نزول عیسی (عیسی در عصر ظهور)
نزول عیسی (عیسی در عصر ظهور)، از دانشنامه مجازی ویکی مهدویت
نزول عيسى (ع) و همگامىاش با امام مهدى(ع) از موارد اتفاقى ميان شيعه و اهل سنت است. پس از قيام و پيروزى مهدى، حضرت مسيح (ع) به او مىپيوندد و پشت سرش نماز مىخواند و رهبرى او را بر اهل ايمان مىپذيرد.
زندگی نامه
حضرت عیسی(ع) یكی از پیامبران اولوالعزم و از انبیاء بنی اسرائیل است، ولادت او به طور معجزه به اذن خدا، بدون پدر رخ داد، مادرش حضرت مریم(س) دختر عمران(ع) است، کتاب مقدس و مورخین محل تولد حضرت عیسی را «بیت لحم» فلسطین میدانند.[۱] این پیامبر الاهی در همان کودکی با سخن گفتن خود به مقام نبوت خود تصریح کرد.[۲] اما بنابر پاره ای از روایات در سن ۳۰ سالگی به رسالت مبعوث گردید. [۳]
حیات حضرت عیسی
برخی از یهودیان که دشمنی حضرت مسیح را در دل داشتند، کمر به کشتن او بستند. با خیانت یکی از حواریون به نام یهودای اسخریوطی که قلباً به او ایمان نیاورده بود و منافق محسوب میشد، محل اختفای حضرت عیسی افشا شد و دشمان به آنجا رفته و شخصی که در ظاهر شبیه به حضرت عیسی بود را دستگیر کردند و به صلیب کشیدند.
مسیحیان بر اساس متن کتاب مقدس معتقدند ایشان در زمان حیاتشان به صلیب کشیده[۴] و پس از چند روز زنده شدند[۵] و بعد از گذشت ۴۰ روز به آسمان عروج کردند.[۶] اما در دین اسلام و از منظر قرآن کریم، ایشان نه تنها به صلیب کشیده نشدند بلکه حتّی فوت هم نکردند. آیه شریفه ۱۵۷ سوره نساء ضمن بیان این حقیقت، اشاره ای هم به نگرش های غلط در مورد ایشان می کند: ... وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُم... و بر طبق آیه ۵۵ سوره آل عمران، ایشان در زمان حیاتشان، به آسمان عروج کرده اند. در منابع حدیثی اسلامی نیز روایاتی مویّد مطلب فوق وجود دارد که در بعض آنها داستان عروج به آسمان، [۷] ودر بعض دیگر مردود بودن عقیده مصلوب بودن ایشان[۸] بیان شده است.
بنابراین نقطه ی اشتراک بین عقیده ی مسلمانان و مسیحیان، مربوط به زنده بودن ایشان می باشد، به گونه ای که مسیحیان اعتقاد به زنده شدن بعد از به صلیب کشیدن، و مسلمانان به عدم فوت ایشان از ابتدا اعتقاد دارند.
حضرت عیسی در عصر ظهور
پس از اعتقاد به حیات عیسی وی در دوران آغازین ظهور نزول خواهد کرد. نزول ایشان، از اموری است که مورد اتفاق جامعه ی مسلمین می باشد. در این بین احادیث فریقین نقش بسزایی در شکل گیری این اعتقاد دارد.
