حسین بن روح نوبختی
حسین بن روح نوبختی، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
حسین بن روح نوبختی نایب سوم امام دوازدهم، در دوران نیابت نایب دوم – محمد بن عثمان- دستیار وی و از افراد نزدیک به او بود. ابن روح بعد از وفات محمد بن عثمان با انتخاب امام، تقریبا مدت بیست سال (304 یا 305 – 326 ق)، سرپرستی نهاد وکالت را برعهده داشت. دوران نیابت وی نسبت به نواب دیگر با فراز و فرودهای بیشتری مواجهه بوده است؛ به طوری که او مجبور شد مدتی را مخفیانه زندگی کند و مدت پنج سال نیز زندانی شد. از اقدامات وی در نهاد وکالت، میتوان به مقابله با مدعیان پرقدرت نیابت اشاره کرد. ابن روح کتاب التادیب را که به نظر میرسدکه نگاشته خود او است، برای ارزیابی نزد مشایخ حدیثی قم فرستاد. او در برخی موارد برای اثبات حقانیت نیابت خود همچون دیگر نواب از امور اعجازگونه بهره برده است.
زیست نامه حسین بن روح نوبختی
حسين بن روح بن ابى بحر نوبختى با کنیه ابو القاسم و با القابی چون نوبختى،[1] روحى[2] و قمى[3] در منابع رجالی و حدیثی از او یاد شده است. برخی از محققان بر این باورند که پسوند قمی وی متأثر از آن بوده که حسین بن روح، زبان آبی ( زبان مردم آبه از روستاهای قم) را میدانسته[4] و داستانی در این زمینه نقل شده است[5] در مقابل برخی دیگر، این را از کرامات ابن روح برشمردهاند.[6] در منابع به تاریخ و محل تولد وی اشارهای نشده است در عین حال تردیدی نیست که او در شعبان سال 326 ق از دنیا رفت[7] و در محل نوبختیه بغداد دفن گردید.[8] گفتنی است صولی در «کتاب الاوراق»، روز وفات وی را چهارشنبه 18 شعبان ذکر کرده است.[9]
حسین بن روح نوبختی در دوران نیابت محمد بن عثمان
حسین بن روح در دوران نیابت نایب دوم - محمد بن عثمان- از دستیاران وی و واسطه میان نایب دوم و دو نفر از وكلاى كوفه، به اسامى «زجوزجى» و «أبو غالب زرارى» بود.[10] وی در نزد محمد بن عثمان از منزلتی خاص برخودار بود به گونهای که محمد بن عثمان اسرار را توسط وی به بزرگان شیعه میرساند.[11] محمد بن عثمان مدتی قبل از وفات خویش، شیعیان را برای تحویل وجوه شرعی به حسین بن روح حواله میداده است و تاکید داشته که از او همانند خویش رسیدی دریافت ننمایید. این امر به گفته خود نایب دوم – محمد بن عثمان – به دستور امام عصر(عج) صورت گرفته که حاکی از جایگاه حسین بن روح نزد امام بوده است.[12] همچنین بنابر نقل ام کلثوم –دختر محمد بن عثمان - حسین بن روح ناظر املاک محمد بن عثمان نیز بوده و از وی ماهیانه سی دینار مستمری دریافت میکرد. ابن روح به اندازهای به نایب دوم محمد بن عثمان – نزدیک بوده که محمد بن عثمان، وی را از اخبار دورنی منزل خود نیز آگاه میکرده، طوری که ام کلثوم ارتباط زیاد آن دو را سبب پذیرش وکالت حسین بن روح توسط دیگر وکلا دانسته است. [13]ابن روح در دوره نایب دوم در دستگاه خلافت عباسی دارای وجاهت بوده به طوری که برخی از مشکلات اصحاب را رفع میکرده است[14] و از حمایت مالی مقامات دولتی و وزراء شیعی دستگاه خلافت، همچون بنوفرات برخوردار بود.[15]
دوران نیابت حسین بن روح و تحولات آن
