهدی سودانی
مهدی سودانی، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
قیام «مهدی سودانی» یکی از معروف ترین قیام هایی است که در اواخر قرن نوزدهم میلادی به اسم مهدویت صورت گرفت و برای غربی ها این پدیده شگفت انگیز بود و باعث شد شماری از آنان به آثاری درباره مهدی و مهدویت همت گمارند.
شخصیت شناسی
محمد احمد بن عبدالله در سال ۱۲۶۰ق/۱۸۴۴ م، در جزیره لبَب در کنار رود نیل متولد شد. خانواده اش از سادات و به « شریف» معروف بودند. او پس از گذراندن دوره ابتدایی به خارطوم رفت و در آن جا به تحصیل علم پرداخت و پس از چند سال به کسوت درویش ها درآمد. وی شاگرد شیخ محمد شریف بود و به وسیله او وارد طريقة سمانیه شد. آن گاه به جزیره « أبا» رفت و خانقاه نشینی پیشه کرد. او با زهد و عبادت و گاه با کراماتش مردم آن جزیره را مجذوب خود کرد و شاگردانی پروراند. وی در سال 1289ق خود را مهدی معرفی کرد و در ادامه، در حال تشکیل یک دولت بود که وبا گرفت و در9 رمضان 1302 ق در شهر «ام درمان» درگذشت .[1]
مهدی سودانی و مهدویت
او در سال 1289 ق/۱۸۸۱م، نامه هایی برای اعیان سودان فرستاد و خود را مهدی موعود، رهبر الاهی و برگزیده خداوند در آخرالزمان دانست که بر پادارنده عدالت است. وی به عبدالله التعایشی که بعد از او جانشین وی شد، گفت: خوابی دیده است که او را مهدی منتظر نشان داده و وی نیز در زمره نخستین حواریین اوست. او این اصطلاح را برای یاران خود به کار می برد. اساس کار وی همین خواب و نیز ادعای شنیدن صداهایی در بیداری(هواتف) بود که وی بر اساس آن ها مدعی شد نوعی دعوت مهدیانه و حتی نبوت گونه دارد.[2]
در فتوایی از او آمده است: «بسم الله الرحمن الرحیم... و بعد فمن عبد ربه محمد المهدي بن عبدالله .. ان الطلاق قبل زمن المهديه لايحسب لمن تمت الثلاثة، ولو بعد المهدية و سبق طلاق قبل المهدية ».[3]
در این فتوا، تکرار لفظ «مهدیه» به این معناست که خداوند وی را به وسیله فرشتگان، راهنمایی و اسرار بسیاری را بر او آشکار می کند. تاریخ این فتوا هیجدهم ربیع الاول سال ۱۳۰۲ ق است.[4]
همچنین وی در نامه ای می نگارد: «أخبرنی سید الوجود بانی المهدي المنتظر ... و أخبرنی من شک في مهديتك فهو كافر. »[5] او گاه در ادعاهایش پا را فراتر گذاشته است و خود را امام و جانشین پیامبر می داند. او در باب مهدی بودنش، به حدیث: « مهدی خال سیاه بر گونه راست دارد»؛ استدلال می کرد؛ زیرا خودش خالی سیاه بر گونه داشت.
دلایل کلی قیام مهدی سودانی
دعوی مهدویت از سوی سودانی تا اندازهای بر جایگاه مهمی مبتنی بود که توانست به عنوان شیخ صوفی بدان دست یابد و پیروان فراوانی را در طریقت سمانیه و از قبایل حاشیه جزیره«ابا» گرد خود جمع آورد.[6]
با این حال، در واکاوی دلایل قیام وی آرای متفاوتی مطرح شده است:
- خلا قدرت ناشی از فساد و تباهی مقامات حاکم و عزل «خدیو اسماعیل» تحت فشار اروپا و به دستور سلطان عثمانی در سال 1879 م و جانشینی «خدیو توفیق»، دستنشاندۀ دولت استعمارگر و کنارهگیری ژنرال گوردون در همان سال و روی کار آمدن حکومت ضعیف محمدرئوفپاشا در سودان و به طور کلی اضمحلال حکومت خدیوی در سودان و نیز قیام عرابی پاشا در اواخر سال 1881م. همۀ این اتفاقات و تغییرات دست به دست هم داد و به جنبش سودانی و در مجموع قیام عمومی مردم سودان مجال بروز داد.[7]
برخی دیگر درباره دلایل قیام او گفته اند :
- ظلم و ستمی که حکام مصری بر سودان روا داشتند. به عنوان نمونه، اعمال سختگیرانۀ «دفتر دار»، از عُمال مصری؛
- مالیات سنگینی که مردم سودانی توانایی پرداخت آن را نداشته و در عین حال به صورت اجباری و به زور از مردم گرفته میشد؛
- تلاش فراوان حکومت مصر برای براندازی تجارت برده؛ در حالی که یکی از منابع درآمد و ثروت تجار سودانی همین تجارت برده بود؛
- زد و بند حکومت با برخی طوایف خاص و روابط نزدیک آنها با حکومت.