احادیث شیعی
در منابع روایی شیعی احادیث فراوانی داریم که به نزول عیسی و اقتدای وی به امام مهدی سخن گفته شده است به عنوان نمونه دو حدیث ذکر می شود
- پيامبر خدا (ص) فرمود: «لَو لَم يَبقَ مِنَ الدُّنيا إلّايَومٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذلِكَ اليَومَ حَتّى يَخرُجَ فيهِ وَلَدِي المَهدِيُّ، فَيَنزِلُ روحُ اللَّهِ عيسَى بنُ مَريَمَ فَيُصَلّي خَلفَهُ، وتُشرِقُ الأَرضُ بِنورِه، يَبلُغُ سُلطانُهُ المَشرِقَ وَالمَغرِبَ. اگر جز يك روز از دنيا نمانده باشد، خداوند، آن روز را چندان طولانى مىكند تا فرزندم مهدى در آن خروج كند، و روح اللَّه، عيسى بن مريم، فرود مىآيد و پشت سر او نماز مىخواند و زمين از نور او روشن مىشود و حاكميتش به شرق و غرب مىرسد».[۹]
- پيامبر خدا (ص) به فاطمه (س) فرمود: «ومِنّا وَاللَّهِ الَّذي لا إلهَ إلّاهُوَ مَهدِيُّ هذِهِ الامَّةِ الَّذي يُصَلّي خَلفَهُ عيسَى بنُ مَريَمَ. ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلَى مَنكِبِ الحُسَينِ (ع) فَقالَ: مِن هذا- ثَلاثاً-. و سوگند به خداوندى كه جز او معبودى نيست، مهدىِ اين امّت، از ماست؛ كسى كه عيسى بن مريم، پشت سرش نماز مىخواند».سپس با دستش بر شانه حسين (ع) زد و سه بار فرمود: «از [نسل] اين»[۱۰]
احادیث اهل سنت
در نزد اهل تسنن نیز، در مورد موضوع نزول عیسی بن مریم (ع) روایات فراوانی وارد شده است .این روایات دارای تنوع فراوانی است :
- عَنِ النَّبِيِّ (ص)، الَ:يَنزِلُ عيسَى بنُ مَريمَ عِندَ المَنارَةِ البَيضاءِ شَرقِيَّ دِمَشقَ. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «عيسى بن مريم عليه السلام كنار مناره سپيد در شرق دمشق فرود مىآيد[۱۱]
- قالَ رَسولُ اللَّهِ (ص) :لا تَزالُ امَّتي ظاهِرينَ عَلَى الحَقِّ حَتّى يَنزِلَ عيسَى بنُ مَريَمَ، فَيَقولُ إمامُهُم: تَقَدَّم، فَيَقولُ: أنتُم أحَقُّ، بَعضُكُم امراءُ بَعضٍ، أمرٌ أكرَمَ اللَّهُ بِهِ هذِهِ الامَّةَ همواره امّتم بر حق و پيروزند تا اين كه عيسى بن مريم فرود مىآيد. پس امام آنان مىگويد:" جلو بايست" و او مىگويد: شما شايستهتريد. برخى از شما امير ديگران است؛ امرى كه خداوند، اين امّت را با آن، گرامى داشته است»[۱۲]
- قَالَ رَسُولُ اللَّه كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا نَزَلَ ابْنُ مَرْيَمَ فِيكُمْ وَ إِمَامُكُمْ مِنْكُمْ.[۱۳]چگونه اید هنگامی که عیسی بن مریم نازل می شود، در حالی که امامتان از خودتان است. همانطور که مشاهده می شود حدیث به نزول عیسی بن مریم اشاره دارد در زمانی که امامی از خود مسلمانان در میان آنان وجود دارد.
نتیجه سخن در این بخش آنکه اصل نزول حضرت عیسی بن مریم (ع) در آخر الزمان به دلیل کثرت و تواتر روایات موجود در تراث شیعی و عامه، امری قطعی و غیر قابل انکار می باشد، و اختلافات جزیی در کیفیت این امر باعث خدشه به اصل عقیده به نزول ایشان نخواهد شد.
نقش عیسی (ع) در دوران ظهور
بعد از اثبات نزول عیسی (ع) در آخر الزمان، موضوع بسیار مهمی که لازم به ذکر است، بررسی کارکرد ایشان در آن دوران می باشد. بدین معنا که بررسی شود آن حضرت بعد از نزول از آسمان، در زمین چه نقشی ایفا خواهند کرد. در بررسی و تحلیل روایات اسلامی عمدتا می توان کارکردهای زیر را برای ایشان بیان کرد:
نقش معرِّف و مویّد امام مهدی (عج)
با توجه به روايات اقتدای عیسی بن مریم بر امام مهدی (ع) در نماز، و تصریح به افضلیت و اقدمیت امام علیه السلام، مي توان معرفی امام مهدی (عج) به جهانیان و بالاخص مسیحیان را، اساسی ترین کارکرد عیسی مسیح در دوران ظهور دانست. مسیحیانی که عقیده به منجی بودن عیسی بن مریم دارند، با مشاهده ی تبعیت ایشان از امام مهدی (عج)، حجت بر آنها تمام خواهد شد و در صورت نداشتن اغراض نفسانی، به امام مهدی علیه السلام ایمان خواهند آورد. در روایات شیعه، چیزی بیش از این مطرح نشده است و موارد بعدی در متون اهل سنت آمده است
کارگزار امام مهدی
در حکومتی که رهبری آن بهعهده حضرت مهدی (عج) است، کارگزاران و مسئولان حکومت او نیز باید از بزرگان و نیکان امت باشند؛ لذا طبق آنچه در روایات آمده است، ترکیب دولت حضرت مهدی علیهالسلام را پیامبران، جانشینان آنان، تقواپیشگان و صالحان روزگار تشکیل خواهند داد.
