مهدویت در کلام امام حسین(ع)
مهدویت در کلام امام حسین(ع)، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
پس از رحلت رسولخدا(ص) طرح آموزههای مهدویت، از سوی اهل بیت ادامه یافت. طرح آموزههای مهدوی از سوی ائمه با اهداف تازهای نیز همراه شد تا پاسخی به نیازهای فکری و روحی شیعه در عصر حضور ائمه(علیهم السلام) و در عصر غیبت ایشان باشد.
این نوشتار، مروری بر روایات وارده در بحث مهدویت در کلام امام حسین است و تلاش میکند محورهای مورد توجه و تأکید در این آموزشها مشخص گردد.
مختصری از زندگانی امام حسین
سومين امام معصوم، در سوم (يا چهارم) شعبان سال چهارم هجرى در شهر مدينه ديده به جهان گشود. او دومين ثمره پيوند فرخنده على(ع) و حضرت فاطمه دختر پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) بود. [1]
حسين بن على(ع) در دوران عمر خود به شجاعت و آزادگى و ايستادگى در برابر ظلم و ستم شهرت داشت.
حسين بن على(ع) مدت شش سال از دوران كودكى خود را در زمان جدّ بزرگوار خود سپرى كرد و پس از رحلت آن حضرت، مدت سى سال در كنار پدرش اميرمؤمنان(ع) زندگى كرد و در حوادث مهم دوران خلافت ايشان به صورت فعال شركت داشت. پس از شهادت اميرمؤمنان(ع) (در سال 40 هجرى) مــدت ده سـال در صحنــه سـياسى و اجتماعـى در كنـار برادر بـزرگ خـود حسـن بن على(ع) قرار داشت و پس از شهادت امام حسن(ع) (در سال 50 هجرى) به مدت ده سال، در اوج قدرت معاوية بن ابى سفيان، بارها با وى پنجه درافكند و پس از مرگ وى نيز در برابر حكومت پسرش يزيد قيام كرد و در محرم سال 61 هجرى در سرزمين كربلا به شهادت رسيد.[2]
مهدویت در سخنان امام حسین(ع)
روایات منقول از امام حسین درموضوع مهدویت اندک است فارغ از بحث های سندی سخنان این امام همام در چند محور قابل توصیف است :
امام مهدی نهمین فرزند من؛[3]
تعیین خط وصایت از سوی امام حسین(ع) برای شیعه بسیار راهگشاست؛ زیرا امام حسین، مهر پیامبر و علی را بر مقام و زبان خود دارند و راه را بر سوءاستفاده مدعیان میبندند. مشخص کردن تعداد واسطهها میان امام حسین(ع) و امام غایب، حجتی قاطع بر آنان است که ادعای وقف بر امام کاظم و غیر او را مطرح کردند و همچنین پاسخی محکم به شبهۀ بیفرزندی امام عسکری(ع) است.
تقسیم میراث امام در زمان حیاتش؛[4]
امام چنان از دیدهها پنهان ماند که حتی در تقسیم ارث پدر، او در نظر نبود. شمشیرهایی که سالها تولد او را انتظار میکشید تنها اینگونه بود که راه گم میکرد. او امامی است که حتی میلادش مستور است و این پنهانکاری ناگزیر، هم علامتی برای راهجویان است و هم زمینهای است برای رویش تردیدها. اعلام این نکته از سوی معصومین(علیهم السلام) زمینه تردید را به دلیل صداقت بدل میکند و از تاریکی راهی به سوی نور میگشاید.
تصریح به طولانی بودن غیبت، پیدایش تردید و تزلزلها در این عصر و ارزش صبر؛[5]
غیبت برای کسانی که عصر حضور را درک کردهاند خطر آشفتگی، بازگشت و تزلزل را دارد. این خطر برای آنان که جز بر شنیدهها و خواندهها تکیه ندارند نیز هست، البته با عواملی متفاوت.