از دیدگاه این نویسنده مجموع این عوامل، به ظهور مهدی سودانی و قیام و انقلاب بزرگ وی انجامید.[8]
دیدگاه ها درباره مهدویت وی
درباره سودانی ادعاهای متفاوتی نقل شده است: سید جمال الدين اسدآبادی در عروة الوثقی، از مبارزات مهدی سودانی تجلیل کرده است[9]. احمد موثقی در کتاب جنبش های اسلامی معاصر می نویسد: «به نظر می رسد محمد احمد خود را از متمهدان می دانست، و نه مهدی ، و عنوان کردن مهدویت از طرف دشمنان، به قصد مخدوش کردن جنبش وی بوده است».[10]
بر اساس قراینی که در بیان شد، این ادعا درست نمی نماید. دکتر محمد سعید القدال - که خود اهل سودان است- کتابی درباره مهدی سودانی با نام الامام المهدی، محمد احمد بن عبدالله ۱۸۴۴-۱۸۸۵م. نگاشته است. او در مقدمه می نویسد:
«در کتابخانه دانشگاه خارطوم، چهل کتاب درباره گوردون - فرمانده نظامی انگلیسی ها در سودان که در سال ۱۸۸۵م، با یازده هزار نیرویش به وسیله مهدی سودانی به قتل رسید - وجود دارد؛ اما یک کتاب درباره سیره مهدی نیست». [11]
وی در جای دیگر می نویسد: «وی رؤیاهایی می دید و می شنید که به او می گفتند: « یا مهدی الله!» و یا «مرحبا للمهدی!» و به جایی رسید که يقين کرد که مهدی است[12] و لذا در نامه های خود می نوشت:« من العبد المفتقر الى الله محمد المهدی».[13]
وی متذکر می شود که نامه ها، فتواها و حکم های مهدی سودانی در سه کتاب المرشد الى وثائق المهدی، راتب الامام المهدی و منشورات مهدی چاپ شده است[14]. در سودان، بقعه محمد احمد، به «بقعه امام مهدی» معروف است.[15]
تاثیر پذیری مهدویت وی از تصوف
مهدی سودانی به هیچ رو شیعه معرفی نشده، بلکه باور مهدویت در او، بیش تر از تصوف متاثر دانسته شده است. برخی از منابع، به سختگیری های مذهبی او اشاره کرده اند و وی را از وهابیت متاثر دانسته اند که این ادعا چندان ثابت نیست. به هر رو، مهدویت که در مهدی سودانی ریشه داشت و بعد از نهضت او هم تاثیر فراوانی گذاشت، در تسنن صوفیانه آن دوران سودان ریشه دارد؛ چرا که وی در دوران کودکی در کسوت درویشی وارد طریقه سمانیّه شده است.[16] در گذشته های دور نیز سودان و به طور کلی شمال آفریقا، محل ظهور افکار مهدیانه بوده است.[17]
انعکاس قیام وی در نقاط مختلف
از آن جا که قیام وی، با جنگ هایی همراه بود، در جنگی، حدود یازده هزار انگلیسی را کشت. همین امر( کشتن یازده هزار مرد مسلح انگلیسی) در اروپا به شدت منعکس شد و در میان اروپاییان این پرسش به وجود آمد: مهدی کیست که این گونه می تواند در مقابل توپ و تفنگ ما بایستد! به این ترتیب، برخی تحقیقات مستشرقان به موضوع مهدویت معطوف شد. در همین ماجرا، اولین سخنرانی « دارمستتر»، در حالی انجام گرفت که هنوز قیام مهدی سودانی به پایان نرسیده بود.
