مهدویت در تفسير القرآن العظيم
مهدویت در تفسير القرآن العظيم، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
ابن ابى حاتم رازی از مفسران اهل سنت است. «تفسيرالقرآن العظيم» معروف به تفسير ابن ابىحاتم از آثار معروف وی شمرده شده است. وی در ذیل 16 آیه درباره اتفاقات عصر مانند ظهور امام مهدی، نزول عیسی، غلبه اسلام بر سایر ادیان، سخن گفته است.
شخصیت شناسی
عبدالرحمن بن محمد بن ادريس بن منذر تميمى حنظلى رازى مشهور به ابن ابى حاتم، متولد 240ق و مفسر، متكلم، فقيه و محدث بنام اسلامى، در رى زاده شد و سالهاى نخستين زندگي اش در همين شهر گذراند.[1]
او از پدر خود ابوحاتم و ابوزرعه رازى دانش و حديث آموخت و نيز از فضل بن شاذان نيشابورى قرائت قرآن فرا گرفت. سپس خود به طلب علم رهسپار شام و مصر گرديد و هفت ماه در مصر اقامت گزيد و از عالمان و فقيهان و محدثان آن ديار فقه و حديث آموخت. آنگاه در 264ق عازم اصفهان شد.
گرچه مذهب فقهى و كلامى وى آشكارا ياد نشده، عبّادى او را از فقيهان شافعى دانسته است.[2]روشن نيست وی در چه زمانی از اين سفرها به رى بازگشته، اما قطعى است كه در رى درگذشته است؛ محقق کتاب و صاحب کتاب تذکره الحفاظ، وفات او را سال 327ق برابر با 938م، و مدت عمرش را 87 سال ذکر کرده است.[3] اما داودی و سیوطی مدت عمرش را 90 سال بیان کردند.[4]
جایگاه علمی
ابن ابى حاتم را حافظ، ناقد، شيخالاسلام و ثقه خواندهاند. از فضايل اخلاقى و معنوى و زهد و پارسايى او بسيار ياد شده است. پدرش درباره او گفته است: «در عبادت كسى را برتر از او نديده و حتى گناهى از او سر نزده است». ابويعلى خليلى در وصف او مىگويد: «وى دريايى از علم و معرفت بود، در شناخت اقوال و آراء صحابه و تابعان و علماى بلاد سرآمد بود.»[5]
معرفی تفسیر
«تفسيرالقرآن العظيم» ، تفسيرى مأثور به زبان عربى، شامل كل قرآن است. ابن ابىحاتم تفسير خود را بر اساس آثار رسيده از صحابه و تابعان بنا نهاد و كمال دقت را در اسناد و منابع روايى خود به خرج داده ودر به دست آوردن روايات صحيح كوشيد؛ از اينرو تفسير وى مورد توجه همگان قرار گرفت. جلالالدين سيوطى مىنويسد: «كتاب ابن جرير طبرى ارزشمندترين و گرانسنگترين تفسيرهاست، پس از او، ابن ابىحاتم است و همه آنها مستند به صحابه و تابعان و پيروان آنان است.»[6] سیوطی از آن به التفسیرالمسند یاد کرده و گفته است« تفسیر او دوازده جلد است و من آن را در تفسیرم خلاصه کردهام.[7]
ابن ابی حاتم در وصف و بيان روش تفسير خود مىنويسد: «كوشيدم تا اين تفسير را با صحيحترين آثار سلف صالح فراهم سازم. نخست آثار منقول از پيامبر اكرم(ص) را جداگانه آوردم و كسى را با او همراه نساختم. سپس به تفاسير منقول از بزرگان صحابه پرداختم و در پى آن، تفاسير تابعان را آوردهام و موارد وفاق و اختلاف آنان را يادآور شدم.»[8]
ابن ابىحاتم در تفسير هر آيه، به روايات مأثور (منقول) پيرامون هر يك پرداخته و در صورت اختلاف متن، تحت عنوانهاى «وجه دوم»،«وجه سوم» و... آنها را مطرح كرده و اقوال را به گونهاى منظم و جدا از هم آورده است. ايشان هرگز به مسائل جنبى نپرداخته است. به همين جهت، تفسيرى كاملاً مبتنى بر نصوص وارده است و چيزى با آن در نیامیخته است. از اينرو در اين تفسير بهطور پراكنده تنها آياتى كه درباره آنها رواياتى نقل شده، تفسير شده است. اين تفسير كه گاهى با عنوان تفسير ابن ابىحاتم رازى نيز ياد مىشود،[9] با تحقيق اسعد محمد الطيّب به چاپ رسيده و 19541 روايت تفسيرى دربردارد.