ارائه این تصویرها از آینده، ذهن و روح جامعه شیعه را برای دوره غیبت آماده میکند. این تصویرسازی از سوی حسین بن علی(ع) میتواند به توجه به نقش و جایگاه امام حاضر انجامد و ارتباطی قویتر را سبب شود.
رنجهای امام در غیبت و جنگ بیانقطاع هشتماهه؛[6]
شناخت رنجها و تلاشهای مهدی(عج) توجه و محبت به او را به دنبال دارد؛ زیرا این رنجها و تلاشها برای بهروزی و سعادت مردم است.
اصلاح امور مهدی(عج) در یک شب، همانند یوسف و موسی بن عمران(ع)؛[7]
این نکته از حسین بن علی(ع) نقل شده که امور مهدی(عج) در یک شب اصلاح میشود؛ همان سنتی که در اصلاح امر یوسف و موسی بن عمران(ع) ظهور کرد. اشاره به تکرار سنتالهی دربارۀ او میتواند اشاره به خط اتصال جریان حق باشد که سرآغاز آن را باید در اولیا و انبیای گذشته جست؛ سنتی که در اهلبیت پیامبر(ص) نیز ادامه خواهد یافت.
وعدۀ امام بر اصلاح امر قائم(عج) در یک شب این نوید را در خود دارد که آنجا که امر حق باشد راههای دور نزدیک خواهد شد. در میان آشفتگیها و بیسروسامانیها نباید به یأس نشست که اگر برای او بکوشیم و خود را به شرایط امداد حق برسانیم، دخالت او هر مشکلی را حل میکند که او از مانعها مرکب میسازد و از بنبستها راه میگشاید.
کشتار سنگین قریش؛[8]
در میان قبایل عرب، بزرگترین دشمنان پیامبر(ص) و جانشینان او از قبیلۀ قریشاند. علی(ع) سرّ این دشمنی را در حسادت و احساس حقارتی میداند که با انتخاب پیامبر(ص) و علی(ع) در دل ایشان جای گرفت؛[9] احساسی که با شکستهایی از امیرمؤمنان(ع) و خواریها و نابودیها به کینههایی عمیق بدل شد.[10]
کربلا اوج کینهتوزیهای قریش به هنگام قدرت است. قریش در عصر امام حسن و امام حسین(ع) همۀ کفر، کینه، حسد و احساس حقارت خود را آشکار میکند. خبر دادن حسین(ع) به کشتار این جنایتکاران به دست مهدی(عج) و برقراری موازین حق و عدل میتواند نوعی تشفی برای شیعیان رنجکشیده و شاید تحذیری برای جنایتکاران قریش باشد.
غلبۀ دین بر سایر ادیان ؛[11]
وعده پیروزی کامل و تکرار نوای «یملأ الله ...» در دل شیعیان رنجکشیده و محصور، بذر امید میکارد و شور و نشاط آورده، تحمل رنجها را سبکتر میکند.
وسعت عدل او برای برّ و فاجر؛[12]
عدالت قائم وسعتآفرین است. رعایت استحقاقها و حراست از حدود و مرزهای فردی و اجتماعی از یکسو امنیتی پایدار را به دنبال دارد و از سویدیگر برای همگان فرصتهای مناسب رشد فراهم میکند. میوههای این فضای تازه، در دسترس همه چه خوب و چه بد خواهد بود.
این بشارت، شوق به ظهور او را در دل هر مؤمنی مینشاند. عدل چنان عرضی عریض برای رشد، امنیت و بهرهمندی درست فراهم میآورد که دنیاطلبان و بدکاران گرفتار ظلم نیز برای رسیدن به این زندگی سرشار اشتیاق ظهور حکومت عدل را خواهند داشت.
پانویس
- ↑مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان ، ص 144.
- ↑همان، ص 144.
- ↑«قَائِمُ هَذِهِ الْأُمَّةِ هُوَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ وَ هُوَ الَّذِي يُقْسَمُ مِيرَاثُهُ وَ هُوَ حَيٌ.» (صدوق، کمال الدین ، ج1، 317)
- ↑«هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ وَ هُوَ الَّذِي يُقْسَمُ مِيرَاثُهُ وَ هُوَ حَيٌ؛ او همراه غیبت است و او کسی است که در حالی که زنده است ارثش تقسیم میشود.» (صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص 317).
