ارمینیه
ارمینیه، از دانشنامه جامع مجازی ویکی مهدویت
یکی از مناطقی که در جغرافیای ظهور امام مهدی(عج) از آن در روایات یاد شده، منطقه «ارمینیه» است که با توجه به روایات، بر تحولات آخرالزمان، نقش مهم و تاثیر گذاری خواهد داشت. گفتنی است روایاتی که در مورد ارمینیا در منابع حدیثی وارد شده اند، « از لحاظ سندی و دلالی قابل دفاع نیستند؛ ولی با توجه به کثرت روایات، می توان برای این منطقه جغرافیایی نقش و جایگاه مهمی در تحولات آخرالزمانی قائل شد ؛هر چند نمی توان از جزئیات این وقایع دفاع کرد.
موقعیت جغرافیایی
این منطقه با وسعتی حدود 30 هزار کیلومترمربع در شمال غرب فلات ایران در منطقة قفقاز جنوبی، میان دریای سیاه و خزر و در مرز آسیا و اروپا قرار دارد. این سرزمین، امروزه دارای حدود جغرافیایی مشخصی است؛ اما در متون جغرافیایی و تاریخی متقدم، به گونهای متفاوت معرفی شده است. سرزمین کنونی ارمنیه (ارمنستان)، مناطق گرجستان در شمال، خانات ایروان در مرکز، خانات نخجوان در جنوب و خانات قرهباغ در جنوب شرق را شامل می شود که در پارهای از آثار مورخان و جغرافیدانان مسلمان از آن ها یاد و در این آثار برای هر منطقه، نام خاصی بیان شده است.[1]
تاریخ شکل گیری و وجه تسمیه
قوم ارمنییا، بر اثر ادغام تدریجی اقوام مهاجر هند و اروپایی «قوم آرمن» با اقوام بومی قدیمی تر ساکن در فلات ارمنستان، مانند هوری، اورارتویی، لوویان و هایاسا؛ بهوجود آمدهاست. بر پایه دیدگاه دیگر، ارمنیان از آغاز در موطن اصلی خود، یعنی فلات ارمنستان میزیسته؛ لیکن از ادغام اقوام گوناگون پدید آمدهاند. ارمنیان خود را «های» و کشورشان را «هایک» یا «هایاستان» مینامند. نام بومی این کشور در زبان ارمنی، «هایک» میباشد که در سدههای میانه با افزودن پسوند فارسی «ستان» «به معنای سرزمین» به «هایاستان» تغییر یافت. این نام بهطور سنتی از نام «هایک»، بنیانگذار ملت ارمنی و نتیجه نوح پیامبر، گرفته شدهاست که بر اساس نوشته موسس «خورناتسی»، تاریخنویس ارمنی، در سال ۲۴۹۲ ق.م، «بل» پادشاه بابل را شکست داد و ملت ارمنی را در منطقه آیرارات بنیان گذاشت.[2]
تقسیمات جغرافیایی و نواحی منطقة ارمینیه در آثار مورخان و جغرافیدانان مسلمان
جغرافیدانان و مورخان مسلمان، حدود ارمنیه را در گذشته از مرزهای کنونی آن فراتر دانسته و شهرها و مناطق بزرگی که امروزه جزو سرزمینهای دیگر هستند، در زمرة مناطق آباد این سرزمین برشمردهاند. با این وصف، دور از واقعیت نیست که بگوییم حدود و مرزهای این سرزمین در گذر زمان دستخوش تغییر و تحول شده است.