مهدویت در تفسیر القران العظیم
ایشان در ذیل 16 آیه درباره اتفاقات عصر مهدوی مطالبی آورده است؛ ابن ابی حاتم در تفسیر خود به این موضوعات پرداخته است:
1. ظهور امام مهدی (عج)
ابن ابی حاتم در ذیل آیهوَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ وَ سَعى في خَرابِها أُولئِكَ ما كانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ . [10] «خزی در دنیا» را به زمان قیام [حضرت] مهدی(عج) تأویل برده است ودر این باره می گوید: «اگر امام قیام کند قسطنطنیه را فتح و آنها را میکشد و این برای آنها خزی میباشد»[11]
2. نزول حضرت عیسی (ع)
ابن ابیحاتم در ذیل آیهوَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهيدا. [12] مثل اکثر مفسران اهلسنت به بحث نزول عیسی(ع) و ایمان آوردن همه اهل کتاب به آن حضرت پرداخته و به مناسبت به سیره و اقداماتش مانند قتل خنزیر و شکستن صلیب و برداشتن صلیب پرداخته است[13] و نزول عیسی(ع) را از مصادیق آیه وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فيهِ لَفي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقيناً بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ كانَ اللَّهُ عَزيزاً حَكيماً[14] و آیه وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ.[15] و آیه وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ. [16] دانسته است[17]
کشته شدن دجال از دیگر اقدامات آن حضرت است که این مفسر در ذیل آیهوَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصيلاً لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها سَأُريكُمْ دارَ الْفاسِقينَ. وآیه
وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ. [18]و آیه وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ.[19] و آیه يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطيعُونَ.[20] آورده است.[21]
3. اشراط الساعة
ابن ابی حاتم در ذیل آیههَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِيهُمُ الْمَلا´ئِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لاَ يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ.[22] منظور از «بعض آیات» را طلوع شمس از مغرب دانستهاند[23] که این نشانه را همه مفسران اهلسنت به عنوان اشراطالساعة بیان کردهاند.
شکسته شدن سد و خروج یأجوج و مأجوج از پشت آن در آخرالزمان از جمله مطالبی است که در ذیل آیه قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّي فَإِذَا جَاء وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاء وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا[24] و آیه حَتَّي إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ[25] مطرح کرده است.[26] در آیه دیگر مفسر دجال را مصداق آیه إِنَّ الَّذينَ يُجادِلُونَ في آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ في صُدُورِهِمْ إِلاَّ كِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ.[27] دانسته است.[28]
دابةالارض در تفسیر قرآن عظیم ابن ابیحاتم بر اساس روایتی از پیامبر گرامی اسلام(ص) ذیل آیه وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ.[29] معرفی شده است. دابه الارض به صورت شخصی در آخرالزمان تطبیق دادند که خروج می کند؛ درحالیکه در دستان او عصای موسی(ع) و انگشتر سلیمان نبی(ص) که با عصای موسی دماغ کفار را به خاک میمالد و با خاتم سلیمان چهره مؤمن را روشنایی میبخشد و سپس با ذکر روایاتی به مصادیق دابهالارض و ویژگیهای آن میپردازد.[30]
4. غلبه اسلام
ابن ابیحاتم در ذیل آیه هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ .[31] آورده است که اسلام بر همه ادیان غلبه کامل پیدا خواهد کرد و همه ادیان و اهل کفر منقضی خواهد شد و همه جهان و حتی حیوانات در آسایش کامل در کنار هم زندگی میکنند بدون اینکه به همدیگر تعرض کنند، بی آنکه وی از منقضی کننده همه ادیان و ایجاد کننده آسایش نامی ببرد، در ادامه برخی اتفاقات دیگری بیان کرده است که در روایات شیعه و اهلسنت عَلَم شده است؛ مانند اقدامات حضرت عیسی(ع) که اگر نزول کند خوک را بکشد، جزیه را بردارد و صلیب را بشکند. [32]
پانویس
- ↑سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الأنساب، ج4، ص287؛ ذهبی، محمد بن احمد، سیر الاعلام النبلاء، ج13، ص250؛ محمد حسین ذهبی، تذكرة الحفاظ للذهبي، ج3، ص829؛ ماتريدي سمرقندي، ابيمنصور محمد بن محمود، تفسيرالقرآن العظيم تأويلات اهل سنة، ج1، ص7.
- ↑محمد بن احمد عبادی، طبقات فقهاء الشافعیه، ص29؛ كاظم موسوى بجنوردى، دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج2، ص637.
- ↑محمد حسین ذهبی، تذكرة الحفاظ، ج3، ص831؛ ماتريدي سمرقندي، ابيمنصور محمد بن محمود، تفسيرالقرآن العظيم تأويلات اهل سنة، ج1، ص7.
