محرم و مهدویت
محرم و مهدویت، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
محرم و مهدویت، پیوندی عمیق با هم دارند. حضرت مهدی(عج) یـگانه مـنتقم مظلومان عالَم، منتظِر است تا روزی به ندای «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنِی» امام حسین(ع) لبیک گوید و انتقام خون پاک سیدالشهداء(ع) و یاران باوفایش را از ستمگران عالم بگیرد. هدف امام حسین(ع) از مبارزه با مـستکبران و طـواغیت عـصرش این بود تا دین اسـلام را احـیاء و مـردم را از جهل فرهنگی و نادانی سیاسی نجات بخشد و عدالت اجتماعی را در جامعه اسلامی برقرار نماید. حضرت مهدی(عج) نیز با ستمگران، مشرکان و مستکبران جـهان مـبارزه خـواهد کرد تا احکام الهی و سنّت جدش رسول الله(ص) را احـیاء و زمـینه را برای تحقق عدالت اجتماعی در سرتاسر گیتی به معنای واقعی کلمه فراهم نماید.
«محرم»، روز مظلومیت امام حسین(ع) و اصحاب وفادار اوسـت، و «مـهدویت»، یـادآور غُربت امام مهدی(عج) در عصر غیبت است. تنهایی آن دو امــام همام(ع) و شباهت یاران و مبــارزه با طاغوت های عصرشان. ..، برخی از نشانه های پیوند محرم و انتظار است. محبّت آن دو امام(ع) نسبت به یکدیگر، مـسأله ی انـتقام از خـون سیدالشهداء(ع)، تأکید بر خواندن زیارت عاشورا توسط حضرت مهدی(عج) یـا گـریستن آن حضرت(عج) برای جدّ غریبش که در زیارت ناحیه مقدسه آمده...، نمونه هایی از همبستگی «محرم» و «مهدویت» است.
قیام امام زمان(عج) در ایام محرم و روز عاشورا
ائمه علیهم السلام در روایات بسیاری، ظهور حضرت ولی عصر(عج)را مقارن با ایام محرم و روز عاشورا دانسته اند. به عنوان مثال، امام صادق علیه السلام فرموده اند: «اِنّ القائِمَ صَلواتُ الله علیه یُنادِی بِاِسمِه لَیلَةَ ثَلاثَ و عِشرین و یَقومُ یَومَ عاشورا یَومَ قَتلَ الحسین بن علی علیه السلام »[1] ؛ «قائم -که درود خدا بر او باد- درشب بیست و سوم ماه رمضان به نامش ندا میشود و در روز عاشورا، روزی که حسین بن علی علیه السلام در آن کشته شد، قیام خواهد کرد».
امام باقر علیه السلام نیز در این مورد میفرمایند: «یَخرُجُ القائمُ یومَ السَّبت یومَ عاشورا اَلّذی قُتِلَ فیه الحسین علیه السلام »[2]؛ «قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم، در روز شنبه، مصادف با روز عاشورا، یعنی همان روزی که امام حسین علیه السلام در آن به شهادت رسید، قیام خواهد کرد».با در روایت دیگری امام باقر فرمود « وَ هَذَا الْيَوْمُ [يَوْمَ عَاشُورَاء]الَّذِي يَقُومُ فِيهِ الْقَائِم این روز (روز عاشورا) قائم در آن قیام خواهد کرد»[3]
البته روایات دیگری هم که روز ظهور را جمعه می داند و غیر محرم وجود دارد.
منتظران مهدی(عج)، عاشقان امام حسین(ع)
منتظران واقعی مهدی موعود(عج)، پیروان و معتقدان به قیام و فرهنگ عاشورا و محرم هستند؛ لذا عاشقان امام حسین علیه السلام، لباسی از فرهنگ انتظار میپوشند؛ با هوشیاری و بیداری، در صدد شناخت عناصر ظلم و عداوت بر میآیند و خود را برای دفاع همه جانبه از اسلام آماده میکنند. بنابراین، عزاداران امام حسین علیه السلام، با تأسی از راه و مرام ایشان و گرامی داشت حماسة محرم، قدوم و ظهور حضرت مهدی(عج)را به انتظار مینشینند و این چنین، محرم و انتظار را به هم گره میزنند.