ابنرسته، ارمنیه را یکی از ایالتهای ایران برشمرده و درمورد آن نوشته است: ایرانشهر استانهای معینی را شامل است که آن ها خود هرکدام تعدادی خوره(ایالت) دارد؛ ازجملة این استانها می توان بلاد خراسان و سجستان، کرمان، فارس، اهواز، جَبَل (جبال) و آذربایجان، ارمینیه و موصل و جزیره را نام برد.[3]
یعقوبی، ارمنیه را به سه بخش تقسیم کرده و مهمترین شهرها و قصبات این سه بخش را اینگونه آورده است: «ارمنیه سه بخش است: بخش اول، شهر دبیل و شهر قالی قلا و خلاط و شهر شمشاط و شهر سواد، بخش دوم، شهر بَردعه و شهر بَیلقان و شهر قیله (قبله) و شهر دربند و بخش سوم، شهر خرزان (جرزان) و شهر تفلیس و شهری که به «مسجد ذی القرنین» معروف است.»[4]
ابنحوقل ارمینیه را به دو قسمت تقسیم کرده و در مورد این دو نوشته است: «ارمینیه دو قسمت است: داخلی و خارجی. در ارمینیة خارجی، شهرهایی از آن مسلمانان و به دست آنان است و خود مسلمانان فرمانروای آن جا هستند... ازجملة این شهرها ارجیش، منازجرد و خلاط است... ؛ اما ارمینیة داخلی دبیل و نشوی (نخجوان) و قلیقلا و نواحی شمالی است.»[5]
ارمینیا در روایات مهدوی
برای ارمینیا چند گونه گزارش وجود دارد:
وقوع جنگ در ارمنستان:
برای وقوع جنگ در این منطقه پنج گزارش، با مفاهیم مختلف نقل شده است:
نقل علی بن مهزیار
در گزارشی که به تشرف علی بن مهزیار اشاره دارد، وی از وقوع امر اهل بیت سوال می کند؛ که حضرت می فرمایند: هنگامى منتظر ظهور باشید كه مردمى بىفرهنگ كه خدا و رسول از آن ها بيزارند، ميان شما و كعبه حائل شوند و در آسمان سه سرخى پديدار و در آن ستون هايى سيمين و نورانى نمودار گردد و از ارمنستان و آذربايجان «سروسى(شروسی)» به شورش برخيزد و قصد سرزمين هاى وراى رى را داشته باشدآن جا كه آن كوه سياه، كوه سرخ به هم پيوسته اند که نزديك كوه طالقان است و ميان او و مروزى نبرد سختى درگيرد كه كودكان در آن پير شوند و بزرگان در آن به نهايت پيرى رسند و كشتار در ميان آن ها ظاهر گردد. [6]
همان طور که از متن هویدا است، شروسی از ارمنیه و آذربایجان، به ری که کنار کوهی سیاه است و احتمالا تهران باشد، حمله میکند و این جنگ بسیار طولانی میشود.
سند این گزارش «ضعیف» است. در این سند افرادی مانند ابوالحسن علی بن موسی[7] ، محمد بن احمد الطول[8] و حسن بن علی طبری [9] مجهول هستند. علاوه بر آن در کتابهای معتبر رجال شیعه دو برادر با عنوان «ابن مهزیار» معرفی شده اند: علی بن مهزیار اهوازی و دیگری برادرش ابراهیم بن مهزیار اهوازی. درمورد علم و تقوا و وثاقت و منزلت والای علی بن مهزیار تردیدی نیست[10] ، اما درمورد برادرش ابراهیم بن مهزیار اختلاف دیدگاه وجود دارد؛[11]، اما از شخصیت سوم، یعنی «علی بن ابراهیم بن مهزیار» نامی در کتاب های رجال متقدم یافت نمیشود و اگر چنین شخصیتی وجود خارجی داشته باشد، درمورد وثاقت و صداقت او اطلاعی نداریم.
در مورد متن گزارش نیز مشکلاتی وجود دارد؛ مثلا بر خلاف اجماع علمای شیعه، فرد مدعی تشرف می گوید:
«قَالَ لِي وَ ايْمُ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْرِفُ الضَّوْءَ بِجَبِينِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى ابْنَيِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ[12] ع از اخبار، به خدا سوگند پيشانى محمّد و موسى فرزندان حسن بن علىّ عليهما السّلام را نورانى و درخشان مىبينم و من سفير آن ها هستم كه اخبار آن ها را به تو برسانم.»
