بغداد
بغداد، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
«بغداد» یکی از شهرهای تاریخی و فرهنگی در جهان عرب و خاورمیانه است[1] و نیز از شهر های مهم جهان اسلام به شمار می رود. با توجه به وجود روایاتی از شیعه و سنی در مورد بغداد؛ به نظر می رسد بغداد محل حوادث فراوانی در آخر الزمان و عصر ظهور باشد.
وجه تسمیه بغداد
درباره وجه تسميه بغداد، اختلاف دیدگاه وجود دارد. براساس يك نظريه، بغداد از ريشه بابلى «بعل جاد» (پادگان بعل) يا «بعل داد» (خداى خورشيد) گرفته شده است. براساس قول ديگرى، بغداد، مركب است از دو كلمه «بغ» و «داد»، به معناى «خداداد» يا «هديه خداوند».[2]
موقعیت جغرافیایی بغداد
بغداد، پايتخت و بزرگترين شهر عراق است كه در مركز اين كشور، مجاور رود دجله قرار دارد.[3] بغداد در زمستان دارای هوایی نسبتاً معتدل و در مقایسه با شهرهای جنوبی عراق دارای تابستانی ملایم است.[4]
تاریخچه بغداد
شهر اسلامى بغداد، در دوره عباسى ساخته شده است، اما شواهد نشان مىدهند كه در اين محل، تجمعهاى مسكونى متعددى وجود داشتهاند كه پيشينه آنها، به سالها پيش از اسلام (دستكم به نيمه دوم هزاره سوم پيش از ميلاد) برمىگردد.[5]
ابو جعفر منصور، خلیفه عباسی بنا داشت براى خود و سپاهيانش شهرى بسازد و آن را پایتخت كشور خويش كند و لذا شخصا، جست و جو پرداخت و چون به محل «بغداد» رسید كه در آن زمان دهكده اى بود ماهى يك بار در آن بازار برپا مى شد؛ آنجا را پسنديد و براى خود و حشم و بردگان و فرزندان و خاندان خویش، قطعات زمينى را مشخص و آن شهر را « مدينة السلام » نامگذارى کرد و كاخ خود را نزديك مسجد بزرگ وسط شهر ساخت .[6]
بغداد، به جز چند مقطع زمانى محدود كه پايتخت خلافت عباسيان به شهرهاى ديگرى از جمله «سامرا» منتقل شد، تا زمان سقوط خلافت عباسى در سال 656 هجری، پايتخت اصلى آنان باقى ماند.[7] در قرن چهارم هجرى، در بغداد بيمارستانهاى مشهورى، نظير بيمارستان مقتدرى و بيمارستان عضدى ساخته شد. در قرون بعدى نيز در این شهر مدارس دينى مهمى، از جمله مدرسه نظاميه و مدرسه مستنصريه تأسيس شد.[8] در سال 656 هجری، مغولان به بغداد حمله كردند و مردم اين شهر را كشتند. بسيارى از بناهاى شهر، از جمله حرم كاظمين (علیهم السلام) نيز طعمه غارت و حريق شد و بسيارى از محلههای شهر، آسيب ديد.[9] تيمور لنگ، دو بار بغداد را در سالهاى 795 و 803 هجری، تصرف كرد و در مرتبه دوم، بسيارى از مردم را كشت و ويرانى و خسارت فراوانى از خود بر جاى گذاشت. [10] بغداد یک بار در سال 914 هجری، توسط شاه اسماعيل صفوى و بار دیگر در سال 1032 هجری، توسط شاه عباس اول صفوی فتح شد؛ اما عثمانىها به رهبرى سلطان مراد چهارم، در سال 1048 هجری، بغداد را تصرف كردند.[11] پس از فروپاشى حكومت عثمانى، در پايان جنگ جهانى اول، نيروهاى انگليس در سال 1335 هجری- 1917 م، بغداد را تصرف كردند. با تصويب قانون اساسى عراق در سال 1925 میلادی بغداد، پايتخت كشورعراق شد. [12]
مکان های معروف بغداد
الف)مزار نواب اربعه
در شهر بغداد، مزار بزرگانی چون نواب اربعه امام زمان(عج) قرار دارد وشیعیان از نقاط مختلف برای زیارت این بزرگان به این شهر میآیند.[13]
ب) مزار عالمان و بزرگان شیعه