داستان قیام وی در دوره قاجار در ایران انعکاس بسیاری یافت. اخبار آن در منابع تاریخی آن دوره آمده است.[18]
به هر حال، مهدی سودانی توانست با پیش زمینه های اندیشه مهدویت - که در بین مسلمانان شمال آفریقا به صورت بسیار گسترده ای مطرح بود - به اهداف خویش جامه عمل بپوشاند و بر نیروهای انگلیسی پیروز شود. این پیروزی با توجه به حضور استعمار در بعضی از کشورهای دیگر اسلامی، بسیاری دیگر از مسلمانان را نیز متقاعد کرده بود که او، همان مهدی موعود است.
پانویس
- ↑رسول جعفریان، مهدیان دروغین ، ص 205 و 206.
- ↑رسول جعفریان، مهدیان دروغین، ص 205.
- ↑باقر شریف قرشی، حیاه الامام محمد المهدی، ص139.
- ↑The legal methodology of the MAHDI in the sudan 1888-1885.
- ↑The legal methodology of the MAHDI in the sudan 1888-1885. .
- ↑Warburg, 2003: 33
- ↑احمد موثقی، جنبش های اسلامی معاصر، ص 266.
- ↑هولت، تاریخ سودان پس از اسلام ص 8.
- ↑احمد موثقی، جنبش های اسلامی معاصر، ص۲۵۸-۲۵۹.
- ↑احمد موثقی، جنبش های اسلامی معاصر، ص ۲۶۳-۲۶۴.
- ↑محمد سعید القدال، ، الامام المهدی، ص۷. ٫۶
- ↑همان، ص 78-78. .
- ↑همان،ص 82
- ↑همان ، ص 157 و ۱۶۱؛ دارمستتر، مهدی از صدر اسلام، ص ۵۸-۷۹ .
- ↑مجله چشم انداز ارتباطات فرهنگی سازمان ارتباطات، پیش شماره، فروردین ۸۲ ص ۴۵.
- ↑احمد موثقی، جنبشهای اسلامی معاصر، ص 247.
- ↑رسول جعفریان ، مهدیان دروغین ، ص 207.
- ↑رسول جعفریان، مهدیان دروغین ص 208.
منابع
- موثقی، احمد (1384ش)، جنبشهای اسلامی معاصر، تهران، سمت، چاپ هفتم.
- موحدیان عطار، علی و همکاران (1388ش)، گونهشناسیاندیشه منجی موعود ، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب،قم، چاپ اول.
- هولت، پیتر مالکوم (1366ش)، تاریخ سودان پس از اسلام، ترجمه: محمدتقی اکبری ، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، بی تا.
- جعفریان، رسول، مهدیان دروغین ، نشر علم، تهران، چاپ اول، 1391ش.
- دامستتر، جیمز، مهدی از صدر اسلام تا قرن سیزدهم، ترجمه محسن جهانسوز، شرکت کتابفروشی ادب، 1317.
- قدال، محمد سعید، الامام المهدی محمد احمد بن عبدالله، بیروت ، دارالجیل، 1412ق.
- شریف القرشی، باقر، حیاه الامام محمد المهدی دراسه و تحلیل، چاپخانه امیر، 1417.
- Warburg, Gabriel (2003), Islam, sectarianism, and politics in Sudan since the Mahdiyya. Madison, Wis: University of Wisconsin Press.
پیوندها
- رضا کاظمی راد و احمد مقری، خاستگاه پیدایش جنبش منجیگرایانه مهدی سودانی، پژوهشنامه مهدوی، شماره 15،ص 13
- موحدیان عطار، علی و همکاران ، گونهشناسیاندیشه منجی موعود مقاله مهدی فرمانیان ، بازتاب مهدویت در تاریخ سیاسی اسلام ص 287- 333.