- ↑«هو الذي يغيب مدة طويلة ثم يظهر و يملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً.» (حر عاملی، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات ،ج5، 196)«لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فِيهَا قَوْمٌ وَ يَثْبُتُ عَلَى الدِّينِ فِيهَا آخَرُونَ فَيُؤْذَوْنَ فَيُقَالُ لَهُمْ: مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ أَمَا إِنَّ الصَّابِرَ فِي غَيْبَتِهِ عَلَى الْأَذَى وَ التَّكْذِيبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص).» (صدوق، عیون اخبار الرضا، ج1، 68)
- ↑«قُلْتُ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(ع): أَنْتَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ؟ قَالَ: لَا، وَ لَكِنْ صَاحِبُ الْأَمْرِ الطَّرِيدُ الشَّرِيدُ، الْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ، الْمُكَنَّى بِعَمِّهِ، يَضَعُ سَيْفَهُ عَلَى عَاتِقِهِ ثَمَانِيَةَ أَشْهُرٍ؛ به حسين بن على(ع) عرض كردم: تو صاحب اين امر هستى؟ فرمود: نه، صاحبالامر طرد شدۀ فراری است، خونخواه پدر، کنیهاش با نام عمویش است که شمشیرش هشت ماه بر دوشش خواهد بود.» (ابنبابویه، الامامة و التبصرة من الحیرة ، ص 115)
- ↑«قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع): فِي التَّاسِعِ مِنْ وُلْدِي سُنَّةٌ مِنْ يُوسُفَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ(ع) وَ هُوَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ؛ حسین بن علی(ع) فرمود: در نهمین فرزندم سنتی از یوسف و سنتی از موسی بن عمران(ع) هست و او قیامکنندۀ ما اهلبیت است. خدای تبارک و تعالی کار او را در یک شب اصلاح میکند.» (صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، 317)
- ↑«عَنْ بِشْرِ بْنِ غَالِبٍ الْأَسَدِيِّ قَالَ: قَالَ لِيَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع): يَا بِشْرُ! مَا بَقَاءُ قُرَيْشٍ إِذَا قَدَّمَ الْقَائِمُ الْمَهْدِيُّ مِنْهُمْ خَمْسَمِائَةِ رَجُلٍ فَضَرَبَ أَعْنَاقَهُمْ صَبْراً ثُمَّ قَدَّمَ خَمْسَمِائَةٍ فَضَرَبَ أَعْنَاقَهُمْ صَبْراً ثُمَّ خَمْسَمِائَةٍ فَضَرَبَ أَعْنَاقَهُمْ صَبْراً؛ بشر بن غالب اسدی میگوید: حسين بن علىّ(ع) به من فرمود: اى بشر، از قريش چه میماند اگر قائم مهدىّ پانصد نفر از آنان را پيش كشد و همه را دستبسته گردن زند، سپس پانصد نفر را پيش كشد و همه را دستبسته گردن زند، سپس پانصد تن و همه را دستبسته گردن زند؟» (نعمانی، الغیبه، ص 235)
- ↑«عن علی(ع): مَا لِي وَ لِقُرَيْشٍ؟! وَ اللَّهِ لَقَدْ قَاتَلْتُهُمْ كَافِرِينَ وَ لَأُقَاتِلَنَّهُمْ مَفْتُونِينَ وَ إِنِّي لَصَاحِبُهُمْ بِالْأَمْسِ كَمَا أَنَا صَاحِبُهُمُ الْيَوْمَ وَ اللَّهِ مَا تَنْقِمُ مِنَّا قُرَيْشٌ إِلَّا أَنَّ اللَّهَ اخْتَارَنَا عَلَيْهِمْ فَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي حَيِّزِنَا؛ مرا با قريش چه كار؟! به خدا در روزگار كفرشان با آنان جنگيدم، امروز هم محض انحرافشان با آنان پيكار مىكنم. ديروز رويارويشان قرار داشتم، امروز هم در مقابلشان ايستادهام. به خدا قسم، قريش كينهاى از ما ندارد جز آنکه خدا ما را بر آنان برگزيد، و ما آنان را در زمره خود در آورديم.» (شریف رضی، نهج البلاغه، 77)