- ↑جلال الدين سيوطى، طبقات المفسرين(للسيوطي)، ج1، ص53؛ محمد بن على بن احمد الداودى، طبقات المفسرين (للداودي)، ج1، ص288.
- ↑ذهبی، محمد بن احمد، سیر الاعلام النبلاء، ج13، ص246؛ محمد حسین ذهبی، تذكرة الحفاظ، ج3، ص830.
- ↑سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج4، ص212.
- ↑جلال الدين سيوطى، طبقات المفسرين(للسيوطي)، ص63.
- ↑ابن ابي حاتم، عبدالرحمن بن محمد بن ادريس الرازي، تفسيرالقرآن العظيم، ج1، ص14؛ علی اکبر بابایی، تاریخ تفسیر قرآن، ص516.
- ↑حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج1، ص436؛ اين كتاب را با عنوان تفسير ابن ابىحاتم ذكر كرده و خبر داده كه سيوطى آن را در يك جلد خلاصه كرده است.
- ↑و كيست ستمكارتر از آن كه مردم را از ذكر نام خدا در مساجد منع كند و در خرابى آن اهتمام و كوشش نمايد؟ چنين گروه را نشايد كه در مساجد مسلمين در آيند جز آنكه (بر خود) ترسان باشند. اين گروه را در دنيا ذلت و خوارى نصيب است و در آخرت عذابى بزرگ. ( بقره: 114)
- ↑ابن ابي حاتم، عبدالرحمن بن محمد بن ادريس الرازي، تفسيرالقرآن العظيم، ج1، ص211.
- ↑و هيچ كس از اهل كتاب نيست جز آنكه پيش از مرگ به وى (عيسى) ايمان خواهد آورد و در روز قيامت او بر آنان گواه خواهد بود ( نساء:159)
- ↑ابن ابي حاتم، عبدالرحمن بن محمد بن ادريس الرازي، تفسيرالقرآن العظيم، ج4، ص1113-1114.
- ↑و هم از اين رو كه گفتند: ما مسيح عيسى بن مريم رسول خدا را كشتيم، در صورتى كه او را نه كشتند و نه به دار كشيدند بلكه امر بر آنها مشتبه شد و همانا آنان كه درباره او عقايد مختلف اظهار داشتند از روى شك و ترديد سخنى گفتند و عالم به او نبودند جز آنكه از پى گمان خود مىرفتند و به طور يقين مسيح را نكشتند ( نساء: 157)
- ↑و از خلقى كه آفريدهايم فرقهاى به حق هدايت مىكنند و به حق حكم و دادگرى مىكنند. (181)
- ↑و (نزول) عيسى علم و نشانه ساعت قيامت است (و مبشر حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم خواهد بود)، زنهار در آن ساعت شك و ريب روا مداريد و (امر) مرا پيروى كنيد كه راه راست همين است. ( زخرف: 61)
- ↑ابن ابي حاتم، عبدالرحمن بن محمد بن ادريس الرازي، تفسيرالقرآن العظيم، ج4، ص1110-1112 و ج5، ص1623 و ج10، ص3285.
- ↑و در الواح (تورات آسمانى) از هر موضوع براى نصايح و پند و هم تحقيق هر چيز (براى علم و معرفت) به موسى نوشتيم (و دستور داديم) كه (حقايق و احكام) آن را به قوت (عقل و ايمان) فراگير و قوم را دستور ده كه نيكوتر مطالب آن را اخذ كنند، كه (پستى) مقام و منزلت فاسقان را به زودى به شما نشان خواهم داد. ( اعراف: 145)
- ↑و ما ابراهيم را با لوط (از شر نمروديان) برهانيديم و به (شام) سرزمينى كه مايه بركت جهانيان قرار داديم آنها را بفرستاديم. ( انبیا: 71 )
- ↑در آن روز بسيار سخت به سجده خدا خوانده شوند و نتوانند. (قلم: 42)
- ↑ابن ابي حاتم، عبدالرحمن بن محمد بن ادريس الرازي، تفسيرالقرآن العظيم، ج5، ص1564-1565 و ج8، ص2457 و ج10، ص3367- 3368.
- ↑آيا (منكران) انتظارى دارند جز آنكه فرشتگان (قهر) بر آنها درآيند و يا (امر) خدا (و يا قضاى الهى) بر آنان فرا رسد (و همه هلاك شوند) يا برخى دلايل و آيات خدا آشكار شود؟ روزى كه بعضى آيات (قهر) خداى تو بر آنها برسد آن روز هيچ كس را ايمانش نفع نبخشد اگر قبل از آن ايمان نياورده و يا در ايمان خود كسب خير و سعادت نكرده باشد. بگو: شما در انتظار (نتيجه اعمال زشت خود) باشيد ما هم در انتظار هستيم. ( انعام: 158)
- ↑ابن ابي حاتم، عبدالرحمن بن محمد بن ادريس الرازي، تفسيرالقرآن العظيم، ج5، ص 1427-1428.