در گونه در آخرین لحظات عمر محمد بن عثمان در حضور جمعی از بزرگان شیعه که به باور برخی از محققان از وکلای برجسته بغداد و دستیاران نایب دوم – محمد بن عثمان- بودند،[16] حسین بن روح بنابر دستور امام توسط محمد بن عثمان به عنوان نایب سوم انتخاب شد.[17] این در حالی است برخی از اصحاب انتظار داشتند که دیگر وکلا به جانشینی نایب دوم، منصوب شوند.[18] به گفته جعفر بن احمد بن متیل، اعضای نهاد وکالت و دستیاران محمد بن عثمان در بغداد پس از وفات وی، فعالیتهای خود را تحت نظر نوبختی ادامه دادند.[19] گفتنی است ابوسهل نوبختی – از متکلمان بزرگ شیعه در عصر غیبت صغرا- ممتاز بودن حسین بن روح در رازداری و حفظ اسرار مربوط به حضرت مهدی(عج) را دلیل انتصاب او به این مقام ذکر میکند. هنگامی که ابوسهل مورد سوال قرار میگیرد که چگونه است با جایگاهی که تو داشتی ابن روح به این مقام برگزیده شد؟ و ی در پاسخ گفت: «آنان (ائمه اطهار عليهم السّلام) بهتر از هركس مىدانند چه كسى را به اين مقام برگزينند. من آدمى هستم كه با دشمنان رفت وآمد دارم و با ايشان مناظره مىكنم. اگر من مکان امام غایب را چنان که ابوالقاسم بن روح میداند، میدانستم، شاید در هنگام احتجاج آن را فاش میکردم اما حسین بن روح، اگر امام را در زير عبای خود پنهان داشته باشد، و او را با قيچى ریزریزکنند، عبای خود را کنار نمیزند.»[20]ابن روح از همان آغاز شايستگى خود را براى رهبرى موفقيتآميز سازمان اماميه بروز داد. وی که به تعبیر شیخ طوسی عاقلترین مردم زمانهاش از نظر اهل سنت و شیعه بود، باتوجه به حساسیت دولت عباسی به شیعیان امامی، استفاده از تقیه را در مصدر کارش قرار داده بود.[21] او به قدرى محتاط بود كه حتى خادم خود را به خاطر ناسزاگويى به معاويه اخراج كرد.[22] بنابر نقل برخی از منابع ابن روح در دربار عباسی نفوذ داشت و مورد احترام مقتدر -خلیفه عباسی (295 320 ق) – بود.[23] اما با پایان یافتن حاکمیت آل فرات به دست حامد بن عباس (306 – 311 ق) وزیر جدید به حبس و مصادره آل فرات و بستگان وی اقدام کرد. در این میان وی از حسین بن روح – که از دوستان خاندان ابن فرات به شمار میرفت- نگذشت . البته چگونگی برخورد حامد با ابن روح و اساساً زندگی نایب سوم از این تاریخ (306 ق) تا سال 317 ق به درستی روشن نیست[24] و تنها از منابع امامیه و اهل سنت میتوان استنباط کرد که حسین بن روح مدتی مجبور شد که مخفیانه زندگی کند[25] و مدت پنج سال(312 – 317 ق) نیز زندانی شد.[26]
چگونگی عملکردحسین بن روح نوبختی در دوران نیابت
برخورد و مبارزه با مدعیان
از اقدامات ابن روح در نهاد وکالت میتوان به مقابله با مدعیان پرقدرت نیابت همچون حسین بن منصور حلاج و شلمغانی اشاره کرد. از جمله کسانی که به گفته شیخ طوسی، مدتی ادعای بابیت و نیابت امام دوازدهم(عج) را داشت، حسین بنمنصور حلاج (م 309 ق) بود.[27] بیشترین برخورد با حلاج توسط دیگر بزرگان امامیه همچون ابوسهل نوبختی و ابن بابویه صورت گرفت.[28] و تنها حسین بن روح در ارتباط با ادعاهای شلمغانی، افکار وی را به حلاج تشبیه کرده و میگوید: «شلمغانی با این گونه مسائل مانند حلاج میخواهد راهی برای قائل شدن به حلول قرار داده و به آنان (بنوبسطام) بگوید: خدای متعال با او متحد شده است».[29] گفتنی است با آنکه در توقیع لعن شلمغانی، نامی از حلاج برده نشده، طبرسی در ابتدا و قبل از نقل توقیع اشاره دارد که توقیع شامل حال حلاج نیز میباشد.[30] ناگفته نماند به رغم عدم اشاره منابع نخستین برخی از منابع متاخر آوردهاند که حسین بن روح بر مباح بودن قتل حلاج صحه گذاشته است.[31] محمد بن علی شلمغانی یکی دیگر از مدعیان دروغین نیابت در عصر نیابت ابن روح است.[32] شلمغانی از فقهای امامی بود.[33] که تألیفات او که در موضوعات متنوع نگارش یافته بود،[34]جایگاه ویژه ای در بین شیعیان داشت.