- ↑«عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ(ع) قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع): مَا أَشَدَّ بُغْضَ قُرَيْشٍ لِأَبِيكَ! قَالَ: لِأَنَّهُ أَوْرَدَ أَوَّلَهُمْ النَّارَ وَ أَلْزَمَ آخِرَهُمُ الْعَارَ؛ مردى نزد على بن حسين(ع) آمد و گفت: چه سخت بغضى دارند قريش به پدرت! فرمود: از براى آنکه اولشان را به آتش کشید و پایانشان را با بیآبرویی همراه کرد.» (اربلی، کشف الغمه، ج2، 107)
- ↑«هُوَ الْإِمَامُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ يُظْهِرُ بِهِ دِيْنَ الْحَقِ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ لَهُ؛ اوست امامی که به حق قیام میکند. زمین پس از مرگش به او زنده شده و دین حق بر همۀ ادیان پیروز میگردد، اگر چه مشرکان را خوش نیاید.» (صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، 317)«هُوَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ.» (همو؛ همچنین همو، 1378: ج1، 68؛ حر عاملی، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات ، ج5، 196)
- ↑«عَنْ بِشْرِ بْنِ غَالِبٍ الْأَسَدِيِّ قَالَ: حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) قَالَ: قَالَ لِي يَا بِشْرَ بْنَ غَالِبٍ! مَنْ أَحَبَّنَا لَا يُحِبُّنَا إِلَّا لِلهِ جِئْنَا نَحْنُ وَ هُوَ كَهَاتَيْنِ وَ قَدَّرَ بَيْنَ سَبَّابَتَيْهِ وَ مَنْ أَحَبَّنَا لَا يُحِبُّنَا إِلَّا لِلدُّنْيَا فَإِنَّهُ إِذَا قَامَ قَائِمُ الْعَدْلِ وَسَّعَ عَدْلَهُ الْبَرَّ وَ الْفَاجِرَ؛ از بشر بن غالب اسدی نقل شده است که: حسین بن علی(ع) به من گفت: ای بشر بن غالب، هر کس ما را دوست بدارد نه دوستداشتنی جز برای خدا، ما و او همانند این دو _ با دو انگشت سبابهاش اندازه گرفت _ با این فاصله همراه خواهیم بود و اگر کسی ما را جز برای دنیا دوست نداشته باشد، پس به راستی هنگامی که بهپادارنده عدل قیام کند، عدالتش شامل حال نیکوکار و بدکار میشود.» (برقی، المحاسن، ج1، 61)
منابع
- ابنبابویه، علی بن حسین، الامامة و التبصرة من الحیرة، تحقیق: مدرسۀ امام مهدی، قم، مدرسۀ امام مهدی، 1404ق.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفه الائمة، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، انتشارات بنیهاشمی، 1381ق.
- برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، تحقیق: جلالالدین محدث، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1371ق.
- پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان ،موسسه امام صادق، قم .1380ش .
- حر عاملی، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1419ق.
- شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة (نسخۀ صبحی صالح)، تحقیق: فیض الاسلام، قم، انتشارات هجرت، 1414ق.
- صدوق، محمد بن علی بن حسین ، عيون أخبار الرضا، تهران، انتشارات جهان، 1378ق.
- ______________________________ ، كمالالدين و تمام النعمة، تهران، انتشارات اسلامیه، 1395ق.
- نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، تحقیق: علیاکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، 1397ق.
برگرفته از
- مقاله طرح اندیشه مهدویت از امام علی (ع) تا حضرت سجاد (ع) نوشته دکتر امیر غنوی، فصلنامه مشرق موعود، شماره 27.