در روایتی میخوانیم که حضرت وزیر امام مهدی است« و هو الوزير الأيمن للقائم و حاجبه و نائبه» حضرت مهدی علیهالسلام و پردهدار و جانشین آن حضرت است[۱۴].
در روایات دیگری کارکردهای مانند قتل دجال و از بین بردن مظاهر مسیحیت مانند شکستن صلیب آمده است که با روایات شیعی که آنها را بر عهده امام مهدی می داند در تعارض است.
مدّت ماندن عيسى (ع)
در منابع اهل سنت مدت زمان حضور عیسی در روی زمین چهل سال دانسته شده است.
از پیامبر خدا نقل شده است : ويُهلِكُ المَسيحُ الدَّجّالَ، فَيَمكُثُ فِي الأَرضِ أربَعينَ سَنَةً، ثُمَّ يُتَوَفّى فَيُصَلّي عَلَيهِ المُسلِمونَ. عیسی دجّال را هلاك مىنمايد و چهل سال در زمين مىماند و آن گاه وفات مىكند و مسلمانان بر او نماز مىخوانند. [۱۵]
در روایت دیگری باز از اهل سنت از پیامبر خدا نقل شده است : فَيَمكُثُ فِي الأَرضِ أربَعينَ سَنَةً، ثُمَّ يُتَوَفّى فَيُصَلّي عَلَيهِ المُسلِمونَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيهِ. چهل سال در زمين مىماند و سپس وفات مىكند و مسلمانان بر او نماز مىگزارند.درودهاى خدا بر او باد.[۱۶]
بررسی روایت لا مهدی الا عیسی
بر خلاف آنچه ذکر شد در برخی منابع اهل سنت حديثى از انس بن مالك از پيامبر خدا (ص) نقل شده است كه مهدى را همان عيسى بن مريم معرّفى مىكند. در سنن ابن ماجه آمده است :قال رَسُولَ اللَّه صلى الله عليه و آله قال: لا يَزدادُ الأمرُ إلّا شِدّةً وَ لا الدُّنيا إلّا إدباراً، وَ لَاالنَّاس إلّا شُحّاً، و لا تَقُوم السَّاعة إلَّا عَلى شِرارِ النّاس، و لَاالمَهديّ إلَّاعِيسَى بن مَريَم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كارها سختتر مىشوند، دنيا پشت مىكند، مردم بخيل تر مىشوند و قيامت بر مردمان شرير بر پا شود و مهدى جز عيسى بن مريم نيست.[۱۷]
بررسی حدیث
- در سند اين حديث، محمّد بن خالد جندى، مجهول و ابان بن ابى عيّاش متروك است، ضمن اين كه روايات متواتر و مستفيضى از پيامبر صلى الله عليه و آله دلالت دارد كه مهدى، از اهل بيت اوست و جهان را پر از عدل و داد مىكند و عيسى، او را در كشتن دجّال، مساعدت مىنمايد و سپس مهدى امامت مىكند و عيسى پشت سرش نماز مىخواند[۱۸]
- اين حديث، با اخبار متواتر دیگر گه مهدی را مسلمان و فرزندان زهرا میداند در تعارض است [۱۹]
پانویس
- ↑ر.ک: ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۵۲ و کتاب مقدس متی، ۲: ۱.