[35] علاوه برجایگاه علمی، شلمغانی به لحاظ اجتماعی نیز مورد توجه حسین بن روح قرار گرفت، و نایب سوم برای او نزد مردم منزلت و جایگاه بزرگی قرار داد.[36] ابن روح در روز اولی که سرپرستیاش در نهاد وکالت اعلام شد با جمعی از شیعیان به منزل شلمغانی رفت و با او دیدار کرد.[37] حتی برخی روایات حاکی از آن است، در دورانی که حسین بن روح به صورت پنهانی میزیسته، شلمغانی را به جانشینی خود نصب کرده بود.[38] ناگفته نماند گزارشهای نیز برخلاف این گونه روایات وجود دارد، که حاکی از جانشینی ابن همام از حسین بن روح در این دوران است.[39]شلمغانی تلاش کرد با ادعاهای باطل و تبلیغات خود شیعیان خصوصا طایفه بنی بسطام را که نزد آنان به سبب اعتبار بخشی حسین بن روح دارای وجاهت و آبروی زیادی بود، بفریبد. حسین بن روح بعد از اطلاع از انحراف وی، برای بنی بسطام نامه نوشته از آنها میخواهد که شلمغانی را مورد لعن قرار دهند اما شلمغانی میتواند بنی بسطام را فریب داده و نفرین شدنش توسط ابنروح را به سود خود تفسیر کند.[40] برخی محققان معاصر بر این باورند نامه نگاری حسین بن روح با بنی بسطام حکایت از زندگی مخفیانه ابن روح دارد چراکه نایب سوم اگر مجبور به اختفاء نبود نزد بنی بسطام میرفت و دیگر شلمغانی نمیتوانست نفرین حسین بن روح را به سود خود تفسیر کند.[41] ابن روح در ذی الحجه سال 312 ق توقیع لعن ابن ابی العزاقر شلمغانی را در زندان دریافت کرده و برای انتشار به ابن همام میسپارد. منابع در این ارتباط ذکر نکردهاند که وی چگونه در زندان به این توقیع دست پیدا کرده است. برخی از محققان معاصر احتمال دادهاند، كه امام شخصاً و به اعجاز، اين توقيع را در زندان به وى رسانده باشد.[42] در حالی برخی دیگر از محققان بر این باورند که ابن همام، حلقه وصل ابن روح با امام بوده، به طوری که پیام امام و نایبش را به یکدیگر میرسانده است.[43] ناگفته نماند بنابر نقل ابن همام، ابن روح به جهت آنکه در دست طرفداران مقتدر زندانی بود، راجع به افشا نکردن مسئله لعن ابن ابی عزاقر از امام درخواست تکلیف کرد، ولی در جواب از ناحیه مقدسه دستور رسید که لعن ابن ابی عزاقر را آشکار کند و نترسد که در امان است و پس از مدت کوتاهی بعد از این جریان از زندان آزاد شد.[44] حسین بن روح، درخواست شلمغانی برای مباهله با وی را اینگونه پاسخ میدهد: دروغگو در بین ما دو نفر کسی است که زودتر از دیگری از دنیا برود.[45] شلمغانی قبل از انحراف، کتابی در فقه به نام التکلیف تالیف کرده بود. بعد از آشکار شدن انحراف وی، حسین بنروح این کتاب را خواسته و از آغاز تا پایان آن را مطالعه کرد و آن گاه گفت: تمام آن از ائمه روایت شده غیر از دو یا سه مورد که در آنها بر ائمه دروغ بسته است.[46] ناگفته نماند شیخ طوسی در موضع دیگری از کتابش نقل میکند که کتاب التکلیف از همان ابتدا با نظارت ابن روح تدوین یافته است و شلمغانی تنها ابواب آن را سرو سامان داده و بعد از عرضه بر ابن روح و اصلاح آن توسط وی، آن را نقل کرده است.[47]
حل مشکلات شیعیان