شرایط اجتماعی یکسان
محرم و مهدویت، شرایط اجتماعی مشابهی دارند و آن اینکه در زمان وقوع هر دو قیام وجود دارد. قیام امام حسین(ع)در زمانی صورت گرفت که جامعة اسلامی، به شدت به سمت فساد و تباهی سوق داده میشد و حاکمان فاسد و ظالم، در رأس آن قرار گرفته بودند. شرایط به گونه ای بود که امام حسین علیه السلام میفرمود: «اَلا تَرونَ اَنَّ الحقَّ لا یُعمَلُ بِه وَاَنَّ الباطِلَ لایُتَناهی عَنه»[4]؛ «آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیری نمی گردد؟ »
طبق روایات، همین شرایط در زمان ظهور حضرت مهدی(عج)نیز پیش خواهد آمد. بر اساس بسیاری از روایات، آن حضرت، هنگامی از پشت پردة غیبت خارج خواهند شد که ظلم و تباهی، توسط حاکمان جور، جهان را فرا گرفته باشد و مردم از زندگی، نا امید شده باشند. چنان چه امام صادق(ع) در این باره فرموده اند: «لا وَ اللهَ لمّا یَکونَ ما تُمَدّونَ اِلیهِ اَعیُنُکُم اِلّا بَعدَ الیَاس»[5]؛ «به خدا سوگند؛ آن چه چشم به راهش هستید، فرا نمی رسد مگر بعد از یاس و نا امیدی».
حامیان و یاران
درحادثة کربلا، یاران اندکی، امام را همراهی کردند که سرانجام نیز همگی به شهادت رسیدند؛ اما همین عدة قلیل، نسبت به امام حسین علیه السلام، چنان پاک باخته بودند که مرگ در رکاب آن حضرت را افتخار میدانستند. ابا عبدالله(ع) در توصیف ایشان میفرمایند: «فَاِنّی لا اَعلَمُ اَصحاباً اَولی وَ لا خَیراً مِن اَصحابی»[6]؛ «همانا من یارانی والاتر و بهتر از یاران خود، سراغ ندارم».
در نهضت حضرت حجت(عج) نیز از سیصد و سیزده نفر به عنوان یاران خاص، یاد میشود که کاملاً مطیع و شیفتة امام خود هستند: «هُم اَطوَعَ لَهُ مِن الاَمَة لِسَیِّدِها»[7]؛ «آنان نسبت به مولای خود، مطیع تر از کنیز هستند».
بنابراین، همان طور که حماسة عاشورا در ایام محرم با جانبازی عده ای اندک، رقم خورد قیام حضرت مهدی(عج) نیز با محوریت عده ای اندک، اما پاک باخته به انجام خواهد رسید.
محرم و ظهور
بین محرم و ظهور پیوند و اشتراکاتی وجود دارد:
الف) مبارزه بـا جاهلیت
بعد از رحلت پیامبر(ص)، در جامعه ی اسلامی به تدریج در دوران حاکمیت مکتب خلافت و بنی امیّه، فرهنگ جاهلی دوباره احیاء شد و مردمان از زیـست مـؤمنانه خارج و بسوی شهوات و امیال نفسانی گرایش پیدا کردند. از این رو، مفاسد اخلاقی از جمله باده گساری، رقاصی و آوازه خوانی... در جامعه رونق گرفت و از نظر اقتصادی، جامعه، به دو دسته ی فقر و غنی تقسیم شدند. سیدالشهداء(ع) در ایـن شـرایط، چاره ای جز قیام و مبارزه علنی بر علیه یزید نداشت تا مردم را از این جهل کشنده نجات بخشد و به سوی حق راهنمایی نماید. در زیارت اربعین از قـول امـام صادق(ع) در توصیف ابا عبدالله الحـسین(ع) آمـده است: «خدایا! سیدالشّهدا(ع)، در راه تو خون دل ها خورد تا بندگانت را از نادانی و سردرگمی و گمراهی رهایی بخشد»[8]