مزار عالم بزرگ، محمد بن بعقوب کلینی از عالمان و محدثان بزرگ شیعه در قرن سوم هجری و صاحب کتاب معروف «اصول کافی»، در نزدیکی مرقد چهارمین نایب حضرت مهدی (عج) ،یعنی «علی بن محمد سمری»، قرار دارد. بنا به نقلی مزار «قنبر» غلام امیر المومنین (ع) و «شیخ شهاب الدین سهروردی»، معروف به «شیخ اشراق» از فیلسوفان بزرگ شیعه در بغداد قرار دارد.[14]
ج) مزار بزرگان اهل سنت
مزار «ابوحنیفه»، پیشوای فرقه حنفیه و شاگرد امام صادق (ع)، در مسجدی به نام «امام اعظم» و در قریهای به نام «معظم» در آن سوی دجله مقابل کاظمین قرار دارد. همچنین قبر «احمد بن حنبل»، مؤسس فرقه حنبلی و از محدثان برجسته اهل سنت در قرن دوم هجری نیز در نزدیکی «رصافه» بغداد واقع شده است.[15]
«ابوبکر شبلی» نیز که یکی از بزرگان متصوفه می باشد، نزدیک قبر ابن حنبل به خاک سپرده شده است.[16]
شایان ذکراست، کسانیچون بشرحافی، داوودطایی و ابوالقاسم جنید، از تابعان و زاهدان، در نزدیکی قبر او دفن شدهاند. قبر معروف کرخی نیز در محله «باب البصره» قرار دارد. «ابن ابی الحدید»، شارح برجسته و معروف «نهج البلاغه» نیز در رصافه دفن شده است.[17]
د) مسجد بُراثا
«مسجد براثا»، از مساجد تاریخی و مقدس شیعیان عراق است که در قرون اولیه اسلامی، مورد توجه و اهتمام آنان بوده است.
اهمیت و تقدس این مسجد برای شیعیان، از روایاتی سرچشمه میگیرد که در مورد فضیلت این مسجد صادر شده اند. بر اساس روایت شیخ صدوق و شیخ طوسی که سند آن به جابر بن عبدالله انصاری میرسد، لشکر صد هزار نفره امیرمؤمنان (ع) پس از بازگشت از جنگ خوارج، به امامت امام (عج) در براثا نماز خواندند. یک (راهب) مسیحی از صومعه خود پایین آمد و سراغ فرمانده لشکر را گرفت؛ آنها امام (عج) را به او نشان دادند ؛ او از امام پرسید که آیا تو پیامبری یا وصی پیامبر؟ امام خود را وصی پیامبر معرفی کردند. راهب گفت: من صومعه خود را به احترام این جایگاه (براثا)، در اینجا ساختهام و در کتاب های آسمانی خواندهام که در اینجا و با این جمعیت، جز پیامبر یا وصی پیامبر، نماز نمیخواند. سپس اسلام آورد و همراه لشکر امام (عج) به کوفه رفت.[18]و[19]
بغداد در روایات آخر الزمانی
در روایات آخر الزمانی، بغداد محل حوادث و فتنه های فراوانی معرفی شده است. با توجه به این که این روایات هم از مصادر شیعه و هم اهل تسنن هستند؛ به بعضی از این روایات بدون هیچ گونه قضاوت درباره صحت و سقم آن ها اشاره می شود:
الف) تسلط ترکان بر بغداد
امام سجاد(علیه السلام) در روایتی ظهور امام زمان (عج) را بعد از مسلط شدن قوم ترک تاتار بر بغداد عنوان کرده اند. البته این تسلط زمانی است که شهر نجف دچار سیل و باران شود و آتش مخصوص در «حجاز» و «مَدَر» ظاهرگردد که در این هنگام باید منتظر ظهور حضرت بود .[20]
ب) فرو رفتن زمین در بغداد
در بعضی روایات، به این مطلب اشاره شده است که مردم پیش از قیام حضرت قائم (عج) چند نشانه می بینند و لذا تا از معصیت و نافرمانی دست برمی دارند. آن نشانه ها عبارتند از: آتشی که در آسمان پدید میآید، قرمزی ای که صفحه آسمان را فرا میگیرد، فرورفتن زمینی در بغداد و زمینی در بصره، خونریزی و خرابی خانه ها و نابودی مردم آن جا و این که مردم عراق به ترسی عمومی گرفتار می شوند، به طوری که آرامش نداشته باشند.[21]
ج)کشتار وسیع