- ↑ذو القرنين گفت كه اين (قدرت و تمكن بر بستن سد) لطف و رحمتى از خداى من است و آن گاه كه وعده خداى من فرا رسد (كه روز قيامت يا روز ظهور حضرت ولى اللَّه اعظم است) آن سد را متلاشى و هموار با زمين گرداند و البته وعده خداى من محقق و راست است. ( کهف: 98)
- ↑تا روزى كه راه يأجوج و مأجوج باز شود و آنان از هر جانب (پست و) بلند زمين شتابان درآيند (كه روز قيامت يا قيام ولى عصر عليه السّلام مقصود است). (انبیا: 96 )
- ↑ابن ابي حاتم، عبدالرحمن بن محمد بن ادريس الرازي، تفسيرالقرآن العظيم، ج8، ص2390-2391 و ص2467-2468.
- ↑آنان كه در آيات خدا بىهيچ حجت و برهان كه آنان را آمده باشد راه انكار و جدل پيمايند جز تكبر و نخوت (و قصد رياست) چيزى در دل ندارند كه به آرزوى دل هم آخر نخواهند رسيد، پس تو (از شر و فتنه آنها) پناه به درگاه خدا بر، كه خدا شنوا و بيناست. ( غافر: 56)
- ↑ابن ابي حاتم، عبدالرحمن بن محمد بن ادريس الرازي، تفسيرالقرآن العظيم، ج10، ص3268.
- ↑و هنگامى كه وعده عذاب كافران به وقوع پيوندد (و يا زمان انتقام به ظهور قائم فرا رسد) جنبندهاى از زمين بيرون آريم كه با آنان تكلم كند، كه مردم به آيات ما (بعد از اين) از روى يقين نمىگروند. ( نمل: 82)
- ↑ابن ابي حاتم، عبدالرحمن بن محمد بن ادريس الرازي، تفسيرالقرآن العظيم، ج9، ص2923-2926.
- ↑اوست خدايى كه رسول خود را به هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر همه اديان عالم تسلط و برترى دهد هر چند مشركان ناراضى و مخالف باشند. ( توبه: 33)
- ↑ابن ابي حاتم، عبدالرحمن بن محمد بن ادريس الرازي، تفسيرالقرآن العظيم، ج6، ص1786.
منابع
- ابن ابى حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسيرالقرآن العظيم (ابنابىحاتم)، تحقيق: اسعد محمد الطيب، مكتبة نزار مصطفى الباز، عربستان سعودى، سوم، 1419ق.
- بابايى، على اكبر، مكاتب تفسيرى، سمت/پژوهشكده حوزه و دانشگاه- تهران، چاپ: اوّل، 1381/1386.
- حاج خلیفه، مصطفی، کشف الظنون، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1413ق.
- داودى، محمد بن على بن احمد، طبقات المفسرين(للداودي)، دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ: بىنا، بىتا.
- ذهـبی، ابـوعبد اللّه شمس الدین؛ سیر اعلام النـبلاء، تـحقیق: شـعیب ارنـؤوط، بـیروت، مؤسسة الرسالة،(1413 ق).
- ذهبی، محمد بن احمد، تذکرةالحفاظ، موسسه الرساله، بیروت (بیتا).
- سمعاني، ابوسعد عبدالكريم بن محمدبن منصور، الأنساب، تحقيق: عبدالله عمر البارودي، دار الكتب العلمية، بیروت، ۱۴۰۸ق.
- سيوطى، جلال الدين، طبقات المفسرين( للسيوطي)، دار الكتب العلمية، بيروت، بىتا.
- سيوطي، جلال الدين ، الإتقان في علوم القرآن، دار الكتاب العربى، بيروت، چاپ: دوم، 1421ق.
- عبادی، محمد بن احمد، طبقات فقهاء الشافعیه، به کوشش: لیدن گوستاو وتستام، 1964م.
- ماتريدي سمرقندي، ابي منصور محمد بن محمود (316 ق)، تفسير القرآن العظيم المسمي تأويلات اهل السنة، موسسه الرسالة الناشران، بيروت ـ لبنان، اول، 1425ق ـ 2004م.
- موسوى بجنوردى، كاظم، دائرة المعارف بزرگ اسلامى، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، 1374ش.
- برگرفته از کتاب سیر تطور دیدگاه مفسران درباره آیات مهدویت ، مرتضی عبدی چاری .