امام حسین(ع) به سپاه حرّ بـن یـزید ریاحی فرمود: «ألا و إنّ هؤلاء قـد لزموا طاعة الشیطان، و ترکوا طاعة الرحمن، و اظهروا الفساد، و عطّلوا الحدود، و استأثروا بالفی ء، و أحلّوا حرام اللّه، و حرّموا حلال اللّه، و أنا أحقّ من غیر؛ آگاه باشید که اینها به پیروی از شیطان تن داده اند و اطاعت از خدای رحـمان را رها کرده اند، آشکارا فساد می کنند و به حدود الهی عمل نمی نمایند، بخشی از بیت المال مسلمین را به خود اختصاص داده اند و حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام کردند و من برای تغییر این وضعیت سزاوارترم».[9]
اما جاهلیت آخرالزّمان، سخت تر و شدید تر از جاهلیت نخستین خواهد بود.[10] امام صادق(ع) در این زمینه مـی فرماید: «همانا قائم ما با جاهلان بسیار سرسخت تری نسبت به جاهلانی که رسـول خـدا(ص) در دوران جـاهلیّت با آنها مواجهه بود، روبرو می شود و متحمّل رنج و سختی بیشتری خواهد شد. علّت این جاهلیّت این اسـت کـه رسول خدا(ص) زمانی برانگیخته شد که مردم سنگ، صخره و مجسّمه های چوبی را می پرستیدند، امّا امـام مـهدی(عـج) هنگامی قیام می کند که همه ی مردم برای مقابله با او به تأویل کتاب خدا و احتجاج به آن مـتوسّل می شوند».[11]
ب) برپایی حکومت اسلامی
یکی از اهداف قیام سیدالشهداء(ع) در ماه محرم، تشکیل حکومت اسلامی و احـیای ارزشهای اسـلامی بود، لذا در صورت پیروزی، حکومت اسلامی با رهبری امام حسین(ع) تأسیس می شد تا در سایه ی آن بـتواند اهداف اسـلام (انسان سازی و جامعه پردازی) را تحقق بخشد. ابی عبدالله(ع) فرمودند: «از پیامبر اکرم(ص) شنیدم که فرمود: خلافت بر خاندان ابـوسفیان حـرام است و اگر روزی معاویه را در بالای منبر من دیدید او را بکشید، ولی مردم مدینه او را بر منبر پیامبر دیدنـد و نـکشتند و اینـک خداوند آنان را به یزید فاسق (و بدتر از معاویه) گرفتار نموده است».[12]
بدون بـرپاسازی حـکومت، نمی توان از احیای معارف و احکام الهی و تحقق عدالت در جامعه سخن گفت.
هدف از تشکیل حکومت مهدوی در آخرالزّمان، تحقق آرمـان همه ی انبیاء و هدف نهضت عاشورا است که در آن عدالت برپا گردد، بساط ستم بـرچیده شـود و صالحان، فرمانروایان مردم باشند. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَ عـَمِلُوا الصـَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ... وَ لَیمَکنَنَّ لَهمْ دِینـَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شـایسته کرده اند، وعده داده است که حتماً آنـان را در این سـرزمین جـانشین [خود] قرار دهد... و آن دینـی را که برای شان پسندیده است بـه سـودشان مستقر کند، و بیم شان را به ایمنی مبدل گرداند».[13] در کتاب «الغیبه» نعمانی آمده است کـه امـام صادق(ع) فرمود: «این آیه در خصوص حـضرت قـائم(عج) و اصـحابش نـازل شـده است».[14]یعنی خداوند وعده داده است که حکومت جهانی از آن حضرت مهدی(عج) و اصحابش باشد تا بتواند بـا تـشکیل حکومت، امنیت و آسایش را به تمام مـردم دنـیا بـازگرداند.