حسین بن روح در مشکلات علمی و شبهات اعتقادی برخی از شیعیان گرهگشا بوده است.[48] نکته درخور توجه این است که ابن روح بعد از بیان پاسخ در یک شبهه اعتقادی، تصریح میکند که تمامی آنچه را که بیان کرده، از امام دوازدهم علیه السلام شنیده و از خود سخنی نگفته است.[49] ابن روح از جهت علمی با حوزه حدیثی قم در ارتباط بوده به طوری که نقل شده وی کتاب «التادیب» را برای ارزیابی نزد مشایخ حدیث در قم فرستاد و از آنان خواست تا آن را بررسی کنند.[50] گفتنی است برخی از محققان معاصر کتاب التادیب را از نگاشتههای شلمغانی دانسته[51] در حالی که چنین انتسابی در هیچ منبعی صورت نپذیرفته[52] و اصحاب تراجم، آن را تالیف خود ابن روح میدانند.[53] طبق منابع امامیه همه نایبان چهارگانه در مواردی با ابزار خوارق عادات و نشان دادن کرامتی از خود، شك و ترديد و حيرت را نسبت به حقانیت نیابت خود از دل برخى شيعيان مىزدودند. به اعتقاد اماميه آن كس كه خود را بعنوان نایب معرفى مىكند و قادر به انجام معجزه نيست، درباره امام دروغ گفته و از سازمان (وكالت) بيرون رانده مىشود[54] در اين ميان، نمونههاى بيشترى نسبت به سومين نایب ناحیه مقدسه- حسین بن روح - نقل شده است[55] كه مىتوان دليل آن را بعد زمانى بين شروع غيبت و عصر وى عنوان كرد كه طبيعتا موجب بروز ترديدهايى در شيعيان مىشد[56]
پانویس
- ↑طوسی، الغیبة، ص 371
- ↑صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 501، طوسی، الغیبة، ص 370
- ↑کشی، رجال، ص 557
- ↑احمدی کچایی، تاریخ تحلیلی امامیه در غیبت صغری، ص 429، جبارى، سازمان وكالت و نقش آن در عصر ائمه(علیهم السلام)، ج 2، ص 469
- ↑صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 503 - 504
- ↑اباذرى، ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى سفير سوم، ص 46 – 47، جبارى، سازمان وكالت و نقش آن در عصر ائمه(علیهم السلام)، ج 2، ص 469
- ↑صولی، کتاب الاوراق، ج 2، ص 104، طوسی، الغیبة، ص 386 – 387،
- ↑طوسی، الغیبة، ص 386
- ↑صولی، کتاب الاوراق، ج 2، ص 104
- ↑طوسی، الغیبة، ص 306 – 307
- ↑همان، الغیبة، ص 372
- ↑ر.ک همان ص 367 – 368، همان، ص 370
- ↑همان، ص 372
- ↑صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 505 - 506
- ↑طوسی، الغیبة، ص 372
- ↑ر.ک حسین، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم(عج)، ص 171- 172
- ↑ر.ک طوسی، الغیبة، ص 370- 372
- ↑همان، ص 368 - 369
- ↑همان، ص 369، حسین، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم(عج)، ص 196
- ↑همان، ص 391
- ↑همان، ص 384
- ↑همان، ص 385 - 386
- ↑همان، ص 384
- ↑ن ک ذهبی، تاریخ الاسلام، ج 24، ص 191، همو، سیراعلام النبلاء، ج 15، ص 223، اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ص 217 - 218
- ↑طوسی، الغیبة، ص 302 - 304
- ↑ر.ک طوسی، الغیبة، ص 410، ذهبی، تاریخ اسلام، ج 24، ص 191
- ↑طوسی، الغیبة، ص 401
- ↑همان، ص 401 - 403
- ↑همان، ص 405
- ↑طبرسی، الاحتجاج، ج 2، ص 474
- ↑اردبیلی، حدیقة الشیعة، ج 2، ص 745، ر.ک احمدی کچایی، تاریخ تحلیلی امامیه در غیبت صغری، ص 419 – 423، همو، نقش سیاسی و فرهنگی حسین بن روح نوبختی در بازه زمانی غیبت صغری، ص 69 - 70
- ↑طوسی، الغیبة، ص 403
- ↑همان، ص 408
- ↑نجاشی، رجال، ص 378- 379
- ↑طوسی، الغیبة، ص 389- 390
- ↑همان، ص 403
- ↑ذهبی، تاریخ اسلام، ج 24، ص 190
- ↑طوسی، الغیبة، ص 302- 304
- ↑ر.ک احمدی کچایی، صمصامی، بررسی عملکرد نهاد وکالت در دوران اختفا و زندان حسین بن روح نوبختی، ص 34 - 35
- ↑همان، ص 403- 405
- ↑ذاکری، بررسی زندگانی سیاسی فرهنگی شلمغانی، ص 216
- ↑جباری، سازمان وکالت ونقش آن در عصر ائمه، ج 1، ص 316
- ↑ر.ک احمدی کچایی، صمصامی، بررسی عملکرد نهاد وکالت در دوران اختفا و زندان حسین بن روح نوبختی، ص 38 - 40
- ↑طوسی، الغیبة، ص 410
- ↑همان، ص 307
- ↑طوسی، الغیبة ص 409