در حالی که امام عسکری تنها دارای یک فرزند بوده و ادعای دو فرزند برای حضرت، خلاف اجماع شیعه است
نقل عبدالله بن بشار
عبدالله بن بشّار، برادر رضاعی امام حسین(ع)، از امام چنین نقل کرده است: «خروج شروسى از بلاد ارومیّه به سمت آذربایجان که او را تبریز مینامند و از آنجا اراده کند، وراى رى... .»[13]
این روایت در کتاب الزام الناصب حائری یزدی نقل شده است. او این گزارش را از کتاب في مجمع النورين و ملتقى البحرين مرندی گرفته است. از این رو، این روایت، تنها در منابع دوران معاصر یافت شده و تا قبل از آن در منبعی ذکر نشده است. همچنین سندی برای این نقل وجود ندارد.
خطبه لولویه از امیر المومنین
در روایتی که به «خطبه لولویه» معروف گردیده، امام علی چنین فرموده است:
«پیروزی هند بر سند و پیروزی قفص(سلسله جبال کرمان) بر سعیر و پیروزی قبط بر اطراف مصر و پیروزی اندلس بر اطراف آفریقا و پیروزی حبشه بر یمن و پیروزی ترک بر خراسان و پیروزی رومیان بر شام و پیروزی مردم ارمنستان. شخصی در عراق فریاد می زند که پرده ها دریده شد و عفت زنان هتک و پرچم دجال ملعون ظاهر گردید. سپس خروج قائم(عج) را ذکر می کند.[14]
این روایت را تنها ابن شهر آشوب در مناقب بدون سند و بدون ذکر منبع نقل کرده و اشاره نشده است که طرف دوم جنگ چه کسانی هستند؛ بلکه در آن تنها غلبه ارمنیه بیان شده است و این روایت را کسی از راویان نقل نکرده تا این که علامه مجلسی در مغیبات حضرت علی(ع) از ابن شهرآشوب آورده است.[15]
پس این روایت «مرسل» بوده و قابل اعتنا نمی باشد.
نقل کعب الاحبار
کعب الاحبار دو گزارش نقل کرده است:
گزارش اول
گزارشی است از «عبد اللَّه بن ضمرة، به نقل از كعب الأحبار: «... جنگی میان فرزندان عبّاس با جوانان ارمنستان و آذربايجان رخ خواهد داد؛ چنان جنگى كه هزاران و هزاران نفر در آن كشته میشوند. هر جنگجو شمشيرى زيور يافته به دست میگيرد؛ پرچمهاى سياه بر آن به اهتزاز در میآيد. آن جنگى است كه به مرگ سرخ و طاعون بسيار خطرناک آميخته است.»[16]
این گزارش اولین بار در الغیبه نعمانی ذکر شده است واز آن جا که به معصوم مستند نیست و افراد ضعیفی مانند کعب الاحبار در آن وجود دارند، قابل پذیرش نیست. همچنین جنگ بنی عباس با جوانان ارمنستان می تواند به دوران حکومت بنی عباس مربوط باشد.
گزارش دوم
در گزارشی دیگر، باز از کعب آمده است: «جزیره تا زمانی که ارمنستان ویران نشود، از خرابی در امان است و کوفه از تباهی مصون است تا مصر ویران شود و میدان جنگ نخواهد بود تا کوفه ویران شود و شهر کفر فتح نشود تا جنگ تمام شود و دجال ظهور نکند تا شهر کفر فتح گردد.»[17]
این گزارش در مستدرک حاکم نیشابوری نقل شده است بدون اتصال سند به معصوم . از جنبه محتوایی نیز با آن که سخن از جنگ و خونریزی شده است؛ اما معلوم نیست به چه دورانی مرتبط است و به کلی سخن از خراب شدن ارمنستان شده است.
نقل وهب بن منبه
شبیه گزارش کعب الاحبار در «الفتن دانی» نقل شده است در این روایت از وهب بن منبه به جنگ بزرگی اشاره شده است و در آن، به فتح قسطنطنیه به دست مردی از بنی هاشم اشاره دارد که در کنار آن، شهرهایی مختلف خراب می گردند که از جمله آنان ارمینیه است.[18]
یاران امام مهدی
علاوه بر روایات جنگ و کشتار، چنین گزارشی مرتبط با یاران امام مهدی آمده است: « و رجل من أرمينية.» این گزارش توسط ابن طاوس و وی از کتاب فتن أبو صالح السليلي از قول اصبغ بن نباته و او نیز از امام علی(ع) نقل کرده است. [19]
تنها منبع نقل این روایت همان فتن سلیلی است و محدث دیگری آن را گزارش نکرده است.