حکومت و رهبری جامعه از آن پیامبران و اولیای الهی است و طاغوت ها و حاکمان جور، لیاقت و شایستگی حکومت بر جامعه اسلامی را ندارند. «وَ لَقَدْ کتَبْنا فِی الزَّبـُورِ مـِنْ بَعْدِ الذِّکرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛ در زبور (حضرت داود پیامبر) بعد از کتب آسمانی سابق نوشتیم که زمین را بندگان صالح ما به ارث می برند»[15]
ج) امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه ی اسلامی، یکی از مهمترین، سازنده ترین و حیاتی ترین ارزش های اسلامی است، که نقش بی بدیلی در سالم سازی فرد و جامعه را دارد
هدف امام حسین(ع) از امر به معروف و نهی از منکر، نجات امّت از نـگون ساری و اسـارت نـفس بود. امام(ع) هنگامی که قصد داشت مدینه را بـه سـوی مکه ترک نماید، در کنار قبر حضرت حضرت رسول(ص) فرمودند: «خدایا من دوست دار معروف هستم و از مُنکَر بیزارم»[16]هدف سـید الشهداء(علیه السلام) از امر به معروف و نهی از منکر، اصلاح جامعه اسـلامی و احیای سنّت نبوی بود. حضرت در نامه ای خطاب به بزرگان بصره می نویسد: «من شما را به کتاب خدا و سنت پیـامبر(ص) دعـوت مـی کنم، زیرا سنّت پیامبر خدا از بین رفته است. اگر دعوت مرا بـپذیرید و امـر مرا اطاعت کنید شما را به راه هدایت راهنمایی می کنم».[17]
در حکومت جهانی امام مهدی(عـج)، فـریضه ی امـر به معروف و نهی از منکر برای احیای ارزش ها و هست پذیری عدالت اجتماعی نقش بـسزایی دارد. از امـام بـاقر(ع) درباره آیه «الَّذِینَ إِنْ مَکنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاة»[18]سؤال شد، ایـشان فـرمود: «ایـن آیه درباره ی حضرت مهدی(عج) و اصحابش وارد شده است. خداوند ایشان را مالک مشرق و مغرب زمین مـی گرداند و دین خـود را ظاهر می سازد و به سبب او و اصحابش بدعت ها را می میراند، چنانکه سفهاء، حق را میرانده اند، تا اینـکه در روی زمـین اثـری از ظلم دیده نشود، مهدی(عج) و اصحابش امر به معروف و نهی از منکر می کنند، و عاقبت امور بـرای خـدا است».[19]
پانویس
- ↑محمد بن الحسن طوسی، الغیبه،ص ۲۷۴
- ↑محمد باقرمجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۸۵
- ↑محمد بن الحسن طوسی تهذیب، ج4، ص 300.
- ↑ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۲۴۵
- ↑محمد بن حسن طوسی، الغیبه، ص ۳۳۶
- ↑محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص ۳۲۹
- ↑همان، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸
- ↑مـحمد بـن الحـسن طوسی، تهذیب الاحکام.ج6، ص113 ر.ک: ابن شعبه حرانی، تحف العقول: 245.
- ↑ابومخنف کـوفی، وقعه الطف، ص172؛ ر.ک: تحف العقول، ابـن شعبه حـرانی،: 240.
- ↑احزاب/ 33.
- ↑محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص297.
- ↑جعفر بـن مـحمد ابن نما حلی، در سوگ امیر آزادی(مثیر الاحزان)، ص 100.
- ↑نور/ 55
- ↑محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه،240.
- ↑انبیاء/ 105
- ↑جعفر بـن مـحمد بن نما حـلی،. در سوگ امیر آزادی(مثیر الاحزان). ص28.
- ↑همان، ص112.
- ↑حج/ 41
- ↑علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج2، ص87.
منابع
- قرآن کریم
- ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم. الغیبه النعمائی. تهران: نشر صـدوق. 1397ق.
- ابـن بـابویه، محمد بن علی. کمال الدین و تمام النعمه، تهران: انتشارات الاسلامیه.1395ق.
- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العـقول، قم: جامعه مدرسین.1382ش.
- ابن نما حلی، جعفر بـن مـحمد. در سوگ امیر آزادی(مثیر الاحزان). مترجم: کرمی، قم: حاذق.1380ش.
- ابومخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعه الطف. قم: جامعه مدرسین. 1367ش.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، مترجم: زواره ای. تهران: انتشارات الاسلامیه.1403ق.
- طوسی، محمد بن الحسن، الغیبه، قم: دارالمعارف الاسلامیه. 1411ق.
- طوسی، مـحمد بـن الحـسن. تهذیب الاحکام. تهران: دارالکتب الاسلامیه.1364ش.
- قـمی، عـلی بـن ابراهیم، تفسیر القمی، قم: دارالکتاب، 1404ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت: دارالاحیاء التراث العربی.1403-1413ق.