- ↑مریم آیات ۲۸الی ۳۲.
- ↑صدوق، محمد بن على، امالی، ص ۲۰۴؛ ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج ۷، ص ۲۰۲، رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۲۱، ص ۵۳۴.
- ↑در کتاب مقدس در مواردی حضرت عیسی علیه السلام را با عنوان مصلوب یاد میکند، از جمله: متی: ۲۸:۵ و ۳۵:۲۷، ۱قرنتیان:۲۳:۱
- ↑مرقس :۱۶:، وقا: ۶:۲۴
- ↑کتاب مقدس، اعمال رسولان ۹:۱
- ↑قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمّی، ج۱، ص ۱۰۳.
- ↑صدوق، محمد بن عی، کمال الدی، ۲، ص ۳۵۴.
- ↑هما، ۱، ص ۲۸۰.
- ↑طوسی، محمد بن حسین، «الغیبه»، ص ۱۹۱.
- ↑طبرانی، سلیما، لمعجم الكبير: ج ۱ ص ۲۱۷ ح ۵۹۰،
- ↑احمد بن علی، ابویعلی، مسند، ج ۴ ص ۵۹ح ۲۰۷۴
- ↑محمد بن اسماعيل، بخارى، صحیح بخاری، ج ۵ ص ۴۰۱.
- ↑بحرانى، سيد هاشم بن سليمان، بهجة النظر في إثبات الوصاي، ۱۵۹.
- ↑ابی داود، سلیمان، سنن أبى داوود، ج ۴ ص ۱۱۷ ح ۴۳۲۴،
- ↑ابن حبان، محمد بن احمد، صحيح ابن حبّان: ج ۱۵ ص ۲۳۳ ح ۶۸۲۱.
- ↑ابن ماجه، ابوعبداله، سنن ابن ماجة: ج ۲ ص ۱۳۴۰ ح ۴۰۳۹.
- ↑ابن قيّم جوزيه، المنار المنيف فى الصحيح و الضعيف، ص ۱۴۳.
- ↑ری شهری، محمد و همکاران، دانش نامه امام مهدی، ج۹، ص ۳۴.
منابع
- قران کریم
- کتاب مقدس
- ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۴۲۰ق
- ابن حبان، محمد بن احمد، الصحيح، بيروت، مؤسسة الرساله، چاپ سوم ۱۴۱۸ ه. ق.
- ابن قيّم الجوزيه، شمس الدين، المنار المنيف في الصحيح و الضعيف، چاپ اول، مكتب المطبوعات الاسلاميه، حلب ۱۳۹۰ ه. ق.
- ابن ماجة، أبو عبد الله، سنن ابن ماجه، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، مصر، دار إحياء الكتب العربية، قاهره.بی تا.
- أبو يعلى أحمد بن عل، سند أبي يعلى، دمشق، دار المأمون للتراث،
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
- ابى داوود، سليمان بن اشعث، كتاب السنن، چاپ اول، دار احياء التراث العربى، بيروت ۱۴۲۱ ه. ق.
- بحرانى، سيد هاشم بن سليمان، بهجة النظر في إثبات الوصاية و الإمامة للأئمة الإثني عشر، مصحح: مبارك، عبد الرحيم، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، چاپ سوم، ۱۴۲۷ ق
- رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- صدوق، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۹۵.
- صدوق، محمد بن على، امالی، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، ۱۴۰۰ق؛
- طبرانی، سلیمان، المعجم الکبیر، قاهره، مکتب ابن تیمیه، ۱۴۱۵.
- طوسی، محمدبن حسن، الغیبه، قم، مؤسسة المعارف الإسلامية، چاپ سوم، ۱۴۲۵.
- قمى، على بن ابراهيم، تفسیر القمی، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
- محمد بن اسماعيل، بخارى، صحیح بخاری، قاهره، جمهورية مصر العربية، وزارة الاوقاف، ۱۴۱۰ق.
- محمدی ری شهری، محمد وهمکاران، دانش نامه امام مهد، م، انتشارات دار الحدیث، ۱۳۹۵.
- نعيم بن حماد، الفتن، ابن حماد، بیروت، دار الكتب العلمية، ۱۴۲۳ق.