پانویس
- ↑زینب احمد وند، جغرافیای تاریخی منطقة ارمنیه از منظر مورخان و جغرافیدانان مسلمان (از قرن اول تا نهم هجری قمری)، صص، 27 تا 46
- ↑فرشید ابراهیمپور، نگاهی به تاریخ ارمنستان و بررسی به پاخاستن دودمان کهن باگرادونی»؛ص 228
- ↑احمد بن عمربنرسته، الاعلاق النفیسه، ص121.
- ↑احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ص145.
- ↑محمد بن حوقل، المسالک والممالک، ص91
- ↑محمد بن علی بن بابویه قمی، کمال الدین و تمام النعمه،ج ۲، ص ۴۶۵.
- ↑علی نمازی شاهرودی؛ مستدرکات علم رجال؛ ج5؛ ص 484.
- ↑همان ، ج6؛ص 421.
- ↑همان؛ج2، 458.
- ↑رک : محمد بن عمرکشی؛ رجال؛ ص و 562 و 549. احمد بن علی نجاشی؛ رجال؛ص 254.شیخ طوسی، رجال، ص 388.
- ↑رک:ابوالقاسم خویی،معجم رجال الحدیث؛ ج1،ص 304-305.
- ↑محمد بن علی بن بابویه قمی، کمال الدین ، ج2، ص 446.
- ↑خروج الشروس من بلاد الأرومية إلى أذربايجان يسمّى بالتبريز، يريد وراء الري الجبل الأحمر بالجبل الأسود ل (على یزدى حایرى، الزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب(عج)، ج 1، ص 67.
- ↑غَلَبَةِ الْهِنْدِ عَلَى السِّنْدِ وَ غَلَبَةِ الْقُفْصِ عَلَى السَّعِيرِ وَ غَلَبَةِ الْقِبْطِ عَلَى أَطْرَافِ مِصْرَ وَ غَلَبَةِ أَنْدُلُسَ عَلَى أَطْرَافِ إِفْرِيقِيَةَ وَ غَلَبَةِ الْحَبَشَةِ عَلَى الْيَمَنِ وَ غَلَبَةِ التُّرْكِ عَلَى خُرَاسَانَ وَ غَلَبَةِ الرُّومِ عَلَى الشَّامِ وَ غَلَبَةِ أَهْلِ إِرْمِينِيَّةَ عَلَى إِرْمِينِيَّةَ وَ صَرَخَ الصَّارِخُ بِالْعِرَاقِ هُتِكَ الْحِجَابُ وَ افْتُضَّتِ الْعَذْرَاءُ وَ ظَهَرَ عَلَمُ اللَّعِينِ الدَّجَّالُ ثُمَّ ذَكَرَ خُرُوجَ الْقَائِمِ ع (محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 41، ص 318، باب 114- معجزات كلامه من إخباره بال).
- ↑محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج2، ص274.
- ↑«أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الدِّينَوَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثْتَنَا عَمِيرَةُ بِنْتُ أَوْسٍ قَالَتْ حَدَّثَنِي جَدِّي الْحُصَيْنُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ ضَمْرَةَ عَنْ كَعْبِ الْأَحْبَارِ أَنَّهُ قَال... وَ حَرْبِ وُلْدِ الْعَبَّاسِ مَعَ فِتْيَانٍ أَرْمِينِيَّةٍ وَ آذَرْبِيجَانَ تِلْكَ حَرْبٌ يُقْتَلُ فِيهَا أُلُوفٌ وَ أُلُوفٌ كُلٌّ يَقْبِضُ عَلَى سَيْفٍ مُحَلَّى تَخْفِقُ عَلَيْهِ رَايَاتٌ سُودٌ تِلْكَ حَرْبٌ يَشُوبُهَا الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ وَ الطَّاعُونُ الْأَغْبَرُ»؛ ، محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص 194.