- ↑همان، ص 389
- ↑صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 507 - 509، طوسی، الغیبة، ص 389 - 390
- ↑صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 508 - 509
- ↑طوسی، الغیبة، ص 390
- ↑صدر، محمد، تاریخ الغیبة الصغری، ج 1، ص 513
- ↑ذاکری، بررسی زندگانی سیاسی فرهنگی شلمغانی، ص 7
- ↑آقابزرگ تهرانی، الذريعة إلى تصانيف الشيعة، ج 3، ص 210، امین، أعيان الشيعة، ج 6، ص 22، کحاله، معجم المؤلفين، ج 4، ص 8
- ↑حسین، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم(عج)، ص 140
- ↑صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 516 - 517، همان، 518 – 519، طوسی، الغیبة، ص 315 – 317،
- ↑جبارى، سازمان وكالت و نقش آن در عصر ائمه(علیهم السلام)، ج 1، ص 374
منابع
- آقابزرگ تهرانى، محمدمحسن، الذريعة إلى تصانيف الشيعة، چاپ: سوم، دار الأضواء، بیروت، 1403 ق
- اباذرى، عبد الرحيم، ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى سفير سوم، سازمان تبليغات اسلامی، تهران، 1376
- احمدی کچایی، مجید، تاریخ تحلیلی امامیه در غیبت صغری، موسسه آینده روشن، قم، 1396
- ــــــــــــــــــ؛ نقش سیاسی و فرهنگی حسین بن روح نوبختی در بازه زمانی غیبت صغری، فصلنامه مشرق موعود، شماره 46، تابستان 1397
- ــــــــــــــــــ؛ صمصامی، محمد مهدی، بررسی عملکرد نهاد وکالت در دوران اختفا و زندان حسین بن روح نوبختی، فصلنامه مشرق موعود، شماره 40، زمستان 1395
- اردبیلی، حدیقة الشیعة، تصحیح: صادق حسن زاده، چاپ: سوم، انتشارات انصاریان، قم، 1383
- اقبال آشتیانی، عباس، خاندان نوبختی، کتابخانه طهوری، چاپ: دوم، تهران، 1345
- امين، سید محسن، اعيان الشيعة، محقق: حسن امين، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1403 ق
- حسین، جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ترجمه: سید محمد تقی آیت اللهی، امیرکبیر، چاپ چهارم، تهران، 1386
- جباری، محمدرضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، 1382
- ذاکری، محمد تقی، پایان نامه بررسی زندگانی سیاسی فرهنگی شلمغانی، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، 1393
- ذهبى، محمد بن احمد، تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الاعلام، محقق: عمر عبد السلام تدمرى، چاپ: دوم، دار الكتاب العربى، بیروت، 1413 ق
- ــــــــــــــــــ؛ سیراعلام النبلاء، محقق: ابراهیم زبیق، چاپ یازدهم، موسسه الرسالة، بیروت، 1419 ق
- صدر، محمد، تاريخ الغيبة الصغرى، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1412 ق
- صدوق، محمد بن على بن بابویه، كمال الدين و تمام النعمة، علی اکبر غفاری، اسلاميه، چاپ دوم، تهران، 1395 ق
- صولی، محمد بن یحیی، كتاب الاوراق، محقق: ج. هيورث دن، الهيئة العامة لقصور الثقافة، قاهره، 1425 ق
- طبرسى، احمد بن على، الاحتجاج على اهل اللجاج، محقق: محمد باقر خرسان، نشر مرتضى، نشهد، 1403 ق
- طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، مصحح: عباد الله تهرانی، علی احمد ناصح، دار المعارف الاسلامية، قم، 1411 ق
- كحاله، عمر رضا، معجم المؤلفين، دار إحياء التراث العربی، بیروت، 1376 ق
- کشی، محمد بن عمر، رجال (اختیار معرفة الرجال)، محقق: حسن مصطفوی، دانشگاه مشهد، 1409 ق
- نجاشى، احمد بن على، رجال، محقق: سيد موسى شبيرى زنجانى، چاپ: ششم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1365