بر اساس روایتی، وقتی از حضرت پیامبر اکرم(ص) در مورد تفسیر «حم عسق» سوال می شود، حضرت در تفسیر حرف قاف به این مطلب اشاره کردند که منظور از «قاف» قومی هستند که در آخر الزمان در شهر «زوراء»[22] به افراد تهمت می زنند و به همین دلیل، افراد بسیاری کشته می شوند. [23]
د)عذاب فراوان
طبق روایتی، مفضل بن عمر از امام صادق (ع) درمورد زوراء که همان بغداد باشد، سوال می کند که در آخر الزمان چگونه خواهد بود؛ حضرت آن جا را محل لعنت و غضب الاهی معرفی کردند و فرمودند: واى بر كسى كه در آنجا ساكن باشد، از علمهاى زرد و علمهاى مغرب و [از] علمهايى كه از نزديك و دور متوجه آن مىگردد!» و قسم می خورند كه بر آن شهر انواع عذاب های امّت هاى گذشته نازل می شود، عذاب هایی كه چشم ها نديده و گوشها نشنيده اند و طوفانى كه بر اهلش نازل خواهد شد، طوفان شمشير خواهد بود![24]
و همچنین در همان روایت، حضرت اشاره می کنند به آبادی بغداد كه روزگاری چنان آباد شود كه مردم بگويند دنيا همين است و بگويند كه خانهها و قصرهايش بهشت و دخترانش حور العين هستند ، پسران بهشتند و گمان كنند كه خدا روزى بندگان را قسمت نكرده است، مگر در آن شهر؛و در آن شهر پر شود از افترا بر خدا و رسول و حكم به ناحق و گواهى ناحق و شراب خوردن و زنا كردن و مال حرام خوردن و خون ناحق ريختن؛ به قدری كه در تمام دنيا آن قدر نباشد. پس خدا آن را به واسطه اين فتنهها و لشكرها خراب میكند ؛ به گونه ای که از آن شهر فقط زمینش باقی خواهد ماند.[25]
ابن ابى الحديد معتزلى در شرح «نهج البلاغه» در مورد ويرانى عراق، پس از بنای «بغداد» و رفت و آمد خارجيان در آنجا و روى كار آمدن گروهى اراذل و اوباش، خطبهاى از امير المؤمنين (ع) نقل می کند که در آن خطبه، امام على (ع) پس از اتمام جنگ نهروان خطبهاى خواندند و برخى از فتنه و آشوب هاى آخر الزّمان را گوشزد و خطاب به مردم «عراق» چنين فرمودند:
هرگاه ناجنسان با شما آميخته شدند و «انباط» ( گروهى صحرانشين كه در صحراى عراق سكونت داشتند) بر شما مردم مستولى و چيره شدند، ويران شدن عراق نزديك مىگردد و آن، زمانی است كه در عراق شهرى به نام «بغداد» كه داراى بناهاى محكم و باغ ها و جوي ها است؛ بنا شود.
پس هرگاه در آن شهر اجناس گران و كاخ ها سرافراشته شوند و تبهكاران و فاسقان در آن حكمرانى كنند و اندوه و بلا سخت شود و مردمان پست و آشوبطلب به خود ببالند؛ فرو رفتن آن بيابان نزديك می شود و گريختن و آواره شدن خوش باشد؛ ولى پيش از آواره گشتن مردم؛ سختي هایى پديد میآيد كه كودكان را پیر و پيران را هلاك و زبان آوران را گنك و خردمندان را حيران می کند و مردم، كيفر كردار خود را به وسیله شمشيرهاى از نيام كشيده به زودى میببينند در حالى كه پيش از آن در زندگى خوشى بودند و با رفاه و راحتى زندگى مىكردند. پس، آن زمان چه مصيبتى است! چه بلاى سختى كه چيزى را فروگذار نمىكند!چه گريههاى طولانى! چه مصيبتها و چه نالهها و چه فريادهاى سخت كه پديدار خواهد گشت و در آن حوادث، كار خدا واقع خواهد شد و آن شدنى است! در آخر روایت ، حضرت به ظهور حضرت مهدی (عج) مژده می دهند.[26]
پانویس
- ↑زرین کوب، عبدالحسین. دو قرن سکوت، ص102-112.
- ↑فقیه بحر العلوم، محمد مهدی، زیارتگاه های عراق،ج1، ص335.
- ↑فقیه بحر العلوم، محمد مهدی، زیارتگاه های عراق،ج1، ص335.