- ↑«الْجَزِيرَةُ آمِنَةٌ مِنَ الْخَرَابِ حَتَّى تَخْرَبَ أَرْمِينِيَةُ، وَمِصْرُ آمِنَةٌ مِنَ الْخَرَابِ حَتَّى تَخْرَبَ الْجَزِيرَةُ، وَالْكُوفَةُ آمِنَةٌ مِنَ الْخَرَابِ حَتَّى تَخْرَبَ مِصْرُ، وَلَا تَكُونُ الْمَلْحَمَةُ حَتَّى تَخْرَبَ الْكُوفَةُ، وَلَا تُفْتَحُ مَدِينَةُ الْكُفْرِ حَتَّى تَكُونَ الْمَلْحَمَةُ، وَلَا يَخْرُجُ الدَّجَّالُ حَتَّى تُفْتَحَ مَدِينَةُ الْكُفْرِ»( حاگم نیشابوری، المستدرکات، ج4، ص 509).
- ↑عثمان بن سعيد بن عثمان بن عمر أبو عمرو الداني، السنن الواردة في الفتن وغوائلها والساعة وأشراطها، ج4، ص 881
- ↑سید بن طاوس، التشريف بالمنن في التعريف بالفتن، ص 290.
منابع
- ابن فقيه، احمد بن محمد، البلدان، محقق و مصحح: الهادى، يوسف، ص 581 – 582، عالم الكتب، بيروت، چاپ اول، 1416ق.
- ابوالقاسم خویی ؛ معجم رجال الحديث؛ قم: مركز نشر آثار شيعه،1410ق.
- احمد بن اسحاق یعقوبی، تاریخ یعقوبی، مترجم: محمد ابراهیم آیتی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1389ش.
- احمد بن اسحاق يعقوبى ، البلدان، محقق و مصحح: ضناوى، محمد امين، ص 78 – 81، دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ اول، 1422ق؛
- احمد بن عمربنرسته، الاعلاق النفیسه، مترجم: حسین قره چانلو، امیرکبیر، 1380.
- آقا بزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 20، ص 46، قم، اسماعیلیان، 1408ق.
- زینب احمد وند، و قدیری، زهره ، جغرافیای تاریخی منطقة ارمنیه از منظر مورخان و جغرافیدانان مسلمان (از قرن اول تا نهم هجری قمری)، برنامه ریزی فضایی(جغرافیا) سال 9، شماره 2، پاییز 1398.
- عثمان بن سعيد بن عثمان الداني، السنن الواردة في الفتن وغوائلها والساعة وأشراطها، المحقق: د. رضاء الله بن محمد إدريس المباركفوري، دار العاصمة – الرياض، 1416.
- على بن موسى ابن طاووس، التشريف بالمنن في التعريف بالفتن، محقق: مؤسسه صاحب الأمر(عج)، موسسه فرهنگى صاحب الامر( عجل الله فرجه الشريف)، قم( ايران)، 1416 ه. ق
- على نمازى شاهرودى، مستدركات علم رجال الحديث، ايران- تهران، 1414 ه. ق.
- على یزدى حایرى، الزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب(عج)، بیروت، مؤسسة الأعلمى، چاپ اول، 1422ق.
- فرشید ابراهیمپور، «نگاهی به تاریخ ارمنستان و بررسی به پاخاستن دودمان کهن باگرادونی». فصلنامه فرهنگی پیمان. تهران. سال شانزدهم (۶۲).(زمستان ۱۳۹۱).
- محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 194. ، نشر ، صدوق، تهران، چاپ اول، 1397ق.
- محمد بن الحسن طوسی، رجال، انتشارات حيدريه، نجف.1381
- محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفه الرجال (رجال کشی)، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، ۱۴۰۹ ق.
- محمد بن حوقل، المسالک والممالک، دارصادر، بیروت- لبنان، 1938م.
- محمد بن علی بن بابویه قمی، کمال الدین و تمام النعمه، محقق، غفاری، علی اکبر، ج ۲، ص ۴۶۵، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۹۵ق.
- محمدرضا طبسی نجفی، ، الشیعه والرجعه،نجف، مطبعه الآداب، 1385ق.