- ↑عادلی، محمد، راهنمای زوار عتبات مقدسۀ عراق، ص115.
- ↑فقیه بحر العلوم، محمد مهدی، زیارتگاه های عراق،ج1، ص335.
- ↑الدِّينَوري، أبو حنيفه، الأخبار الطوال ( فارسي ) ج1، ص 424.
- ↑فقیه بحر العلوم، محمد مهدی، زیارتگاه های عراق،ج1، ص336.
- ↑فقیه بحر العلوم، محمد مهدی، زیارتگاه های عراق،ج1، ص336.
- ↑فقیه بحر العلوم، محمد مهدی، زیارتگاه های عراق،ج1، ص336.
- ↑فقیه بحر العلوم، محمد مهدی، زیارتگاه های عراق،ج1، ص336.
- ↑فقیه بحر العلوم، محمد مهدی، زیارتگاه های عراق،ج1، ص337.
- ↑فقیه بحر العلوم، محمد مهدی، زیارتگاه های عراق،ج1، ص337.
- ↑قائدان، اصغر، عتبات عالیات عراق،ج1، ص184.
- ↑قائدان، اصغر، عتبات عالیات عراق،ج1، ص186.
- ↑قائدان، اصغر، عتبات عالیات عراق،ج1، ص185.
- ↑قائدان، اصغر، عتبات عالیات عراق،ج1، ص186.
- ↑قائدان، اصغر، عتبات عالیات عراق،ج1، ص183.
- ↑ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۳۲
- ↑طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۲۶۴.
- ↑ابن طاووس، رضی الدین، الملاحم والفتن ،ص 198.
- ↑مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإرشاد، ج 2، ص 378.
- ↑در مصدر دارد:« ههنا كانت الزّوراء».« زوراء» در روزگار گذشته نام دو شهر بوده است: بغداد و تهران همانطور که روشن شد زوراء در اين روايت به بغداد مقید نشده بود. پس ممكن است منظور از زوراء تهران نيز باشد. نظير همين روايت در« منتخب التواريخ» نقل شده است.(خراسانی محمد هاشم، منتخب التواریخ،ص875)؛ و نيز رواياتى وارد شده است كه منظور از زوراء، بغداد است.
- ↑ابن منادى، احمد بن جعفر، الملاحم (لابن منادى)، ص188.
- ↑محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 53، ص1.
- ↑مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، كتاب رجعت، ص144.
- ↑ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج6، ص 135.
منابع
- ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، محقق: محمد ابوالفضل ابراهیم، مکتبة آیة المرعشی النجفی، قم، 1404ق.
- ابن بابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، مصحح: علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ دوم، 1413ق.
- ابن طاووس، رضی الدین علی بن موسی، الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر(علیه السلام)، منشورات الرضی، قم، چاپ 5، 1398ق.
- ابن منادى، احمد بن جعفر، الملاحم (لابن منادى)، 1جلد، دار السيرة - قم ، چاپ: 1، 1418 ه.ق.
- خراسانی، محمد هاشم، منتخب التواریخ، اسلامیه، تهران، 1388ق.
- دینوری، ابن قتیبه، اخبار الطوال، مترجم: محمود مهدوی دامغانی، نشر نی، تهران، چاپ4، 1371ش.
- زرینکوب، عبدالحسین، دوقرن سکوت، احمد علمی، تهران، ۱۳۴۴ش.
- طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام فی شرح المقنعة، محقق و مصحح: حسن خرسان و علی آخوندی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ4، 1365ش.
- عادلی، محمد، راهنمای زوار عتبات مقدسۀ عراق، چاپخانۀ مركزی، تهران، بی تا.
- فقیه بحر العلوم، محمد مهدی، زیارتگاه های عراق، سازمان حج و زیارت، تهران، بی تا.
- قائدان، اصغر، عتبات عالیات عراق، نشر مشعر، تهران، 1383ش.
- مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، كتاب رجعت، 1جلد، دليل ما - قم (ايران)، چاپ: 4، 1386 ه.ش.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(علیهم السلام)، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1403ق.
- مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، محقق و مصحح: موسسه آل البیت(علیهم السلام)، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.
- هاشمى شهيدى، اسدالله، زمينه سازان انقلاب جهانى حضرت مهدى (عليه السلام) از ديدگاه روايات، 1جلد، پرهيزكار - قم (ايران)، چاپ: 2، 1382 ه.ش.